الزامات به رسمیت نشناختن طالبان

 الزامات به رسمیت نشناختن طالبان۶-خرداد-۱۴۰۲

چگونه هنگامی که درجبهه مشترک رژیم تروریستی ولایت فقیه پدرخوانده بافرزندخوانده اش طالبان علیه آمریکا مبارزه کردند تانظامیانش راازافغانستان بیرون بکشاند تاطالبان بتواند درافغانستان به قدرت برسد حال پدرخوانده می تواندفرزندخوانده پرورش دهنده اش را برسمیت نشناسد درحالی که بیش ازگذشته نیازبه همکاری با طالبان دارد؟

روزنامه جمهوری اسلامی طی یادداشتی در شماره امروز الزامات به رسمیت نشناختن طالبان نوشت: با گذشت ۱۰ روز از اخطار رئیس جمهور رئیسی به حاکمان افغانستان در مورد حقابه ایران از هیرمند، هیات حاکمه خودخوانده طالبان که نزدیک دو سال است به صورت نامشروع بر افغانستان سلطه دارند در چند اقدام و سخن جداگانه پاسخ منفی به این اخطار داده‌اند. رئیس‌الوزرای گروه طالبان با انتشار بیانیه‌ای اعلام کرد هیرمند آب ندارد و دادن حقابه به ایران امکان پذیر نیست. عباس استنکزی، معاون سیاسی وزارت خارجه این گروه گفت: به کارشناسان ایرانی اجازه بازدید از سد کجکی را نمی‌دهیم. امیرخان متقی سرپرست وزارت خارجه طالبان هم با خواندن یک متن رسمی اعلام کرد افغانستان دچار خشکسالی است و هیرمند آبی ندارد که به ایران بدهیم. عجیب‌ترین اظهارنظر در این موضوع سخن یکی از مقامات دولت خودخوانده طالبان است که گفت: در معاهده هیرمند چیزی درباره بازدید از سد‌های افغانستان گفته نشده است!هر یک از این موضعگیری‌ها به صورت کاملاً روشن به مقامات جمهوری اسلامی ایران اعلام می‌کنند طالبان زیر بار دادن حقابه هیرمند به ایران نخواهد رفت. بگذریم از رژه موتورسواران طالبان که هر کدام از آن‌ها یک دبه زردرنگ به همراه داشتند و تهران را تهدید می‌کردند و سخن یک فرمانده نظامی این گروه که گفت در مقابل هر ۱۰ لیتر آب که به ایران بدهیم ایران باید ۲۰ لیتر گازوئیل به ما بدهد! و همینطور سخنان تمسخرآمیز این فرمانده و سایر افراد وابسته به این گروه که، چون درخور سطح شعور خود موضع گرفته‌اند و سخن گفته‌اند، ارزش پاسخ دادن ندارند. آنکس که می‌گوید: «در معاهده هیرمند، چیزی درباره بازدید از سد‌های افغانستان گفته نشده است» با این جمله کاملاً نشان می‌دهد هیچ درکی از روابط بین‌الملل و معاهدات و امور حقوقی ندارد. این سخن او پاسخی است به پیشنهاد مقامات ایرانی که خواستار سفر یک هیات فنی و کارشناسی ایرانی به هیرمند و سد‌های منطقه در داخل افغانستان شدند تا صحت و سقم ادعای هیات حاکمه طالبان را بسنجند. رئیس جمهور رئیسی هم در ضمن اخطارش این نکته را مورد تاکید قرار داده بود که کارشناسان به منطقه بروند تا معلوم شود آب وجود دارد یا نه و براساس آن تشخیص عمل شود.با توجه به اینکه تصاویر هوائی و فیلم‌هائی که توسط موسسات ایرانی و بین‌المللی در اردیبهشت ماه از هیرمند و سد کمال‌خان و کجکی گرفته شده نشان می‌دهند آب به اندازه کافی وجود دارد، ادعای مقامات طالبان عاری از صحت است. سخن آن فرمانده طالبان که گفته است در برابر هر ۱۰ لیتر آب ۲۰ لیتر گازوئیل از ایران می‌گیریم نیز همین واقعیت را تایید می‌کند. امتناع طالبان از پذیرش سفر هیات کارشناسی ایرانی به هیرمند، هیچ مفهومی غیر از دروغ بودن ادعای این گروه ندارد.آنچه در این میان بسیار مهم است، نوع برخورد مقامات جمهوری اسلامی ایران با این رفتار خصمانه طالبان است. آقای حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه کشورمان گفته است: «هیات حاکمه فعلی افغانستان را به رسمیت نمی‌شناسیم و بر لزوم تشکیل دولت فراگیر در افغانستان تاکید داریم.» این سخن آقای وزیر امور خارجه لوازمی دارد که دولت جمهوری اسلامی تاکنون به آن پای‌بندی نشان نداده است. شما که حاکمیت طالبان را به رسمیت نمی‌شناسید، چرا سفارت افغانستان را به این گروه تحویل داده‌اید؟ چرا نمایندگان طالبان را به جلسات رسمی دعوت می‌کنید و با آن‌ها تعاملات رسمی دارید؟ این تناقض آشکار در سیاست خارجی بهیچوجه قابل قبول نیست. برداشت طالبان از این دوگانگی در گفتار و رفتار شما اینست که ایران را در موضع ضعف می‌پندارند در حالی که ما یک کشور قدرتمند هستیم و امثال طالبان عددی نیستند که اجازه باج‌خواهی از ما را پیدا کنند. ما با توسل به دیپلماسی شفاف می‌توانیم این گروه یاغی را وادار به تمکین کنیم.طالبان یک گروه تروریستی بدوی و متحجر است که حتی در میان مردم افغانستان نیز جایگاهی ندارد. جمهوری اسلامی ایران بدون آنکه نیازی به توسل به برخورد نظامی داشته باشد، می‌تواند با ابزار‌های دیپلماسی و اقتصادی طالبان را تحت فشار قرار دهد و با فعالیت‌های بین‌المللی راه را برای شکل‌گیری دولت فراگیر در افغانستان همواره نماید. ایران با چنان دولتی می‌تواند به راحتی تفاهم و تعامل داشته باشد.