گفت و شنود دروغ نامه ی کیهان 16 شهریور 90

بوقلمون (گفت و شنود)

گفتم : برای چه سربازجوی جنایتکار؟

با نقل قول کردن دست زده به اینکار

گفت : چون سربازجوی پرونده ساز مکار

می خواهد اتهامات گذشته را کند تکرار

تا نتیجه گیری کند سربازجوی شیفته خون

اینان خائن و وطن فروشند و هم بو قلمون

گفت: يكي از خانم هاي مدعي اصلاحات به برخي ديگر از اصلاح طلبان اعتراض كرده كه «چرا به ما مي گوئيد با نام ديگري در انتخابات شركت كنيم»؟!
گفتم: خب! برايشان دلسوزي كرده كه به جرم وطن فروشي و همكاري با موساد و آتش زدن مسجد و ائتلاف با منافقين و بهايي ها و ده ها جرم ديگر، رد صلاحيت نشوند.
گفت: اين خانم اصلاحاتچي گفته؛ «ما بوقلمون صفت نيستيم كه هر روز با يك نام وارد صحنه شويم»!
گفتم: راست ميگه! اصلا اينها نبودند كه يك مدت تابلوي خط امام را بلند كردند، بعد گفتند خط امام(ره) بايد به موزه تاريخ برود و تابلوي دوم خرداد را انتخاب كردند و بعد، تابلوي دموكراسي خواهي و بعد تابلوي تغيير و بعد تابلوي اصلاحات و بعد فتنه آمريكايي- اسرائيلي 88 و....!!
گفت: بابا اي ول! صد رحمت به بوقلمون!
گفتم: يارو مي گفت؛ ننه ما، پلو پخته بود، شفته شد، كسي نخورد، پلوي شفته رو براي شام، تبديل به كوفته برنجي كرد، باز هم هيچكس نخورد، با مشت كوبيد روي كوفته و اونو تبديل به كتلت كرد، باز هم كسي نخورد، مي خواست تبديل به كوفته قل قلي كند كه چشمش به پنجره افتاد و ديد چندتا جوجه بوقلمون همراه مامانشون پشت پنجره دارند نگاه مي كنند و مامان بوقلمون ها به بچه هاش ميگه؛ خاك تو سرتون! ياد بگيرين!

گفت : سربازجو باز علیه رقیب کرده تبلیغات

نقل کرده است از یک خانم مدعی اصلاحات

به برخی از مدعیان اصلاحات کرده انتقاد

چرا بو قلمون صفتانه بما می دهید یاد؟

تا در نمایش خیمه شب بازی بازار مکاره

تغییر نام دهیم تا سیاه کنیم رهبر همکاره

تا گوید به شورای نگهبان ما را کند تأیید

بر حضورماندر نمایش بازارمکاره کندتأکید

گفتم : برای چه سربازجوی جنایتکار؟

با نقل قول کردن دست زده به اینکار

گفت : چون سربازجوی پرونده ساز مکار

می خواهد اتهامات گذشته را کند تکرار

تا نتیجه گیری کند سربازجوی شیفته خون

اینان خائن و وطن فروشند و هم بو قلمون

گفتم: مگراز اینان بوقلمون صفت ترنیست ولی فقیه؟

چرا سربازجو رقیب مغلوب رابا این صفت کرده تنبیه؟

گفت: گفته ننه برایش به جای پختن پلو

شیفته پخته بودبرای بچه ها به جای چلو

کسی نخورد، کردش کوفته برنجی

بازکسی نخورد ، با مشت و رنجی

آن را پهن کرد به کتلت کرد تبدیل

کسی نخورد،بفکر کوفته ریزه بودواین قبیل

تا اینکه نا گهان چشمش به پنجره افتاد

دیدمادربوقلمون به بچه هایش ها یاد می داد

خاک برتوی سرتون کنه ، یاد بگیرین

از الگوی بوقلمون صفتی بازجوی اوین