گزیده ها قسمت سوم

گزیده ها  قسمت سوم  13 خرداد -97
خبر ويژه 
آقاي آشنا! نفيو هم مي گفت ايران توانسته از تحريم عبور كند
از مشاور رئيس جمهور بعيد است که کتابي را نخوانده باشد و به آن استناد کند. ريچارد نفيو در کتاب هنر تحريم ها، برخلاف ادعاهاي آقاي آشنا حرف زده است.
    
به گزارش رجانيوز، حسام الدين آشنا مانند ابوطالبي ديگر مشاور رئيس جمهور به سخنان دکتر جليلي در مدرسه دارالشفا واکنش نشان داده و مطلبي عليه وي منتشر نمود.
    
آشنا مدعي است که اعتراف اوباما مبني بر شکست تحريم ها در صورت عدم مذاکره با ايران براي مصرف داخلي است و واقعيت ندارد. او به جليلي مي گويد: «به سخنان اوباما که براي مصرف داخلي در آمريکا بيان شده استناد مي کنيد و آن را براي مصرف داخلي در ايران خرج مي کنيد. نمي دانستم تا اين حد به سخنان اوباما باور داشتيد و آن را عين واقعيت مي دانستيد. اگر سفرها و بازديدهاي تبليغاتي و پيش انتخاباتي اجازه داد لطفاً کتاب هنر تحريم ها نوشته نفيو معمار تحريم هاي ايران را مطالعه کنيد بعد از خواندن اين کتاب با وجدانتان خلوت کنيد و ببينيد دشمن دانا و دوست نادان چه بر سر کشور آوردند
    
آشنا از جليلي پرسيده است: «بيشترين تعداد سکوهاي نفتي که در حال فعاليت بودند چه مقدار نفت توليد مي کردند؟ چه مقدار نفت صادر مي شد؟ چقدر از پول نفت برمي گشت و وارد اقتصاد مي شد؟»
    
مشخص نيست که آشنا بنا بر چه مستندات و آمارهاي قابل استناد، سخنان اوباما را براي مصرف داخلي مي پندارد؟ بهتر بود که آشنا قبل از نگارش پاسخ خود به آمارهاي رسمي دولت توجه مي کرد. بانک مرکزي در دي ماه 1393 در گزارش «خلاصه تحولات اقتصادي کشور در سال 92»، متوسط صادرات نفت ايران را به نقل از وزارت نفت، 1606 هزار بشکه در روز اعلام کرده است که در سال 90 صادرات نفت 2033 هزار بشکه بوده است؛ يعني طبق آمار بانک مرکزي، تحريم ها تنها 20 درصد صادرات نفت و حدود 10 درصد توليد نفت را کاهش داده بود.
    
همچنين طبق آمار بانک مرکزي صادرات غيرنفتي در سال 92 تغيير چنداني چه از نظر وزني و چه از نظر ارزشي با سال هاي قبل از آن نکرده است.
    
نکته جالب ديگر اينجاست که برخلاف نظر آشنا، نفيو در اين کتاب ادعاي اوباما بر بي اثر شدن تحريم ها را تکرار کرده است. از فردي در جايگاه آشنا که رئيس مرکز تحقيقات استراتژيک رياست جمهوري مي باشد انتظار است که حداقل مطلبي که به آن استناد مي نمايد را با دقت خوانده باشد.
    
به صورت متعدد در کتاب بيان شده است که تحريم هاي ايران بي اثر مي شد. براي مثال به چند مورد اشاره مي شود:
    
تعداد تحريم هاي اعمال شده و اولويت هاي اعمال آنها که از 2010 تا 2013 وجود داشت، گاهي آن قدر زياد بود که اعمال کنندگان و اجرا کنندگان از پس اجراي همه آنها برنمي آمدند
    «
عملاً ايران توانست حضور خود و کالاهاي غيرنفتي اش در اين بازارها را به صورت مستقيم براثر تحريم ها افزايش دهد يعني تحريم هايي که توانايي اين کشور براي صادرات يک کالا (نفت) را محدود کرده بود به توسعه توانايي ايران در کالاهاي ديگر انجاميد. پس اينجا بالاتر از نشان دادن استقامت، ايران توانسته بود از طوفان تحريم ها نيز بگريزد
    
در کنار اشاره به کاهش اثر تحريم ها، نفيو به اظهار ضعف مقامات ايران در دولت يازدهم اشاره مي کند: «وقتي يک کشور اعتراف مي کند که مشکل تحريم دارد تقريباً نيمي از کار انجام شده است. اساساً اين نوع اعتراف دشواري هاي خاصي براي هر دولت دارد چرا که به دشمنان نشان مي دهد که آسيب پذيري هايي که آنها به دنبالش بودند تا از آن بهره برداري کنندکاملاً نمود پيدا کرده اند
خبر ويژه 
كت را با پيژامه نمي شود ليست كرد آقاي علوي تبار
سردبير روزنامه تندرو وابسته به سعيد حجاريان مي گويد نابود کردن اصلاحات، تقويت براندازي است.
    
عليرضا علوي تبار در کوران تحرکات راديکال افراطيون مدعي اصلاحات سردبير روزنامه حجاريان (صبح امروز) بود. اين روزنامه به نقش ويژه اي در تحريک به تشنج و آشوب داشت. همچنين اين روزنامه پيشاني حملات رسانه اي بود که هاشمي رفسنجاني را «عالي جناب سرخپوش قتل هاي زنجيره اي» جا زدند.
    
اکنون علوي تبار با همه اين سوابق افراطي گري و با ژست اصلاح طلبي به روزنامه اعتماد مي گويد: آخرين پيمايشي که در سراسر ايران بعد از دي ماه انجام شده نشان مي دهد که حدود 59/8 درصد مردم ايران اصلاحات تدريجي، 13 درصد حفظ وضع موجود و 27 درصد هم تغيير بنيادي وضع موجود را دنبال مي کند. بنابراين بخش قاطعي از ايراني ها به شيوه اصلاحات تدريجي و بدون خشونت گرايش دارند. آنچه در دي ماه به آن استناد مي شود، اينکه چند ده نفر در تظاهرات چند صد نفري شعاري را براي نفي اصلاح طلبي و اصولگرايي داده اند، نبايد آن را معياري براي سنجش گرايش عمومي جامعه قرار داد.
    
وي مي افزايد: برانداز براساس روش تعريف مي شود. نيروي برانداز به روش هاي خشونت آميز براي به دست گرفتن قدرت مشروعيت مي دهد. براي اين کار تنها راه پيش پايش اين است که روش هاي اصلاح طلبانه را بي اعتبار کند. به همين دليل سعي مي کنند با حمله مداوم به اصلاح طلبي بسترساز مشروعيت بخشي به روش هاي خشونت آميز شوند. تلاش براي حقانيت بخشي به روش هاي غيرمسالمت آميز در دستور کارشان قرار دارد. همچنين مسئله مداخله خارجي براي آنها مهم است. بخشي از نيروهاي برانداز به دنبال جلب توافق هاي خارجي در ايجاد تغييرات سياسي در ايران هستند تکيه آنها بر مداخلات خارجي براي ايجاد دگرگوني ها است. وقتي دخالت نيروهاي خارجي مشروعيت پيدا مي کند که مردم از آنها ناراضي باشند. امکان تغيير مسالمت آميز و غير خشونت آميز هم نداشته باشند. آن زمان درگيري مداوم بين حکومت و مردم پديد مي آيد که بسترساز آن نوعي دخالت خارجي است. نبود يک آلترناتيو داخلي که بتواند تغييرات در مورد مطالبه مردم را انجام دهد، مي تواند زمينه ساز حقانيت دادن به مداخله خارجي باشد. جريان محافظه کار تندرو در ايران، به لحاظ عملي سعي مي کند ادعاي برانداز خارجي را تاييد کند.
    
ادعاي برانداز خارجي چيست؟ ادعاي شان اين است که امکان تغيير داخلي در ايران از مجاري قانوني وجود ندارد. راست راديکال و تندرو هم در عمل سعي مي کند همين را اثبات کند.
    
علوي تبار توضيح نمي دهد که آيا ايجاد آشوب هاي خشونت بار پرخسارتي نظير تير 78 و هشت ماهه سال 88، همان رفتار براندازانه اي نيست که ضدانقلاب و قدرت هاي بيگانه از آن حمايت مي کردند و افراطيون مدعي اصلاح طلبي نيز براي سربازي در اين جنگ نيابتي دشمن داوطلب شدند؟
    
همچنين بايد پرسيد اگر اصلاح طلبي مطالبه تغيير در چارچوب يک نظام سياسي و قانون اساسي آن است، آيا اصلاح طلبان را نبايد برانداز و دشمن تلقي کرد، در حالي که در آشوب تدارک شده توسط آنها علنا شعار حذف جمهوري اسلامي و«انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است» سر داده مي شد و سران اصلاح طلبان هرگز اين خباثت ها را محکوم نکردند و هنوز هم با همان گروهک هاي ضدانقلاب پيوند دارند.
    
و بالاخره اينکه يقينا ملت ايران بر مدار انقلاب اسلامي، قائل به اصلاح دائمي و هميشگي امور هستند همچنان که معتقد به اصول اسلام و انقلاب هستند؛ اما نمي توان هم رفتار ساختارشکنانه و آشوب طلبانه و خشونت آميز داشت، هم با ارزش هاي اسلامي و انقلابي سر ستيز داشت و هم در عين حال دم از اصلاح طلبي زد چرا که در اين صورت، مي شود حکايت کسي که تيپ روشنفکري زد و کت و کراوات پوشيده بود اما در عين حال پيژامه را روي کت و جوراب را روي پيژامه کشيده بود!
خبر ويژه 
فكر مي كنيد فرآيند پيچيده تصويب برجام با يك چشمك كار ساده اي بود؟!
سخنگوي هيئت رئيسه مجلس که در تصويب شتابزده برجام نقش داشت، مي گويد نبايد فرآيند پيچيده تصويب برجام را ساده سازي کرد.
    
بهروز نعمتي، نماينده اي که چشمک زدن او به عراقچي در کميسيون ويژه بررسي برجام بحث برانگيز شد، در روزنامه ايران مي نويسد: «امروز که آمريکا از برجام خارج شده، باز هم برخي به مجلس خرده مي گيرند که چرا در يک فرآيند 20 دقيقه اي برجام را تصويب کرده است. گويندگان اين سخن متاسفانه اين واقعيت را ناديده مي گيرند که بررسي برجام از سوي مجلس، نه حتي پس از توافق ايران و 5+1 بر اين سند، بلکه از زمان آغاز مذاکرات صورت گرفت.
    
پس از آغاز مذاکرات ايران با 5+1 کميسيون ويژه برجام در مجلس با حضور اعضاي دو فراکسيون اصولگرايان و رهروان ولايت تشکيل شد. از قضا اعضاي فراکسيون اصولگرايان در هيئت رئيسه کميسيون ويژه برجام دست بالا را داشتند. دکتر زاکاني، رئيس وقت فراکسيون اصولگرايان، رئيس اين کميسيون و هيئت رئيسه اين کميسيون نيز همه اعضاي فراکسيون اصولگرايان بودند. به اين ترتيب، همزمان با مذاکرات و بعدها پس از توافق، جلسات متعددي در کميسيون ويژه برجام تشکيل شد و موافقان و مخالفان ديدگاه هاي خود را مطرح کردند. از قضا هيئت رئيسه اين کميسيون به گونه اي برنامه ريزي کرد تا بيشتر منتقدان به ويژه دکتر جليلي و گروه ايشان فرصت کردند مخالفت هاي خود را بيان کنند که اين سخنان به طور گسترده از سوي صدا و سيما پوشش داده شد. اين يکجانبه گرايي تا جايي پيش رفت که چهره هايي چون ما که بر اساس آيين نامه مي توانستيم در کميسيون حاضر شده و بدون حق راي اظهار نظر کنيم، اما رئيس فراکسيون مانع اظهار نظر ما مي شد.
    
پس از بحث هاي مبسوط مجلس درباره برجام، ماده واحده برجام که مشتمل بر 9 بند بود، در دبيرخانه شوراي عالي امنيت ملي مطرح شد. در اينجا نيز نمايندگاني از دو فراکسيون حضور يافتند و درباره کلمه به کلمه اين ماده واحده و 9 بند آن، بحث و توافق کردند.
    
وي مي افزايد: بنابراين، آنچه به عنوان طرح مربوط به برجام در مجلس مطرح و تصويب شد، يک اقدام 20 دقيقه اي نبود، بلکه هفته ها و شايد ماه ها درباره آن بحث، تبادل نظر و در نهايت در شوراي عالي امنيت ملي، با حضور اعضاي دو فراکسيون مجلس درباره آن توافق شد و با توجه به طي شدن چنين فرآيندي بود که در مجلس هم راي گيري انجام شد. اکنون واقعا مشخص نيست که منتقدان از بيان تصويب 20 دقيقه اي برجام، چه هدفي را دنبال مي کنند و چرا فرآيندهاي طولاني مدت و بحث هاي دامنه داري که خود يا دوستان آنان در آن حضور داشتند را ناديده مي گيرند؟
    
درباره اين سخنان بهروز نعمتي بايد پرسيد آيا کميسيون ويژه براي بررسي و عيب يابي و چاره جويي قبل از خسارت بود يا صرفا کاري فرماليته و تشريفاتي تلقي مي شد؛ چنان که دولت و وکيل الدوله ها مايل بودند؟
    
اگر کميسيون بايد جدي شمرده مي شد- که حق هم همين بود- پس از 40 روز بررسي کارشناسي با حضور موافقان و صاحب نظران منتقد- به اين نتيجه رسيد که برجام، روزنه ها و رخنه ها و خسارت هاي بزرگ را به همراه دارد و بايد اصلاح شود. چرا با فشار دولت، منطق کارشناسي و جمع بندي شده کميسيون ويژه که حاوي شرايط و مفاد جامع بود، به حاشيه افتاد و تصويب برجام با چشمک بازي و هوچي گري و اينکه «منتقدان مزدور و کاسب و بي سواد و بي شناسنامه و بي سوادند»، برگزار شد؟ چرا در همان صحن علني نگذاشتند منتقدان حرف بزنند و پس از آن راي گيري شود؟ آيا امثال آقاي نعمتي براي خريد يک جفت کفش يا يک دست کت و شلوار، حداقل 2 ساعت وقت نمي گذارند که سروته تعهدات 15 ساله و يکطرفه (با امتيازات نقد و وعده هاي نسيه را در کمتر از 20 دقيقه هم آوردند؟
    
ثانيا 9 شرط مصوب مجلس چرا در طول 28 ماه گذشته که برجام پياپي نقض مي شده، چرا به اجرا درآمده است؟ آيا قانون براي اجرا نکردن است يا اينکه وکيل الدوله ها بنا ندارند کاري بکنند؟!
شمخانی تشریح کرد
دبیر شورای عالی امنیت ملی در واکنش به برخی شایعه سازیها در خصوص ملاقات نمایندگان ایران و رژیم صهیونیستی در یکی از کشورهای منطقه اظهار داشت: تولید و انتشار شایعات بی اساسی از این دست که در حال ازدیاد نیز هست تلاشی نافرجام به منظور مشروعیت سازی برای رژیم صهیونیستی و تضعیف اراده جریان مقاومت در مقابله با اسراییل است.
دبیر شورای عالی امنیت ملی گفت: افزایش خشونت رژیم صهیونیستی علیه مردم مظلوم غزه و کرانه باختری در روزهای اخیر اقدامی انفعالی در برابر شکست خوردن طرح استفاده از تروریستهای تکفیری برای ایجاد درگیری در جهان اسلام و از بین رفتن منابع کشورهای اسلامی است.
به گزارش ایسنا، علی شمخانی افزود: بازگشت امنیت به سوریه و عراق، زنگ خطر پایان یافتن امنیت طلایی برای این رژیم و تبدیل شدن مجدد موضوع فلسطین به مسئله اول جهان اسلام است.
وی خاطر نشان کرد: امروز گروه‌های مقاومت و افکار عمومی در جهان اسلام بیش از هر زمان دیگری متوجه این واقعیت شده‌اند که از طریق مذاکره با آمریکا و عقب نشینی در برابر خواست رژیم صهیونیستی نمی توان بر کاهش عطش جنون امیز این رژیم برای توسعه طلبی و تجاوز چیره شد
دبیر شورای عالی امنیت ملی بایکوت مطلق امریکا در جلسه اخیر شورای امنیت سازمان ملل متحد را رخدادی کم سابقه و تحقیر آمیز برای آمریکا عنوان کرد و گفت: پیش نویس پیشنهادی آمریکا که طی آن گروه حماس به عنوان عامل ایجاد وقایع جاری در سرزمین های اشغالی معرفی و محکوم شده بود حتی نتوانست یک رای مثبت اعضاء شورای امنیت را جلب نماید.

وی خاطرنشان ساخت: فاصله گرفتن شرکای سنتی آمریکا از این کشور موید این واقعیت است که ترامپ با اتخاذ سیاست های نابخردانه به طرز بی سابقه‌ای آمریکا را دچار انزوای سیاسی کرده است.
دبیر شورای عالی امنیت ملی در واکنش به برخی شایعه سازیها در خصوص ملاقات نمایندگان ایران و رژیم صهیونیستی در یکی از کشورهای منطقه اظهار داشت: تولید و انتشار شایعات بی اساسی از این دست که در حال ازدیاد نیز هست تلاشی نافرجام به منظور مشروعیت سازی برای رژیم صهیونیستی و تضعیف اراده جریان مقاومت در مقابله با اسراییل است.
وی افزود: یک مسلمان معتقد که همواره خود را در محضر خداوند می بیند هیچگاه حاضر نمی شودبا صهیونیستها که مظهرناپاکی و شر مطلق هستند هم نشینی و گفتگو داشته باشد.
شمخانی با افتخارآمیز توصیف کردن اقدام متقابل ارتش سوریه در پاسخ به حمله تجاوز کارانه رژیم صهیونیستی به پایگاه تی فور افزود: دولت و نیروهای مسلح سوریه پس از انجام این عملیات، اعتماد به نفس بیشتری برای اقدام متقابل در برابر تجاوزات این رژیم بدست آورده است.
وی افزود: اقتدار و توانمندی محور مقاومت ضمن ایجاد سطح جدیدی از موازنه قدرت در منطقه، رژیم صهیونیستی را متوجه هزینه بر بودن اقدامات تجاوز کارانه نموده است.