يادداشت روز اوین نامه کیهان "آقاي ظريف انتظار اين نبود!"


 اوین نامه کیهان 4 شنبه 8 اسفندماه سال 1397
يادداشت روز اوین نامه کیهان "آقاي ظريف انتظار اين نبود!"
آقاي ظريف با دنياي سياست آشناست و حتي اگر در اين عرصه كاستي هايي هم داشته باشد به يقين از بايدها و نبايدهاي آن بي خبر نيست و دقيقا به همين علت است كه استعفاي ايشان در شرايط كنوني سوال بر انگيز به نظر مي رسد. ايشان پيش از اين هم دستكم دو بار اقدام به استعفا كرده بود كه با موافقت رئيس جمهور روبرو نشده بود. بنابراين بايد به ديگران حق بدهند كه استعفاي ايشان را در حال و هواي كنوني كشور به گونه اي متفاوت با شرايط عادي تفسير كنند و بعيد است كه اين احتمال از نگاه جناب آقاي دكتر ظريف دور مانده باشد
 استعفاي آقاي ظريف در حالي است كه ايران اسلامي بر بلنداي اقتدار ايستاده و پيروزي هاي بزرگ و معجزه گوني را تجربه مي كند. انقلاب اسلامي علي رغم توطئه هاي پي در پي و بي وقفه دشمنان، چهل سالگي خود را با شكوهي مثال زدني جشن گرفته است، حماسه راهپيمايي 22 بهمن كه تاكيد ملت بر درستي راه طي شده است را با حضور گسترده و چند ده ميليوني مردم و به مراتب پرشمارتر از هميشه برگزار كرده است، در حالي كه آمريكا و متحدانش آرزوهاي 4دهه بر زمين مانده خود براي ايستايي انقلاب در چهلمين سال پيروزي آن را به خبر تبديل كرده و در شيپورهاي پر سر و صداي تبليغاتي خود دميده بودند، رهبر معظم انقلاب نقشه  راه چهل سال آينده را در بيانيه اي برخاسته از دلايل و مستندات همه فهم و خالي از ابهام ارائه كرده اند. دشمنان بيروني نظام و مردم با شكست هاي پي در پي در مقابله با انقلاب اسلامي دست به گريبان شده اند كه شكست مفتضحانه اجلاس ورشو، بعد از آنهمه پروپاگاندا درباره آن، فقط يكي از ده ها نمونه چند سال اخير است و نمونه هاي مثال زدني ديگري در غرب آسيا كه ياد آور پيش بيني امام راحل(ره) در باره فتح سنگرهاي كليدي است و در محدوده اين وجيزه محدود نمي گنجد كه خود، مثنوي هفتاد من كاغذ است!
تازه ترين پيروزي بزرگ ايران اسلامي سفر اخير بشار اسد، رئيس جمهور سوريه به تهران است كه پس از 8 سال مقاومت در مقابل مجموعه اي از قدرت هاي ريز و درشت بين المللي و منطقه اي صورت گرفته بود و تمامي صاحب نظران، از آن با عنوان پيروزي بزرگ ايران ياد مي كنند. حضور بشار اسد در تهران، تودهني محكمي به آمريكا و متحدان اروپايي و منطقه اي آن بود كه مخصوصا در اوج پيروزي هاي پي در پي ايران و شكست هاي دومينو گونه دشمنان تابلو دار جمهوري اسلامي، درخشش فوق العاده و خيره كننده اي داشت. فقط نيم نگاهي به تفسير ها و تحليل هاي مقامات و رسانه هاي دشمن مي تواند از عظمت اين پيروزي حكايت كند. اين گزاره را تقريبا در تمامي تفسيرهاي آنان  مي توان ديد كه «سفر بشار اسد به ايران تير خلاص به اهداف غرب بود» و...
استعفاي آقاي ظريف در شرايط ياد شده، ضمن آنكه براي تحت الشعاع قرار دادن پيروزي هاي ايران اسلامي فرصتي طلايي در اختيار دشمن مي گذارد كه گذاشته است، به اين توهم نيز دامن مي زند كه گويي جناب ظريف -خداي نخواسته-  از پيروزي هاي پي در پي ايران اسلامي و مخصوصا از پيروزي مقاومت دلخوشي چنداني ندارد! كه دقيقا همزمان با حضور بشار اسد در تهران دست به استعفا مي زند!
استاد علوم سياسي و امنيت بين الملل در دانشگاه شرق كاروليناي شمالي در مورد استعفاي جنجالي محمدجواد ظريف مي گويد؛ ديپلماسي او و همه آنچه كه در اين مدت براي آن جنگيده، با حضور بشار اسد در تضاد بوده است و به اين علت استعفا داده است! و يا بي بي سي اعلام مي كند؛ ماجراي استعفاي آقاي ظريف هر چه باشد، نخستين سفر بشار اسد به ايران، پس از آغاز بحران در سوريه را تحت تاثير خود قرار داد! و...
آقاي ظريف 5 سال و چند ماه سكان سياست خارجي دولت هاي يازدهم و دوازدهم را در دست داشته است كه صرف نظر از شخصيت حقيقي ايشان كه قابل احترام است و نگارنده در مصاحبه با واشنگتن پست گفته بودم؛ با وجود اختلاف نظر با آقاي ظريف، حتي يك موي ايشان را هم با تمامي تيم هاي مذاكره كننده 1 5 عوض نمي كنيم. ولي وزارت خارجه در دوران وزارت جناب ظريف كارنامه قابل قبولي نداشته است كه سرانجام فاجعه بار برجام يكي از اصلي ترين نمونه هاي آن است و صد البته در اين ميان و مخصوصا در ماجراي ناكامي خسارت بار برجام، نمي توان نقش رياست محترم جمهوري و تصميم هاي ايشان را ناديده گرفت. تصميم هايي كه بسياري از مشكلات اقتصادي كنوني را به دنبال داشته است و برخي از آنها را بايد به حساب اعتماد بيجا به غرب وحشي و حيله گر فاكتور كرد
در اين زمينه انتظار از آقاي ظريف اين بوده و هست كه ميدان را ترك نكنند. هم اكنون، اين تلقي در افكار عمومي شكل گرفته است كه چرا برخي از وزرا به جاي پاسخگويي در مقابل عملكرد چند ساله خود، ميدان را خالي مي كنند! و پاسخگوي عملكرد خود نيستند؟! كه خواسته و مطالبه  قابل قبولي نيز هست.
انتظار آن است- و ضرورت نيز دارد- كه آقاي ظريف نيم نگاهي به ميدان هاي دور و نزديك و دشمنان بيروني و دنباله هاي داخلي و همسو با آنان بيندازند و سوت و كف و هلهله آنها را از استعفاي خود نظاره كنند. چه كساني از استعفاي ايشان به وجد آمده و شادي مي كنند؟! دشمنان بيروني استعفاي ظريف را با استنادي مضحك، نشانه نا كارآمدي نظام معرفي مي كنند! و دنباله هاي همسو با آنان، از جمله برخي از مدعيان اصلاحات- و نه همه آنها- و اصحاب فتنه آمريكايي اسرائيلي 88 كه تا ديروز ايشان را به ادامه مسيري كه در پيش گرفته بود تشويق مي كردند، اكنون رگ هاي گردن را به فريب و نه به غيرت! باد كرده و اصرار مي ورزند كه بر استعفاي خود پاي بفشارد! اين جماعت از همان قماش هستند كه در مجلس ششم براي ورود عناصر بي صلاحيت به خانه ملت، علم استعفاء بر افراشته و با نصب پلاكاردي به زبان انگليسي به آن سوي مرزها پيام همراهي و همسويي مي فرستادند! و البته در كنار سفره هاي اشرافي اداي اعتصاب غذا نيز در آورده بودند! كساني كه امروزه برخي از آنان به پناهندگي آمريكا و اسرائيل در آمده اند.
و بالاخره، شواهد موثقي در دست است كه جناب ظريف از برخي برخوردهاي آقاي روحاني با ايشان گله هاي جدي دارند كه بدون قضاوت در باره ماهيت اين گلايه ها، بايد گفت استعفاي آقاي ظريف چاره آن نيست و اين گلايه ها را بايد در همان كابينه حل و فصل كنند، نه آنكه با استعفاء در شرايط خطير كنوني و در اوج پيروزي هاي نظام -خداي نخواسته- بي آنكه خواسته باشند، زمينه سوء استفاده دشمنان را فراهم آورند. از اين روي لازم است جناب ظريف براي پيشگيري از تفسيرهاي مغرضانه دشمنان بيروني و برخي از دنباله هاي داخلي آنها، در تصميم خود تجديد نظر كرده و به جايگاه پيشين بازگردد.