گزیده خبر های 15 فروردین 90 قسمت – 2

جهت اطلاع

با این حساب دلیل اینکه علی اکبر صالحی وزیر ترور و جاسوسی امور خارجه از سوی سایت های اصول گرایان متهم به وابستگی بهائیت شده فاش شده است . ضمن اینکه معلوم نیست این سیاست کثیف زیر جلکی یا موش و گربه بازی آمریکا چه موقع قرار است که به پایان برسد؟ چرا وزارتخانه ی امور خارجه ی آمریکا بیش از 3 دهه است که جولانگاه لابی های اعزامی رژیم ض بشری به آمریکا و خرد لابی های مشابه ی آمریکایی شده است که درست علیه ی مردم ایران و منطقه و منطقه بوده است؟

رسانه‌هاي غربي از نامه محرمانه هيلاري كلينتون وزير امور خارجه آمريكا به علي اكبر صالحي رئيس دستگاه ديپلماسي ايران خبر دادند. به گزارش شفاف، خبرگزاري رويترز جزئياتي از اين نامه محرمانه را فاش ساخت. براساس اين نامه كه به نوشته رويترز ظهر روز دهم فروردين توسط سفير سوئيس در تهران، به عنوان حافظ منافع آمريكا در ايران، تحويل علي اكبر صالحي شد، كلينتون از آمادگي خود براي سفر به تهران خبر داده است. براساس اين گزارش، كلينتون تاكيد كرده است كه آمريكا آماده حل و فصل تمامي مشكلات و بحران‌ها و پايان دادن به تحريم‌هاي خود عليه ايران است. هيلاري كلينتون همچنين با تاكيد بر رويكرد سال 2011 ميلادي دستگاه ديپلماسي آمريكا، سياست‌هاي كشورش در قبال ايران در سال‌هاي گذشته را اشتباه ارزيابي كرده است. هنوز وزارت خارجه كشورمان درباره صحت و سقم اين خبر نظري نداده است.

اینهم گزارش تناقض آمیز دیگر که در داخل طرح های ضربتی مبارزه با بی حجابی و اراذل اوباش و شبیخون فرهنگی می شود . ولی در برون مرز اینگونه بازتاب دارد که مسئولان مورد انتقاد واقع شده که چرا نظارت ندارند؟

مسئولان كشورمان، چرا بر سفرهاي نوروزي به ارمنستان نظارت ندارند؟ سايت اصولگراي جهان به نقل از وب سايت شبكه العربيه نوشت: ايرانيان در ارمنستان پول خوبي خرج مي‌كنند تا به مراد دل خود برسند. در اين گزارش آمده: ايرانيان در ارمنستان لباس دلخواه مي‌پوشند، نوشيدني مجاز و غيرمجاز مي‌نوشند، كنسرت‌هاي خوانندگان مورد علاقه خود را مي‌بينند، با آهنگهاي باب طبع خود به شيوه‌هاي مطلوب مي‌رقصند و با عزيزان مهاجر خويش ديده بوسي و درددل و تبادل احساس مي‌كنند. در اين گزارش سخنگوي سفارت ايران در ايروان گفته است كه مسافران ايراني ايام نوروز به ارمنستان بيش از بيست هزار نفر بر آورد مي‌شوند. او گفته است: "معماري زيباي بناهاي تاريخي و قيمتهاي نسبتاً مناسب عامل جذب ايرانيان به ارمنستان مي‌باشند." در اين گزارش آمده: "آن گونه كه خبرگزاري فرانسه به نقل از گزارشگر خود مي‌نويسد اغلب گردشگران نوروزي كه به ارمنستان مي‌روند، زندگي خود را طي اين مسافرت به گونه‌اي ديگر تجربه مي‌كنند. به عنوان مثال پسرهاي ايراني با پوشيدن شلوارهاي جين و كت‌هاي چرم و دخترهاي ايراني با پوشيدن لباسهاي غيرمتعارف و شبيه كردن خود با الگوهاي غربي به خواندن ترانه‌هايي مي‌پردازند كه در ايران ممنوع است. طي يكي دو سال اخير ارمنستان كه كشوري مسيحي و نسبتاً آزاد است به جلب سرمايه‌هاي ايراني از طريق توريسم و خريد املاك پرداخته است. ايرانيان اكنون بجز امارات، تركيه، سوريه و آذربايجان، جاي ديگري را براي رهايي از محدوديت‌هاي درون كشورشان يافته‌اند. دولت ايران نيز ظاهراً با اين يكي درحال حاضر مشكلات كمتري دارد.".

شهادت كديورافندي و اكبر پونز عليه فتنه سبز (خبر ويژه)

http://www.kayhannews.ir/900115/2.htm#other207

مصرف اینگونه مهره های آلوده که برای انجام مأموریت به برون مرز اعزام شده اند.همچون طلبه محسن کدیور است که باید برای اجرای نقش محوطه علیه ی اپوزیسیون اصلی رژیم ضد بشری کودتایی نا مشروع در موقع مناسب و حساس انجام وظیفه نماید تا سپس از از موضع ضد آمریکایی که هدف رد گم کردن و پرونده سفید کردن پشت پرده است .همچون نامه پراکنی وزیر امور خارجه آمر یکا که برای علی اکبر صالحی وزیر ترور و جاسوسی امور خارجه ی رژیم ضد بشری ایران فرستاده شده است. آنگاه از سوی همکار ظاهراً مخالف شان پاسدار سر بازجو حسین شریعتمداری شکنجه گر با سیاست توبره و آخوری وحلوا حلوا کردن در دروغ نامه ی کیهان علیه ی مجاهدین مورد استفاده واقع شود .

مواضع غيرقانوني و رياكارانه آمريكا موجب شده حتي محافل ضدانقلاب ارتزاق كننده از بودجه اين رژيم هم ولو به صورت ظاهري از اين رويكردها ابراز برائت كنند.محسن كديور مدير سايت جرس با اشاره به احتمال خارج كردن گروهك منافقين از فهرست گروههاي تروريستي مورد نظر وزارت خارجه آمريكا نوشت: هيلاري كلينتون با انتخاب دشواري در قبال ايران مواجه است. گروهي در ميان ايرانيان خارج از كشور سعي كرده اند كه كرسي جنبش دموكراسي خواهي ايران را به خود اختصاص دهند و اين موجب نگراني رهبران [؟!] سبز شده است. نمونه كامل چنين گروهي سازمان مجاهدين خلق است كه توسط دولت آمريكا به عنوان سازمان تروريستي شناخته مي شود.كديور كه به طور علني هم تحت عنوان جايزه از محافل آمريكايي مخالف جمهوري اسلامي پول دريافت كرده، ادامه مي دهد: اين سازمان فاقد پايگاه سياسي و يا حمايت مردمي قابل اعتنا در داخل ايران است.آنچه در نوشته هاي فريبكارانه محسن كديور و اكبر گنجي به عمد مسكوت مانده، پاسخ به چند سؤال است و از جمله؛ اولا چه نسبتي ميان نفاق جديد و منافقين قديمي نظير سازمان مجاهدين خلق وجود دارد كه آمريكا همزمان از هر دو طيف حمايت مي كند؟ ثانيا گروهك تروريستي منافقين در آشوب هاي خياباني سال 88 و دعوت هاي ناكام فتنه گران در اواخر سال 89 براي تكرار اغتشاش نقش فعالي ايفا مي كرد و به اعضاي خود فراخوان داده بود كه برخي از آنها در اغتشاشات مذكور و از جمله عاشوراي سال 88 و... بازداشت شدند. چرا هر دو طيف از آشوب خياباني و شعارهاي ساختارشكنانه آن هم در نقشه ديكته شده آمريكا حمايت مي كردند؟ ثالثا چرا هنگامي كه عناصر وابسته به گروهك تروريستي منافقين در آشوب ها بازداشت شدند جريان هاي فتنه گر مدعي اصلاحات (سبز) علنا از بازداشت شده ها با نام و مشخصات حمايت كردند؟ رابعا اگر آمريكا به خاطر منافع استعماري محض به حمايت از گروههاي تروريستي يا اقدام هاي نظامي غيرقانوني مي پردازد، سردمداران فتنه سبز بايد توضيح دهند كجاي منافع استعماري آمريكا قرار گرفته اند كه كاخ سفيد علنا از آنها هم حمايت مي كند؟ به يقين همان گونه كه اكبر گنجي مي گويد آمريكا طرفدار ارزشهاي انساني نيست. بنابراين بايد پرسيد حمايت استعمار و استكبار از فتنه گران از چه جنسي است؟!

خدمات بانكي به ايران در ازاي آزادي دو خبرنگار آلماني

اینهم یک مورد دیگر محصول سیاست کثیف خائنانه ی مماشات گری و تجارت خون ونفت غرب که از طریق گروگان گیری در راستای باج گیری و زد و بند های پشت پرده در بستر اهداف خاص دنبال می شود..

هفته‌نامه اشپيگل ادعا كرده است كمك بانك مركزي آلمان براي پرداخت بهاي نفت صادراتي ايران به هند، در ازاي آزادي دو خبرنگار آلماني بازداشت شده در ايران بوده است. اين هفته‌نامه آلماني در گزارشي كه روز جمعه، 12 فروردين ماه در سايت اينترنتي خود منتشر كرده، به نقل از منابع آگاه در دولت آلمان مدعي شده است كه اين اقدام بانك مركزي آلمان بر اساس دستور دولت اين كشور و با اهداف سياسي انجام گرفته است. دولت آلمان در پاسخ به سوال خبرنگار هفته نامه اشپيگل در مورد ارتباط اين موضوع با آزادي دو خبرنگار آلماني بازداشت شده در ايران، از رد يا تاييد اين ارتباط خودداري كرده است.

کتک زدن زندانی عادی در رجایی شهر به جرم دوستی با زندانیان سیاسی

در زمان شاه یکی از موارد افزایش فشار های روحی و روانی انتقال زندانیان سیاسی در زندان های عادی وهم بند شدن با خلافکاران زندانی بود . حال بماند که زندانیان سیاسی با انعطاف پذیری و کار کردن بر روی این متهمان از اینان عناصر سیاسی و مبارز ساختند . در رژیم جانشین شاه شده همین شیوه با نفوذ زندنی عادی خلافکار قاطی زندانیان سیاسی سر موضع هم برای حل گیری هم جاسوسی استفاده شد . اما اکنون کار به جایی رسیده که چون اینگونه اقدامات نتیجه ی معکوس بر جای گذاشته است . بنابراین ترکش ارباط زندانیان سیاسی و عادی نصیب زندانیان عادی شده است. زیرا کاسه صبر دژخیمان زندانبان از انتقال اطلاعات درون سیاه چال ها به پایان رسیده است.

علی طبرزدی گفت که یکی از هم بندی های پدرش که اتهام غیر سیاسی دارد، به جرم داشتن تلفن خانواده برخی زندانیان سیاسی با لغو مرخصی عید روبرو شده و توسط مامورین به وسیله باتوم برقی کتک خورده است.پسر حشمت الله طبرزدی، فعال سیاسی و دبیر جبهه دموکراتیک ایران به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایرانگفت: یکی از هم بندی های سابق پدرم که اتهام غیر سیاسی دارد و به اصطلاح زندانی عادی است به جرم داشتن شماره تلفن های منزل پدرم و آقای عیسی سحر خیز در جیبش، مرخصی عیدش لغو می شود و او را کتک می زنند.وی در ادامه تصریح کرد: کامیار ده پهلوان، مدتی هم بندی پدرم بوده و طبعا بین زندانیان سیاسی با دیگر زندانیان هم بند دوستی ایجاد می شود. پدرم و آقای ده پهلوان هم با هم دوست می شوند، بعد از مدتی پدرم به بند دیگری منتقل می شود. حالا شنیدیم که وقتی آقای ده پهلوان برای تفتیش بدنی می روند تا پس از آن از زندان خارج شده و مرخصی عیدشان را شروع کنند، به جرم داشتن شماره تلفن های منزل پدرم و آقای عیسی سحرخیز او را با باتوم برقی شکنجه می کنند و بعد هم مرخصیش را لغو می کنند.علی طبرزدی، پسر حشمت الله طبرزدی ادامه داد: آقای ده پهلوان حالشان خوب نیست و شب ها به سختی می خوابند، چون با باتوم به سرش ضربه وارد کرده اند.

گفت و گو با پروانه اسانلو ، همسر رییس دربند سندیکای کارگران شرکت و احد تهران

مخالفت دادستان تهران با مرخصی پزشکی منصور اسانلو

http://www.kaleme.com/1390/01/14/klm-53987/

عنصر منفور جانی عباس دولت آبادی دادستان تهران که جانشین قاتل و مجرم و بازجو وشکنجه گر سعید مرتضوی شده است و کار نامه ی ننگین مشترک باسر دژخیم قاضی ابوالقاسم صلواتی در قتل عمد محسن دگمه چی دارد . زیرا که با توطئه ی حساب شده وی را بمرور زمان دچار مرگ تدریجی یا زجر کش کردن نمودند . اکنون به نظر می رسد که با تبانی دژخیمان زندانبان تلاش می شود تاکه مشابه ی این تجربه قتل عمد محسن دگمه چی که یک سند جنایت انکار ناپذیر جنایت علیه ی بشریت می باشد در مورد زندانی در بند به اسارت گرفته شده منصور اسانلو هم تکرار شود . بنابراین وظیفه ی مدافعان حقوق بشر و نهاد های قضای و حقوقی بین المللی و کشور های غری می باشد تاکه ضمن محکوم کردن اینگونه اقدامات ضد بشری در سیاه چال های رژیم ضد بشری ایران با اعتراض کردن فشار همه جانبه وارد کنند تا مانع از تکراری تراژدی زنده باد محسن دگمه چی در مورد منصور اسانلو اتفاق بی افتد.

قتل خبرنگار «پرس تی وی» در اروپا

اینهم دستآورد آن روی سکه ی نزدیکی و پیوند رژیم فیدل کاسترو وخمینی شیاد و جانشین وی ولی وقیح نا مشروع است . صد البته محصول فعالیت خبر گزاری بخش خارجی رژیم ضد بشری در برون مرز می باشد که در پایان این گزارش اینطوری افزوده شده که روابط خوبی زوج با هم داشتند. یعنی مرگ مشکوک است و جای متهم به قتل کردن دیگران در این قتل باز نگهداشته شده است. بنابراین بعید نیست که در آینده مخالفین یا حامیان سران فتنه متهم به تحریک کردن قاتل شوند .

خبرنگار آزاد شبکه «پرس تی وی» با ضربات متعدد چاقوی همسر کوبایی‌اش کشته شد.روزنامه ایران در این باره نوشت.متهم به قتل - 34 ساله - پس از قتل همسرش آناپاراشکو وامونا - 29 ساله - که خبرنگار آزاد شبکه پرس تی وی بود از بروکسل - پایتخت بلژیک - به «لوکزامبورگ» گریخت و خود را به مأموران پلیس معرفی کرد. مأموران پلیس بروکسل نیز ساعتی پس از دستگیری قاتل، جسد زن جوان را در خانه‌اش کشف کردند.قربانی جنایت تابعیت دوگانه آمریکایی - بلژیکی داشته و از کالج «دارتموث» در رشته جامعه‌شناسی و زبان اسپانیایی فارغ‌التحصیل شده بود. وی چندی قبل به عنوان خبرنگار و گزارشگر شبکه پرس تی وی مشغول کار شده بود. به گفته بستگان و دوستان «آناپاراشکو وامونا» این زوج زندگی خوبی داشته‌اند.