برای ازدواج
جوانان آستین بالا بزنید 12خرداد-98
با کدام
امید به داشتن شغل ثابت ودرآمد مکفی
وتضمین عدم اخراج وخوش بینی و امدداشتن به آینده جوانان بایدداوطلب ازدواج باشند؟
در شرایط فرهنگی جامعه ما برای اینکه
دخترها و پسرها بتوانند راحتتر ازدواج کنند و تشکیل خانواده بدهند باید افرادی در
نقش واسطههایی کاربلد آستین بالا بزنند. اما این واسطهها خود باید به چه مهارتهایی
مجهز باشند؟
گروه خانواده؛ نعیمه موحد: «خیّر
ازدواج»؛ «جوشکار ازدواج»، «خانم دفتردار» و... عناوین قدیمی هستند؛ برای توصیف آنهایی
که در ذهنشان مشخصات همه دخترها و پسرهای مجردی که حتی یکبار هم آنها را دیده
بودند، لیست شده بود.
کافی است میفهمیدند دختر یا پسری به سن
ازدواج رسیده ولی مجرد است. سریع دفترچه مذکور را باز میکردند یا با قدرت ذهنیشان
از لابهلای اسامی موجود یک نفر را برای همسری او پیشنهاد میدادند. ازدواج همیشه
امری خیر بوده است و «واسطهای ازدواج» به همین خاطر افراد محبوبی بودهاند و حتی
در نگاه دیگران خیّر نیز به حساب میآمدند.
گذر جامعه ایرانی از فرهنگ سنتی به مدرن
و به وجود آمدن فرصتهای دیگری برای ازدواج در محیطهایی غیر از خانواده و فامیل
نقش واسطهگرهای ازدواج را کمرنگ کرد. اما با بالا رفتن سن ازدواج در چند دهه اخیر
و مسائلی که باعث مجرد ماندن تعداد زیادی دختر و پسر در عین شایستگی برای تشکیل
خانواده شد؛کمبود نقش واسطهگرهای ازدواج در جامعه را به رخ کشید.
در گزارش پیش رو، دکتر سجاد کریمان؛
روانشناس، از لزوم احیای نقش واسطهگری ازدواج در جامعه اما این بار با کسب مهارتهای
لازم و در نظر گرفتن تغییرات نسلی،گفته است.
واسطهگری ازدواج در تمام دنیا سابقه
دارد
واسطهگری برای ازدواج
موضوع خیلی پیچیده و دور از دسترسی نیست. در تمام دنیا اگر کسی بخواهد ازدواج کند،
پای واسطهها به میان میآید. اما وساطتی که ممکن است باعث سؤال یا پیچیدگی بشود
وساطت کسی است که آشنایی عمومی نسبت به دخترها و پسرهای دم بخت دارد و در واقع
فردی غریبه نسبت به آنهاست.
در فرآیند انتخاب برای ازدواج، یک روش سنتی و یک روش غیر سنتی وجود دارد. روش غیر سنتی روشی است که دو نفر یکدیگر را بدون هیچ واسطهای، برای زندگی انتخاب میکنند. ممکن است از قبل و با اطلاع خانوادهها، یک دوره آشنایی کوتاهمدت یا بلندمدت را هم طی کنند. اما درروش سنتی وساطت وجود دارد. همیشه هم این وساطت از طرف یک فرد غریبه نیست. مثلاً دو پدری که باهم دوست هستند و دختر و پسرشان را برای ازدواج باهم پیشنهاد میدهند. یعنی گاهی واسطهها پدر و مادر یا افراد فامیل هستند.
در فرآیند انتخاب برای ازدواج، یک روش سنتی و یک روش غیر سنتی وجود دارد. روش غیر سنتی روشی است که دو نفر یکدیگر را بدون هیچ واسطهای، برای زندگی انتخاب میکنند. ممکن است از قبل و با اطلاع خانوادهها، یک دوره آشنایی کوتاهمدت یا بلندمدت را هم طی کنند. اما درروش سنتی وساطت وجود دارد. همیشه هم این وساطت از طرف یک فرد غریبه نیست. مثلاً دو پدری که باهم دوست هستند و دختر و پسرشان را برای ازدواج باهم پیشنهاد میدهند. یعنی گاهی واسطهها پدر و مادر یا افراد فامیل هستند.
روشهای جایگزین ازدواج سنتی و حذف
واسطهگرها
اما اینکه چرا در این دوره اقبال
خانوادهها و دختران و پسران به واسطهگرها کم شده؛ به نظر میرسد بیشتر به این
دلیل است که در این روزگار روشهای جایگزین دیگری برای آشنایی افراد وجود دارد.
روشهایی مثل آشنایی دو نفر در دانشگاه یا محل کار که باعث شده واسطهگرهای ازدواج
کمی به حاشیه رانده بشوند.
اما دوباره با احساس
نیاز به این موضوع به خاطر طیف دخترها و پسرهایی که در سن مناسب ازدواج هستند یا
حتی این سن را رد کردهاند، نقش واسطهگرهای ازدواج به عنوان تسهیلگر ازدواج مهم
شده است. طوری که حتی بعضی نهادهای فرهنگی برای آموزش واسطهگرهای ازدواج و کسب
مهارت برای وصل کردن افراد در روزگار فعلی، کلاسهای آموزشی برگزار میکنند. در
همین کلاسها من دیدم که اتفاقاً افرادی که در موضوع واسطهگری ازدواج سابقه دارند
یا تمایل به این کاردارند، افراد زیادی هستند.
هدف واسطهگر باید الهی باشد
کسی که واسطه ازدواج میشود باید یک سری
از ویژگیها را داشته باشد. اما قبل از همه اینها باید بدانیم انگیزه او از وصل
کردن آدمها به هم چیست؟ ازنظر روانشناسی ما گاهی با آدمهایی رو به رو میشویم
که چون خودشان در جوانی به هر دلیلی از ازدواج خوب محروم شدهاند، حالا میخواهند
این نیاز روحی را با رساندن باقی افراد به یکدیگر برطرف کنند. واسطهگرانی با این
انگیزه در رسیدن به مقصود دچار چالش میشوند چون در دیگران دنبال چیزی هستند که
خودشان به آن دست نیافتهاند.
اما اگر هدف شخص واسطهگر یک جریان الهی
و انگیزه اعتقادی باشد، واسطهگر بیشتر مورد اعتماد است. در روایات معصومین و سیره
آنها بسیار به واسطهگری در ازدواج تأکید شده است و ثوابهای زیادی برای کسی که
این کار را انجام میدهد ذکرشده است. پس اگر هدف خدایی و معنوی باشد اولین ویژگی
واسطهگر محقق شده است.
ویژگی شخصیتی واسطهگر
هم مهم است. گاهی آدمهایی داریم که از ویژگیهای شخصیتیشان نیکوکاری و خیر
رساندن به دیگران است. این افراد ایثارگرند و نمیتوانند نسبت به نیازها یا دردهای
دیگران بیتفاوت باشند. این دسته از آدمها هم بستر لازم برای امر واسطهگری در
ازدواج را دارند.
ویژگی سوم هم آموزش است. یقیناً فرآیند
وساطت به یادگیری مهارتهای آموزشی نیاز دارد. در گذشته هم مادربزرگ و عمه و خالهخانم
این مهارتها را بهصورت تجربی کسب میکردند. در مدل زندگی امروزی، اگر مهارتهای
لازم برای تعامل با این نسل کسب نشود بعید است که واسطهگری ازدواج برای دو جوان
موفقیتآمیز باشد یا حداقل ازدواج موفقی از این وصال حاصل بشود. یک واسط باید
بتواند بهصورت صحیح پیام فردی که خواهان ازدواج است را دریافت کند و بهصورت
صحیح هم به فرد مقابل او منتقل کند.
واسط باید متخصص تشخیص «کفویت» باشد
اولین ملاحظهای که هر واسط ازدواج باید
رعایت کند این است که بهتناسب شناختی که از طرفین به دست آورده «معرفی کننده»
باشد. یعنی اولین قانون این است که واسط صرفاً معرفی کننده باشد نه توصیهکننده و
یا حتی اجبار کننده. واسط معرفی میکند، مشخصات طرفین را به یکدیگر میرساند و
باقی ماجرا از قبیل رفتوآمد، مشاوره و... را به خودشان میسپارد.
گاهی واسطهها در فرایند انتخاب آنقدر
اصرار و پیگیری کنند که هم به دو طرف آسیب میرسانند و هم در صورت ازدواج باعث یک
ازدواج در معرض آسیب میشوند. فقط هم به این خاطر که یک حس خوب نوعدوستانه را
تجربه کنند یا عدد افرادی که بهزعم خودشان باعث رسیدن آنها به یکدیگر شدهاند را
بالا ببرند.
برای معرفی کردن هم لوازمی نیاز است.
افراد واسطهگر باید بدانند کسی با مشخصات شناسنامهای یا زیستی خاص آیا با فردی
که میخواهد به او معرفی کند تناسب دارد یا نه. درواقع شناخت و تشخیص «کفویت» از
ویژگیهای مهم واسطهگر ازدواج است. این موضع حتی به ویژگیهای ظاهری محدود نمیشود.
واسطهگر باید تشخیص بدهد که آیا طرفین به بلوغ عاطفی ازدواج رسیدهاند یا مثلاً
اگر یکی از طرفین فردی احساسی است، فرد مقابل او آدمی خشک و عبوس نباشد. به این
لیست بلوغ اجتماعی، فرهنگی، معنوی و... را هم اضافه کنید.
واسطهگرها آگاهیدهنده هستند
بین ازدواجهای سنتی و غیر سنتی تفاوتی
در آمار از این جهت که یک مدل موفقتر از دیگری باشد، نداریم. هر دو به تناسب
یکدیگر میتوانند هم آسیبزا باشند و هم محاسنی داشته باشند. اما چیزی که من به
طور یقین میتوانم بگویم این است که در ازدواجهای سنتی و آنهایی که به وسیله
واسطهگرها ایجاد میشود، در فرآیند انتخاب و آشنایی آگاهی و عقلانیت بیشتری حضور
دارد. زمانی که واسطهها حذف میشوند نقش آگاهی در برابر هیجانات آشنایی کم میشود.