(يادداشت روز) دروغ نامه ی کیهان " شکايت آيت‌الله ! "


نقد و بررسی : (يادداشت روز) دروغ نامه ی کیهان " شکايت آيت‌الله !  "
  "سربازجو شریعتمداری  پس از ردیف و لیست  کردن اتهامات تکراری رفسنجانی  و رقیب مدعی اصلاح طلب متهم به فتنه که گفته بطور تاکتیکی حامی رفسنجانی شده و وی را هل داد تا نامزد ریاست جمهوری شود .حرف وهدف  اول مورد نظرش   را در پایان  این یادداشت برجسته کرده  است و روی سخن به شورای نگهبان آلت دست خامنه ای  از موضع شفاخواهی  و  نجات رفسنجانی توصیه یا تعیین وتکلیف کرده است که  وظيفه الهي، خطير و سنگيني بر عهده شوراي محترم نگهبان است .اين وظيفه خطير در يک کلمه نجات رفسنجاني از دام خطرناکي است که دشمنان بيروني و دنباله‌هاي داخلي آنها پيش پاي ايشان پهن کرده‌اند.  پس شوراي محترم نگهبان  آلت دست خامنه ای و کانون فشار علیه مخالفان ومنتقدان و رقبای وی اسناد و دلايل قانوني قابل توجهي براي رد صلاحيت رفسنجانی در اختيار دارد و با استناد به آن مي‌تواند چرخه فريبي که براي وي تدارک ديده‌اند را مختل کند. و حالت رفسنجانی  بعد از پايان اين بازي دو سر باخت را در نظر بگيريد، آيا به ايشان حق نمي‌دهيد که آرزو کند کاش نامزد نشده بود و يا کاش شوراي نگهبان آلت دست خامنه ای صلاحيت وي را احراز نکرده بود؟! تا از اين دام نجات پيدا مي‌کرد؟!  رفسنجانی در صورت احراز صلاحيت وي از سوي شوراي نگهبان حق دارد فرداي قيامت از اعضاي محترم  آلت دست خامنه ای اين شورا شکايت کند که چرا ايشان را از دامي که پيش روي او گسترده بودند، نجات نداده‌اند؟!"
سربازجو شریعتمداری که نماینده ی ویژه رهبر ولی فقیه  در اوین ودروغ نامه ی کیهان است و بازتاب دهنده نظرات و رهنمود های خامنه ای با تفسیر وتحلیل وافزودن تبصره هایی  می باشد و گاهی هم به وی خط می دهد که چکار کند .چون ناشی از  تجربیات بازجویی واعتراف گیری وتحریف گری و پرونده سازی کردن و تهیه و تنظیم  کیفر خواست صادر کردن 34 ساله است  پس از اینکه در یادداشت خود  با تهدید انحراف و فتنه  را مخاطب قرار داد و گفت شرایط  نه همچون پس از کودتای 22 خرداد 88 نیست تا در 24 خرداد92 تکرار  شود ، بلکه  اوضاع از سوی بیت رهبری و پاسداران  آنگونه  طراحی شده است  که نیروی  ماشاء الله حزب الله  ظرف دو سه ساعت بساط را جمع می کند .اکنون  برای اینکه  از موضع دلسوزی دایه مهربانتر از مادر  بعنوان نجات تیرخلاص بر شقیقه رفسنجانی شلیک و مهر تأیید بر رد صلاحیت رفسنجانی زده باشد و وی را تحقیر کرده ومتهم نموده وبه ریشخند گرفته باشد . همچنین برای  اینکه ثابت کرده باشد سرنخ  تأکید شرایط سنی ریاست جمهوری که از سوی عباس کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان آلت دست کجاست  و چرا وی از اعلام اسامی رد وتأیید شدگان ریاست جمهوری در شبکه تلویزیونی پاسدار عزت الله ضرغامی ظاهرشد  تاپیش در آمد عدم  صلاحیت رفسنجانی را نوید داده باشد و   برای  اینکه ثابت  گردد زمین گرد است و خوراک و بهانه  برای باز تولیدش فراهم شده تا سربازجو شریعتمداری در رله کردن وتکرار نویسی های گذشته خوددر ابتدای  یادداشت روز  امروز که زود تر از سهمیه اش  برای اجرای مأموریت ضربتی وارد میدان شده است تا چنین نقل قول کرده و آدرس داده باشد که  سرنخ یا منبع  اصلی اجرای نقش طوطی تکرار کننده  ی آموختنی عباس کدخدایی  کجاست . " رفسنجانی شرايط سني من به گونه‌اي است که توان لازم براي مسئوليت سنگين رياست جمهوري و اداره امور اجرايي کشور را ندارم و معتقدم رئيس جمهور شدنم خلاف شرع و به زيان نظام خواهد بود». اين ديدگاه و نظر آيت‌الله هاشمي رفسنجاني، چند ماه قبل و در حالي ابراز شده بود که علاوه بر اصرار اصحاب وطن‌فروش فتنه 88، برخي از مقامات و مراکز آمريکايي و اروپايي نيز ايشان را براي نامزد شدن در انتخابات رياست جمهوري يازدهم تشويق و ترغيب مي‌کردند"
 در دنباله سربازجو شریعتمداری  برای اینکه  سهم خاتمي را داده باشد که چگونه  از ترس د صلاحیت شدن  جا خالی دادو رفسنجانی را تشویق وترغیب نمود تا نامزد ریاست جمهوری شود  تا به حساب خودش نقش خاتمی ومدعی اصلاح طلبان علیه ی رفسنجانی  را فاش کرده باشد که چطوری  دام برای رفسنجانی   پهن نمودند تا وی وارد گود شود ونامزد ریاست جمهوری گردد. بهمین دلیل در  این مورد نقل کرده است خاتمی درحالي که از خوشحالي در پوست خود نمي‌گنجید، خبر اعلام آمادگي رفسنجاني را به نشستي که به طور پي‌درپي با حضور تعدادي محدود از اصحاب فتنه  اما بدون حضور  رفسنجانی تشکیل می شد  به اطلاع جمع مي‌رساند و در همان نشست تصميم گرفته مي‌شود که از معرفي رفسنجانی به عنوان کانديداي اصلاح‌طلبان به شدت اجتناب شود تا اولا؛ حساسيت مردم نسبت به اصلاح‌طلبان مانع رويکرد به ايشان نشود. ثانيا؛ شکست وي در انتخابات به حساب شکست اصلاح‌طلبان نوشته نشود. ثالثا؛ براي جلب نظر هواداران داخلي و بيروني فتنه حمايت اصلاح‌طلبان از نامزدي ايشان به صورت پررنگ و علني مطرح شود. درباره اين بند از تصميم ياد شده، اختلاف نظري پديد مي‌آيد و آقاي «م»  شاید منظور  مصطقی معین باشد مي‌گويد بايد حمايت اصلاح‌طلبان از  رفسنجانی به گونه‌اي باشد که گروه‌هاي اصلاح‌طلب مخالف ايشان انگيزه بيشتري براي فعاليت به نفع نامزدي وي را داشته باشند و جاي اصلاح‌طلبان را در اين حرکت خالي احساس نکنند. آقاي «م» مي‌افزايد؛ حمايت پررنگ اصلاح‌طلبان از رفسنجانی اين تلقي را نيز پديد مي‌آورد که مدعی اصلاح‌طلبان- منظورش اصحاب فتنه است و نه همه اصلاح‌طلبان- مجوز ورود به نظام را يافته‌اند! در پي اين تذکر، تصميم گرفته مي‌شود که از نامزدي رفسنجاني با عنوان گزينه هاشمي- خاتمي ياد شود. تصميم‌هاي اتخاذ شده در آن نشست بلافاصله به تيم رسانه‌اي فتنه در داخل و خارج کشور ابلاغ مي‌شود و فرداي آن روز آقاي خاتمي در مصاحبه‌اي اين جمله از قبل توافق شده را مطرح مي‌کند که «خدا‌کند  رفسنجانی بيايد»! یعنی رفسنجانی با آنهمه تجربه  اندوخته شده اش به این سادگی رو دست وگول خورد تا وارد صحنه شود و موقعیت آسیب پذیری خامنه ای و سپاه  وتحقیر وتهدید و زندانی  کردن همراه با اتهام زدن اعضای خانواده اش و برکنار کردن محسن از سازمان متروی تهران  واز چنگ مهدی و وی  در آوردن دانشگاه  آزاد و صدور کیفرخواست 12 ماده ای برای مهدی  از سوی دستگاه فاسد قضاییه  و برکناری اش از امام جمعه تهران و  جراحی کردنش از رأس سیرک مجمع خبرگان رهبری و تهدید از دست دادن ریاست تشریفاتی- انتصابی مصلحت نظام نبوده  است که وی را را وادار کرد تا نامزد ریاست جمهوری شود .
بالاخر اینکه سربازجو شریعتمداری  پس از ردیف و لیست  کردن اتهامات تکراری رفسنجانی  و رقیب مدعی اصلاح طلب متهم به فتنه که گفته بطور تاکتیکی حامی رفسنجانی شده و وی را هل داد تا نامزد ریاست جمهوری شود .حرف وهدف  اول مورد نظرش   را در پایان  این یادداشت برجسته کرده  است و روی سخن به شورای نگهبان آلت دست خامنه ای  از موضع شفاخواهی  و  نجات رفسنجانی توصیه یا تعیین وتکلیف کرده است که  وظيفه الهي، خطير و سنگيني بر عهده شوراي محترم نگهبان است .اين وظيفه خطير در يک کلمه نجات رفسنجاني از دام خطرناکي است که دشمنان بيروني و دنباله‌هاي داخلي آنها پيش پاي ايشان پهن کرده‌اند.  پس شوراي محترم نگهبان  آلت دست خامنه ای و کانون فشار علیه مخالفان ومنتقدان و رقبای وی اسناد و دلايل قانوني قابل توجهي براي رد صلاحيت رفسنجانی در اختيار دارد و با استناد به آن مي‌تواند چرخه فريبي که براي وي تدارک ديده‌اند را مختل کند. و حالت رفسنجانی  بعد از پايان اين بازي دو سر باخت را در نظر بگيريد، آيا به ايشان حق نمي‌دهيد که آرزو کند کاش نامزد نشده بود و يا کاش شوراي نگهبان آلت دست خامنه ای صلاحيت وي را احراز نکرده بود؟! تا از اين دام نجات پيدا مي‌کرد؟!  رفسنجانی در صورت احراز صلاحيت وي از سوي شوراي نگهبان حق دارد فرداي قيامت از اعضاي محترم  آلت دست خامنه ای اين شورا شکايت کند که چرا ايشان را از دامي که پيش روي او گسترده بودند، نجات نداده‌اند؟!:
تمامي شواهد ياد شده که فقط اندکي از بسيارهاست کمترين ترديدي باقي نمي‌گذارد که مجموعه هماهنگ اصحاب فتنه در داخل کشور و مديران بيروني آنها در ماجراي پيش روي به آقاي هاشمي فقط «نقش يک قرباني» را داده‌اند، چرا که علي‌رغم هياهوي اين روزها به خوبي مي‌دانند آقاي هاشمي در صورت تاييد صلاحيت هم شانسي براي پيروزي ندارد چرا که حمايت تمام‌قد ايشان از فتنه 88 بر کسي پوشيده نيست و تبليغات اين روزها که هاشمي در پي نجات اقتصاد کشور است نيز با توجه به حاميان و اطرافيان وي و سابقه ناموفق اقتصادي ايشان در دوران 8 ساله دولت سازندگي جايي براي باور اينگونه تبليغات باقي نگذاشته است، ضمن آن که تجربه پي‌درپي اين سال‌ها نشان داده است توده‌هاي مردم وفادار به اسلام و انقلاب در بزنگاه‌ها با بصيرتي مثال‌زدني به صحنه مي‌آيند و حماسه‌هاي به‌ياد ماندني مي‌آفرينند. بنابراين با استناد به مختصات صحنه کنوني مي‌توان بدون کمترين ترديدي گفت؛ اصحاب فتنه و مديران بيروني آنها براي هاشمي يک بازي دو سر باخت تدارک ديده‌اند. اول؛‌اعلام نامزدي با توجه به آن که پيش از اين به صراحت از کانديداتوري خود با عنوان «اقدام خلاف‌شرع و زيان به نظام» ياد کرده بود و دوم؛ باخت ايشان در وزن‌کشي انتخابات و اگر رد صلاحيت احتمالي نيز به آن اضافه شود مي‌توان اين بازي را «سه سر باخت»! تلقي کرد. و از سوي ديگر اصحاب فتنه براي خود- به خيال خام- بازي دو سر‌بُرد در نظر گرفته‌اند، چرا که از يکسو آقاي هاشمي را بي آن که وي را نامزد جبهه اصلاحات معرفي کنند به قربانگاه باخت در انتخابات برده‌اند و از سوي ديگر در پوشش حمايت از وي، وارد عرصه‌اي شده‌اند که مطابق قانون و به دليل وطن‌فروشي و خيانت، مجاز به ورود نبوده‌اند.«شرايط سني من به گونه‌اي است که توان لازم براي مسئوليت سنگين رياست جمهوري و اداره امور اجرايي کشور را ندارم و معتقدم رئيس جمهور شدنم خلاف شرع و به زيان نظام خواهد بود». اين ديدگاه و نظر آيت‌الله هاشمي رفسنجاني، چند ماه قبل و در حالي ابراز شده بود که علاوه بر اصرار اصحاب وطن‌فروش فتنه 88، برخي از مقامات و مراکز آمريکايي و اروپايي نيز ايشان را براي نامزد شدن در انتخابات رياست جمهوري يازدهم تشويق و ترغيب مي‌کردند. همان روزها- 15 مهرماه 1391 يعني 7 ماه قبل- مرکز استراتژيک «شوراي امنيت ملي ايالات متحده آمريکا- U.S. NATIONAL SECURITY COUNCIL- طي گزارشي درباره انتخابات رياست جمهوري ايران از ابراز تمايل آمريکا به نامزدي آقاي هاشمي خبر داده و آورده بود «از نگاه غرب آقاي رفسنجاني به‌عنوان يک شخصيت ميانه‌رو بهترين گزينه براي رياست جمهوري آينده ايران است». در اين گزارش آمده بود «اگرچه رسانه‌ها و تحليل‌گران آمريکايي و اروپايي تاکنون در چند نوبت پايان عمر سياسي آقاي اکبر رفسنجاني را اعلام کرده‌اند که ناکامي وي در بازگشت به مقام رياست جمهوري در انتخابات ژوئن 2005- خرداد 84- خروج از امامت جمعه تهران و برکناري از رياست مجلس خبرگان از جمله اين موارد بوده است ولي حضور پررنگ وي در اجلاس سران عدم تعهد در کنار رهبر ايران و خوشامدگويي وي به مقامات عالي‌رتبه ميهمان و جايگاه تعيين شده براي او در کنار «بان کي‌مون»، ميهمان ويژه اجلاس را بايد يک رنسانس براي اين بازمانده سياسي بزرگ ايران تلقي کرد که نشان مي‌دهد اين شخصيت هفتاد و چندساله با رويکردي ميانه‌رو نسبت به غرب اين امکان را دارد که يک بار ديگر در کانون قدرت ايران ايفاي نقش کند (به‌تاکيد اين انديشکده آمريکايي روي قيد «يک بار ديگر» يعني آخرين فرصت براي بهره‌گيري از آقاي هاشمي توجه کنيد)».رصد رسانه‌ها و مراکز استراتژيک آمريکايي و اروپايي و مقايسه آن با تحرک انتخاباتي مدعيان اصلاحات در داخل کشور حکايت از آن دارد که بعد از گزارش تحليلي مرکز آمريکايي ياد شده، تلاش گسترده اصحاب فتنه با محوريت- البته ظاهري- آقاي خاتمي و تلاش پيراموني، اما پررنگ جرياناتي نظير مجمع روحانيون، برخي از فتنه‌گران زنداني و يا پناهنده به کشورهاي آمريکايي و اروپايي با هدف راضي کردن آيت‌الله رفسنجاني به نامزدي براي انتخابات رياست جمهوري يازدهم آغاز مي‌شود. نکته درخور توجه آن که اصحاب فتنه نيز همخوان با شوراي آمريکايي مورد اشاره، از نامزدي آقاي هاشمي با عنوان «آخرين شانس» و «تنها فرصت باقيمانده» براي بازگشت رانده‌شدگان فتنه 88 به نظام ياد مي‌کنند. ولي پاسخ آقاي هاشمي رفسنجاني همچنان منفي است و اين پاسخي هوشمندانه است چرا که بازگشت به نظام، آرزوي برباد رفته اصحاب فتنه است و حال آن که آقاي هاشمي رفسنجاني با حکم رهبر معظم‌انقلاب در جايگاه برجسته «رياست مجمع تشخيص مصلحت نظام» قرار دارد بنابراين بيرون از حلقه نظام نيست که براي ورود به اين حلقه ريسک کند و در مقابل اصرار جريانات ياد شده توضيح مي‌دهد که مجمع تشخيص يک مرکز مستشاري است و ايشان مي‌تواند تجربيات چند ده ساله خود را به عنوان رئيس مجمع به نظام ارائه بدهد ولي رياست‌جمهوري و کشيدن بار سنگين آن با سن و سال ايشان مناسبتي ندارد. اين چالش مطابق شواهد موجود نزديک به 2 ماه ادامه مي‌يابد و در اين فاصله الف: چند گروه مختلف- و در برخي از موارد با اعضاي مشترک- به ديدار آقاي هاشمي مي‌روند و با سخنان تکراري و مشابه از آمادگي جامعه براي پذيرش رياست‌جمهوري ايشان خبر مي‌دهند و اين که مردم از آقاي هاشمي انتظار دارند به عنوان منجي وارد گود شود!ب: رسانه‌هاي خارجي در تفسير و تحليل‌هاي پي در پي و با توهم‌پراکني درباره آماده بودن زمينه‌ها براي نامزدي و نهايتا پيروزي ايشان، آقاي هاشمي را به کانديداتوري تشويق مي‌کنند.ج: سايت‌هاي اينترنتي و روزنامه‌ها و نشريات زنجيره‌اي در اقدامي هماهنگ بيشترين مقالات، مصاحبه‌ها و گزارش‌هاي خود را به ضرورت نامزدي آقاي رفسنجاني اختصاص مي‌دهند.د: مدعيان اصلاحات و عوامل فتنه‌گري که پيش از اين بي‌ادبانه‌ترين اهانت‌ها نظير عاليجناب سرخپوش! عامل اصلي قتل‌هاي زنجيره‌اي! سياستمدار تاريک انديش! ديکتاتور! و... روا مي‌داشتند در يک چرخش يکصد و هشتاد درجه‌اي به تعريف و تمجيد از ايشان مي‌پردازند!هـ: تمامي جريانات ضد انقلابي که در فتنه 88 با يکديگر ائتلاف کرده بودند در اقدامي بي‌سابقه از ادعاهاي قبلي نظير تقلب در انتخابات دست کشيده و به استقبال از نامزدي آقاي هاشمي برمي‌خيزند.و: نکته درخور توجه اين که تمامي جريانات داخلي و خارجي ياد شده و مراکز استراتژيک آمريکايي و اروپايي از کانديداتوري آقاي رفسنجاني با کليد واژه‌هاي مشابهي نظير «آخرين پنجره»! «آخرين شانس»! «فرصت غيرقابل‌تکرار»!، «بازي‌آخر» و مانند آن ياد مي‌کنند و...و سرانجام آقاي هاشمي رفسنجاني تحت تاثير عوامل ياد شده و مخصوصا اصرار نزديکان خود که از يکسو با اصحاب فتنه در ارتباط پيوسته هستند و از سوي ديگر آقاي هاشمي بارها نشان داده است تاب مقاومت در برابر اصرار آنها را ندارد، تسليم مي‌شود و چند روز قبل از ثبت‌نام، موافقت خود را اعلام مي‌کند و بدين ترتيب «قرباني» براي قرباني شدن چند باره- و اين دفعه براي آخرين بار- آماده مي‌شود!آقاي خاتمي در حالي که از خوشحالي در پوست خود نمي‌گنجد، خبر اعلام آمادگي آقاي رفسنجاني را به نشستي که به طور پي‌درپي با حضور تعدادي محدود از اصحاب فتنه و بدون حضور آقاي هاشمي تشکيل مي‌شود مي‌رساند و در همان نشست تصميم گرفته مي‌شود که؛از معرفي آقاي هاشمي به عنوان کانديداي اصلاح‌طلبان به شدت اجتناب شود تا اولا؛ حساسيت مردم نسبت به اصلاح‌طلبان مانع رويکرد به ايشان نشود. ثانيا؛ شکست وي در انتخابات به حساب شکست اصلاح‌طلبان نوشته نشود. ثالثا؛ براي جلب نظر هواداران داخلي و بيروني فتنه حمايت اصلاح‌طلبان از نامزدي ايشان به صورت پررنگ و علني مطرح شود. درباره اين بند از تصميم ياد شده، اختلاف نظري پديد مي‌آيد و آقاي «م» مي‌گويد: بايد حمايت اصلاح‌طلبان از هاشمي به گونه‌اي باشد که گروه‌هاي اصلاح‌طلب مخالف ايشان انگيزه بيشتري براي فعاليت به نفع نامزدي وي را داشته باشند و جاي اصلاح‌طلبان را در اين حرکت خالي احساس نکنند. آقاي «م» مي‌افزايد؛ حمايت پررنگ اصلاح‌طلبان از هاشمي، اين تلقي را نيز پديد مي‌آورد که اصلاح‌طلبان- منظورش اصحاب فتنه است و نه همه اصلاح‌طلبان- مجوز ورود به نظام را يافته‌اند! در پي اين تذکر، تصميم گرفته مي‌شود که از نامزدي آقاي رفسنجاني با عنوان گزينه هاشمي- خاتمي ياد شود. تصميم‌هاي اتخاذ شده در آن نشست بلافاصله به تيم رسانه‌اي فتنه در داخل و خارج کشور ابلاغ مي‌شود و فرداي آن روز آقاي خاتمي در مصاحبه‌اي اين جمله از قبل توافق شده را مطرح مي‌کند که «خدا‌کند هاشمي بيايد»! تمامي شواهد ياد شده که فقط اندکي از بسيارهاست کمترين ترديدي باقي نمي‌گذارد که مجموعه هماهنگ اصحاب فتنه در داخل کشور و مديران بيروني آنها در ماجراي پيش روي به آقاي هاشمي فقط «نقش يک قرباني» را داده‌اند، چرا که علي‌رغم هياهوي اين روزها به خوبي مي‌دانند آقاي هاشمي در صورت تاييد صلاحيت هم شانسي براي پيروزي ندارد چرا که حمايت تمام‌قد ايشان از فتنه 88 بر کسي پوشيده نيست و تبليغات اين روزها که هاشمي در پي نجات اقتصاد کشور است نيز با توجه به حاميان و اطرافيان وي و سابقه ناموفق اقتصادي ايشان در دوران 8 ساله دولت سازندگي جايي براي باور اينگونه تبليغات باقي نگذاشته است، ضمن آن که تجربه پي‌درپي اين سال‌ها نشان داده است توده‌هاي مردم وفادار به اسلام و انقلاب در بزنگاه‌ها با بصيرتي مثال‌زدني به صحنه مي‌آيند و حماسه‌هاي به‌ياد ماندني مي‌آفرينند. بنابراين با استناد به مختصات صحنه کنوني مي‌توان بدون کمترين ترديدي گفت؛ اصحاب فتنه و مديران بيروني آنها براي هاشمي يک بازي دو سر باخت تدارک ديده‌اند. اول؛‌اعلام نامزدي با توجه به آن که پيش از اين به صراحت از کانديداتوري خود با عنوان «اقدام خلاف‌شرع و زيان به نظام» ياد کرده بود و دوم؛ باخت ايشان در وزن‌کشي انتخابات و اگر رد صلاحيت احتمالي نيز به آن اضافه شود مي‌توان اين بازي را «سه سر باخت»! تلقي کرد. و از سوي ديگر اصحاب فتنه براي خود- به خيال خام- بازي دو سر‌بُرد در نظر گرفته‌اند، چرا که از يکسو آقاي هاشمي را بي آن که وي را نامزد جبهه اصلاحات معرفي کنند به قربانگاه باخت در انتخابات برده‌اند و از سوي ديگر در پوشش حمايت از وي، وارد عرصه‌اي شده‌اند که مطابق قانون و به دليل وطن‌فروشي و خيانت، مجاز به ورود نبوده‌اند.و اما، در اين ميان وظيفه الهي، خطير و سنگيني بر عهده شوراي محترم نگهبان است. اين وظيفه خطير در يک کلمه نجات آيت‌الله هاشمي رفسنجاني از دام خطرناکي است که دشمنان بيروني و دنباله‌هاي داخلي آنها پيش پاي ايشان پهن کرده‌اند. شوراي محترم نگهبان اسناد و دلايل قانوني قابل توجهي براي رد صلاحيت ايشان در اختيار دارد و با استناد به آن مي‌تواند چرخه فريبي که براي وي تدارک ديده‌اند را مختل کند. حالت آقاي هاشمي را بعد از پايان اين بازي دو سر باخت در نظر بگيريد، آيا به ايشان حق نمي‌دهيد که آرزو کند کاش نامزد نشده بود و يا کاش شوراي نگهبان صلاحيت وي را احراز نکرده بود؟! تا از اين دام نجات پيدا مي‌کرد؟! آيت‌الله هاشمي در صورت احراز صلاحيت وي از سوي شوراي نگهبان حق دارد فرداي قيامت از اعضاي محترم اين شورا شکايت کند که چرا ايشان را از دامي که پيش روي او گسترده بودند، نجات نداده‌اند؟!
هوشنگ بهداد
دروغ نامه ی کیهان 3 شنبه 31 اردیبهشت ماه سال 1391
شکايت آيت‌الله ! (يادداشت روز)