بعضی وقتها ادم های مست حقیقت گو می
شوند.
30 خرداد 91
اصطلاحی عامیانه است که گفته می شود مستی و رو
راستی . دلیلش هم مشخص است .چونکه مستی خلاف نشئگی دود ومواد مخدر است که اگر این
یکی محافظه کاری وبز دلی می آورد ولی مستی
نترسی و پرخاشگری بهمراه دارد . بگذریم
این داستان نقل قول شده از یک مست اوایل انقلاب جالبه ، زیرا که مستان این چنینی تبدیل به
تزریقی های پارک ها وحاشیه نشینی یا فراموش شدگان کنونی شده اند.
مینی بوس
پر از بسیجی به سوی کمیته در حرکت بود ، یه مرد مستی که تلو تلومیخورد و منتظر
تاکسی بود رو میبینن. درجا وامیستن و مرد
بیچاره رو سوار میکنن که با خودشون ببرن کمیته.همینکه راه میافتن ، مرد مست به دور و ورش یه نیگاهی میکنه
و میگه :عقبی ها بی شرفن ، جلویی ها بی ناموسن ،
سمت راستی ها بی همه چیزن و سمت چپی ها بی پدر
و مادرن !راننده مینی بوس شاکی میشه و همچین
میکوبه روی ترمز که همه بسیجی ها روی همدیگه
میافتند ! راننده میاد مرد مست رو از زیر دست و پای بسیجی ها میکشه بیرون و
میگه ، مردک محارب ضد انقلاب ، اگه جرات داری یه بار دیگه بگو کی بی شرف و بی
همه چیز و بی ناموس و بی پدر و مادره !مسته با
کمال خونسردی میگه : من از کجا بدونم ! ... با اون ترمزی که تو کردی ، همه قاطی شدند !