نادری: بیانیه جبهه اصلاحات خیانت به استقلال ملی است

 نادری: بیانیه جبهه اصلاحات خیانت به استقلال ملی است ۲۹-مرداد-۱۴۰۴

پاسداران جنایتکار وغارتگر وجنگ افروز که نقش بلامنازع درشرایط بحران های کشور وقطع آب وبرق کنونی داشته اند زیرا بنابراعتراف  حسن روحانی دولت با تفنگ وپول ورسانه هستند .بنابراین برای آنکه جایگاه خود درمراکز کلیدی قدرت ونظامی و اقتصادی وسیاسی  راحفظ کنند و به برنامه های بسیار پرسنگین پرهزینه بدون بازده هسته ای وموشکی  ضدملی فلج کننده کشور و تشدید کننده تحریم ها ورشدتورم وگرانی های بدون وقفه داشته که  به شهروندان تحمیل  شده است ادامه دهند وترفندفرار ازپاسخ گویی شکست جنگ   ۸ ساله مقابل عراق و ارتکاب جنایات جنگی پیشه کنند لذا پس ازآتش بس ازسوی رفسنجانی  وارد پروژه های اقتصادی شدند و جنایات وغارتگری ها وسرکوب  های وحشیانه معترضان  و کشتن شان وجنگ برون مرزی ازطریق گروه های نیابتی را  ادامه دادند که منجر به شکست فاجعه وخفت بار ۱۲ روزه مقابل اسراییل گردید. پس پاسداران جنایتکاردردفاع ازجایگاه  جنگ افروزی و جنایات وغارتگری خود  تلاش مذبوحانه می کنند ازهمه مهره های فعال کاسبان تحریم های جبهه پایداری و رسانه های خبری همگام با اینان همچون اوین نامه کیهان ورجانیوز و ورق پاره جوان  ووطن امروز وخبرگزاری های صدا وسیمای میلی وضدملی وتسنیم سپاه تروریست قدس وفارس ارگان تبلیغاتی اش  مقابل هرصدا ورسانه  وجریان منتقدی  استفاده  کنند . برای همین پس از بیانیه جبهه مدعی اصلاحات موجی ازحملات ازسوی تریبون ها ورسانه  علیه این بیانیه با اتهامات سنگین  شروع شده است . لذا دراین رابطه  احمدی نادری که عضو هیئت رئیسه مجلس ارتجاعی ونامشروع دست نشانده کانون های قدرت  درمورد بیانیه اخیر جبهه اصلاحات گفته، شبیه به یک «سفارش تسلیم» است و بوی خیانت به منافع ملی می‌دهد. البته نگفته  این چگونه ادعای استقلال ملی کردنی است که خامنه ای رمال  وابستگی شدید به حمایت تاکتیکی  وصوری روسیه باج گیر وگروکش و چین فرصت طلب ومنفع جودارد؟ مسخره آنکه عضو کاسبان تحریم ها احمدنادری که ازسوی پاسداران جنایتکار وغارتگر وجنگ افروز مأمور شده است تا اتهامات خیانت  واستقلال ملی بیانیه جبهه مدعی اصلاحات را چنین بازتولید و لیست کند که چرا پیشنهاد عفو عمومی، خروج نظامی از اقتصاد، کاهش نگاه امنیتی و انحلال نهادهای موازی و...،داده است چون این پیشنهادات حمله مستقیم به ساختارهای ضد انقلابی است. زیرامنطقاً، خروج نیروهای نظامی از اقتصاد که سهم آن ۲۰ درصد GDP است، می‌تواند به خلأ قدرت منجر شود و فرصت‌های اقتصادی را به اقتصاد زیرزمینی دهد  به ویژه موجب می شود تامفت ولاشخوری کاسبان تحریم ها با کاهش تحریم ها قطع یا کم شود. مهمتر آنکه بیش از ۶۰ درصداقتصادکشور درکنترل ۵ نهاد زیرکنترل خامنه ای رمال است که پاسداران جنایتکار وغارتگر نه جزو این ۵ نهاد است که رابطه وهمکاری تنگاتنگ بااین نهادهای چپاولگر فاسد داردکه نه مالیات نمی دهند که ازدولت هابودجه هم می گیرند.


عضو هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی گفت: بیانیه اخیر جبهه اصلاحات، شبیه به یک «سفارش تسلیم» است و بوی خیانت به منافع ملی می‌دهد.احمد نادری در گفتگوی مشروح با خبرنگار مهر، در واکنش به بیانیه اخیر جبهه اصلاحات، اظهار کرد: در حالی که کشور در برابر تهدیدها و تحریم‌های غرب ایستادگی می‌کند، بیانیه اخیر جبهه اصلاحات بیش از آنکه یک نقشه راه واقعی برای نجات کشور باشد، شبیه به یک «سفارش تسلیم» است. درست زمانی که بارها ثابت شده مقاومت ملت ایران کلید پیروزی است نه عقب‌نشینی‌های داوطلبانه، این بیانیه بوی خیانت به منافع ملی می‌دهد.طرح پیشنهادهایی خطرناک برای امنیت ملی-وی ادامه داد: این بیانیه پیشنهادهایی چون تعلیق غنی‌سازی اورانیوم، مذاکره مستقیم و جامع با آمریکا و پذیرش نظارت گسترده آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را مطرح می‌کند، اما این رویکرد نه تنها ساده‌لوحانه است، بلکه می‌تواند امنیت کشور را به حراج بگذارد.عضو هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: بیانیه جبهه اصلاحات ایران نه تنها یک سند سیاسی ساده‌انگارانه است، بلکه می‌تواند به عنوان یک تهدید جدی برای امنیت ملی، استقلال کشور و اصول بنیادین انقلاب اسلامی تلقی شود.تقابل بیانیه جبهه اصلاحات با وحدت ملی و ساختار حاکمیتی-نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی افزود: این بیانیه که در شرایط حساس پس از جنگ ۱۲ روزه منتشر شده، به جای تقویت وحدت ملی و مقاومت در برابر فشارهای خارجی، پیشنهادهایی ارائه می‌دهد که عملاً به تسلیم در برابر غرب و تضعیف ساختارهای حاکمیتی منجر می‌شود. نویسندگان بیانیه باید بدانند که ایران در برابر گرگ‌های غربی، باید قدرت هسته‌ای داشته باشد و آن را حفظ کند. مرشایمر توصیه می‌کند که کشورها باید سلاح هسته‌ای را برای بازدارندگی و ثبات منطقه‌ای پیگیری کنند که ذکر چند دلیل لازم است.آشتی ملی بدون چارچوب‌های قانونی، زمینه‌ساز بازگشت به فتنه-نادری در ادامه، گفت: در وهله اول، این بیانیه بیش از آنکه آشتی ملی باشد، دعوت به بی‌ثباتی است. این بیانیه آشتی ملی را تنها راه نجات کشور می‌داند و آن را با اصلاحات ساختاری و عفو عمومی گره می‌زند. این پیشنهاد نه تنها واقع‌بینانه نیست، بلکه خطرناک است. منطقاً، آشتی ملی بدون حفظ چارچوب‌های قانونی و انقلابی، می‌تواند به آزادی عناصری منجر شود که در گذشته مانند فتنه ۸۸ به بی‌ثباتی دامن زده‌اند.عضو هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی افزود: مطالعات سیاسی نشان می‌دهد که عفو عمومی در جوامع تقسیم‌شده، بدون مکانیسم‌های کنترل، اغلب به چرخه‌های جدید خشونت یا نفوذ خارجی منجر می‌شود. مثلاً در مورد آفریقای جنوبی پس از آپارتاید، عفو بدون اصلاح ساختاری عمیق، به نابرابری‌های اقتصادی پایدار دامن زد.آشتی واقعی با وحدت حول رهبری حاصل می‌شود-نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی تاکید کرد: این پیشنهاد، آشتی را به نمایش سیاسی تبدیل نمی‌کند، بلکه خود یک نمایش است که می‌تواند به تضعیف نهادهای انقلابی مانند سپاه و بسیج بیانجامد که ستون‌های امنیت داخلی هستند. در عوض، آشتی واقعی از طریق وحدت حول رهبری و مقاومت حاصل می‌شود، نه عفو کسانی که به نظام اتهام می‌زنند یا تحت تعقیب قضائی هستند.عضو کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی با اشاره به اینکه نکته دوم این است که مذاکره جامع و مستقیم با آمریکا چیزی جز تکرار شکست‌های تاریخی نیست، اظهار کرد: این بیانیه خواستار مذاکره مستقیم با آمریکا برای رفع تحریم‌ها است، در حالی که تهدید مکانیسم ماشه را برجسته می‌کند. این رویکرد ساده‌لوحانه است و تاریخ آن را نقض می‌کند، چرا که منطقاً، آمریکا به عنوان یک قدرت هژمون، مذاکره را نه برای حل مسئله، بلکه برای خرید زمان و اعمال فشار بیشتر استفاده می‌کند.بدون قدرت بازدارنده، مذاکره ابزار فشار می‌شود-نادری بیان کرد: اگر بخواهم از منظر علمی و منطقی برای شما بررسی کنم، بر اساس مدل‌های بازی نظری در روابط بین‌الملل مانند نظریه بازدارندگی توسط توماس شلینگ، مذاکره مستقیم بدون قدرت بازدارنده (مانند برنامه هسته‌ای)، ایران را در موقعیت ضعیف قرار می‌دهد و به جای رفع تحریم‌ها، به امتیازگیری بیشتر غرب منجر می‌شود. این پیشنهاد نه راه عملی است، بلکه تکرار الگوی شکست‌خورده گذشته است که منافع ملی را فدای سازش می‌کند. همچنین به این عزیزان باید گفت مذاکره بدون سلاح هسته‌ای، مانند دعوت گرگ به شام است، طوری که جان مرشایمر، نظریه‌پرداز مشهور روابط بین الملل صریحاً می‌گوید آمریکا و اسرائیل تنها با بازدارنده هسته‌ای ایران محتاط می‌شوند، نه با التماس‌های دیپلماتیک.عضو هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه مسئله سوم که در این بیانیه آمده تعلیق داوطلبانه غنی‌سازی و پذیرش نظارت آژانس خیانت به حق هسته‌ای ایران عزیز است، گفت: یکی از جنجالی‌ترین بخش‌های این بیانیه، پیشنهاد تعلیق غنی‌سازی و نظارت کامل آژانس در مقابل رفع تحریم‌هاست. این درخواست به طور مستقیم علیه منافع ملی است.تجربه لیبی و عبرت‌های تاریخی-وی یادآور شد: تاریخ نشان می‌دهد که کشورهایی مانند لیبی پس از تعلیق برنامه هسته‌ای قذافی در ۲۰۰۳ به حمله نظامی غرب آسیب‌پذیر شدند. همین امر و تعلیق آن بدون تضمین، به فعال‌سازی مکانیسم ماشه بیشتر کمک می‌کند.این پیشنهاد نه داوطلبانه، بلکه تسلیم است که می‌تواند به مهار ایران منجر شود و حفظ غنی‌سازی، کلید استقلال ایران است. در این مورد نیز مرشایمر که یک نظریه‌پرداز غربی است تأکید می‌کند سلاح هسته‌ای، عالی‌ترین بازدارنده است و ایران باید آن را برای ثبات منطقه‌ای پیگیری کند، نه اینکه قدرت خود را داوطلبانه واگذار نماید و منتظر لطف غرب بماند.نادری تصریح کرد: نکته چهارم این است که ضرورت آشتی ملی در بزنگاه تاریخی جنگ ۱۲ روزه تحمیلی اغراق در هزینه‌ها است. این بیانیه جنگ اخیر را نقطه عطف می‌داند و هشدار می‌دهد که بدون آشتی و تعامل، هزینه‌های سنگینی تحمیل می‌شود که اغراق‌آمیز است.استمرار مقاومت؛ مسیر تقویت اعتماد ملی-این نماینده مجلس تاکید کرد: منطقاً، جنگ ۱۲ روزه نشان‌دهنده قدرت دفاعی ایران بود، نه ضعف و از سوی دیگر ادامه مسیر مقاومت، اعتماد ملی را تقویت کرده است. نظرسنجی‌های داخلی مانند مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران نشان می‌دهد حمایت از برنامه هسته‌ای و مقاومت بیش از ۷۰ درصد است.وی اظهار کرد: این بیانیه هزینه‌ها را بیش از حد برجسته می‌کند تا توجیه تسلیم کند، در حالی که مقاومت تاریخی مانند جنگ تحمیلی نشان داده هزینه‌های کوتاه‌مدت برای استقلال بلندمدت ضروری است.گزینه‌سازی خیالی-نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی افزود: پنجم اینکه گذاشتن سه گزینه پیش‌رو خیالی و غیر واقعی است. این بیانیه سه راه را برمی‌شمرد: ادامه وضع موجود (آتش‌بس شکننده)، مذاکره تاکتیکی (خرید زمان) و آشتی ملی با اصلاحات. منطقاً، آشتی بدون حفظ ساختارهای انقلابی، به تکرار الگوی گذشته مانند دولت روحانی منجر می‌شود که مذاکرات تاکتیکی‌اش به تشدید تحریم‌ها انجامید. گزینه اول یعنی وضع موجود با تمرکز بر اقتصاد مقاومتی، پایدارتر است. گزارش‌ها نشان می‌دهد رشد اقتصادی ایران در دوره مقاومت علی‌رغم تحریم‌ها، مثبت ۲.۵ درصد بوده و در دولت شهید رئیسی نیز بیشتر از این مقدار بود. این گزینه‌ها سیاه‌وسفید هستند؛ راه واقعی، تقویت مقاومت و وحدت داخلی بدون سازش خارجی است.اصلاحات ساختاری یا تخریب نهادهای انقلابی؟-نادری گفت: ششم اینکه نقشه راه اصلاحات، تضعیف ساختاری ستون‌های نظام است؛ فهرست اقدامات مانند عفو عمومی، خروج نظامی از اقتصاد، کاهش نگاه امنیتی و انحلال نهادهای موازی، حمله مستقیم به ساختارهای انقلابی است. منطقاً، خروج نیروهای نظامی از اقتصاد که سهم آن ۲۰ درصد GDP است، می‌تواند به خلأ قدرت منجر شود و فرصت‌های اقتصادی را به اقتصاد زیرزمینی دهد.وی ادامه داد: این نقشه نه اصلاح، بلکه تخریب است که گفتمان توسعه ملی را فدای ایدئولوژی لیبرالی می‌کند. همگرایی منطقه‌ای واقعی از طریق مقاومت حاصل می‌شود، نه عقب‌نشینی. این اصلاحات ساختاری، مانند تخریب قلعه برای ساخت باغ است.مقاومت، تنها راه نجات واقعی کشور-عضو هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی بیان کرد: در نهایت، این بیانیه علیه منافع ملی عمل می‌کند و به جای نجات کشور، آن را آسیب‌پذیرتر می‌سازد. راه واقعی، تقویت مقاومت، اقتصاد داخلی و وحدت حول رهبری است و البته، رفتن به سمت سلاح هسته‌ای نه تنها منطقی، بلکه ضروری است، همان‌طور که مرشایمر آن را برای ثبات و بازدارندگی توصیه می‌کند. شاید زمان آن رسیده که اصلاح‌طلبان از نظریه‌های واقعی درس بگیرند، پیش از آنکه دیر شود.زهرا علیدادی