دروغ نامه ی کیهان شنبه 12 دی 1388

نقد و بررسی(يادداشت روز) دروغ نامه ی کیهان" آنكه سقوط مي كند آنكه صعود مي كند "

" گفته می شود به گنجشک گفتند منار بفلان جایت . گفت آخه یک چیز بگو تا بگنجد "

روایت شده که معلمی بود بدلیل مشکل لکنت زبان خاصی که داشت نمی توانست کلماتی همچون الف را خوب ادا و تلفظ و بیان کند. چونکه الف را می گفت انف . از سوی دیگر هر چه که می گفت دانش آموزان همان را تکرار می کردند. ولی آقا معلم هر دفعه بیش از گذشته عصبی می شد و بر سر دانش آموزان فریاد می کشید و تأکید می کرد من می گویم انف، شما هم بگوئید انف ونه انف . البته تذکر داده شد که منظور از انف همان الف است . مهمتر اینکه مشکل اینجا بود که آقا معلم نمی خواست به پذیرد که مشکل از خودش ونه دانش آموزان است .

اما اکنون هم معضل رهبر و مشکل مسئولان و قلم بر دستان و جار چیان و مبلغان رژیم کودتائی نامشروع و ضد مردمی این است که نمی خواهند حقیقت را قبول کنند . زیرا با وجود اینکه واقعیت را می دانند که چیست و مردم معترض برای 7 ماه است که با همه تهدید و سرکوب و ضرب و شتم و بگیر و به بند و بازداشت ها و شکنجه و اعتراف گیری و تجاوز وقتل و حتی ربودن اجسادی که آدم کشان حرفه ای حکومتی عاملش می باشند ومانع از مراسم دفن شان می شوند . ولی معترضان ناراضی و خشمگین با تقبل و پذیرش همه تهدیدهای جانبی ناشی از حضور در صحنه ی تظاهرات مع الوصف حضور می یابند و فریاد مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای و اصل ولایت فقیه سر می دهند که عمود خیمه ی نظام است . از طرف دیگر با وجود اینگونه حضور و اعتراض و فریاد مرگ بر دیکتاتور گفتن ها که مترادف یاد آوری همان شعار و فریاد مشابه تظاهر کنند گا در زمان شاه می باشد که مردم بر توی خیابان خطاب به شاه فریاد می زدند ما می گوئیم شاه نمی خواهیم ولی نخست وزیر تعویض می شود. اکنون نیز از موضع فرا فکنی و یا فرار به جلو وارونه گوئی شده و پاسدار غیر ایرانی قلم بر دست یادداشت روز نویس باپاک کردن صورت مسئله، مدعی کشف فرو پاشی آمریکا و اسرائیل شده است . زیرا که پیگیر کننده ی سیاست صدور تروریسم و ارتجاع به برون مرز با مداخله گری در امور داخلی سایر کشور های همجوار و منطقه است که مکمل یا آن روی سکه ی سیاست سرکوب و اختناق و سرکوب داخلی می باشد که از طریق حماس در فلسطین و حزب الله لبنان در لبنان و مصر و یمن و عراق و سپاه قدس و 9 بدر و حزب الدعوه و مجلس اعلای اسلامی در عراق و شورشیان شیعیان حوثی در یمن و طالبان و القاعده در افغانستان و عربستان و پاکستان و... دنبال می شود .

بنابراین مدعی پاسدار غیر ایرانی یادداشت روز نویس همکار سر بازجو حسین شریعتمداری برای اینکه دهان کجی به فریاد و شعار مردم معترض در روز قدس کرده باشد که برای فاش کردن شگرد عوامفریبانه ومنحرف کردن اذهان عمومی از طریق اشک تمساح ریزی برای فلسطین و حماس و دفاع از حماس و حزب الله لبنان برای اهداف بحران آفرینی و جنگ افروزی در منطقه در بستر باج گیری هسته ای می باشد به معترضانی که خطاب حاکمان سر کوبگر و پاسداران کودتا گر با هشدار فریاد زدند نه غزه نه لبنان ، جانم فدای ایران. لذا اکنون قلم بر دست مطیع اوامر و دستورات دیکته شده ی پشت پرده بدون آنکه کوچکترین اشاره ای که مقدمتاً به فضای کنونی ایران کند که وضعیت متزلزل و آسیب پذیر کودتاگران حاکم و لوطی جماران چگونه می باشد ولی ترجیح داده برای پیش مقدمه ی اهداف خاص ترسیم شده پیرامون دو گزاره ی سقوط پیرامون دو کشور آمریکا و اسرائیل در همان ابتدای یادداشت روز خود اشاره کند و از زمان دو دهه ترسیم شده برای فروپاشی اسرائیل و زمان تعیین مشابه یا نا مشخص از سقوط امپراتوری آمریکا چنین قلم فر سائی کند:

"دو گزاره «سقوط آمريكا طي سالهاي آتي حتمي است» و «سقوط اسرائيل طي سالهاي آتي حتمي است» بارها از سوي انديشمندان مختلف مطرح گرديده است. از درون دستگاه سياسي آمريكا و رژيم صهيونيستي هم بارها صداي اين دو گزاره شنيده شده است. حدود يك سال پيش، سرويس امنيتي آمريكا به تحقيقات گسترده خود درباره اسرائيل اشاره كرد و در جمعبندي خود در احتمال دوام اين دولت جعلي، طي دو دهه آينده بطور جدي ابراز ترديد كرد. البته گزارش هاي قبلي و بعدي اين سازمان -CIA- نيز با صراحت از قريب الوقوع بودن سقوط اسرائيل خبر داده اند. علاوه بر اين اگر روي اينترنت به يكي از زبانهاي زنده دنيا، متن يا ترجمه عبارت «سقوط اسرائيل حتمي است» را جستجو كنيد اندازه چند جلد كتاب قطور به شما مطلب مي دهد كه فقط تيترهاي آن حداقل 100صفحه مي شود.درباره حتمي بودن فروپاشي امپراتوري ايالات متحده و سقوط قريب الوقوع آمريكا نيز اظهارنظرها و مستندات فراواني وجود دارد. در بسياري از اين گزارش ها تاريخ خاصي هم ذكر شده است مثلا «شوراي روابط خارجي مجلس نمايندگان آمريكا» سال گذشته زمان آن را طي دو دهه آينده ذكر كرد و شش نهاد اطلاعاتي آمريكا در بررسي مشترك خود و گزارشي كه تهيه كردند- و به بيرون درز كرد- سقوط قدرت آمريكا را تا سال 2025 قطعي شمردند. اما در مورد عامل فروپاشي قدرت صرفاً مادي آمريكا و نيز در مورد عامل فروپاشي نظام ضدديني اسرائيل دلايل مختلفي ذكر شده است و بعضي هم خواسته اند فرافكني كرده و عامل فروپاشي را هم «مادي» معرفي نمايند. اما كيست كه نداند عامل فروپاشي نظام هاي مادي، معناگرايي جوامع است كما اينكه نظام هاي معنوي تنها با مادي گرايي سقوط مي كنند"

جالب است که تحلیلگر نقال وحراف پس از نسخه پیچی و خبر دادن در دو دهه آینده سقوط اسرائیل و آمریکا که نوعی پیش مقدمه ی مانور تبلیغاتی در دفاع کردن روح معنویات دینی در ایران می باشد ادعا کرده که نمونه ی الهام بخش و انگیزاننده عدالت پروری دینی فقط در ایران حاکم است و با پذیرین اعتراف این واقعیت که رژیم فاشیستی مذهبی عوامفریب و جنگ افروز و غارتگر و سر کوبگر دین فروش حاکم بر ایران مرکز ثقل صدور تروریسم و ارتجاع به منطقه است آنگاه بدون ضریب رشد افزون موج تنفر و خشم و کینه ی مردم ناراضی ایران که در فریاد پر طنین مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای و اصل ولایت فقیه فرموله و خلاصه شده است . ولی با وارونه کردن این واقعیت اعتراف نموده که حاصل چنین دستأوردی اینگونه افزوده شدن هر ساله ی یک کشور اسلامی به جمع کشورهای حامی رژیم کودتائی نا مشروع و ضد مردم و تروریست و فاشیستی حاکم بر ایران است . سپس از موضع نمایش مانور تبلیغاتی ضد آمریکائی چنین این ادعا را چاشنی کرده است:


"در اين ميان هيچ ترديدي وجود ندارد كه تمناي معنوي و الهي ملت ها و روح عدالت گراي بشر و ناتواني سيستم سياسي و اقتصادي آمريكا و رژيم صهيونيستي در برآوردن اين تمنا، مهمترين بستر سقوط دو دولت متجاوز و غاصب است. حالا يك سؤال مهم را بايد پاسخ داد: «پرچم معنويت، دين داري و عدالت امروز روي دوش كدام ملت و دولت است و كانون پمپاژ كننده اين روح مهاجم كجاست؟ به جز ايران و ملت آن؟» البته پر واضح است كه امروز ملت هاي دنيا پشتيبان و پيرو اين كشور و نظام و مردم آن هستند و برخلاف سال هاي اول پس از پيروزي انقلاب، و علي رغم آنچه غرب تبليغ مي كند، ديگر تنها، يا منزوي و يا در محاصره نيست. حتي تنها نظام معنوي هم نيست امروز چندين دولت اسلام گراي انقلابي كه كاملاً موثر هستند، مجموعه اي از نظام هاي دين گرا را شكل داده اند و به شيعه هم محدود نمانده است. دولت هاي عراق، تركيه، فلسطين، سودان، كومور ... و نيز دولت هايي كه اگر چه اسلام گرا خوانده نمي شوند ولي كاملاً در بلوك اسلام گراها عمل مي كنند مثل دولت هاي سوريه و الجزاير.اگر تحولات خاورميانه را مرور كنيد مي بينيد كه در دوره اخير حداقل هر ساله يك دولت به جمع نظام هاي معنوي پيوسته اند تا جايي كه مي توان گفت امروز اكثريت كشورها و ملت هاي خاورميانه از زير سلطه آمريكا خارج شده اند.آمريكايي ها و صهيونيست ها كه به واسطه موج قوي انقلاب اسلامي ناچار به ترك خاورميانه خواهند شد و فروپاشي را در يكي- دو قدمي خود مي بينند، با تبليغات معكوس مقتدرترين نظام سياسي دنيا راكه علاوه بر 70ميليون شهروند ايراني از حمايت صدها ميليون شهروند غيرايراني هم برخوردار است و از همه مهمتر- براساس آيات قرآن كريم- از سوي خداوند متعال هم حمايت مي شود، در آستانه سقوط! معرفي مي كنند و با اشاره به حضور گروهي آشوب طلب در روز عاشورا كه اكثر آن هارا خود طي چند ماه گذشته تحت عناوين خاص به ايران اعزام كرده اند، ادعا مي كنند كه «اوضاع بالاخره از كنترل جمهوري اسلامي خارج شده و ما شاهد يك انقلاب ديگر در ايران هستيم» انقلابي كه قرآن، امام حسين، امام و ولايت فقيه را برنمي تابد! "

بالاخره پاسدار غیر ایرانی قلم بر دست و نقال و مداح پاسداران کودتا گر و لوطی جماران در ادامه ی هذیان ووارونه گوئی کردن های تحلیل و تفسیر فرو پاشانیدن آمریکا و اسرائیل ، بعنوان جمع بندی باطل بودن داعیه این دو کشور آمریکا و اسرائیل به کشور یا عامل اصلی هموار و آماده کردن مسیر فروپاشی و سر نگونی خودشان بامجبور به اعتراف شده و تأکید کرده است که اینان نسبت مشابه در حال فرو پاشی را اینگونه به رژیم کودتائی پاسداری نامشروع نسبت داده اند :

" البته باطل بودن اين داعيه تبليغاتي آشكارتر از آن است كه به پاسخ نياز داشته باشد و مي توان در يك جمعبندي گفت آنان با «در حال فروپاشي معرفي كردن عامل اصلي فروپاشي خود» درصدد هستند تا به نظام هاي فرسوده و در حال فروپاشي خود اميدي بدهند و سقوط آنان را به تاخير بياندازند كه قطعا اين شدني نيست چرا كه ميان واقعيت و كاريكاتور آن فاصله زيادي وجود دارد.ملت ايران در روز 13 محرم پاسخ شرارت هاي روز 10 محرم يزيديان را داد. در اين باره گفتني هايي وجود دارد كه فقط به چند مورد آن اشاره مي شود؛ "

مسخره تر اینکه در پایان مدعی قلم بر دست با فلسفه ی حوزوی - آخوندی دیوار موش دارد . موش هم گوش دارد پس دیوار گوش دارد و رله و تکرار ادعای کمدی وارونه ی لوطی جماران که پس از بر گزاری نمایش خیمه شب بازی کودتائی تقلباتی 22 خرداد وارد صحنه شد و قبل از شورای نگهبان دست نشانده ادعا کرد که 86% جمعیت کشور در این نمایش شرت کردند و 40 میلیون رأی دادند که حامی رژیم کودتائی نامشروع پاسداری می باشند . اکنون وی نیز نتیجه گیری کرده است که همان 86% حامی 22 خردادی در نمایش سفارشی و فرمایشی تظاهرات عاشورائیان شرکت کرده و حضور داشته و علیه تظاهر کنند گان ناراضی و خشمگین روز عاشورا فریاد مرگ بر منافق سر داده و خواهان مخالفان محارب شده اند و گزارش آن به تقویم روز وماه عربی ونه ایرانی که ثابت می کند ایرانی نمی باشد چنین است :

" 1- عدد شركت كنندگان در تظاهرات 13 محرم - و به تعبير بهتر نهضت عاشورائيان - قطعا در كل كشور از مرز 40 ميليون نفر و در تهران از مرز سه ميليون نفر فراتر رفته و مطلعين و خبرگان منصف عدد آن را در تهران حدود 4 ميليون نفر ذكر كرده اند بعضي هم كه خواسته اند حداكثر احتياط را لحاظ كنند گفته اند در تهران سه ميليون نفر آمده اند. اين عدد يعني اينكه مجموع راي دهندگاني كه در تهران به دكتر احمدي نژاد و ميرحسين موسوي - كه البته دو كانديداي ديگر راي قابل توجهي نداشتند - در نهضت عظيم روز 13 محرم شركت كرده و دفاع از آرمانهاي الهي و رهبري را با رساترين و پرحرارت ترين وجه فرياد زده اند. اين تظاهرات عظيم در تهران و شهرستانها نشان داد كه مردم صرفنظر از كانديداي مورد نظر خويش، به نظام راي داده اند.2 - شعارهاي مردم در روز 13 محرم كه فراگير سر داده مي شد تفاوت مردم و مسئولان كشور را در نحوه مواجهه با سران فتنه به نمايش گذاشت اين البته تا اندازه اي قابل قبول است. مسئولين قوا در نظام بايد حداكثر احتياط و خويشتنداري را در مواجهه با نيروهاي داخلي به منظور جذب حداكثري داشته باشند. اين موضوعي بود كه در سخنان حجت الاسلام علم الهدي- سخنران مراسم تهران- و حاج سعيد حداديان- مجري و مداح مراسم- و قطعنامه صادره و نيز در حذف گسترده شعارها و تصاوير از صدا و سيما و پرهيز از پخش نزديك تصاوير اعمال شد و البته قابل درك است ولي در عين حال فريادهاي يكپارچه 4 ميليون شهروند تهراني و ده ها ميليون شهروند در سراسر كشور مسئوليت خاصي را متوجه دستگاه هاي مسئول مي كند چرا كه اين دستگاه ها ملزم به تحقق خواست قانوني و مشروع ملت هستند.3- پخش لحظه به لحظه خبرها و تصاوير آشوب و تخريب هاي روز يكشنبه از يك سو و سانسور مطلق تظاهرات ده ها ميليون ايراني سراسر كشور در روز چهارشنبه از سوي رسانه هاي آمريكايي، صهيونيستي، اروپايي و بعضا عربي، خارجي بودن ستاد برنامه ريزي آشوب هاي پس از انتخابات را برملا كرد. عدم موضعگيري صريح سران ايراني فتنه در مقابل اين دخالت ها و در عين حال مردم دانستن آشوب طلباني كه وابستگي آشكاري به محافل ضد ايراني غرب داشتند از سوي اين سران نشان داد كه اگر ميان امثال موسوي و خاتمي با كانون برنامه ريزي توطئه عليه ايران فاصله اي هم وجود داشته، اينك كاملا از ميان رفته است. بيانيه 17 موسوي اين را كاملا نشان مي دهد.4- تظاهرات اين روزها از نظر كميت و كيفيت بخوبي نشان داد كه انقلاب اسلامي عليرغم گذشت سه دهه هنوز از آبشخور «انقلاب 57» تغذيه مي كند و البته پوياتر و پرحرارت تر و معنادارتر. اگر انقلاب اسلامي با حضور حدود 30 ميليون نفر ايراني به پيروزي رسيد، اينك با كمك خداي متعال و كمك ده ها ميليون ايراني كه كاملا به ريشه ها و اصول وفادارند و از حمايت صدها ميليون مسلمان در دنيا و ده ها نظام سياسي برخوردار است نه تنها ماندگار است بلكه هجوم سنگين خود را به همه برج و باروهاي بين المللي و منطقه اي نظام هاي شيطاني تا فروپاشي آنها ادامه مي دهد."

در خاتمه اینکه پاسدار غیر ایرانی قلم بر دست غیر ایرانی آنقدر گیج و گنگ و مبهوت و پرت از واقعیت نگری می باشد که گویا که در دخمه ی تنگ و تاریک کارتن های عنکبوت زده اسیر و محاط و زنجیر شده بد جوری گیر افتاده ی است. همچنین عجیب اعتیاد ترک نا پذیر مزمن به این شعبه ی تبلیغاتی وزارت بد نام اطلاعات و پاسداران کودتاگر دروغ نامه ی کیهان وارونه گو و سناریو وپرونده ساز دارد که مدیر مسئول آن همکارش سر بازجو پاسدار حسین شریعتمداری است تا جائیکه حتی امر به وی مشتبه شده و تصور کرده است که با گویا با جامعه ی کوران همچون خودش سر وکار دارد و یاداشت روزش را برای تصویر درون آئینه و امثالهم تهیه و تنظیم نموده است و توی باغ نیست که مردم ایران با وجود اینکه دست به دو انقلاب مهم تعجب و تحسین بر انگیز جهانی دست زده اند قدرت فهم و درک و شعور و بررسی مسائل و وقایع را ندارند . در صورتی که همین جوانان معترض ایرانی دست به دو تحول یا انقلاب بی نظیر اجتماعی – رسانه ای زده اند . زیرا که در کشور عقب مانده ی جهان سوم فاشیستی مذهبی که زن موجودی درجه دو محسوب می شود با همه محدودیت و فشار های اعمال شده ی علیه ی زنان است آنچنان که نمی توانند در میادین ورزشی همچون مسابقات فوتبال در کنار همسران و اعضای خانواده های خود حضور داشته باشند با این وجود زنان وارد صحنه ی مبارزه با نقش پیشتازی شده اند . انقلاب دیگر اینکه اکنون جوانان آگاه و ناراضی آنگونه از صحنه های حضور و مبارزه در خیابان ها و بام خانه ها و گورستان ها و محیط دانشگاهی و مترو .. گزارشات از تظاهرات ووقایع و فجایع تصویری تهیه می کنند واز خط سرخ سانسور و خفقان نهادینه و ترسیم شده عبور کرده و با سرعت در شبکه های اینترنتی به نمایش می گذارند که تبدیل به گزارشگران بدون مرز شده اند . آنگونه که خبر گزاری های معتبر جهانی را وادار به کپی برداری از اینگونه تصاویر واقعی تظاهرات تهیه و گزارش شده ی شبانه روزی خودشان نموده اند . بنابراین چگونه می توان با شیاد گری و عوامفریبی و حیله و نیرنگ و دروغ و هذیان ووارونه گوئی با جا به جائی اعداد و ارقام جعلی و سیاه سفید کردن هل اینان را گول زد و قانع نمود که گزارشات روشنگرانه ی این مخالفان نادرست است، اما آنچه امثال این قلم بر دست غیر ایرانی و مطبوعات و تلویزیون و رسانه های خبری در خدمت کودتا گران پاسدار و لوطی جماران گزارش تهیه و وتحلیل و تفسیر می کنند درست است و واقعیت دارد؟ ضمن اینکه سئوال ساده این است رژیمی که مدعی بر خورداری 86% پشتوانه ی مردمی است و ادعای 40 میلیون رأی در تظاهرات نمایشی و فرمایشی 3 روز پس از قیام عاشورا دارد . چرا دست به کشتن تظاهر کنند گان و از پل به پائین پرتاب نمودن و با خود روی پلیس زیر کردن و با کارد قصابی کشتن و سلاخی نمودن از سوی دژخیمان لباس شخصی می زند و اقدام به ربودن جسد از بیمار ستان می نماید و در شرایط شدید اطلاعاتی و امنیتی به خاک می سپارد و به دانشجویان دانشگاه ها تهاجم نموده و با مجروح نمودن شان دست و ربودن دانشجویان می زند و دستگیری بیش از 230 دانشجو در یک روز در دانشگاه فردوسی مشهد دارد ومی بایست معترضان ناراضی با سران رقیب مغلوب را از سوی کفن پوشان محارب خطاب کند و حکم اعدام برای شان صادر نماید. بد تر اینکه چرا باید قربانی در بند با 23 سال سابقه ی زندان شاه و شیخ علی صارمی به جرم اینکه فر زندش در اشرف نزد مجاهدین است را به اتهام حضور بر سر مزار جان باختگان قتل عام شدگان زندانیان سیاسی در تابستان خونین سال 67 در دشت خاوران تهران محکوم به اعدام کند. در صورتی که این قتل عام زندانیان سیاسی سال 67 یک سند انکار ناپذیر جنایت علیه ی بشریت است ؟ بالاخره اینکه چگونه اینگونه جنایات و اقدامات ضد انسانی با ادعای کاذب ووارونه ی حضور 40 میلیون آرای حمایتی در 13 رجب یا 22 خرداد و تکرارش در 13 محرم یا 9 و 10 دیماه همخوانی دارد؟ گفته می شود به گنجشک گفتند منار بفلان جایت . گفت یک چیز بگو تا بگنجد. یا اینکه آخه مگر کوسه و ریش پهن می شود؟ !

هوشنگ – بهداد

http://www.kayhannews.ir/881012/2.htm#other200

دروغ نامه ی کیهان شنبه 12 دی 1388