«تو سرگرم می‌شوی، من آزار می‌بینم»



تو سرگرم می‌شوی، من آزار می‌بینم» 8اذر-97
«تو سرگرم می‌شوی، من آزار می‌بینم» این یکی از معروف‌ترین جملاتی است که روی پوسترهای نارنجی‌شان به ثبت رسیده؛ پوسترهای ساده و بدون هیچ رنگ‌ولعاب اضافه که حالا در تعدادی از شهرها مثل تهران مردم کوچه و خیابان به دیدنشان روی در و دیوار مغازه‌ها و حتی شیشه تاکسی‌ها عادت کرده‌اند.
به گزارش ایسنا، روزنامه شرق نوشت: گروه دیده‌بان آزار، هم از لحاظ سن‌وسال اعضا و هم از لحاظ پاگرفتن، هر چند یکی از جوان‌ترین گروه‌های مدنی و مستقلی است که در ایران شروع به فعالیت کرده، اما ایده آنها برای مبارزه با آزار خیابانی، ایده پخته‌ای بود که توانست بخشی از بدنه جامعه ایرانی را با آنها همراه کند. آنها پوسترهایشان را که با پول‌هایی که روی هم گذاشته‌اند منتشر می‌کنند و از صفر تا صد طراحی پوسترها و سایت‌ خود را به فعالان داوطلب سپرده‌اند، محور کاری‌شان گفت‌وگوی رودررو با مردم درخصوص آزار خیابانی است.
آنها مانند یک ویزیتور حرفه‌ای در کوچه و خیابان و مغازه‌ها حاضر می‌شوند و با زن و مرد و پیر و جوان درباره متلک‌گفتن و آزار خیابانی و دست‌درازی به زنان در معابر صحبت می‌کنند. با مردان جوان درباره متلک‌پرانی صحبت می‌کنند و از آنها می‌خواهند پوسترهایشان را روی درودیوار بچسبانند. آنها می‌گویند صحبت با مردم درباره آزار خیابانی نقطه‌ عطف کاری است که انجام می‌دهند. فعالیت اعضای دیده‌بان آزار از مردادماه سال ۹۶ آغاز شد و این دغدغه برایشان شکل گرفت که درباره آزار در فضای عمومی کار کنند و در این زمینه مطالعات و پژوهش‌های فراوانی را انجام دادند و به کارهایی که در کشورهای دیگر در این زمینه انجام شده رجوع کردند، تا اینکه یک مجموعه پوستری با بک‌گراند زرد در آستانه هشتم مارس به یک طراح داوطلب سفارش شد و این پوسترها در شبکه‌های مجازی چرخید و با استقبال زیادی مواجه شد، به‌طوری‌که شورای شهر آن را به دیوار ساختمان شورای شهر نصب کرد یا معاونت حمل‌ونقل مترو در ایستگاه‌های مترو از آنها استفاده کرد. در مطالعات مختلفی که از سوی اعضای دیده‌بان آزار انجام شد، آنها تصمیم گرفتند سایتی را طراحی کنند که مبتنی‌ بر نقطه جغرافیایی آزاری که رخ می‌دهد ثبت شود.
سایت به یک فرد داوطلب سفارش داده شد تا در کنار این ثبت آزار با نقطه جغرافیایی بتوانند به تولید محتوا در حوزه آزار خیابانی بپردازند و این برای اولین‌بار در ایران اتفاق افتاد. هرچند فعالان حقوق زنان به صورت مستمر در حوزه آزار فعالیت کرده‌اند، اما هیچ‌وقت، به طور خاص روی بحث آزار در فضای عمومی کار نکرده بودند. حالا آنها سایتی دارند با نشانی https://harasswatch.com که روایت‌های آزار و مقاله‌های آموزشی را روی آن منتشر می‌کنند و در کانال تلگرامی و اینستاگرامی خود درباره آزار با مردم حرف می‌زنند.
ثبت نقطه جغرافیایی آزار
نگین باقری، دبیر پژوهشی دیده‌بان آزار و کارشناس ارشد جامعه‌شناسی، درباره نحوه فعالیت این گروه به «شرق» می‌گوید: از زمانی که سایت آغاز به کار کرد، مردم همدلی بیشتری نشان دادند، طوری که ما شاهد این هستیم که هر هفته افراد بدون چشمداشتی پوسترها را در سطح شهر بین تاکسی‌ها و مغازه‌دارها پخش می‌کنند. طریقه کار نیز به این صورت است که آنها این پوسترها را آماده و از صندلی تاکسی‌ها آویزان می‌کنند یا اینکه با مغازه‌دارها حرف می‌زنند و با اجازه آنها به شیشه و دیوار مغازه می‌چسبانند. این با بازخورد عالی و همدلی این افراد روبه‌رو شده، به‌خصوص در غیبت رسانه‌ها و جای خالی نهادهای آموزشی که به موضوع آزار بپردازند، این راننده‌ها و مغازه‌داران به سفیران و مبلغان مقابله با آزار تبدیل شده‌اند. درحالی‌که ما سال‌ها می‌دیدیم بیلبوردهای شهری انرژی زیادی برای سرزنش زنان و مقصرانگاری آزاردیده می‌گذارند، ولی کار دیده‌بان آزار در واقع نوعی بازپس‌گیری خیابان‌ها به نفع زنانی است که همواره‌ با مکانیسم آزار از شهر طرد یا به محیط‌های ایزوله‌ای مثل پارک بانوان یا اماکن عمومی تک‌جنسیتی پس زده شده‌اند.
یکی از کارهایی که در سایت دیده‌بان آزار انجام می‌شود، ثبت نقطه جغرافیایی این آزار است. باقری درباره فایده ثبت جغرافیایی مکان آزار تصریح می‌کند: ثبت آزار، افراد را نسبت به آزار در فضای عمومی حساس می‌کند تا افراد وقتی شاهد آزار فرد دیگری هستند سکوت نکرده و مداخله کنند. آزاردیده یک نفر و آزارگر یک نفر است، اما شاهدها و ناظران آزار افراد بیشتری هستند که سکوت آنها حاشیه امنی برای آزارگر درست می‌کند. از سوی دیگر ثبت آزار تلاشی برای به‌مشارکت‌گرفتن زنان است. زنان با ثبت آزارهای هرروزه متوجه گستردگی این موضوع می‌شوند و در اولین قدم برای شکستن سکوت روایت خودشان را در سایت شرح می‌دهند و این بیان عمومی، پدیده آزار را از یک تجربه شخصی خارج می‌کند. آزاری که روایت بشود، دیگر یک رنج شخصی نیست. اصلا آزار خیابانی یا آزار در فضای عمومی وارد دایره واژگان افراد می‌شود و زنان می‌توانند روی تجربه هر روزه خودشان اسمی بگذارند؛ یعنی تجربه‌ای که تا قبل از آن برایشان چیزی شرمگین بوده، به یک مسئله اجتماعی تبدیل می‌شود و افراد به مرور به مداخله‌گرهایی تبدیل می‌شوند که نه نسبت به آزار خودشان و نه دیگران خاموش نمی‌مانند. همچنین ثبت موقعیت‌های آزار به داوطلب‌ها این امکان را می‌دهد تا در نقاطی که تعداد آزار بالا باشد فعالیت‌های خودشان را بیشتر کنند.
این فعال حوزه زنان تأکید می‌کند: در عین‌ حال دیده‌بان آزار فعالیت علمی را هم نادیده نگرفته. از شروع فعالیت سایت، اعضای دیده‌بان در قالب کارگروه‌های پژوهشی تلاش کردند برای غنی‌کردن ادبیات نظری حوزه آزار خیابانی هم قدمی بردارند.
در حال‌ حاضر بعضی از اعضا یک فعالیت پژوهشی را درباره آزار زنان روزنامه‌نگار شروع کردند و به بررسی این می‌پردازند که منابع خبری چطور با استفاده از قدرت خود به آزار زنان خبرنگار می‌پردازند و از سوی دیگر آزار در فضای رسانه و همکاران چه کیفیتی دارد. از سوی دیگر پژوهشی درباره آزار جنسی آنلاین در حال انجام است که به بررسی اشکال آزار جنسی زنان در فضای مجازی می‌پردازد. یک کارگروه بسیار مهم ما بر آزار در دانشگاه متمرکز است. ما در ایران هیچ پژوهش ثبت‌شده‌ای درباره آزار در دانشگاه نداریم. در نتیجه هیچ شناختی از مشخصات و ابعاد این آزار وجود ندارد. آزار در دانشگاه قطعا با کوچه و خیابان تفاوت‌هایی دارد.
کمپینی برای آگاهی شهروندان
همچنین غزاله شعاعی، از اعضای دیده‌بان آزار و کارشناس ارشد حقوق عمومی نیز درباره فعالیت خود در دیده‌بان آزار می‌گوید: یکی از موضوعاتی که دیده‌بان آزار روی آن تمرکز کرده، مطالعه قوانین دیگر کشورهای دنیا در زمینه آزار جنسی است؛ برای مثال کشوری مانند بلژیک با وجود آنکه رشد و بسط قوانینش در قلمرو اروپا ظهور پیدا کرده اما نکته‌ جالبی که درباره‌اش وجود دارد این است که فقط یک دهه از توجه قانون‌گذارانش به موضوع آزارهای خیابانی می‌گذرد که البته همین نقطه آغاز توجه قانون‌گذار هم از نطفه گفت‌وگوهای شهروندان و تأیید و حمایت از اعتراض به چنین آزارهایی در فضاهای عمومی شکل گرفت؛ اما همان‌طور که پیش‌بینی می‌شد، خیابان‌های بلژیک هم به صرف قوانین مجازات‌کننده برای آزارگران، امن نشد. چالش‌هایی که در هنگام تصویب قانون و بعد از آن در انتظار بلژیک بود، از جنس همان چالش‌هایی بود که نه فقط در اروپا بلکه در اقلیم‌های جغرافیایی و فرهنگی متفاوت‌تر هم بروز پیدا کرده بود.
او تأکید می‌کند: موانعی مانند ابهام در مصادیق آزارهای خیابان در تعریفی که قانون از آن کرده بود باعث می‌شد در عمل بسیاری از رفتارهای آزاردهنده از شمول مجازات خارج شوند و همچنین مهم‌ترین دغدغه شهروندان این بود که آزاردیده برای تقدیم چنین شکایاتی به دادگاه به مدارک و سندی برای اثبات ادعایش نیاز دارد که در عمل در بسیاری از این موقعیت‌ها نه شاهدی بر وقوع این رفتارها وجود دارد نه امکاناتی که آن سوءفتار را ثبت کند. البته اثر این نارضایتی‌ها در اجرای قانون مثبت بود، چرا که به شکل‌گیری ایده‌های جدید در رفع خلأ‌های قانون انجامید. کمپینی در آگاهی‌دادن بیشتر به شهروندان در این حوزه شکل گرفت یا اینکه به پیشنهاد یکی از معاونان وزیر فرصت‌های برابر، اپلیکیشنی برای گوشی‌های تلفن ساخته شد که با آن ارتباط شهروند در مواقع رویایی با آزارهای خیابانی به‌طور مستقیم با نزدیک‌ترین مأمور انتظامی منطقه برقرار می‌شود و می‌توان با ثبت در لحظه هر آزار با آن برنامه هم پلیس را باخبر کرد و هم اینکه از همین ثبت آزار به‌عنوان یک سند برای شکایت از آزاردیده استفاده کرد. ما در بیشتر مطالعات تطبیقی در کشورهای دیگر با چالش‌های مشترکی مواجه می‌شویم که منحصر به فرهنگ و جامعه مشخصی نیست. برای همین فکر می‌کنم که نگاه دقیق به راه‌های رفته و الگوهای موفق در کشورهای دیگر در رفع خلأهای قانونی یا اجرائی‌شان به ما کمک فراوانی می‌کند تا از این الگوها به نحو مقتضی با شرایط جامعه‌ خودمان استفاده کنیم.
مطابق نص صریح ماده ۶۱۹ قانون مجازات اسلامی هرکس در اماکن عمومی یا معابر متعرض یا مزاحم اطفال یا زنان بشود یا با الفاظ و حرکات مخالف شئون و حیثیت به آنان توهین نماید، به حبس از دو تا شش ماه و تا ۷۴ ضربه شلاق محکوم خواهد شد.
«دیده‌بان» آزار تلاشی است برای اینکه به‌ جای جرم‌انگاری و تهدید افراد به زندان، با فرهنگ‌سازی شرایط درک متقابل میان زنان و مردان را در جامعه افزایش دهد و همچنین تأکید کند رفتاری که به‌ عنوان متلک‌پرانی و دست‌درازی در خیابان علیه زنان انجام می‌شود، جرمی است که در قانون برایش مجازات تعیین شده است.