روزی نامه ی حکومتی
جمهوری اسلامی 3 شنبه 30 خرداد 91
نقد
وبررسی : سرمقاله ی روزی نامه حکومتی جمهوری " سراب احياء طرح خاورميانه بزرگ
"
"حاکمان
ایران وابستگی شان به سیاست سرکوب و خفقان وسانسور که در راستای کنترل فضای
انفجاری جامعه است و مکمل و لازم وملزوم سیاست صدور تروریسم و بحران وارتجاع به
برون مرز است . صد البته همراه با مداخله گری در امور داخلی کشور های منطقه و
همسایه ها است. بنابراین محال است که اینان از این دو سیاست دل بر کنند .به
ویژه پیگیری این دو سیاست داخلی وخارجی
پیوند شدید به دنبال کردن سیاست پروژه ی هسته ای واهداف نظامی آن زده شده است . در
همین راستاست که چون شدیداً نیاز به دو هم پیمان عراق وسوریه می باشد.."
چرا اکنون که سر مقاله نویس از نوری
مالکی مزدور و دست نشانده نقل قول کرده که عربستان وقطر تلاش برای سقوط وی می کنند
.وی نگفته است که احمد چلبی جاسوس چند
جانبه کیست؟ در دولت وی چکاره است؟ رابطه
شان با حاکمان ایران است؟ چه نقشی در زمینه سازی تهاجم نظامی واشغال عراق داشت تا
در نهایت وی نخست وزیر دست نشانده ی عراق شود؟ همانگونه که سر مقاله نویس که
پیوسته از موضع ضد آمریکایی واسراییل و علیه یرهبر کشور های عربی قلم زنی می کند.
اکنون که وکیل تسخیری و مدافع نوری مالکی مزدور ودست نشانده وهمسو با وی شده است علاقه
ای ندارد تا بگوید که کدام مسئول حکومتی رژیم فاشیستی مذهبی کودتایی ایران بود که
پس از اشغال نظامی افغنستان در خطبه نماز جمعه تهران خطاب به بوش اعتراف نمود که اگر همکاری ما نبود هنوز طالبان در افغانستان
بر سر قدرت بود . البته مشابه همکاری در اشغال عراق تکرار شد؟ البته سرمقاله نویس
همچون رهبرش خوب می داند که برگ برنده یا حربه تهاجم وی اهرم تبلیغاتی تاکتیکی ضد
آمریکایی بودن است تا که امکان دفاع از دو منفور وخونخو وجنایتکار حاکم بر سوریه وعراق دفاع وحمایت وجود داشته باشد.
همچنین مثل همیشه دستش برای متهم کردن رهبران کشور های عربی باز باشد تا اینان را متهم به ارتجاع کند و از موضع فرافکنی و وارونه
گویی مدعی شود که چون اینان از جنبش
بیداری اسلامی منطقه وحشت دارند . بنا براین بدستور غرب به خصوص اسراییل و آمریکا تلاش می کنند تا ادامه
بهار عرب را به عراق بکشانند تا بهانه وکمک برای سر نگونی بشار اسد خونریز وچنایتکار و بر زیر افکندن نورمالکی مزدور ودست نشانده نخست
وزیر عراق شود . همینطور سرمقاله نویس با ترفند تاکتیک تبلیغاتی ضد آمریکایی ادامه ی این تحلیل ضد آمریکایی و رهبران کشور
های عربی را به مصر و تونس ولیبی و یمن بسط وتعمیم داده است تا اینکه نوبت به ترکیه رسیده است که در کنار سایر کشورهای عربی ترکیه را نیز این چنین متهم نماید :
"نوري المالكي، نخستوزير عراق، در
مصاحبه با يك شبكه تلويزيوني لبناني گفت: "قطر و عربستان كه براي براندازي
نظام حاكم بر سوريه تلاش ميكنند، همان اقدامات را براي براندازي نظام حاكم بر
عراق نيز انجام ميدهند." وي افزود: "هدف سران قطر و عربستان، ساقط كردن
رژيم حاكم بر عراق است، نه شخص من.” اين
سخن نخستوزير عراق، درست است و با طرحي كه در سطحي وسيع توسط قدرتهاي استعماري
غربي براي منطقه خاورميانه در نظر گرفته شده كاملاً منطبق ميباشد. اين طرح،
بازسازي شده طرح خاورميانه بزرگ است كه دولت آمريكا در دوران رياست جمهوري بوش
كوچك درصدد تحقق آن بود ولي با شكست سختي كه حزبالله لبنان در تابستان 1385 بر
رژيم اشغالگر قدس تحميل كرد پرونده اين طرح نيز در آن زمان بسته شد.در اظهارات
جديد نوري المالكي، نكات قابل تأملي وجود دارد از جمله اينكه: "عربستان و قطر
از بهار عربي در عراق سخن ميگويند و پول زيادي براي اين امر هزينه ميكنند، نشستهاي
زيادي برگزار و تحركات زيادي انجام ميدهند و ساعتها وقت ميگذارند كه بگويند
عراق داراي يك رژيم طايفهايست و آنها از طايفه ضعيفتر حمايت ميكنند. اما من اين
سؤال را مطرح ميكنم كه كدام طيف از طيفهاي جامعه عراق از سهيم بودن در حكومت اين
كشور محروم شده است؟"رمز همراهي سران ارتجاع عرب با
قدرتهاي سلطه گر غربي و رژيم صهيونيستي براي اجراي توطئههائي كه اكنون در
كشورهاي خاورميانه در جريان است را در دو نكته بايد جستجو كرد؛ يكي نجات دادن سران
ارتجاع از سيل خروشان بيداري اسلامي در منطقه كه به طرف خود آنها در حركت است و
ديگري جلوگيري از شكل گيري حكومتهاي متكي بر آراء مردم كه هم غرب و هم سران
ارتجاع عرب از آن بشدت وحشت دارند و آن را براي منافع خود خطرناك ميدانند. پايههاي
حكومت شيوخ قطر و آل سعود بشدت لرزان است و آنها ميخواهند به كمك قدرتهاي غربي و
رژيم صهيونيستي، با دامن زدن به شورش در سوريه و ايجاد بحران در عراق و البته
منحرف ساختن انقلاب مصر، مسير بيداري اسلامي را تغيير دهند و دوحه و رياض و ساير
پايتختهاي عربي كه اكنون در معرض انقلابهاي مردمي قرار دارند را براي هميشه از
مسير انقلاب دور نگهدارند. شايد اشاره نخستوزير عراق كه از "پس زمينه
سياسي" سخن گفته است نيز همين باشد. درحال حاضر، علاوه بر ايجاد شورش در سوريه و
عراق، منحرف ساختن مسير انقلاب در مصر نيز در برنامه كار آمريكا، قدرتهاي
اروپائي، صهيونيستها و سران ارتجاع عرب قرار دارد. انحلال مجلس مصر توسط شوراي
عالي نظامي حاكم بر اين كشور و حمايت از سرلشكر احمد شفيق آخرين نخستوزير رژيم
مبارك براي رقابت با نماينده جناح انقلابي و اسلامي در انتخابات رياست جمهوري از
جمله اين برنامه هاسترجب طيب اردوغان، نخستوزير تركيه كه با توطئه عليه سوريه و
عراق همراهي ميكند، هر چند ظاهراً درصدد نوعي هماهنگي با همفكران اخواني خود
برآمده و به وعدههاي ناتو و آمريكا نيز دل خوش كرده ولي از نقشههاي بعدي آمريكا
و صهيونيستها غافل است. آنها براي تركيه در مرحله بعد – البته اگر اين مرحله را
بتوانند آنطور كه ميخواهند به پيش ببرند – نقشه خطرناكي دارند. اردوغان اگر هرچه
سريعتر از راهي كه در پيش گرفته برنگردد، سرنوشتي خطرناكتر از مهرههاي آمريكا
در جهان عرب در ا نتظارش خواهد بود به ويژه آنكه هم اكنون مردم تركيه به مواضع
بشدت غربگرايانه وي اعتراض دارند
در خاتمه اینکه حاکمان ایران وابستگی
شان به سیاست سرکوب و خفقان وسانسور که در راستای کنترل فضای انفجاری جامعه است و
مکمل و لازم وملزوم سیاست صدور تروریسم و بحران وارتجاع به برون مرز است . صد
البته همراه با مداخله گری در امور داخلی کشور های منطقه و همسایه ها است.
بنابراین محال است که اینان از این دو سیاست دل بر کنند .به ویژه پیگیری این دو سیاست داخلی وخارجی پیوند شدید
به دنبال کردن سیاست پروژه ی هسته ای واهداف نظامی آن زده شده است . در همین
راستاست که چون شدیداً نیاز به دو هم پیمان عراق وسوریه می باشد . بنابراین تلاش
مذبوحانه می شود که هر طوری شده بشار اسد خونریز وجنایتکار رئیس جمهور سوریه و نوری مالکی نخست وزیر مزدور
و دست نشانده ساقط نشوند چون سرنوشت شوم حاکمان تهران وبغداد ود مشق بهم گره خورده
شده است .
هوشنگ بهداد
روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی 3 شنبه 30
خرداد 91
سراب احياء طرح خاورميانه بزرگ