گزیده ها قسمت سوم

گزیده ها  قسمت سوم 10 تیر -98
ايران آن قدر ضربه مي زند تا آمريكا از تحريم ها عقب نشيني كند
منابع رسانه اي غرب مي گويند فشار ترامپ عليه ايران تاثير معكوس گذاشته و بدون كاهش تحريم ها، ضربه زدن هاي ايران ادامه خواهد داشت.
واشنگتن پست در اين زمينه نوشت: برخلاف پيش بيني دولت ترامپ مبني بر اينكه افزايش فشار اقتصادي موجب آمدن ايران پاي ميز مذاكره شود، ايران تسليم اين فشارها نشده و سرسختي آمريكا، نتيجه عكس داده است.
آمريكا يك سال قبل با هدف تحميل خواسته هاي خود به ايران از برجام خارج شد و تحريم هاي تازه اي را اعمال كرد اما ايران تسليم آمريكا نشد و علاوه بر ساقط كردن پهپاد واشنگتن، فعاليت هاي هسته اي خود را كه پيش از اين طبق برجام محدود شده بود نيز از سر گرفت و تاكيد كرد كه ذخاير اورانيوم غني شده 3/67 درصدي ا ش به زودي از سقفي كه در توافق هسته اي تعيين شده بود، عبور خواهد كرد.
در همين حال فارين پاليسي در تحليلي به قلم سردبير خود استفان والت نوشت: سياست خاورميانه اي ترامپ به ويژه در قبال ايران سردرگم است.
وي خطاب به ترامپ مي نويسد: آمريكا از توافق هسته اي خارج شد و كشور هاي ديگر را تهديد كرد كه در صورت پايبندي به برجام مورد مجازات قرار خواهند گرفت. هم زمان با افزايش تنش ها در منطقه، آمريكا هيچ متحدي در بين قدرت هاي بزرگ ندارد.
كمپين فشار حداكثري شما همان نتايجي را به همراه نداشته است كه مشاورانتان وعده داده بودند. در حال حاضر هدف واقعي شما از دنبال كردن اين سياست مشخص نيست. آيا شما به دنبال دستيابي به يك توافق جديد، سرنگون كردن حكومت در تهران يا حتي كنترل كردن فعاليت هاي منطقه اي ايران هستيد؟ به نظر نمي رسد كه رويكرد شما آمريكا را به هيچ كدام از اين اهداف نزديك كرده باشد. گزارش اخير مركز بين المللي مطالعات استراتژيك نشان مي دهد كه فعاليت هاي منطقه اي ايران كاهش پيدا نكرده اند. علاوه بر اين، تهران به تدريج در حال خروج از توافق هسته اي است. با توجه به اين موضوع كه آمريكا اول از اين پيمان خارج شد، هيچ كس نمي تواند تهران را سرزنش كند. ظاهرا رهبران ايران به دنبال اثبات كردن اين موضوع هستند كه تحت فشار هاي شما تسليم نخواهند شد.
آقاي پرزيدنت! شايد واكنش تهران براي شما گيج كننده به نظر برسد، زيرا آمريكا كشور بسيار قدرتمندتري است و تحريم هاي اقتصادي بدون شك زندگي روزمره را براي ايراني ها دشوارتر كرده اند. بدون شك اين سوال در ذهن شما ايجاد شده است كه چرا تهران با خواسته هاي شما، جان بولتون يا مايك پمپئو موافقت نمي كند؟ آيا تصور مي كنيد كه آنها افراد متعصب كله شقي هستند؟
به گزارش «انتخاب»، فارين پاليسي مي افزايد: چنانچه يك كشور همچون ايران در مقابل شما تسليم شود، شايد به اين نتيجه برسيد كه مي توانيد با تهديد امتيازات بيشتري از آنها بگيريد. به همين خاطر آنها انگيزه اي براي تسليم شدن در مقابل خواسته هاي شما ندارند. آنها فقط به دنبال حفظ آبروي خود نيستند. آنها به دنبال انتقال اين پيام به شما هستند كه در مقابل ابرقدرتي همچون آمريكا تسليم نمي شوند. شايد اخيرا توجه كرده باشيد كه كره شمالي، مكزيك و برخي كشور هاي ديگر نيز از همين استراتژي پيروي مي كنند.
در همين حال روزنامه صهيونيستي هاآرتص ضمن يادداشتي تصريح كرد: ايران بدون كاهش فشارهاي آمريكا، به ضربه زدن ادامه خواهد داد. به نظر مي رسد ادعاي ترامپ در مورد حمله سايبري عليه سامانه هاي موشكي ايران در واقع با هدف سرپوش گذاشتن بر آسيبي بود كه در نتيجه تصميم او در مورد لغو حمله به ايران، متوجه وجهه اش شده بود. علاوه بر اينكه ترامپ با اين كار قصد داشت به نوعي به انتقاداتي كه متوجه او مي شد، پاسخ دهد. مي توان گفت: بدون كاهش فشار تحريم ها ايراني ها به ضربه زدن به آمريكا ادامه مي دهند. گذشته از اينكه تنش در خليج فارس، بر كنفرانس اقتصادي منامه نيز تاثيري سوء خواهد گذاشت.
ما خودخواهيم و تماميت طلب
در ادامه اين مطلب آمده است: «منتها بايد عارضه هاي بي حوصلگي و بي حالي و خودخواهي و تماميت طلبي و روحيه سكتاريستي و گروه گرايي فرقه هاي اصلاح طلب را اصلاح كنيم و به سوي ساختارمندشدن معنادار و بلندمدت حركت كنيم. بايد به شعار قبلي خود سعيد برگرديم كه (اصلاحات مرد، زنده باد اصلاحات
عطريان فر گفته است: «عملكرد احزاب حتي حزبي مانند كارگزاران...يا برخي احزاب جبهه اصلاحات نشان مي دهد همه درجا مي زنند و زمين گيرند. از منظر آسيب شناسي در اين فرآيند غلط همه ما نقش داشته و داوري منتقدانه سنگيني را بايد در حق خود بپذيريم»
عطريان فر در اين مطلب در پاسخ به اينكه «چرا به نقطه استيصال و درماندگي رسيده ايم؟» با بيان اينكه «تمامي نقد به خودمان برنمي گردد و نظام سياسي ايران از تقويت نظام حزبي دست به دست شدن قدرت طفره مي رود و اجازه نمي دهد نظام اداره كشور بر پايه تشكيلات و تحزب قوام يابد.» نوشته است: «در خاطرات آيت الله هاشمي اشاراتي شده است. مي گويد با رهبري جلسه داشتيم و سخن از فعاليت احزاب شد كه آيا تقويتشان كنيم يا آنها را از فعاليت بازداريم. ايشان ادامه داده مي فرمايد با رهبري توافق كرديم كه نه تقويت كنيم و نه تضعيف؛ يعني تصميم گرفتند امر تحزب را در تعليق نگه دارند. وقتي مي گوييم هاشمي يعني كسي كه آن زمان اين خاطرات را ثبت كرده در اوج قدرت و رئيس جمهور مقتدر كشور بوده است... رهبري و ايشان دو شخصيت بزرگي بوده اند كه تصوير تمام نماي سياست ايران در تدابير ايشان بازتاب مي يافت. شرح اين خاطره نشان دهنده اين حقيقت مكتوم است كه بزرگواران عالي قدر نظام قرار نداشتند بررسي كنند كه تقويت و يا تضعيف سياست ورزي حزبي چه محاسن و معايبي براي كشور دارد. درنتيجه آن را در حالت تعليق نگه مي داشتند.»!
اولا مگر خاطرات هاشمي محل مطمئني براي رجوع به تاريخ است؟ ثانيا مفروض كه معتبر باشد؛ آيا اين خاطره كه عطريان فر مطرح كرده، به معناي «به تعليق گذاشتن» مسئله تحزب از سوي رهبري است؟ تعليق؛ يعني معلق كردن امري به تحقق امر ديگر؛ يا به عبارتي ديگر در هوا گذاشتن و وابسته كردن امري به چيزي ديگر! درحالي كه اتفاقا از طرح آن خاطره اين منتج مي شود كه رهبر معظم انقلاب معتقد بوده اند تحزب بايد خودجوش و مردمي باشد و حكومت، كاري به تقويت و تضعيف احزاب نداشته باشد. ازاين رو قابل قبول نيست مدعيان اصلاحات كه همواره دنبال فرار از پاسخگويي و به گردن اين وآن انداختن مشكلات و معضلات بوده اند، براي توجيه استيصال و درماندگي حزبي خود با تحليل غلط از سخنان رهبري به گزاره هايي مانند اينكه «تقصير نظام است» متوسل شوند!
چرا دولت سامانه حقوق و مزاياي مديران را راه اندازي نمي كند؟
روزنامه ايران روز گذشته گفت وگويي را با جمشيد انصاري، معاون رئيس جمهور و رئيس سازمان اداري و استخدامي درباره عدم راه اندازي سامانه حقوق و مزاياي مديران كشور منتشر كرد. وي در پاسخ به اينكه «چشم انداز شما براي راه اندازي نهايي اين سامانه چيست؟» گفته است: «دستگاه ها بايد اراده اي براي انجام دادن آن داشته باشند. اكنون حدود 60 درصد كل كاركنان دستگاه هاي اجرايي و غير اجرايي اطلاعات خود را وارد كردند كه به لحاظ تعداد كاركنان در همه قوا و ساير نهادها، اطلاعات حقوق بيش از يك ميليون و 500 هزار نفر از كاركنان ثبت شده است؛ بنابراين تنها بخش اندكي از اين اطلاعات باقي مانده كه انجام آن، مستلزم همكاري همه دستگاه ها است
اين در حالي است كه 15 ماه از فرصت قانوني دولت براي اعلام عمومي حقوق و مزاياي مديران مي گذرد. دولت به جاي بهانه گيري و انداختن توپ در زمين دستگاه هاي ديگر، مي تواند سامانه را با اطلاعات حقوقي همين 60 درصد كل كاركنان دستگاه هاي اجرايي و غير اجرايي كه مصاحبه شونده بدان تصريح كرده، راه اندازي كند. تاخير قابل توجه دولت در شفاف سازي حقوق و مزاياي مديران ابهام برانگيز است. اين گزاره اگر در كنار تخلف دولت در اجراي قانون افزايش حقوق ها از سوي مجلس قرار گيرد، شائبه ادامه رويه غيرقانوني حقوق هاي نجومي را دامن نمي زند؟
آمريكايي ها از مواضع گذشته خودشان عدول كرده اند!
در ادامه مطلب آمده است: «به نظر مي رسد پيشنهادهاي امروز آمريكايي ها با گذشته متفاوت است. آمريكايي ها در گذشته با افتخار شروط 12 گانه را مطرح مي كردند اما هم اكنون همه مقامات آمريكايي حتي تندروترين آنها رسما اعلام مي كنند كه ما هيچ گونه پيش شرطي نداريم و خواهان مذاكره هستيم. اين بدان معناست كه آمريكايي ها از مواضع گذشته خودشان عدول كرده اند. از سوي ديگر در ايران اين نه گفتن باعث شده تا فضاي منفي در ديپلماسي عمومي عليه كشورمان شكل گيرد... در زمان سفر نخست وزير ژاپن به تهران، ايران مي توانست چنين پيشنهادي را مطرح كند و حتي بدون باز كردن نامه ترامپ مي توانستيم يك پيشنهاد عملياتي داده و صراحتا مطرح كنيم كه طرح ايران به سود امنيت و صلح بين المللي است و مي تواند مشكلات را حل وفصل كند.» به نظر مي رسد نويسنده خبر (عضو كميسيون امنيت ملي مجلس) كه از مذاكره و لزوم بسته پيشنهادي براي دشمن حرف مي زند، در بي خبري كاملي به سر مي برد و اساسا از 3 اقدام اخير آمريكايي ها در قبال ايران خبر ندارد؛ 1- تلاش آمريكايي ها براي اتهام زني به ايران در انفجار نفت كش ها در خليج فارس و درياي عمان 2- ورود پهپاد غول پيكر جاسوسي به مرزهاي ايران كه برخلاف حقوق مسلم بين المللي بوده است و 3- تحريم هاي جديد عليه جمهوري اسلامي ايران. گفتني است خود دولتمردان و به ويژه رئيس جمهور كه حيات و بقاي سياسي خود را در برجام مي دانند، از خيانت ها و بدعهدي هاي آمريكايي ها به ستوه آمده و در مواضع اخير خود، اعتراف كردند كه «دشمن از مسير عقلاني به طور كامل خارج شده است».
حشمت الله فلاحت پيشه گفته است: «بسته پيشنهادي مي تواند شامل دغدغه هاي ايران، نقض عهدهاي آمريكا و پيشنهادهايي كه تامين كننده منافع ايران باشد مطرح شود» حال آنكه سوال اساسي اين است كه مگر اين موارد تاكنون مطرح نشده است؟ اميدواريم بسته پيشنهادي فلاحت پيشه كه چندي پيش نظريه «ميز قرمز»اش دستمايه طنز و شوخي كاربران شبكه هاي اجتماعي قرار گرفته بود، پاكت كاغذي مهروموم شده و اين ها نباشد!