اوین نامه کیهان ۱۵ اسفند۱۴۰۲
اوین نامه کیهان بررسی
کرد
مهر پایان بر دروغ
بزرگ خالصسازی و مهندسی انتخابات!
سربازجوشریعت نداری تصور کرده است همچنان ترفندهای ده ها سال سناریو وآمار سازی های تقلباتی ودروغ گویی واتهام زنی های تکراری اش به ویژه درمورد برگزاری شوهای خیمه شب بازی های انتصاباتی که همراه با انتقادات شدید وتهدید اتهامات منتقدان ومهره های جناح رقیب مغلوب همراه بوده است بازارخریدار دارد .لذا بازهم درمورد شوی خیمه شب بازی مفتضح انتصاباتی تحریم شده با همخوانی آمارآرای باطله با آرای مهره اول تهران که درمجموع آراکمتر ازآرای سال ۵۸ می باشد ومایه رسوایی بزرگ علنی شدن عدم مشروعیت رژیم منفوروفاسد ولایت فقیه شده است ولی سربازجوشریعت نداری دست بردارازادامه تاکتیک های فاش ومردودشده است نیست طوری که با طرح مهندسی خالص سازی حتی علی مطهری هم تحمل نشد وتعداد زنان کمتر ازدوره قبلی و خیلی کمتر از۵٪ اند . همچنین همچون ۵دوره قبلی خبرگان آخوندی حتی یک زن مجازنبودتا نامزد شوی انتصاباتی ششم شود به ویژه همه نمایندگان غیر منتقد وغیری خودی مجلس ارتجاعی ونامشروع یازدهم درورود دوره بعدی دوازدهم حذف گردیدند که اذعان شده تغییر ۱۵۰نماینده یکی از ویژگیهای خاص انتصابات اخیر دلیل برعدم مهندسی خالص سازی است زیرا تغییر چهره مجلس دوازدهم خالص سازی شده نسبت به دوره قبل از خود است.بهر حال برای ماستمالی کردن درتیترصفحه اول اوین نامه اش ادعا کرده مهرپایان بردروغ بزرگ خالص ومهندسی شوی خیمه شب بازی انتصاباتی ۱۱ اسفند زده شده و چاشنی انتقادات به رسانه های خبری رقیب مغلوب کرده است؟!
با پایان فرآیند انتخابات 11 اسفند که با مشارکت گسترده مردم همراه بود، نهتنها چهره نیمی از مجلس شورای اسلامی تغییر کرد، بلکه قریب به اتفاق جناحها و سلایق گوناگون دارای نمایندگانی در مجلس جدید هستند، این واقعیت مهر پایانی بر خالصسازی و مهندسی انتخابات است.سرویس سیاسی-انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان روز 11 اسفند در حالی برگزار شد که اتحادی شوم از براندازان ورشکسته، مدعیان اصلاحات در ایران، سیاسیون غافل و همچنین در راس آنان آمریکا و اسرائیل سرمایهگذاری شدیدی بر روی القای گزاره خالصسازی، مهندسی انتخابات و همچنین قهر مردم با صندوقهای رای انجام دادند.اسم رمز خالصسازی و مهندسی انتخابات-خالصسازی اولین اسم رمزی بود که بهتدریج به محور و کلیدواژه تبلیغات رسانههای زنجیرهای مدعیان اصلاحات و همچنین رسانههای ضدانقلاب تبدیل شد.این واژه برای اولینبار در پیام تأملبرانگیز علی لاریجانی به کار برده شد و در این پیام عنوان شد که بعید است برادران با این روش رقابت تصنعی ایجاد کنند.جدای از این موضوع که اساسا چنین تعبیری جای سؤال و تعجب بسیار داشته و لاریجانی خواسته یا ناخواسته با چنین پیام و دوگانهسازی کذبی بر طبل قهر با صندوقهای رای کوبید، رسانههای زنجیرهای به سرعت با ادامه این خط رسانهای، همچون همیشه به سوءاستفاده و همچنین خیانت به منافع ملی مشغول شدند.آنان در تمامی مراحل احراز صلاحیتها در هیئتهای اجرائی، هیئتهای نظارت استانی و مرکزی و شورای نگهبان بر این گزاره دروغ که نظام به دنبال حذف جریانات سیاسی از عرصه انتخابات و مجلسین پیشرو هستند، تمرکز کرده بودند.این اتحاد شوم اینبار نیز از کلیدواژه مهندسی انتخابات برای تخطئه رای مردم و همچنین کوچک شمردن اهمیت صندوقهای رای و نمایشی اعلام کردن انتخاب مردم استفاده کردند.تنوع کاندیداها و منتخبین در انتخابات-با پایان یافتن مرحله احراز صلاحیت، علاوه بر اینکه مشخص شد که تمامی جریانات سیاسی که در چارچوب قوانین جمهوری اسلامی فعالیت میکنند، صاحب نامزدهایی در این انتخابات هستند، نامزدهای اصلاحطلب و همچنین نامزدهای نزدیک به این جناح سیاسی اقدام به انتشار لیستهای انتخاباتی کرده و به رقابت با دیگر نامزدها و لیستهای انتخاباتی پرداختند.علیرغم این واقعیت مورد اشاره، روزنامههای اصلاحطلب مواضع متناقضی را درباره نداشتن نامزد در انتخابات به نمایش گذاشتند. بخش عمدهای از این نشریات ظرف چند ماه گذشته به بازی جریان رادیکالی پیوستند که ادعا میکردند نمیتوانند فهرست ارائه کنند.پدرخواندههای جبهه اصلاحات با فشار به احزاب برای عدم نامنویسی در انتخابات سعی بر این داشتند که بعدتر بتوانند نداشتن نامزد را ثابت کنند!مدعیان اصلاحات که از شکست خود در این انتخابات به دلیل سابقه سیاه دولت سابق در اذهان مردم، اطمینان حاصل کرده بودند، با تکیه بر فضاسازیهای رسانهای سعی در سرپوش گذاشتن بر این شکست احتمالی داشتند. آنان همزمان و توأمان با روش مورد اشاره، برخی احزاب اصلاحطلب را نیز برای ثبتنام گسیل داشتند. این ثبتنام چراغ خاموش، با هدف غافلگیر کردن، اختلافافکنی و پرهیز از پاسخگویی درباره کارنامه ناموفق دولت گذشته بود.در همین راستا، روزنامه هممیهن، در هفته منتهی به انتخابات، سعی کرد فضای انتخابات را سرد نشان دهد اما روز چهارشنبه، از رقابت «۱۰۳ نامزد میانهرو در سراسر کشور» خبر داد و این در حالی است که چند روز قبلتر هم تیتر زده بود «میانهروها با یک لیست آمدند؛ جناح راست با ۳ لیست در تهران».روزنامه اعتماد هم در حالی که برخی مواضع جریان تندرو را ظرف چند ماه اخیر پوشش گسترده داده بود، ذیل عنوان «علیه تندروی» اذعان کرد: ۱۶۵ نامزد میانهرو و توسعهگرا + لیست صدای ملت در تهران در انتخابات حضور دارند.روزنامه شرق هم، نصف صفحه اول خود را به انتشار اسامی ۱۶۵ نامزد مذکور ذیل عنوان «علیه تندروی» اختصاص داد. تیتر روزنامه سازندگی ارگان کارگزاران هم در روز چهارشنبه، «میانهروها علیه وضع موجود» بود.-اعتراف اصلاحطلبان به داشتن حداقل ۱۶۵ نامزد رسمی در شرایطی است که گفته میشود شمار نامزدهای منسوب به این طیف، بیش از رقم مذکور است.با اعلام نتایج نهائی انتخابات، بنابر تصریح رسانههای اصلاحطلب، 45 نماینده اصلاحطلب یا نزدیک به اصلاحطلبان وارد مجلس دوازدهم شده و دروغ بودن گزارههای مهندسی انتخابات و خالصسازی عیان شد.در همین راستا، رسانههایی مانند انتخاب و خبر آنلاین در گزارشهای خود میگویند که شماری از «نمایندگان تندرو» حذف شده و «نامزدهای میانهرو» رأی آوردهاند. این در حالی است که بسیاری از این رسانهها تا پیش از این مدعی بودند امکان هیچ رقابتی وجود ندارد.خبر آنلاین همچنین گزارشی دارد با عنوان «۴۵ صندلی مجلس دوازدهم؛ سهم لیست صدای ملت از انتخابات/کنار زدن تندروها از سوی میانهروها». سایت انتخاب حتی جلوتر رفته و یکی از منتخبان در تهران را به عنوان میانهرو و گزینه مناسب برای تصدی ریاست مجلس معرفی کرد.تغییر 150 نماینده-یکی از ویژگیهای خاص انتخابات اخیر و همچنین مجلسی که از خردادماه سال آینده آغاز به کار خواهد کرد، تغییر چهره مجلس دوازدهم نسبت به دوره قبل از خود است.شاکله مجلس جدید چه از منظر سیاسی و چه از این نظر که تعداد قابل توجهی از نمایندگان مجلس یازدهم در آن حضور ندارند، نشانگر تحول جدی در مجلس آینده نسبت به دوره فعلی است.از جمله نتایج این تحول عظیم در چهره مجلس، حضور چهرههای جوان و همچنین مطرح شدن بیش از پیش دیدگاهها و دغدغههای نسل جوان در مجلس آینده است.در انتخابات 11 اسفند اقبال ویژه به نامزدهای جوان و راهیابی آنان به مجلس نمایانگر اهمیت مسئله گردش نسلی و نخبگانی برای رایدهندگان است.درسهایی از انتخابات 11 اسفند-این انتخابات با تمام فراز و نشیبها به پایان رسید ولی 11 اسفندماه درسهای فراوانی را برای جریانات سیاسی به ارمغان آورد.اولین درس این انتخابات، شکست چندینباره کمپین تحریم صندوقهای رای بود که در انتخابات اخیر با شدت بسیار بیشتری از سوی اتحاد براندازان، سیاسیون غافل، مدعیان اصلاحات، نظام سلطه و امپراتوری عظیم رسانهای آن پمپاژ میشد.درس دیگر اینکه مردم در این انتخابات نه با تکیه صرف بر لیست انتخاباتی بلکه با نگاهی دقیق و کنکاش و گزینش هوشمندانه از میان فهرستهای انتخاباتی منتخبان خود را برمیگزینند.همانطور که اشاره شد در این انتخابات، چهرههای جوان بیشتری به مجلس راه پیدا کردند، این واقعیت در کنار اینکه انتخابات همراه با مشارکت خوب رایاولیها برگزار شد، نشانگر لزوم توجه به دغدغهها و دیدگاههای نسل جوان است. این موضوع هنگامی نمایانتر میگردد که در زمان تبلیغات انتخاباتی نیز نامزدهایی که تاکید بیشتری بر مسائل حوزه جوانان داشتند از اقبال ویژهتری برخوردار بودند.و در آخر، واپسین درس این انتخابات این بود که جمهوری اسلامی گرچه طی 4 سال گذشته تحت شدیدترین فشارهای اقتصادی غرب، جنگ عظیم تبلیغاتی دشمن، ناکارآمدیهای دولت سابق و مشکلات عدیده دیگر قرار داشت اما ملت ایران با مشارکت خود نشان دادند که نظام را از خود و خود را از نظام دانسته و به همه توطئههایی که در این برهه خطیر، کشورمان را تهدید میکرد مشتی دندانشکن وارد کردند.