معادن زغالسنگ شرق کشور نه ایمن هستند نه اقتصادی!

 در بررسی کارشناسان درباره حادثه انفجار معدن طبس مطرح شد؛

معادن زغالسنگ شرق کشور نه ایمن هستند نه اقتصادی! / اگر ایمنی کار تامین نشد کار را تعطیل کنید۲-مهر-۱۴۰۳ 

چرا باید درکشور دارای منابع سرشار ازنفت وگاز از معادن ناامن و مرگبار ذغال سنگ  به سبک عقب افتاده سنتی برای تولید ذغال سنگ استفاده شود تا با انفجاز معدن طبس موجب جانباختن مرگبار ده هاکارگران محروم ونگون بخت شود و بیش از ۱۰ نفرشان هم درحبس عمق ۷۰۰ متری معدن  گرفتار شده باشند؟

بسیاری از مسئولان حوزه ایمنی کشور در وزارت کار و وزارت صمت قول پیگیری و پیشگیری از این حوادث را پس از مرگ شش کارگر معدن طزره را داده بودند. اما مرگ بیش از ۵۰ نفر از کارگران این معدن در طبس، نشان داد اتفاق خاصی از نظر فنی رخ نداده است.به گزارش خبرنگار ایلنا، وقوع حادثه انفجار معدن زغالسنگ معدنجوی طبس دوباره نشان داد که مشکلات ایمنی استخراج زغالسنگ در شرق کشور همچنان پابرجاست. دقیقا سال گذشته نیز حادثه معدن زغالسنگ طزره در شرق استان سمنان در شهریورماه به همین علت (نشت گاز کشنده و اشتعال زای متان) رخ داد و بسیاری از مسئولان حوزه ایمنی کشور در وزارت کار و وزارت صمت قول پیگیری و پیشگیری از این حوادث را پس از مرگ شش کارگر معدن طزره را داده بودند. اما مرگ بیش از ۵۰ نفر از کارگران این معدن در طبس، نشان داد اتفاق خاصی از نظر فنی رخ نداده است. معادنی که بیشتر عملیات فنی آن توسط پیمانکاران بخش خصوصی انجام می‌شود، عمدتاً در سال‌های اخیر با مشکلاتی مواجه شده که نشان می‌دهد ایمنی برای بخش خصوصی در اولویت چندم پس از سود و افزایش تولید مطرح است. در سال گذشته نیز کارشناسان فنی گزارشاتی مبنی بر نشت گاز متان در معادن زغالسنگ منتشر کرده بودند. در حوادث معادن یورت و طزره، مسئله گازسنجی و پیش بینی انفجار و نشت گاز متان و مونواکسید کربن مطرح شد. اما با تکرار این حادثه در معدنجوی طبس، این مسئله بیش از پیش مطرح شد که چرا نظارت‌ها و بازرسی‌ها و حضور نفرات ایمنی با ابزارهای کنونی و تغییراتی مورد ادعا نتیجه نداده است؟ برخی در این شرایط با اشاره به ذخایر بالای گاز متان در منطقه کویر شمالی ایران (دشت کویر) استحصال و استخراج زغالسنگ از این مناطق را تا قبل از استخراج گسترده منابع غنی متان این حوزه نادرست می‌دانند. در مقابل برخی دیگر از کارشناسان اقتصادی مشکلات ایمنی و استخراجی معادن را به بخش خصوصی ناکارآمد نسبت می‌هند و در مقابل بخشی از هواداران پیمانکاران و بخش خصوصی، مشکل را به تحریم‌ها، عدم سرمایه‌گذاری خارجی و ورود فناوری نسبت می‌دهند. آنچه روشن است، این واقعیت درباره منطقه دشت کویر ایران از شرق سمنان تا کل خراسان جنوبی و شمال شرق استان اصفهان است: این منطقه زغالسنگ‌خیز و معدن‌خیز کشور مزاحمی به اسم منابع خطرناک متان دارد؛ گازی خطرناک که خود یکی از پرکاربردترین منابع زیرزمینی کشور محسوب می‌شود و در تامین سوخت CNG، سوخت موشک و ریز پرنده‌ها و پهپادها، مصارف صنعتی مهم و حتی پتروشیمی کاربرد دارد. این منبع غنی قبلا توسط وزارت نفت و هسته‌های پژوهشی آن مورد شناسایی قرار گرفته و طبس را یکی از ذخایر کانونی آن معرفی کرده‌اند. زیبا زمانی (مسئول گروه پژوهشی طرح زمین‌شناسی نفت وابسته به پژوهشگاه نفت ایران) در آذرماه سال ۱۳۹۹ اعلام کرده بود که پژوهش‌های این کارگروه درباره وجود منابع غنی متان در طبس به پایان رسیده و نتایج این پژوهش که بطور علنی منتشر شد، نشان می‌دهد که تنها با بررسی ۲۰ درصد مناطق طبس و حوالی معدن پرورده و دیگر معادن با همکاری دانشگاه آخن آلمان، منابع غنی گاز متان و دیگر گازهای هیدروکربنی در این منطقه وجود دارد. بسیاری استخراج این حجم از گاز را نیازمند سرمایه‌گذاری می‌دانند و استخراج از دیگر معادن را تا قبل از تعیین تکلیف موضوع گاز این مناطق، امری ذاتاً خطرناک می‌خوانند. اما چه این اتفاقات و چه ملاحظات ایمنی از سوی مدیران این بار رعایت شود، هیچکدام جان کارگران معدن طبس که تعداد آن‌ها بنابر گزارش منابع کارگری به ۵۴ نفر رسیده، باز نخواهد گرداند! در این شرایط سوال دیگری که مطرح است، این پرسش اساسی است که آیا با شرایط فعلی کار معدنی در ایران، آیا استخراج زغالسنگ از این مناطق پس از این تعداد از حوادث منطقی است؟ جزئیات جدید؛ همه در جستجوی یافتن مقصر…با گذشت یک روز از این رویداد مرگبار، جزئیات جدیدی از حادثه توسط فعالان کارگری مناطق گزارش شده است. ابراهیم رحیمیان (دبیر اجرایی خانه کارگر طبس) که در صحنه حادثه خود را رسانده و در حین حضور در معدن با ایلنا تماس گرفت، اظهار کرد: متأسفانه، اطلاعات جدیدی در این مورد وجود ندارد، اما بر اساس آخرین اخبار، تعداد متوفیان به ۳۴ نفر رسیده است. همچنین، ۱۷ نفر از زخمی‌ها درحال مداوا بوده و به مراکز درمانی هدایت شدند و ۲۰ نفر دیگر همچنان در وضعیت محبوس به سر برده و هنوز خارج نشده‌اند. به این ترتیب اگر هیچ فرد محبوسی زنده بیرون نیاید، این حادثه ۵۴ کشته به همراه داشته است. وی افزود: آخرین گزارش‌ها حاکی از آن است که نشت گاز متان، که ناشی از عدم سنجش گاز بوده است، منجر به انفجار مجدد شده است. این حادثه احتمالاً در سینه‌کار جلوی معدن رخ داده که ترکیب گاز متان و مونوکسید کربن، به‌صورت ناگهانی و در اثر یک حادثه دفعی فوراً نشت کرده سبب مسمومیت و مرگ کارگران پس از مسمومیت با انفجار شده است. رحیمیان در پایان توضیح می‌دهد: حادثه به نحوی نبوده فقدان بازرسی و گازسنجی را تایید کند. اتفاقا برعکس در همان شیفت کاری مثل همیشه گازسنجی شده بوده و اولین کارگری که به شهادت رسیده، مسئول ایمنی فنی همان قسمت بوده است. مسئله این است که حادثه کاملا ناگهانی رخ داده و همه غافلگیر شدند. وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در این میان خود به دنبال یافتن مقصر است. دستور ویژه احمد میدری (وزیر کار) به دستگاه بازرسی و نظارت وزارت کار و همچنین معاون روابط کار آن برای پیگیری موضوع، و همچنین سایر دستورات مقامات قضایی و اجرایی کشور در کنار مجلس، معمولاً به بازداشت چند هفته یا چندماهه عده‌ای از مدیران شرکت منتهی می‌شود و سرانجام نیز اقدامی در جهت جلوگیری از تکرار حادثه رخ نمی‌دهد. البته تقریباً همه علت آن را می‌دانند و نیاز به توضیح بیشتری نیست؛ مسئله ایمنی در کشور در وهله نخست اولویت نیست و در وهله دوم، ساختار اقتصادی و منابع لازم برای تامین ایمنی به ویژه در معادن کشور که شیوه‌های سنتی در استخراج کماکان در آن حرف اول را می‌زنند، به دلیل‌عدم امکان سرمایه‌گذاری مهیا نیست. در این میان حسن صادقی (رئیس اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری) در بیانیه اخیر خود، مسئله عدم ورود سیستم‌های هشداردهنده هوشمند به کارگران و مدیران برای تخلیه معادن و همچنین استخراج با رعایت کنترل ورودی و خروجی گاز را  علت اصلی بروز حادثه معرفی کرد. وی از اتحادیه‌های کارگری آمریکا خواست تا تحریم وسایل ایمنی کار توسط مقامات دولت خود را در یک همبستگی طبقاتی محکوم کنند. صادقی البته پای پیمانکاران بخش خصوصی را نیز به وسط کشید و در اطلاعیه اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری به تصمیم اخیر معاون روابط کار و مصوبه هیات وزیران -که اجازه عدم دریافت گواهی صلاحیت ایمنی را برای شرکت در مناقصه را می‌دهد- تاخت!اما در میان خود فعالان اقتصادی، کسانی هستند که مشکل را مسئله تحریم‌ها نمی‌بینند. آنان به نحوی تایید می‌کنند که اساساً بخش خصوصی آمده است تا به‌عنوان پیمانکار معادن، امکان سرمایه‌گذاری را مهیا کند. هرچند بسیاری خود کارفرمایان پیمانکار را مشکل اصلی می‌دانند. محمود نوریان (عضو اسبق کمیسیون معادن اتاق بازرگانی ایران) در این زمینه توضیحاتی ارائه داده و می‌گوید: شرکت معدنی مورد اشاره که این حادثه ذیل آن رخ داده، به ویژه در دوران فعالیت خود در حوزه زغالسنگ، از سابقه‌ای درخشان و مدیریتی برجسته برخوردار بوده است. آقای مجتهدزاده، مدیر فعلی، شخصی کوشا و با دانش در این زمینه محسوب می‌شوند و همواره معدن را در بهترین وضعیت نگه داشته و رشد تولید خوبی داشتند. وی افزود: این شرکت از جنبه تامین ماشین آلات جدید و حتی وسایل ایمنی نیز مشکلی نداشته است. خوشبختانه، معدن جو سالیانه در زغال‌سنگ فعالیت کرده و تا کنون حادثه‌ای در آن رخ نداده است. اساساً تنها دو درصد تلفات حوادث کار کشور در معادن کشته شدند هرچند ما معتقدیم مرگ یک معدنچی حین کار نیز باید با تمام توان ناممکن شود. نوریان تصریح کرد: در مورد حادثه اخیر، اطلاعات دقیقی در دست ندارم و هنوز جزئیات آن را بررسی نکرده‌ام. با این حال، انفجار گاز متان در معادن، به ویژه در شرایط خاص، معمولاً غیرقابل پیش‌بینی است. زمانی که مخازن گاز در نزدیکی کارگاه یک معدن وجود داشته باشد، ممکن است به طور ناگهانی گاز فوران کرده و حادثه‌ای ایجاد کند. در معادن پیشرفته نیز تلاش می‌شود که با حفاری‌های مناسب، گاز متان را از حوزه کاری خود خارج کنند، اما در معادن ایران به دلیل محدودیت‌های فناوری این امکان کمتر وجود دارد. وی در پاسخ به اظهارنظرها درباره اثر تحریم‌ها گفت: تحریم‌ها می‌توانند بر ایمنی و میزان استخراج تأثیرگذار باشند، اما به نظر نمی‌رسد که مشکل عمده‌ای در این زمینه وجود داشته باشد. هزینه‌های بالای تهیه تجهیزات و حفاری‌های لازم، به ویژه در بخش خصوصی، مانع از پیشرفت در این حوزه می‌شود. معادن زغال‌سنگ شرق ایران به طورکلی غنی نیستند و مکانیزه کردن فرآیند استخراج نیز با چالش‌هایی مواجه است. به عنوان مثال، در معدن طبس، با وجود شیب کم و ضخامت زیاد زغال، مکانیزه کردن تا حدی ممکن بوده، اما هنوز هم به طور کامل انجام نشده است. این عضو اسبق کمیسیون معادن اتاق بازرگانی تاکید کرد: به نظر می‌رسد که حوادث پیش‌آمده ناشی از کوتاهی مدیریت نبوده، بلکه در واقع حوادثی است که در معادن زغال‌سنگ به طور معمول مشاهده می‌شود. برای اینکه ما یک استخراج کاملا مدرن بدون حادثه و با استخراج گاز و تهویه فوق پیشرفته داشته باشیم، نیازمند سرمایه‌گذاری و مشارکت گسترده خارجی هستیم و از آنجا که این معادن اقتصادی نیستند، سرمایه گذار خارجی با این میزان بارآوری و سود اندک زغالسنگ ما، مشارکتی نمی‌کند. در واقع از نظر اقتصادی اساساً این معادن باید بسته شوند و مدیرعامل شرکت نیز صرفاً با تعهد اجتماعی خود به اشتغال و رضایت به سود اندک با سرمایه پایین مدیریت کار را برعهده گرفته است! پیمانکاران خصوصی نااهل وجود دارند…کار را تعطیل کنید! ۰اما سعید صدر منصوری (کارشناس ارشد حوزه ایمنی صنایع و معادن) در تحلیل این موضوع بر ضرورت تعطیلی معادن زغالسنگ شرق کشور تاکید کرده و بخش خصوصی و پیمانکاران را متهم می‌کند. وی می‌گوید: حادثه اینطوری اتفاق افتاده است که گاز متان به‌صورت ناگهانی در محوطه سینه جلویی کار در معدن و در طبقات میانی آن نشت ناگهانی داشته و منفجر شده است. وی افزود: دلیل همه حوادث معدنی ما در شرق کشور هم همین موضوع بوده است. البته طبق معمول مسئولان نسبت به مرگ بیش از پنجاه نفر که در هر کجای جهان به عنوان یک فاجعه ملی از آن یاد می‌شود، واکنش شدیدی نشان نمی‌دهند. اکنون وقت آن نیست که بپرسیم چرا شیوه‌های استخراج خراب بوده یا چرا بازنگری روش‌های ایمنی و کار انجام نشده و چرا از نظر اقتصادی سرمایه‌گذاری برای واردات ابزارهای ایمنی-استخراجی به شکل بروز شده را نداشتیم. برای پاسخ به همه این سوالات دیر شده است! صدر منصوری تاکید کرد: پیمانکارهای کوچک و بزرگ بخش خصوصی که مشخص نیست دارای اهلیت هستند، یکی از اصلی‌ترین معضلات ایمنی صنایع معدنی کشور محسوب می‌شوند. خودخواهی بسیاری از ایشان موجب می‌شود که در بسیاری از موارد تا جایی که بتوانند از هزینه‌ها کم بگذارند. برای همین شما حوادث معادن دولتی را با حوادث معادن خصوصی مقایسه کنید! وقتی کار به پیمانکاری واگذار می‌شود که کمتر از ۵ سال سابقه کار معدنی دارد و اصلا کار را نمی‌شناسد، قطعا شانس بروز حادثه بیشتر می‌شود. این مربوط به یک شرکت نیست و امری کلی و همه‌گیر به حساب می‌آید! این کارشناس حوزه ایمنی صنایع و معادن کشور با بیان اینکه «استخراج معادن زغال سنگ همیشه با خطر انفجار گاز متان است و وجود آن طبیعی است» گفت: در واقع این سیستم تهویه است که باید به شکلی هوشمند طراحی شود که با ورود و نشت گاز به محیط فورا علاوه بر هشدار آن را مکیده و خارج کند. گاز اگر مسیر معکوس برود، سرنوشت را جور دیگری رقم می‌زند. او ادامه داد: معمولاً در اثر حفاری یکباره افراد در کارگاه گرفتار شده و مقدار زیادی گاز دریافت می‌کنند. اکنون برای همه مشخص شده که هر قدر هم توصیه‌های ایمنی را با این سطح از فناوری اجرا کنیم، باز هم ریسک انفجار و کشته شدن افراد در معادن زغالسنگ ما بسیار بالاست. شاید بنده به عنوان کارشناس ایمنی با دغدغه جان افراد ملاحظات اقتصادی را در درجه اول اولویت خود ندانم و شاید مسئولی برایش حفظ اشتغال منطقه در اولویت اول باشد. اما من فکر می‌کنم به دلیل این ریسک انفجار بسیار بالا، با این شرایط فنی در صورت ثبات وضعیت ابزارها، ادامه فعالیت‌های معدن‌های این چنینی در شرق باید ممنوع و پروژه‌های معادن زغالسنگ دشت کویر در همه استان‌های این محدوده تعطیل شود. این متخصص ایمنی اضافه کرد: با تکنولوژی‌های موجود، نظارت‌های موجود و شرایط اقتصادی موجود طبق دانشی به نام «تحلیل ریسک ایمنی» کار نباید ادامه یابد، اما شاید حکمران و مدیری در سطح منطقه‌ای ملاحظات دیگری دارد که این ریسک را به جان خریده و می‌پذیرد که تحت هر شرایطی کار ادامه یابد. آن تحلیل هم در جای خود محترم است! بنده هم از منظر ایمنی نظر کارشناسی خود را داشته و ملاحظات اقتصادی ندارم. این تصمیم با وزارت کار و حکمرانی بخش معدن است که درباره ادامه کار چه تصمیمی بگیرند. حرف من این است که نباید سالیانه کشته شدن ۷۰ نفر در معادن عادی شود! وی با تاکید بر اینکه «باید شاهد تغییر نگرش حکمرانی بخش اقتصاد معدن کشور در سپردن کار به پیمانکاران بخش خصوصی باشیم» خاطرنشان کرد: افرادی امتیازاتی می‌گیرند، وام و ارزی را به شکل ارزان دریافت می‌کنند، اما در بهترین حالت مدیریت درستی انجام نمی‌دهند. اگر لازم است تجدیدنظری در ملاک‌های واگذاری انجام شود، باید انجام بگیرد! اگر هم واگذاری میسر نیست، کار به دولت یا نهادهای بخش عمومی و. . برگردد. صدر منصوری با اشاره به اثرات زیان‌بار اجتماعی و اقتصادی حوادث گفت: یک کارفرمای بخش خصوصی باید بداند که وقتی معدنی دچار حادثه شد، کار با کارخانه فرق دارد و تا ماه‌ها در اثر انفجار کار خودش نیز به جز دردسرهای دیگر خواهد خوابید. اصلی‌ترین زیان کننده اقتصادی در این میان با حوادث خود کارفرماست. اما بخش خصوصی در ایران عمدتاً نگاه کوتاه مدت دارد. ضمن اینکه از نظر اجتماعی نیز آثار حادثه ناگوار است. مرگ یکصد کارگر به ویژه در این مناطق خاص با بافت خانوادگی سنتی، می‌تواند هزار نفر را دچار بحران معیشتی و اجتماعی کند. هر کارگر معدن در این مناطق محروم گاهی ۵ تا ۱۰ نفر را حمایت می‌کند و وقتی عمود خیمه این خانواده‌ها توسط حادثه بشکند، هم همکاران زنده آنان و هم خانواده داغدار از نظر روحی، اجتماعی و اقتصادی نابود می‌شوند. این کارشناس ارشد حوزه ایمنی معادن و صنایع خطاب به مسئولان تصریح کرد: مسئولین مربوطه باید تکلیف خود را مشخص کنند و اگر مشکل را در محدودیت ورود ماشین آلات می‌دانند، این محدودیت ابزاری باید قبل از هر کاری رفع شود. قرار نیست ما به هر قیمتی تولید کنیم. اگر محدودیت‌هایی از جنس تحریم وجود دارد، براساس همان محدودیت‌ها و نه محوریت سود کار شود. سخن ما این است ایمنی باید رکن اولیه کار باشد. برای این منظور اگر لازم است گاز متان هم استخراج شده و یا با ابزارهای پیشرفته تهویه هوا، تخلیه شود، این کار را نیز برای ادامه پروژه انجام دهید؛ وگرنه کار باید تعطیل شود!