دروغ نامه ی کیهان پنجشنبه 6 خرداد ماه سال 1389

نقد و بررسی : (يادداشت روز) دروغ نامه ی کیهان " نامه اي براي فردا "

"گرد وخاک بر پا کردن پیرامون بیانیه ی سه جانبه ی هسته ای و ارسال نامه به آژانس اتمی و واکنش منفی آمریکا نسبت به آن "

عجیب و جالب است ادعاهای مضحکی که قلم بر دست یادداشت روز نویس کرده است . زیرا وقتی که مردم ایران بی اطلاع از اهداف هسته ای حاکمان تهران هستند . چونکه اولاً این پروژه ی هسته ای بیش از دو دهه است که بطور پنهانی دنبال شده است . دوماً اینکه حاکمان نا مشروع و ضد مردم که در ایران قدرت را قبضه کرده اند آنقدر صداقت ندارند تا که اجازه دهند مردم ایران مردم بدانند که واقعیات پشت پرده چیست و برای چه نباید اینان در ریز مسائل مهم کشور قرار گیرند که به سرنوشت خود شان و منافع و امنیت کشور ارتباط دارد؟ برای اینکه مردم ایران برای حاکمان تهران به جز سیاهی لشکر و مشروعیت دادن مقطعی وکاذب وپیگیری برخی اهداف خاص ارزشی برای شان قائل نمی باشند تا چه رسد که نظر سنجی مردم ایران برای شان مهم باشد . به خصوص اینکه بر اساس تجربه ی شیوه و معیار 31 ساله بر خورد و ارزیابی شده که در دسترس می باشد مشخص نیست که قلم بر دست چگونه نظر سنجی کرده که متوجه شده است که پس از ارسال نامه به آژانس که ادامه ی سیاست لو رفته ی وقت کشی می باشد و وزیر امور خارجه ی آمریکا آن را رد کرده است. این مدعی قلم بر دست متوجه شده است که واکنش مردم دنیا در مورد واکنش منفی و زیر امور خارجه ی آمریکا نسبت به نامه ی ارسالی مسئولان هسته ای رژیم کودتائی نا مشروع به آژانس اتمی تعجب بر انگیز بوده است که اکنون چنین ادعایش را کرده است؟ !

همچنین این چگونه احترام گذاشتن به افکار عمومی جهان و استناد به آن کردن برای اثبات قضاوت و داوری میان راستگو و دروغگو وعوامفریب می باشد. در صورتی که نه افکار عمومی دنیا که نمایندگان شان در سازمان ملل چندین سال متوالی است که سران رژیم عوامفریب و دروغگو و دین فروش را به خاطر نقض مستمر حقوق بشر محکوم کرده اند. همینطور مگر فراموش شده که چگونه در 22 خرداد 88 برای آن مردمی که بدلایل خاص پای صندوق ها یا جعبه های مار گیری حاضر شده و رأی دادند ولی نه اینکه به رأی و نظر این مردم بهائی داده نشد و با کودتای تقلبات پاسداری آرا تغییرکرد و معترضان مورد سرکوب و ضرب وشتم و بازداشت و تجاوز و قتل واقع شدند و نه احکام زندان و اعدام برای برخی صادر شده است ، بلکه رقبای شرکت کننده در نمایش خیمه شب بازی ریاست جمهوری مورد بدترین توهین و اتهام به جاسوسی و خیانت واقع شده اند . زیرا که به خاطر شتاب دادن اهداف پروژه ی هسته ای با طرح کودتا رقیب مغلوب کنار گذاشته شد . ولی اکنون قلم بر دست یادداشت روز نویس نامه نویسی انحرافی و عوامفریبانه ارسال کرده که ناشی از تجربه ی چندین ساله ی سیاست وقت کشی است و اینگونه این شیوه ی نامه پراکنی که موجب واکنش وزیر امور خارجه آمریکا نسبت به آن شده است را مورد قضاوت و داوری مردم دنیا قرار داده است :

" اين واكنش ها به نامه بيانيه تهران در حالي است كه نامه جمهوري اسلامي ايران به آژانس بين المللي انرژي اتمي در واقع شاخصي است براي قضاوت و داوري افكارعمومي دنيا كه اقدام و منطق ايران و نوع مواجهه آمريكا و آن چند كشور غربي را در كفه ترازوي انصاف و عدالت قرار دهند"

جالب است که یادداشت روز قلم بردست لو داده است که هدف از انتشار بیانیه ی مشترک 3 جانبه ی هسته ای و نامه به دبیر کل سازمان ملل و آژانس اتمی نوشتن تلاش برای برون رفت از انزوای منطقه ای و جهانی و خنثی کردن کوشش اجماع جهانی آمریکا برای تحریم های اقتصادی بوده است. برای همین اینگونه با دو عضو غیر دائم شورای امنیت سازمان ملل برزیل و ترکیه مانور تبلیغاتی داده شده است .

" ارسال اين نامه به آژانس بين المللي انرژي اتمي كه به دنبال بيانيه مشترك ايران، تركيه و برزيل- در 17 مي 2010- صورت گرفت به وضوح نشان داد كه ادعاي منزوي شدن ايران در عرصه بين المللي همچون بنا كردن خانه اي بر روي آب است و از سوي ديگر ؛ آمريكايي ها مدتهاست كه بر روي اجماع جهاني عليه پرونده هسته اي ايران مانور مي دهند و اين در شرايطي است كه برزيل و تركيه به عنوان دو عضو غيردايم شوراي امنيت بلافاصله پس از نامه ايران به آژانس بين المللي انرژي اتمي، اين اقدام جمهوري اسلامي را گامي مهم توصيف كردند"

بهرحال قلم بر دست یادداشت روز نگفته است که اگر چنانچه هدف بیانیه ی مشترک 3 جانبه ی هسته ای وقت کشی کردن و تلاش برای به تأخیر انداختن تحریم های اقتصادی نیست و نیرنگ و دروغ و پنهانکاری در کار نمی باشد. چه دلیل داشته است که سیاست ت افزودن چین و روسیه به گروه 3 اکنون بطور ناگهانی با برزیل و ترکیه کرار شود و مشابه همان سیاست بازی کردن با چین و روسیه دنبال شود تا که پیرامون دعوت این دو کشور به ایران و سر هم کردن یک بیانیه ی مشترک 3 جانبه ی هسته ای اینگونه فرصت مانور جنگ تبلیغاتی هدفمند فراهم شود :

" بنابراين مشاهده مي شود كه اجماع بر روي پرونده هسته اي ايران در شوراي امنيت چيزي جز دروغ و دسيسه بافي نيست و امروز برزيل و تركيه بطور جدي به دنبال آن هستند كه تنها از طريق به اجرا درآمدن بيانيه سه جانبه تهران، موضوع فعاليت هاي صلح آميز هسته اي ايران حل و فصل شود.ارسال نامه بيانيه سه جانبه تهران حكايت از آن دارد كه حتي قدرت هاي غربي در حال حاضر توان و قدرت اعمال فشار عليه ايران را ندارند. همچنانكه روزنامه غربي كريستين ساينس مانيتور ديروز در گزارشي به اين مسئله اعتراف مي كند .از منظر ديپلماسي نيز نامه جمهوري اسلامي به آژانس بين المللي انرژي اتمي بر اين واقعيت دلالت دارد كه مقامات و ديپلمات هاي آمريكايي و غربي در موقعيت آفسايد تيم ديپلماسي ايران گرفتار شده اند.ارسال اين نامه همچنين مشخص كرد كه جمهوري اسلامي از حقوق حقه خود در خصوص دستيابي به انرژي هسته اي تحت هيچ شرايطي كوتاه نخواهد آمد و از حق عيني خود در اين زمينه اعراض نخواهد كرد"

بالاخره قلم بردست یادداشت روز نویس که مدعی وکیل تسخیری زندانیان سیاسی است مانور طلبکارانه ی حقوقی از موضع برد- برد بقول خودش داده است و برای اینکه به حساب خوش محکم کاری کرده باشد و پشتوانه مستندات مبنی بر عدم عوامفریبکاری ارائه داده باشد که ادعا کند موضع آمریکا بحرانی وضعیف و ناتوان است و بدلیل واکنش نشان دادن نسبت به بیانیه ی مشترک 3 جانبه ی هسته ای و ارسال نامه به آژانس افکار عمومی جهان علیه ی آمریکای مستأصل و در مانده و سر در گم شده است . مهمتر اینکه چنین از بحران محیط زیست ناشی از نشت نفت در آب های خلیج مکزیک را ضمیمه ی فاکت خود کرده است :

"آمريكايي ها اين روزها با بحران زيست محيطي ناشي از نشت نفت در آب هاي خليج مكزيك دست و پنجه نرم مي كنند و علي رغم 73 روز از شكل گيري اين لكه نفتي هنوز نتوانسته اند اقدامي مأثر انجام دهند و از گسترش و شيوع و عمق بخشي اين لكه نفتي جلوگيري كنند؛ به نظر مي رسد افزون بر حوزه زيست محيطي در حوزه زيست سياسي بدجوري در مخمصه و تنگنا قرار گرفته اند. لكه سياه بي منطقي ها و افزون طلبي ها و باج خواهي هاي آمريكا هر روز در سطح وسيعي در افكار عمومي دنيا رو به رشد و گسترش است و هيچ مشروعيتي براي اين به اصطلاح كدخداي دهكده جهاني باقي نمانده است.اينجاست كه اهميت نامه بيانيه تهران بخوبي مشاهده مي شود چرا كه امروزه آمريكايي ها در اقناع افكار عمومي دنيا عاجز و در مواجهه با منطق ايران مستأصل و سردرگم شده اند اين نامه كه حقانيت جمهوري اسلامي را به دنبال داشت قطعاً در فرداهاي تاريخ نيز ماندگار خواهد بود حال چه قطعنامه اي عليه ايران تصويب شود يا نه"

در خاتمه اینکه مگر قرار است چند سال بازی آزمون و شکست خورده ی سیاست پنهانکاری و دروغگوئی و وقت کشی هسته ای تکرار و آزمایش شود تا که ثابت شود دیگر شک و شبهه ای باقی نمانده است که حاکمان تهران تلاش پیگیر می کنند تا که دسترسی به سلاح هسته ای داشته باشند . زیرا اگر چنانچه هدف غیر از این است که گویا پروژه ی هسته ای صلح آمیز می باشد و قرار است که تأمین کننده ی انرژی سوخت رسانی باشد . ساده ترین سئوال این است که مگر حاکمان تهران و کارشناسان انرژی سوختی رژیم ضد بشری نمی دانند که مسئله ی اقتصادی برای یک کشور با کاستن هزینه ها و افزایش بار وری و سود دهی اقتصادی چقدر مهم می باشد؟ . مگر اشراف ندارند که امکان جانشینی ارزان قیمت و بی خطر تر تأمین انرژی سوخت هسته ای در ایران از طریق سوخت فسیلی و گازی و نفتی وجود دارد که نیاز به تأمین کردن انرژی از طریق هسته ای نباشد. به ویژه اینکه در شرایطی که معادن اورانیوم در ایران بسیار محدود می باشد ؟ مگر معادل اینگونه سوخت رساانی هسته ای در سایر کشور ها چقدر سرمایه و زمانبر بوده است که در ایران بیش از دو دهه طول کشیده و هیچ زمانی هم برای تکمیل شدن این پروژه ی هسته ای وجود ندارد؟ سئوال دیگر اینکه چرا رقیب دوم خردادی ها به حاطر توافق غنی سازی متهم به خیانت شدند و علیه اش کودتا شد تاکه نه از قدرت که حتی فعالیت سیاسی حذف شدند؟ چگونه این پروژه می تواند تأمین کننده ی منافع ملی و در خدمت مردم باشد در حالی که نه مردم ایران نه هنوز از اهداف پشت پرده اش خبری ندارند ، بلکه قربانی اهداف بلند پروازی های دسترسی به سلاح هسته ای و جنگ قدرت و ثروت باندی و جناحی شده اند به خصوص اینکه از 22 خرداد 88 تا کنون که پیرامون جنگ قدرت ادامه دارد که جدا از اهداف هسته ای نیست فقط هزینه ی بس سنگین این جنگ قدرت را مردم ناراضی ایران متحمل شده اند . بهمین دلیل است که هدف نهائی این پروژه بدون شک نظامی و نه صلح آمیز می باشد.

هوشنگ – بهداد

http://www.kayhannews.ir/890306/2.htm#other201

دروغ نامه ی کیهان پنجشنبه 6 خرداد ماه سال 1389