يادداشت روز اوین نامه ی کیهان "نوري در انتهاي تونل!"

اوین نامه ی کیهان  4 شنبه 8 شهریور ماه سال 1396
يادداشت روز  اوین نامه ی کیهان "نوري در انتهاي تونل!"
بازهم برجام  ومخالفت باآن با طعم ضدیت باآمریکا البته بادستآویز قراردادن معرکه گیری یک مهره درمجلس ارتجاع که همشهری سربازجو شریعت نداری وعضو جبهه پایداری مصباح یزدی ودلواپسان نگران وعضو کمسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس ارتجاع است    .در ادامه رسانه های رقیب هم درازومتهم شده اند . چون باشیوه گزینه برداری بازجویانه از این رسانه ها چنین نقل قول شده است :
 رسانه هاي زنجيره اي رسماً اعتراف کردند که برجام را بزک مي کردند و آن وقت آقاي ظريف مدعي است که منتقدان از توافق انتظار شق القمر داشتند! صدا و سيما زير فشار و سيل تهمت و تخريب است که مبادا واقعيت برجام را براي مردم روشن کند. همين دست فرمان خوب است. چند تا به نعل و يکي به ميخ! هر چه امتياز نقد قرار بود در برجام از ما بگيرند، گرفته اند و بسياري از آنها هم قابل بازگشت نيست و يا حداقل آنکه بازگشت آنها به اين راحتي ها که مي گفتند يک شير را بستيم و هروقت خواستيم باز مي کنيم! نيست. هر چه هم که قرار بود بدهند و نداده اند، از اين پس هم نخواهند داد. مسئله اينجاست که بايد تکليف خودمان را با برجام به عنوان يک درس تاريخي و مربوط به گذشته روشن کنيم، تا تکليف مان با آينده روشن شود. 

ديروز دومين گزارش کميسيون امنيت ملي و سياست خارجي درباره روند اجراي برجام در صحن علني مجلس شوراي اسلامي قرائت شد. اين گزارش که در 8 بخش تنظيم و تدوين شده قرار است از چه بگويد و به چه نتيجه اي برسد و مخاطب و ناظر داخلي و خارجي از آن چه برداشتي خواهد داشت؟
    28
آذرماه سال گذشته آقاي ظريف جلسه اي محرمانه با اعضاي اين کميسيون داشت که انتشار محتواي سخنان وي جنجالي شد. وزير امور خارجه کشورمان در اين جلسه گفته بود در مورد تمديد قانون تحريم هاي 10 ساله آمريکا عليه ايران موسوم به «ايسا» به قول جان کري – وزير خارجه وقت آمريکا- به اشتباه اعتماد کرده است؛ «براساس توافقي که با آقاي کري کردم، من الان عرض مي کنم، بيرون نمي گويم اما خدمت شما مي گويم. من اشتباه کردم، براساس توافقي که کرديم، ما استراتژي خود را کنار گذاشتيم و بر مبناي آن توافق آمديم آن را اعلام کرديم که تبديل شد به موضع جمهوري اسلامي، من اين را مي پذيرم. من اشتباه کردم. عرض کنم خدمتتان ولي ما اين کار را کرديم.» 
    
انتشار سخنان ظريف جنجالي شد. وزارت امورخارجه تکذيب کرد و موجي از انتقادها به راه افتاد که اين سخنان محرمانه بوده و نبايد منتشر مي شد. اما چه منتشر مي شد و چه نمي شد، چه تفاوتي در اصل ماجرا داشت؟! جمعي از اعضاي کميسيون مذکور چند روز بعد راهي وزارت خارجه شدند و از آقاي ظريف به دليل انتشار اين خبر دلجويي کردند و به گفته آقاي علاءالدين بروجردي – رئيس کميسيون- در اين ديدار، ظريف وزير امور خارجه نيز قبول داشتند که اتفاق اخير از سوي يک فرد صورت گرفته و سياست اعضاي کميسيون امنيت ملي نيست و وي در اين ديدار بر استمرار همکاري هاي في مابين تاکيد کرد.
    
آنچه ديروز در مجلس قرائت شد را مي توان نمونه اي از اين همکاري في مابين ناميد. گزارشي که يکي به ميخ و چند تا به نعل مي زند! طوري تنظيم شده است که نه دل برجاميان را بشکند و نه صداي دلواپسان امنيت ملي دربيايد. مروري بر روند واقعي اجراي برجام هر ناظر منصفي را با واقعيت هايي بس دردناک مواجه مي کند که ردپاي ضعيف و کمرنگي از آن را مي توان در گزارش ديروز مجلس ديد، مانند؛ «عدم وجود اراده جدي (؟!) در دولت آمريکا براي رفع تمامي موانع بانکي و بهره گيري از ابزارهاي مختلف براي تحت فشار قراردادن شبکه بانکي جمهوري اسلامي ايران، تداوم نگراني و ترديد در بانک هاي بزرگ براي همکاري با ايران به دليل ترس از وضع جريمه هاي سنگين از سوي آمريکا... نگارش دو پهلو و تفسير پذير متن برجام، عدم پيش بيني و گنجاندن ضمانت هاي اجرايي لازم در جهت تامين منافع ايران و همچنين پيش بيني سازوکارهاي بي خاصيت در پيگيري مطالبات و شکايات ايران در صورت نقض برجام توسط طرف مقابل، استفاده ايران از امتيازات برجام را با مشکل روبه رو ساخته است.» اما همين گزارش 15 دستاورد هم براي برجام رديف مي کند. البته همين که بعد از اين مدت برخي دوستان از 160 و چند دستاورد براي برجام به اين 15 مورد رسيده اند جاي تشکر و تقدير دارد
    آنچه گزارش کميسيون به آن مي پردازد مربوط به ماه ها پيش است و از اين منظر بايد گفت شايد در وقت خود مي توانست تا حدي مفيد باشد اما در شرايط فعلي که اوضاع تغييرات مختلف و حساسي کرده، اين گزارش بيات و با تاخير، نه به رشد سطح تحليل جامعه کمکي مي کند و نه براي مقابله با دشمن برنامه و نسخه اي دارد. 11مرداد سال گذشته رهبر معظم انقلاب فرمودند؛ «برجام اصلاً براي برداشتن تحريم ها بود؛ براي اينکه تحريم هاي ظالمانه برداشته بشود. مگر غير از اين است؟ خب برداشته نشده؛ حالا مي گويند به تدريج، يواش يواش دارد درست مي شود! مگر بحث سرِ يواش يواش بود؟!» حالا مگر گزارش مجلس هم غير از اين است که بله! برجام دستاورد کم نداشته و البته گير و گرفتاري هايي هم دارد!
    
حدود يک ماه پيش آمريکايي ها با اکثريت قاطع در کنگره «مادر تحريم ها» را عليه ايران تصويب کردند و ترامپ هم آن را امضا کرد. حدود دو ماه ديگر هم صداي آن درخواهد آمد و عملي خواهد شد. لابد 10 ماه ديگر هم مجلس گزارش سوم خود را منتشر مي کند؛ هفت-هشت دستاورد براي برجام رديف مي کند و مي نويسد بله در اين مدت مادر تحريم ها هم اضافه شد که البته اين تحريم ها غيرهسته اي است و ربطي به برجام و توافق هسته اي ندارد! جمهوري اسلامي و اجزاي آن را – از حاکميت گرفته تا دولت و مجلس و رسانه و مردم- از روشن کردن تکليف خود با برجام هيچ گريز و گزيري نيست. چند شب پيش مجري معروف تلويزيون از کارشناسي که پشت خط آمده تا از بدعهدي هاي آمريکا بگويد، مي پرسد به راستي در برجام سر آمريکا کلاه رفته است؟! و يا آقاي روحاني رئيس جمهور محترم کشور مي فرمايند عده اي مي گويند ما در برجام سر دنيا را کلاه گذاشتيم که البته اينطورها هم نيست!!
    رسانه هاي زنجيره اي رسماً اعتراف کردند که برجام را بزک مي کردند و آن وقت آقاي ظريف مدعي است که منتقدان از توافق انتظار شق القمر داشتند! صدا و سيما زير فشار و سيل تهمت و تخريب است که مبادا واقعيت برجام را براي مردم روشن کند. همين دست فرمان خوب است. چند تا به نعل و يکي به ميخ! هر چه امتياز نقد قرار بود در برجام از ما بگيرند، گرفته اند و بسياري از آنها هم قابل بازگشت نيست و يا حداقل آنکه بازگشت آنها به اين راحتي ها که مي گفتند يک شير را بستيم و هروقت خواستيم باز مي کنيم! نيست. هر چه هم که قرار بود بدهند و نداده اند، از اين پس هم نخواهند داد. مسئله اينجاست که بايد تکليف خودمان را با برجام به عنوان يک درس تاريخي و مربوط به گذشته روشن کنيم، تا تکليف مان با آينده روشن شود
    
آمريکايي ها با تصويب مادر تحريم ها عملاً دارند همان راه منتهي به برجام را مي روند و ما را به تونلي هدايت مي کنند که آن سرش برجامي ديگر است. برجامي که مشتي امتياز ديگر از ما مي گيرند و مشتي وعده در جيبمان مي ريزند و راهي خانه مان مي کنند. اينجا هم عمله و اکره کم ندارند که باز بريزند خيابان و برقصند که اين بار حتماً مي گويند توافق قرن2 و فتح الفتوح2 و آفتاب تابان2 رقم خورد! چند صباح ديگر هم که تق ماجرا درآمد و مشخص شد چه به قالب زده اند با کمال گستاخي بگويند مگر قرار بود شق القمر شود؟ پايمان شکسته بود و در گچ. با برجام يک گچ را از پا باز کرديم اما بدون کفش که نمي شود در مسابقه دو وميداني شرکت کرد. با برجام2 کفش برايش تهيه مي کنيم! و مگر هرکس کفش دارد قهرمان دو وميداني مي شود؟! اولين تجربه شکست خورده را مي توان با تسامح به حساب اشتباه و بي تجربگي گذاشت. اما وقتي ريل حرکت به سمت تکرار يک تجربه اشتباه است، ديگر نمي توان آن را فقط يک خطا دانست و تلقي خط! نداشت. با پاي در گچ نمي شود قهرمان شد اما بدون شک نتيجه دويدن با چشم بسته هم رسيدن به خط پايان نيست و در جاده پر پيچ و خم سر از ته دره درمي آورد. بقول معروف اگر در تونلي تاريک نوري مشاهده کرديد خيلي هم خوشحال نشويد، شايد قطاري باشد که مي آيد تا زيرتان بگيرد! نويسنده: محمد صرفي