روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی دوشنبه 20 اردیبهشت ماه سال 1389
نقد و بررسی : سرمقاله روزی نامه جمهوری اسلامی " تاوان دنباله‌روي از آمريكا "
"جالب است کودتای 22 خرداد 88 بحران نیست، ولی انتخابات اخیر انگلیس چون هیچ حزبی اکثریت را کسب نکرده است پس در حال فرو پاشی است ! "
معلوم نیست که آیا بحران در دولت فخیمه ی ارباب فخیمه به خاطر انتخابات اخیر بیشتر است یا نه بحران تشکیل کابینه و تعیین نخست وزیر ودولت آینده عراق مهمتر است؟ در صورتی که در آنجا هم دست عوامل انگلیسی ارباب در کار است . زیرا که هم از سوی مهره های نفوذی اش در دولت عراق و هم از طریق بیت جماران و پاسداران کودتا گر سیاست استعماری اش را دنبال می کند . عجیب است که چرا سر مقاله نویس ترجیح داده است تا که انتخابات مجلس انگلیس را بحران بی سابقه قلمداد کند . زیرا که این انتخابا تپارلمان انگلیس هیچ حزبی به تنهائی قادر نیست بدون ائتلاف با رقبایش قدرت را کسب و کابینه ی جدید را تشکیل دهد؟ البته سرمقاله نویس چون اعتیاد مزمن به تحریف گری و کتمان کردن حقایق داخلی دارد. بنابراین به جای اینکه به بحران انتخابات اخیر انگلیس به پردازد. در عوض به آنچه در ایران در 22 خرداد سال 88 و در عراق در 16 اسفند 88 روی داد سپس مقایسه کند که چرا در ایران برای حذف رقیب مغلوب پاسداران کودتا کردند و در عراق الم شنگه ای بر پا شده است که هرروز از سوی دست نشانده نوری مالکی یک جور گربه رقصانی می شود تا که هر طوری شده ایاد علاوی نخست وزیر نشود و دولت سکولار تشکیل ندهد وخودش نخست وزیر شود ؟ مشخص است که هدف از پرداختن به بحران انتخاباتی انگلیس در راستای اهداف خاص می باشد . البته بدون آنکه اشاره ای به اعتراف به همکاری با اشغال گران افغانستان و عراق شود که رفسنجانی در خطبه های نماز جمعه های تهران خود اعتراف به این همکاری با اشغال گران نمود . ولی با پاک کردن صورت مسئله هدف مانور تبلیغاتی داده شده است که گویا انگلیس در حال فرو پاشی است و دلیل آن هم دنباله روی از سیاست آمریکا بوده است چونکه در اشغال افغانستان و عراق در کنار آمریکا قرار گرفت که تبیین و تشریح این ادعا اینگونه ارائه شده است:
"آنچه اين روزها در انتخابات مجلس انگليس آشكار شد، واقعيت پنهاني محسوب نمي‌‌شود و در واقع تمامي ناظران سياسي منتظر چنين پديده‌اي بودند. آنچه امروزه رخ داده، شكست يك حزب نيست بلكه نشانه‌هاي زوال قدرت انگليس در تمامي زمينه‌‌ها محسوب مي‌شود. افكار عمومي انگليس از عملكرد حزب حاكم كارگر در طول دوران حاكميتش به شدت احساس نگراني و سرخوردگي مي‌كردند و كاملا محرز بود كه حزب كارگر به پايان راه رسيده و قطعا سقوط مي‌كند و خشم و واگرائي در افكار عمومي را شاهد خواهد بود. جامعه انگليس در پرتو سياستگذاريها و عملكرد توني بلر "نخست وزير بدنام انگليس و جانشين وي "گوردون براون" به شدت دچار نابساماني شده و در صحنه بين‌المللي نيز انگليس بعنوان يك جنگ‌افروز، جنايتكار جنگي و مجري طرحهاي توطئه‌‌آميز عليه ساير كشورها و ملتها شناخته مي‌شود كه نه تنها براي مردم انگليس افتخاري محسوب نمي‌گردد بلكه سرافكندگي آنها در مقياس جهاني را بهمراه داشته و دارد. رمز و راز شكست حزب كارگر در انتخابات مجلس انگليس را بايد در تصميمات و اقدامات غيرانساني توني بلر و گوردون براون در طول دوره حاكميت آنها جستجو كرد كه مشخصا در اشغال دو كشور اسلامي افغانستان و عراق، تجلي يافته است. هنوز هم انگليس در اين دو كشور به شرارت و جنايت سرگرم است و اگر قرار باشد روزي تمامي واقعيت‌هاي مرتبط آشكار شود، قطعا مردم انگليس بيش از امروز احساس شرمساري خواهند كرد و دنيا با خشم و نفرت بيشتري عليه عملكرد جنايت‌بار دولتمردان انگليس، موضع‌گيري خواهد نمود"
انگاری که نه در ایران که در افغانستان و عراق پاسداران کودتا گر حضورندارند و دست به اقدامات تروریستی نمی زنند و پیرامون رقابت با آمریکا بطورمستمر تأکید نمی شود نظامیان آمریکائیان می بایست از این دو کشور اخراج شوند تا که پاسداران جایگزین شان شود ؟ اما سر مقااله نویس با نماینده دو کشور افغانستان و عراق و سخنگو ودلسوز ملت مسلمان این دو کشور شده است و اینگونه از تصمیمات غیر انسانی تونی بلر وگوردون براون دراین دو کشور و پیروی کردنشان از سیاست آمریکا چنین گفته است :
"رمز و راز شكست حزب كارگر در انتخابات مجلس انگليس را بايد در تصميمات و اقدامات غيرانساني توني بلر و گوردون براون در طول دوره حاكميت آنها جستجو كرد كه مشخصا در اشغال دو كشور اسلامي افغانستان و عراق، تجلي يافته است. هنوز هم انگليس در اين دو كشور به شرارت و جنايت سرگرم است و اگر قرار باشد روزي تمامي واقعيت‌هاي مرتبط آشكار شود، قطعا مردم انگليس بيش از امروز احساس شرمساري خواهند كرد و دنيا با خشم و نفرت بيشتري عليه عملكرد جنايت‌بار دولتمردان انگليس، موضع‌گيري خواهد نمود. انگليس نه تنها در افغانستان و عراق، جنايات فراواني را مرتكب شده بلكه در طول سالهاي حاكميت حزب كارگر، بيش از گذشته به دنباله‌روي از سياست‌هاي واشنگتن پرداخته است. انگليس در طول اين سالهاي سياه "زائده سياست خارجي آمريكا" محسوب مي‌شد و تقريبا در هيچ زمينه‌اي استقلال راي و استقلال عمل نداشت و عموما مجري طرحهاي واشنگتن و مكمل جنايات و خيانت‌هاي آمريكا بود"
بهر حال طبق معمول مگر امکاان دارد که به پرونده ی عملکرد آمریکا و انگللیس پرداخته شود و موضوع اشغال نظامی افغانستان و عراق مطرح شود . ولی پای اسرائیل و فلسطین و حزب الله لبنان وحماس هم این میان کشیده نشود و محور آن چنین مانور تبلیغاتی ضد انگلیسی و ضد آمریکائی در راستای اهداف خاص داده نشود :
"انگليس در طول سالهاي اخير باحمايت آشكار و نهان از صهيونيستها در 2 جنگ خانمانسوز عليه لبنان و فلسطين، به عنوان سرپل اصلي براي تامين نيازهاي عملياتي ماشين جنگي اشغالگران صهيونيست عمل كرد و افشاي چنين نقش وقيحانه‌‌اي باعث رسوائي انگليس در مقياس جهاني شد. انگليس هرگز از حمايت آشكار از رژيم صهيونيستي و جناياتش ابائي نداشته و حتي در مورد گزارش گلدستون درخصوص جنايات جنگي اين رژيم در غزه نيز به حمايت از اشغالگران شرور پرداخت و هنوز هم در مورد پيگيري اين قضايا كارشكني مي‌كند. اگر قرار باشد انگليس همچنان دنباله‌رو آمريكا باشد، چه بسا كه شعار تغيير در لندن هم دچار سرنوشت شعارهاي انتخاباتي اوباما شود. در اينصورت مردم انگليس از چاله به چاه افتاده‌اند و فريب سياست‌‌بازاني را خورده‌اند كه براي به دست گرفتن قدرت، حاضرند دست به هر كاري بزنند"
درخاتمه اینکه چگونه است که مخاطبان غربی به خصوص آمریکا و گروه 5+1 هنوزمتوجه نشده یا وانمود می کنند که آگاه نشده و نمی دانند که ایران یک کشور فارس زبان می باشد ونه عرب زبان وبا وجو د اینکه بحران های گوناگون در ایران وجود دارد ونه اینکه مطالبات مردم پرداخت نمی شود ، بلکه هرروزمعترضان ونا راضیان بیشتر سرکوب می شوند و بساط دار وادام بر پاست و مطبوعات بر زیر تیغ سانسور و تعطیلی برده می شوند وحاکمان کودتا گر نا مشروع بی توجه نسبت به اینگونه مسائل می باشند. ولی از سوی دیگر حاکمانش تخته گازتلاش پیگیروهمه گیر سیاست صدور تروریسم و بحران و ارتجاع به برون مرز به خصوص کشور های همسایه و منطقه ی خاور میانه را دنبال می کنند،آنگونه که از موضع دایه مهربان تر ازمادر برای ملت عراق و افغانستان و لبنان و فلسطین ظاهر می شوند تا که بتوانند درپوشش چتر دفاعی از اینان اهداف پنهانی خاص خود را دنبال نمایند که در رأس و کاکل آن پیگیری اهداف پروژه ی هسته ای می باشد. البته بهای سنگینش را می بایست مردم عراق با با تلاق شدن و افغانستان با در گیر جنگ داخلی و ناامنی شدن و لبنان هم با جنگ 33 روزه ی حزب الله با اسرائیل به سر زمین سوخته تبدیل شود و فلسطین هم پس از جنگ برادر کشی داخلی و جدا شدن نوار غزه از طریق حماس در گیر جنگ 22 روزه در نوار غزه با اسرائیل شود . ولی عجیب است با وجود اینکه ایران یک کشور غیر عرب است اما مدعی ناجی ملت های مسلمان و عرب شده است و دشمنی آشکار با روند مذاکرات صلح خاورمیانه می کند تا که بتواند سیاست مداخله گرانه اش را در این کشور ها ادامه دهد. سئوال است که برای چه غرب هنوز چشم خود را برروی و اقعیات بسته است و نمی خواهدکه تصمیم گیری جدی با عامل بی ثباتی و ناامنی خاور میانه کند که هنوز صاحب بمب هسته ای نشده است که می تواند در صورت دارا شدن بمب اتمی تبدیل به تهدید نه منطقه ای که جهانی شود ؟
هوشنگ – بهداد
http://www.jomhourieslami.com/1389/13890220/13890220_01_jomhori_islami_sar_magaleh_0001.html
روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی دوشنبه 20 اردیبهشت ماه سال 1389
