یادآوری وضعیت زنان در رژیم زن ستیز همراه با چند سئوال پیرامون شهلا جاهداعدام شده"
در رژیم مرد سالار قرون وسطائی که زن عنصر درجه 2 محسوب می شود و از تبعیض رنج بسیار می برد. آنگونه که حقوقش در ابعاد بس وسیع و گسترده طوری پایمال شده است که نه اینکه زنان در این رژیم زن ستیز قرون سطائی نمی توانند ازمناصب مشابه ی مردان بر خور دار شوند و از سایر مزایای مساوی با مردان بر خوردار باشند که حتی حق ندارند در میادین ورزشی همچون فو تبال در کنار همسران خودحضور داشته باشند .برای اینکه طبق فتوای آخوند متحجر و خرافاتی احمد علم الهدی اگر زنان در جوامع ورزشی برون مرز حضور یابند موجب تأخیر و وقفه در جهانی شدن حکومت امام زمانی رژیم ضد بشری زن ستیز آخوندی می شوند. به خصوص اینکه اگر همچون المپیک چین یک زن پرچمدار گروه ورزشی باشد که دیگر این زن و مسئولان ورزشی مرتکب گناه نابخشودنی شده اند . از سوی دیگر این آخوند زن ستیز در خطبه ی نماز جمعه اش در مشهد اخطار کرد که زنان بی حجاب از بمب اتمی هم خطرناک تر هستند . بنابراین با بودن چنین آخوندهائی که همچون آخوند تئوری پرداز خشونت و قتل و دروغ گفتن مصلحتی مصباح یزدی که جزو اعضای خبر گان آخوندی می باشند . معلوم است که در ماهیت زن ستیز بودن رژیم ضد بشری هیچگونه ابهامی وجود ندارد . چونکه کار نامه ی ننگین نزدیک 32 ساله اش آنگونه سیاه می باشد که از همان شکل گیری این رژیم فاشیستی مذهبی ضد بشری دشمنی با زنان با بهانه ی مبارزه با بی حجابی با شعار روسری یا توسری و اسید پاشیدن بر صورت وتیغ بر لبان زنان آرایش کرده شروع شد و تا کنون با ترفند و حیله و نیرنگ این اهرم سرکوبگرانه ی مبارزه با بی حجابی و فساد ادامه یافته است . البته وقتی در حکومت فاشیستی مذهبی مرد سالار زن ستیز، نه اینکه آزادی و عدالت وجود ندارد ، بلکه نام بردن و مطرح کردن این مقولات نیز جرم می باشد . مشخص است که جایگاه زن در چنین نظامی که از رأس تا ذیل آن آلوده به فساد و رشوه و تبعیض می باشد چگونه می باشد؟ به خصوص اینکه نقش و جایگاه زن فقط خانه داری و بچه داری و فراهم کردن شرایط ارضای مرد است . آنچنان که مجلس بازار مکاره چند همسری و صیغه یا فاحشه گری شرعی را قانونی کرده است تا آنچنان مهر ننگی بر پیشانی متولیان و مدعیانی زده شود که این چنین بهشت را ارزانی زیر پای مادران می دارند .اکنون پرسش است چه فرقی میان زنان و مردان می باشد که می بایست اینقدر اختلاف فاحش با تبعیضات گسترده میان شان وجود داشته باشد؟ مگر نوزاد دختر متولد شدن اختیاری است که می بایست دختر یا زن بودن جرم و گناه نا بخشودنی باشد ، آنگونه که در رژیم جنایتکار زن ستیز فاشیستی مذهبی حاکم بر ایران زنان متحمل فشار و محدودیت و تبعیضات و تحریم های فراوان می شوند که این محدودیت ها نه اختیاری که تحمیلی و اجباری می باشد؟ بطور نمونه شهلا جاهد یکی از بیشماران قربانیان رژیم ضد بشری زن ستیز و مرد سالار حاکم بر ایران است که به جرم اینکه در سن 13 سالگی دل به ناصر محمد خانی فوتبا لیست معروف می بندد و پس از شدت این علاقه و صیغه ی قاچاقی شدن چون در ایران امکان اینکه محمد خانی همچون کشور های دمکراتیک از همسر ش جدا شود و به آسانی بتواند با دیگر زندگی شرافتمندانه ی مشترکی را شروع کند وجود ندارد . یا اینکه چون وی خواسته تا همچون آخوندای حکومتی و شرکا و پیروان شان از توبره و آخور بخورد و لذت شهوانی ببرد . بنابراین با گول زدن شهلا جاهد دوتائی تصمیم می گیرند تا رقیب مزاحم لاله سحر خیزان را از سر راه خود بر دارند . ولی بدلیل شرایط حاکم حکومت مرد سالار فاشیستی مذهبی زن ستیز که زن عنصر درجه 2 و بی حقوق و پشت و پناه محسوب می شود . پس قربانی و سوسه های شهوت انگیز مرد می شود. زیرا که آخوندهای حکومتی و شرکای شان مشابه ی ناصر محمد خانی زنباره هستند . سئوال است که این چگونه رژیم ضد بشری نکبت بار و نامتعارف و ارتجاعی می باشد که حتی ورزشکارانی که تولید می کند به جای اینکه روحیه ی پهلوانی و جوانمردی و انسان دوستی و افتادگی همچون زنده یاد ان تختی و حبیب خبیری و امثالهم داشته باشند. آخوند صفت حکومتی زشت خوی هستند؟ یا اینکه برخی شان همچون همان نیروهای سرکوبگر می باشند که ترانه ی موسوی را از توی خیابان ربودند و پس از تجاوز جسدش را سوزاندند. یا اینکه چون مجید حلوائی بازجو وشکنجه گر و تیر خلاص زن زندان اوین می شود . یا اینکه مدال های قهرمانی خودشان را تقدیم ولی وقیح نا مشروع و پاسدار گماشته احمدی نژاد می کنند؟بالاخره اینکه این چگونه دستگاه قضاوت آلوده به فساد ورشوه و تبعیض قضائیه می باشد که در مورد صدور برخی چند دقیقه ای احکام اعدام و دار وقطع اندا م و سنگسار صادر می شود ودر مورد برخی دیگر صدور احکام همچون تور سفر های طولانی استانی ماراتونی پاسدار گماشته احمدی نژاد است . یا اینکه مشابه مذاکرات هسته ای کشدار است . برای چه قربانی که گفته شده از همان ابتدا محکوم به قصاص یا مرگ شد 9 سال در سیاه چال نگهداشته شد تا مجازات اعدام با اعمال شاقه شامل حال قربانی شود؟ چرا در این مقطع زمان بحرانی وی بردار کشیده و قربانی شد؟ این چگونه دستگاه قضای آلوده ای است که ادعای استقلال و شرعی بودن می کند ولی مقابل فشار بین المللی همچون صدور حکم سنگسار سکینه محمدی عقب نشینی می کند تا در عوض ضعف این تسلیم شدگی را با بر دار کشیدن شهلا جاهد جبران نماید؟ مهمتر اینکه طبق گزارش سایت فرارو اگر چنانچه قربانی نامه برای دستگاه آلوده به فساد قضائیه نمی نوشت تا وضعیت وی را مشخص و تعیین تکلیف کند . بر دار کشیده نمی شد و هنوز زنده می ماند . یعنی اینکه مجرم واقعی ین جنایت، نه روابط تبعیض آمیز تحمیلی حاکم و نه مرد سالار و زن ستیز بودن رژیم فاشیستی مذهبی و قانون اساسی ارتجاعی آن ونه انتقام کشی قاضی دست نشانده و بی اراده و نه سهیم شدن خانواده ی مقتول برای انتقام گرفتن و نه هوس بازی ناصر محمد خانی می باشند ، بلکه این چنین خود قربانی مقصر و مجرم اعدام خودش است که چرا به قاضی پرونده نامه برای تعیین تکلیف شدنش نوشته است:
فرارو- «حدود نه سال حبس مرا خسته کرده است؛ بنابراین از شما می‌خواهیم که اگر ابهامی در پرونده وجود دارد. این ابهام برطرف شود و در غیر این صورت، حکم قصاص به مرحله اجرا درآید زیرا معتقدم که سه سال حبس من در زندان به موجب حکم قصاص بوده اما شش سال مازاد بر این مدت در کنار حکم قصاص، در واقع مجازات مضاعف است.» به گزارش فرارو، شهلا جاهد 23 شهریور ماه سال جاری این عبارات را خطاب به رییس قوه قضائیه نوشت. او امروز صبح اعدام شد. اعدامی که حاصل همین عبارات بود. اگر شهلا آن نامه را نمی‌نوشت، شاید امروز زنده بود. ولی او با این عبارات به غرامت مضاعف حاصل از یک جنایت پایان داد و خلاص شد. شهلا نزدیک به 9سال حبس کشید تا تکلیفش روشن شود، تکلیفی که از 8سال پیش برای او معین شده بود اما به دلایل مختلف اجرای آن به تاخیر افتاد. دلایلی که وکیل او هم‌چنان بر آن‌ها اصرار می‌ورزد. خرمشاهی امروز پس از اعدام گفت: «موکلش راز سر به مهری را با خود برد.» "شهلا اعدام شد" این به این معنی است که اگر رازی هم وجود داشت دیگر فاش نخواهد شد. مگر این که این راز "سر به مهر" نباشد و زنده‌ها از آن باخبر باشند، در این صورت شاید در آینده پرونده پیچیده "قتل لاله سحر خیزان" ابعاد دیگری پیدا کند.. فقط شهلا نبود که غرامت مضاعف دید. خانواده سحر خیزان نیز غرامتی مضاعف دیدند. به هر ترتیب پرونده پیچیده قتل همسر ناصر محمد خانی که امروز بنا به گفته وکیل شهلا با بی تفاوتی شاهد اعدام همسر صیغه ای سابق خود بود بسته شد. پرونده ای که می‌توانست سال 83 تکلیفش مشخص شود. اما دچار ابهامات فراوانی شد و نزدیک به نه سال بلا تکلیف ماند. تا این که آیت‌الله آملی لاریجانی بنا به درخواست شهلا کار را تمام کرد تا به غرامت مضاعف دو طرف پرونده پایان دهد "
در خاتمه اینکه شهلا جاهد اولین و آخرین قربانی رژیم جهل و خرافه و جنگ و سنگسار و اعدام و بی عدالتی دین فروشان حاکم بر ایران نیست . به خصوص اینکه از بس در این مدت 32 سال جنایت مرتکب شده است و ترویج جنگ موهبت الهی وترور و خفقان وشکنجه و اعدام نموده است که حس کینه توزی و دشمنی و انتقام گرفتن در جامعه را نهادینه کرده است.آنگونه که رحم و بخشش و گذشت مقولات غریبه و مذمومی شده اند . لذا تا زمانی که این رژیم ضد بشری جایش را به یک حکومت دمکراتیک سکولار ندهد. بطور یقین شرایط بدتر از این خواهد شد که هست و بازهم بیش از این ضریب جنایات و قربانی گرفتن به خصوص در مورد زنان شتاب و فزونی خواهد گرفت.
هوشنگ بهداد
یازدهم آذر ماه سال 1389

پایانی بر انتظار ،غرامت مضاعف
http://www.fararu.com/vdcbfab0.rhb5zpiuur.html