شجونی: همانطور که رضاخان زورکی برداشت باید زورکی سر زنها چادر گذاشت‌

18 تیرماه 90

http://www.fararu.com/vdcbw5bw.rhb0wpiuur.html

آخوند شجونی یک آخوند پیر و فرتوت ولی پالان ساییده و با تجربه و پرده باز وعوامفریب و شیاد و فرصت طلبی می باشد که وارد است کجا وچه موقع باید پشتک وو ارو بزند.و یاخالی بندی و گنده گویی نمید و چه موقع تملق و چاپلوسی نماید یا انتقاد و سرزنش کند . زیرا که بقول خودش سابقه ی 20 بار دستگیری و زندان در زمان شاه دارد . مهمتر اینکه عضو بازار مکاره ی غارتگر انگیسی مؤتلفه و جامعه ی روحانیت مبارز تهران است که به خوبی می داند چگونه با آویزان شدن به ولی وقیح نا مشروع ومنفور علیه ی رقبا همچون رفسنجانی و خاتمی مانور تبلیغاتی دهد یا اینکه با سیاست شترگاو پلنگی یا مشابه ی سیاست با دست پس زدن و با پا پیش کشیدن مدل رفسنجانی را دنبال وبا پاسدار گماشته احمدی نژاد واطرافیان وی بر خورد کند . برای همین در پشتبانی از سرکوب زنان که زیر چتر مبارزه با بی حجابی دنبال می شود دفاع عریان از نظر پاسدار سبزعلی رضایی کرده است که خودش را رضاخان حزب اللهی معرفی نمود. و می گوید باید با زور چماق حجاب بر سر زنان کرد . همچنین جایگاه بدره سقوط کرده ی ولی وقیح نا مشروع منفور را تبدیل به قله ای کرده که لق شده است که زیادی لق شدنش موجب پرتاب قله نشینان می شود. یا اینکه در جای دیگری اعتراف آشکار به منحرف بودن دولت های رفسنجانی و خاتمی و احمدی نژاد کرده است و تأکید براز دست دادن پایگاه اجتماعی شهری و سرمایه گذاری کابینه ی آینده در روستاها نموده است . زیرا که معتقد است با تبلیغات دروغین می توان روستاییان را برای دوره ای گول زد. همینطور دفاع از منحل کردن سازمان مدیریت برنامه و بودجه از سوی پاسدار گماشته احمدی نژاد کرده است چونکه از چگونگی جایگزین و ارسال کردن بسته بندی گونی های پول به روستا ها سخن یاد کرده است که مشکلات این چنین قابل حل می باشد. بعلاوه اعتراف شفاف به مخالف بودن با پارلمان و قبول کردن خمینی شیاد از ترس انگ زدن دیکتاتوری به وی کرده است .مسخره تر اینکه لو داده است که پاسدار گماشته احمدی نژاد قبل از اینکه رئیس جمهور شود چون از پوست موز بر زیر پایش انداخته شود ترس داشت . مجبور شد تاکه بگوید گفت زلف دختران وزنان بیرون از روسری بودن مسأله نیست. . جالب تر اعتراف به نمایشی و فرمایشی بودن احزاب وبی اعتبار بودن شان کرده است . چونکه اذعان کرده است که زدن زیرآب حزب بازی در رژیم ضد بشری قرون وسطایی با بودن ولی وقیح منفور ونامشروع همکاره و مراجع تقلید مفتخور حامی وی آشان است . چونکه با صدور یک فتوای شان زیرآب احزاب زده می شود و یقه ی حزب بازی نمی گیرد. بهر حال تأکید بر بزرگترین جرم پاسدار گماشته احدی نژاد کرده است که چرا بطور دربست تسلیم ولی وقیح نا مشروع و منفور نشده است واز مشاوران و یاران خود دفاع و حمایت می کند. مهمتر اینکه چرا وزیر امور خارجهاش را اینگونه برداشت طوریکه آدم با کلفت خانهاش این جور برخورد نمیکند؟ در نهایت نتیجه گرفته است در بازار مکاره آینده جایی برای مدعی اصلاح طلبان نیست چون تعلق به مدعیان اصول گرایان حامیان ولی وقیح منفور و نا مشروع خواهد داشت

«امیریفر را آزاد کردند که ببینند با چه کسی ارتباط دارد؟»،«در مراسم ختم امام جمعه یزد اگر پلیس نبود، خاتمی را کشته بودند»، «اصولگرایانی که ضد انحراف پیروز انتخابات ریاست جمهوری بعد هستند»، «همان طور که زورکی رضاخان چادر مردم را برداشت باید زورکی سر زنها چادر گذاشت»، «دخترانی که با لباس خواب به خیابان میآیند جوانان عزب ما را آتش میزنند»، «احمدینژاد که بنیصدر یا منتظری نیست که بخواهیم ردش کنیم»، «در مملکت ما تا مراجع تقلید هستند، یخ حزب نمیگیرد»، «آدم با کلفت خانهاش اینطور برخورد نمیکند که احمدینژاد با متکی کرد!»، «اگر کسی بودجه فرهنگی ریاست جمهوری را خرج ریاست جمهوری آینده خودش بکند والله این انحراف است». اینها تنها بخشی از تیترهایی بود که برای مصاحبه با حجتالاسلام جعفر شجونی می توان برگزید. «حیف شد»؛ این عبارتی است ک حجتالاسلام شجونی 77 ساله چهار بار در طول گفتوگو وقتی سوا​​لهای درباره رئیس جمهور از وی میپرسیم، آن را بیان میکند. به نسبت دو سال قبل وقتی با او در یک بعد از ظهر گرم در مرداد ماه 90 در کافه خبر گفتوگو کردیم او را متفاوت از گذشته یافتیم. اگر سال 88 حامی 100 درصدی رئیس جمهور بود، حالا بعد از خانه نشینی رئیس جمهور، با اینکه میگوید همچنان حامی اوست ولی به اندازه گذشته از رئیس جمهور دفاع نمیکند و پاسخ سوالها را با تامل بیشتری میدهد. ویژگی این گفتوگو پراکندگی آن است که به جهت اظهارنظرهای جالب و گاه شاذ این عضو جامعه روحانیت مبارز در متن گنجاندهایم. از جمله آنکه وجود پارلمان در حکومت اسلامی را نمی پذیرد و میگوید امام هم به این خاطر که متهم به دیکتاتوری نشود، آن را قبول کرد. آینده جریان سیاسی رئیس جمهور، نسبت پارلمان با حکومت اسلامی، موضوع عفاف در جامعه و دلیل عمل نکردن دولت به این مصوبه قانونی، دیدگاه جامعه روحانیت مبارز درباره بازگشت خاتمی به عرصه سیاسی و در نهایت ترکیب مجلس آینده محورهای این گفت وگو است که مشروح آن در ادامه میآید: آقای شجونی! بار قبل که با شما گفت وگو کردیم شما به جد از آقای احمدینژاد حمایت میکردید، ولی در اظهارنظرهای اخیرتان... الان هم حمایت میکنم. اما ایشان الان نمره منفی در کارنامهاش دارد. منتها به کلی به آرمان امام خیانت نکرده است. لذا ما آن جور که نسبت به بنی صدر تاختیم، ایشان را نمیکوبیم. منتها عملکرد ایشان زیر سوال است. ایشان به این سوال که 11 روز کجا بوده، جواب نمیدهد و به ما درس ولایت فقیه میدهد! شما فکر میکنید حامیان مردمی آقای احمدینژاد بعد از خانه نشینی یازده روزه رئیس جمهور کم شدهاند؟ بله که شده است. حتی در قشر مذهبی و متدین؟ بله، من هر جایی ایران که منبر میروم سوالاتی که مردم از ما میکنند، نصفش از همین جنس است. مسلم است که حامیان احمدینژاد فروکش کردهاند. ما دیگر از احمدینژاد نمیخواهیم 4 نفر اصولگرا به ما معرفی کند. یعنی پیش بینی میکنید در انتخابات آتی مجلس، اگر گروهی بخواهند با آرم آقای احمدینژاد وارد عرصه بشوند، رای لازم را کسب نکنند؟ باور نکنید کسانی که با آرم احمدینژاد به انتخابات بیایند رای بیاورند. البته حیف شد ما دلمان می سوزد. چون ما در جامعه هستیم و وقتی با دانشجویان یا مردم در مساجد صحبت میکنم یا کاغذ به من میدهند، نصف سوالها در رد آقای احمدینژاد است. میگویند چرا ایشان نسبت به رهبری بیاعتنایی کرده است است عزیز من! ما یک قله داریم که اگر آن لق شود، همه ما لق میشویم. دائر مدار این نظام، ولایت فقیه است. امام (ره) چطور برای ما شاخص بود و کسی بالای حرف ایشان حرف نمیزد. میخواست بازرگان باشد یا بنی صدر باشد. ولایت فقیه هم در تورات و انجیل هست. در قرآن هست؟شما از دوسال باقی مانده دولت تحلیلتان چیست؟ فکر میکنید بعد از این دوسال، آینده سیاسی آقای احمدینژاد چگونه سپری خواهد شد؟ چهرهای مثل آقای سلیمینمین معتقد است ایشان به استمرار دوران بعد از قدرت خود فکر میکند. اولا این حرفها کهنه شده است. من از آن آقایی که از ما جدا شد چهار برگ پرینت دارم که نوشته است: « احمدینژاد یعنی مشایی و مشایی یعنی احمدینژاد و بعد از احمدینژاد هم رئیس جمهور مشایی است». این حرفهایی است که او زده است. تکرار این مطالب را هم برای خودم قبیح میدانم. اینها همه حرف است. وقتی یک فیلتری به اسم شورای نگهبان هست، ما برای خودمان حرف بزنیم که چه بشود؟ این سوال را از این جهت پرسیدم که شما فکر می کنید دولت بعدی بخشی از بدنه انقلاب اسلامی است یا اینکه ممکن است کسی از اطرافیان فعلی رئیس جمهور هم بتواند وارد عرصه شود؟ من عقیده دارم اصولگرایانی که ضد انحراف هستند، مملکت را به دست میگیرند و در انتخابات ریاست جمهوری آینده رای آنها، رای بالایی خواهد بود. برای اینکه برای مردم جا افتاد که فتنه چه بوده است. هر کدام از رئیسجمهورهای ما کنارش یک آفتی پیدا شده است. زمان آقای هاشمی آن کارگزاران، زمان آقای خاتمی اصلاح طلبها و مشارکتیها و زمان آقای احمدینژاد هم این انحرافیها. برای مردم ما جا افتاده است، مردم میفهمندبه نظر من رئیس جمهور بعدی باید مثل احمدینژاد کابینه اش را داخل دهاتها و روستاها ببرد والا یخ دولتش نمیگیرد. یعنی شما معتقدید دولت بعدی باید روشهای این دولت را ادامه بدهد تا موفق باشد؟همین جور است. ببین! احمدینژاد یک آدم مسلمانی است. مثل شهید رجایی فکر میکند. میخواهد امانی کار کند. یک بار در مجلس اول شهید رجایی زمانی که رئیس جمهور شده بود، آمد پیش من و گفت:. «من حالم از این شکل و قیافه این سازمان برنامه و بودجه بد میشود». گفتم چرا؟ گفت: «اینها باید سه تا چهار میلیون حقوق بگیرند تا 7 میلون برای من بودجه تصویب بکنند!» این حرفها که به شما میگویم مال 25 سال پیش است. بعد به او گفتم حالا تو چطوری میخواهی حکومت کنی؟ گفت:امانی. مثلا به من گزارش دادند وضع فلان نقطه کشور خراب است. من ده گونی پول به یک فرد امینی میدهم تا او مشکلات آن نقطه را حل کند. به این میگویند حکومت اسلامی. این چیزی که شما میفرمایید خیلی با ساختار حکومت کردن امروز همخوان نیست. الان نیست. زمان امام زمان هست. یعنی می گویید ما در حکومت اسلامی پارلمان نداریم؟ من اصل پارلمان را در حکومت اسلامی قبول ندارم. مگر خدا به پیامبرش نمیفرماید در امور با مردم شورا کن؟ خوب حال شکلش در یک جامعه بزرگ 75 میلیونی در قالب مجلس نمود پیدا میکند. امرهم شورا بینهم درست است. ولی این شیوه که الان پولها هدر میرود و بیخود خرج میشود، درست نیست. ائمه سلام الله علیها این راه طولانی را طی نمیکنند. شایسته سالاری میکنند. این قدر هزینههای بی در و پیکر برای اینکه بین آنها «امرهم شورا» بینشان باشد، نیست. فکر نمیکنم این نحو پارلمانتاریسم را معصوم علیه السلام بیاید قبول کند. این حرفهای شما در شرایطی است که شما خودتان مجلس را تجربه کردید! بله، ما این کار را کردیم و باید هم بکنیم. منتها این غیر از حکومت اسلامی است. ولی اگر پارلمان نداشته باشیم به ما دیکتاتور میگویند. همین چیزی را که من گفتم آل خلیفه انجام میدهد و کسی هم کاری به کارش ندارد! چون نوکر آمریکا است؛ دنیای دنیای غلطی است. آمریکا غلط است، پدر جان! ولی آقای احمدینژاد همان سال 84هم می گفت که مشکل ما زلف دختران نیست ولی همین مردمی که میگویید الان منتقد ایشان هستند به آقای احمدینژاد رای دادند. بنابراین سیاست های فرهنگی ایشان خیلی هم فرق نکرده است. من میگویم درباره همان هم احمدینژاد اشتباه کرد. آقای احمدینژاد میترسد که زلف دختران را برایش بهانه کنند و بعد یک پوست موزی زیر پایش بیندازند و کله پایش کنند! آن وقتها هم خودش حرف درستی نزد. ما درباره حجاب قانون داریم، کی باید آن را اجرا کند؟ دولت. قانون برای حجاب هم نصحیت دارد و هم شلاق. این قانون را چه کسی باید اجرا کند؟ بنده شجونی یا دولت؟ دولت اشتباه میکند که مدام می گوید ما باید فرهنگ سازی کنیم. 1400 سال است که فرهنگسازی کردیم. یعنی مردم نمیدانند حجاب واجب شرعی است؟ قمار حرام است؟ دولت بهانه میآورد. نمیدانم این دولت با همه سلامتش چه مشکلی دارد که قانون را اجرا نمیکند. باید بررسی کرد. من عقیدهام این است که همان طور که زورکی رضاخان چادر مردم را برداشت باید زورکی سر زنها چادر گذاشت. این حرف را کسی قبول میکند؟ این حرف ملی، ایرانی و مذهبی است. زورکی که نمیشود مردم را دین دارد کرد! زورکی باید گذاشت. دختری که با لباس خواب! در خیابان آمده، دارد جامعه ما را آتش میزند. او جوانهای عذب ما را آتش میزند و تحریک میکنند. جوان هم که نمیتوانند ارضا شود دیوانه میشود و یک کارد برمیدارند! صفحات حوادث روزنامهها را شما انگار نمیخوانید؟! برخی از فیلمهای محرمانه را به من، آقای مهدوی کنی و امام کاشانی دادند که شما ببینید خوابتان نمیبرد. ولی ناهنجاریهای اجتماعی چند عاملی است و نباید یک جانبه به آن نگاه کنیم. چند عاملی هست. من هم قبول دارم. من اروپا هم رفتهام. ولی به خدا این جور که برخی از دخترهای ما در خیابان راه میروند، آنجا ندیدم! این فرمایش اول شما کمی تند نیست؟ فکر نمیکنید کسی در لباس شما باید زبان موعظه طلبانهتری داشته باشد و این قدر تند حرف نزند؟ در سوالهای کاربران ما هم هست که از شما به خاطر ادبیاتتان انتقاد کردند. من این را قبول ندارم. بنده 30 سال است این طور حرف میزنم. این حرفها بی خود است. باید حالی این دخترها کرد که عزیز من تو اگر مثل یک جواهری، نباید این جور خودت را عرضه کنی. ما زورنمیگویم. ما فرهنگی حرف میزنیم. منتها اگر کسی بخواهد جامعه را به گند بکشاند، ما میایستیم. من کی گفتم این دختر 18 سالهای که مدرسه میرود را به زور چادری کنیم؟ برخیها با اسلام مبارزه میکنند. آدم میفهمد که چه کسی به دین دهن کجی میکند. کاربران خبرآنلاین از شما سوال کردند اگراین سیاست تعمیر و نگهداری درباره آقای رئیس جمهور جواب نداد، چه؟ دارد جواب میدهد. در مورد ایشان نباید بیانصافی بود. احمدینژاد که بنیصدر یا منتظری نیست که بخواهیم ردش کنیم. این آدم خدمت کرده، منتها جواب ملت را درباره آن یازده روز نداده است. مردم منتظرش هستند. فکر میکنید اصولگرا ها در چه مواردی باید به آقای احمدینژاد تذکر میدادند، ولی از این مساله غفلت کردند؟ اصولگرایانی مثل آقای عسگراولادی یا حبیبی به آقای احمدینژاد تذکر میدادند، منتها ایشان با کسی مشورت نمیکند. میگوید من حزبی نیستم. باشد، اما طوری حرف نزن که به سایر احزاب توهین شود. این موتلفه حزب امام است و تا حالا سهمخواهی هم نکرده استاین را هم به شما بگویم که در مملکت ما تا مراجع تقلید هستند، یخ حزب نمیگیرد. چون مرجع تقلید یک فتوا میدهد و زیرآب هر چی حزب است را میزند! اینجا که آمریکا نیست که دو حزب به جان هم بیفتند. در ایران پاگرفتن احزاب شدنی نیست. چون بالاترین و قویترین حزب در ایران حزب توده بود که همه را ناراحت میکرد. آقای رئیس جمهور به هر حال قدرت دارد. شما بدانید که بعد از این خانه نشینی احمدینژاد، عکسهایش را در لبنان که این همه در سفرش از او استقبال کردند، پائین کشیدند. این احمدینژاد با همه خوبیهایی که دارد، دیگر آن احمدینژاد دوسال پیش نیست.حیف شد. تغییرات آقای احمدینژاد در چیست؟ نگاهش به ولایت فقیه تغییر کرده است؟ ما در قرآن داریم که «یسلمو تسلیما». نسبت به ولایت فقیه باید تسلیم شد. اینکه آقای احمدینژاد بگوید من میتوانم فلانی را نخواهم، به خدا درست نیست. ایشان 12 تا مشاور داشت به یکباره همه را بر کنار کرد. یک دلیلی بیاورد، یک تودیعی بکند! چرا وزیر امور خارجهاش را اینگونه برداشت؟ آدم با کلفت خانهاش این جور برخورد نمیکند. این چه اخلاقی است؟ این اخلاق اسلامی نیست. دوره اول که ما نماینده مجلس بودیم، این آقای متکی هم دانشجو و فارغ التحصیل شبه قاره بود. وقتی که نماز خواندن را مسخره می کردند، اینها بچه مسلمان بودند. چرا با آبروی افراد بازی میکنید؟ همه این کارها را هم به مشایی نسبت میدهند. من میگویم انشاء الله دروغ است. من نمیگویم مشایی آدم ضد انقلاب، منافق، مال مردم خور و.. است، ولی حیف شد، برای خودش هم بد شد. من عقیدهام این است که مشایی نماز شبش هم ترک نمیشود ولی کارهایی کرد که رهبری فرمودند انحراف. رهبری دیگر حامی 100 درصدی آقای احمدینژاد نیست و از برخی حرکات ایشان دلخوری دارد. به آن خواننده شما که از من خواسته بود درباره تعمیر و نگهداری توضیح بدهم، باید بگویم تعمیر یعنی اینکه منحرفین را از دور و برش دور کنیم. چه کسی منحرفین را رد بکند؟ دستگاه قضایی. آقایی بقایی اخیرا در گفت وگویی گفته بود که در خلوتمان به کسانی که دولت را متهم به جریان انحرافی بودن میکنند میخندیم. در مقابل آقای توکلی اخیرا در نطق خودش در مجلس تاکید کرد موضوع جریان انحرافی فقط بحث چند رمال و جن گیری نیست. تحلیل شما از این جریان و زمینههای شکل گیری آن چیست؟ به دنبال چی هستند؟ با چه ویژگیهای این جریان را باید بشناسیم؟ اطلاعات من به قدر اطلاعات شما است. من هم چیز پشت پردهای نمیدانم. همه ما منتظریم ببینیم که دستگاه قضایی که میگوید یک تعدادی را گرفتیم، کارش به کجا میرسد. این را باید دستگاه قضایی پاسخ دهد. یکی میگفت جن اینها، انگلیسی است! یکی میگفت ایرانی است. من هم مثل شما هستنم واطلاعاتی ندارم. درباره لیدر اینها اسم مشایی را میآورند. چون آن آقا حرفهایی را می زد که درشان او نبود. الان چرا مراجع با آقای احمدینژاد لج هستند؟ به خاطر حرفهایی این آقا است. برادر عزیز من. وقتی رهبری میگویند تا هستم، اجازه نمیدهم انقلاب از آرمانهایش منحرف شود، پس معلوم است یک انحرافی هست. اگر کسی بودجه فرهنگی ریاست جمهوری را خرج ریاست جمهوری آینده خودش بکند والله این انحراف است. آقای شریعتمداری معتقد است جریان انحرافی از اصلاحطلبان خطرناکتر است. نماینده مشهد هم اخیرا در گفتوگو با خبرآنلاین جریان انحرافی را برانداز دانستند. برانداز؟ والله بعضی میگویند اینها (جریان انحرافی) در نفاق هستند و سعی دارند در شهرستانها به صورت اصولگرا کاندیدا بشوند و بعد بگویند ما مخالفیم. ولی اینها آن 150 کرسی را هم که به دست بیاورند، نمیتوانند برانداز یا ضد ولایت فقیه باشند. چون ملت ما ولایت فقیه را قبول کرده است. اینها میخواهند کجا بروند؟ ملت منتظر این حرفها نمیماند. کاربران ما از شما ما سوال کردند درباره پشت پرده آقای مشایی بگوئید چون شما بعد از جدایی آقای امیریفر از جامعه وعاظ، ایشان را به ارتباط با آقای مشایی متهم کردید. ما که از پشتپرده آقای مشایی خبر نداریم. ما به عنوان دبیر جامعه وعاظ از ایشان دعوت کردیم. حتی از من خواستند از ایشان بپرسم که سنی است یا شیعه؟ از کی تقلید میکند؟ گفت من از آقای شجونی تقلید میکنم! فردا بی بی سی و رادیو فردا گفتند شجونی مرجع تقلید شده است! آقای مشایی میگفت رئیس جمهور گفته این حرفها را بزنم. به ایشان گفتیم که به مدیریت انبیا چه کار دارید؟ به احمدینژاد کمک کنید کارها را جلو ببرد. متاسفانه یکی از روحانیون ما را هم جدا کرد و با خود برد و البته او هم بدش نمیآمد. بعد هم شورای مرکزی ما هم آن آقا را اخراج کرد. بعد هم که انشعاب کردند، رفتند علیه روحانیت صحبت کردند. به آیتالله بهجت اشکال کردند. به آقای مهدویکنی اشکال گرفتند. این حرفهایی که من میزنم یکی از اعضای آن مجموعه که بعدا ازآن جمع استعفا داد، میگفت. وقتی به آن آقایی که از ما انشعاب کرد، گفتیم چرا انشعاب کردی؟ گفت آقای شجونی 6 تا مغازه در فلان جا داشت. اشکال ما به او این بود که چرا انشعاب کردی و زیر بلیط مشایی رفتی و طلبههای صفر کیلومتر و تازه طلبه را از جامعه وعاظ جدا کردی؟ چون روحانی سابقه​​دار و وارسته که در جمع آنها نمیرفت. از کجا فهمیدید ایشان با رئیس دفتر رئیس جمهور مرتبط شده است؟ خودش گفت. البته ما زمانی که با ایشان صحبت کردیم این حرفها را تکذیب کردند. بله، تکذیب کرد. منتها ما مدرک داریم. اول که زیر بار نمیرفت و گفت که پشت جریان ما شخصیتهایی است که نمیتوانم بگویم. اما بعد گفت. شما از آقایانی که آنجا حضور داشتند بپرسید. این جلسه کجا برگزار شد؟ منزل آقای شجاعی واعظ بود. آقای بیرجندی بود، آقای فرقانی بود، رضویقمی بود، اسدیان بود. اینها همه واعظان تهران هستند. ایشان در آن جلسه گفت که مشایی هفتهای 5 میلیون تومان به من میدهد؟ هفتهای 5 میلیون؟! بله، هفتهای 5 میلیون. و بعد به هر روحانی که به آنجا ببرم ماهی 100 هزار تومان میدهد. بعد هم در آن جلسه دست من را بوسید و یک نسخه از سی دی مشایی را به ما داد. آقا! ما پایمان لب گور است. ما که نمیرویم دروغ بگوییم. ولی او بعدا رفت این حرفها را تکذیب کرد. این آدم دنبال شهرت بود. مثلا میگفت که چرا آقای باهنر در هیات رئیسه مجلس رای نیاورد؟ خوب باهنر سال قبلش چها رای کم آورد، ولی امسال که دوباره انتخاب شد. یا دنبال این بود که چرا آقای علوی را از ارتش کنار زدند؟ و... . خوب این جور با آبرو مردم بازی کردن و تهمت زدنها باعث میشود آدم دست آخر یکجا گیر کند. من به او گفتم ما گوشته نشین هستیم، تو مثل یک مشعل سوزان. ولی چون مشعلت، ماده ندارد زود فروکش میکند و فروکش هم کرد. بعد از دستگیریاش هم به برخیها گفته از من معذرت خواهی کرده است. ولی آن وکیل دادگاه ویژه روحانیت میگفت ایشان پرونده دارد و باید به اتهماتش رسیدگی و محاکمه شود. حالا هم که آزادش کردند میخواهند ببیند با چه کسی ارتباط دارد. کاربران ما سوال کردند که موضع جامعه روحانیت درباره آقای خاتمی چیست؟ فکر میکنید امکان برگشت ایشان به عرصه سیاسی کشور هست؟ بنده که سخنگوی جامعه روحانیت نیستم. یعنی به عنوان عضو جامعه روحانیت تا به حال در این زمینه صحبت نکردید؟ در جامعه روحانیت درباره ایشان بحث نشده است؟ ببینید. من منبری هستم. یک بار می خواهم بروم شیراز سخنرانی کنم، ولی باید بفهمم کسی مرا برای سخنرانی دعوت کرده است یا نه. بالاخره یکی مرا بخواهد و دعوت کند دیگر. حالا کی آقای خاتمی را میخواهد؟ بالاخره بخشی از جامعه ما اصلاحطلب است و مشی فکری ایشان را بیشتر قبول دارد. من خیال نمیکنم. اینها ریزش کردند. یعنی معتقدید در مجلس نهم تعداد اصلاحطلبان کمتر میشود؟ ریزش میکنند. مگر با مکر و حیله داخل مجلس بروند که نمیتوانند. کسی منتظر اصلاحطلبان نیست و شما خبرنگارها هم دلتان برای اصلاح طلبان نسوزد! فکر میکنی الان کسی منتظر آقای خاتمی و کروبی است؟ نشانهای هم که گفتم کسی منتظرش نیست این است که با لنگ کفش از او استقبال میکنند! در مراسم ختم امام جمعه یزد اگر پلیس نبود، خاتمی را کشته بودند. پس عزیز من مردم منتظر اینها نیستند. پیش بینی شما از ترکیب مجلس بعدی چیست؟ اصولگراها دنبال هم هستند و نمیخواهند انشقاق کنند. فکر میکنید مجلس بعدی ما کیفیت بهتری از مجلس کنونی خواهد داشت؟ مطمئنا بهتر میشود.عقیده من این است که ناخالصیها از بین میرود.