ندیدن نشانی از نبودن نیست

 ندیدن نشانی از نبودن نیست ۱۷-مرداد-۱۴۰۲ 

مگر ازابتدای شکل گیری رژیم فاشیست دینی ولایت فقیه با پسوند اسلامی که ابزارنادیده گرفتن حق وحقوق ملت وحذف صداهای مخالف و خاموش کردن فریادهای معترض وناراضی بود با صدور انقلاب یا تروریست وارتجاع وجنگ افروزی به منطقه شروع به بحران آفرینی برای عبور ازبحران ها وپایمال کردن حق وحقوق اقشارجامعه نشد واین سیاست تاحال همچنان ادامه نداشته است؟نمونه  بیش از ۳ دهه  بحران هسته ای وموشکی و سپس تحریم هاست که برای عادی جلوه دادنش ازشگرد دورزدن تحریم ها یا بهانه تراشی آشکار برای نادیده گرفتن مطالبات انباشت وپرداخت ناشده اقشار محروم استفاده شده است . بنابراین تاریخچه ندیدن نشانی ازنبودن نیست معادل عمر ننگین رژیم تروریستی ولایت فقیه می باشد.

پیمان مولوی طی یادداشتی در شماره امروز ابتکار نوشت: خیلی وقت‌ها ما فکر می‌کنیم اگر چیزی را انکار کنیم آن امر دیگر وجود نخواهد داشت و این ندیدن می تواند ریسک بسیار زیادی را به اقتصاد ایران تحمیل کند.در دوران جنگ سرد و در سال هایی که گورباچف به ریاست حزب کمونیست اتحاد جماهیر شوری رسیده بود، اتفاقی رخ داد که بسیار درس آموز بود. در یک روز تعطیل مردم در حال قدم زدن در میدان بزرگ سرخ مسکو بودند که صدای یک هواپیمای کوچک سفید رنگ را شنیدند ولی کسی توجه‌اش بدان جلب نشد چون روزی ملی بود و فکر می‌کردند که یک نمایش و یا چیزی از این دست است. اما به مرور این هواپیمای تک موتوره نزدیک و نزدیک تر شد و ناگهان در نزدیکی میدان سرخ فرود آمد به مرور افراد به دورش جمع شدند و پلیس‌ها هم سر رسیدند. خلبانی از هواپیما پیاده شد و گفت برای صلح. او خلبانی از آلمان غربی بود و ۶۰۰ کیلومتر را از المان غربی و پشت دیوار آهنین پیموده بود، بدون اینکه کسی جلویش را بگیرد و آمده بود صاف در میدان اصلی اتحاد جماهیر شوروی نشسته بود و مردم دورتا دورش را احاطه کردند. بعد از این جریان مانده بودند که چکونه خبر را به گورباچف برسانند و وقتی رساندند وی بسیار عصبانی شد. در جلسه بعدی که روسای ارتش و ... حاضر بودند گورباچف جمله جالبی گفت. وی گفت: ما تنها ابرقدرتی هستیم که ورود یک هواپیمای بیگانه را پلیس راهنمایی و رانندگی به نیروی هوایی مان خبر می دهد. این داستان واقعی بسیار آموزنده است، دقیقا زمانی که حسگرهای اصلی کار نکنند و آنها را استحاله کرده باشیم نمی توانیم انتظارات زیادی از خروجی اش داشته باشیم.در ایران نیز شاهد ندیدن بازار واقعی و ازاد ارز  هستیم و هر کاری می‌شود به جز اصل کار که شامل اتخاذ یک سیاست انقباضی به نفع عموم و از بین بردن سایه تحریم ها از  روی اقتصاد ایران.بانک مرکزی بازاری را که میلیونها ایرانی از ان خرید ارز می کنند ان هم برای حفظ ارزش ریال را نمی بیند ولی این ندیدن به معنای نبودن ان بازار نیست.تا تورم داریم کاهش ارزش ریال وجود دارد و این زمانی متوقف می شود که تورم ایران و امریکا یکی شود و در این صورت شما کاهش ارزش ریال را نخواهید دید.