رحمتی در ماه عسل: نارنجک می‌فروختم! 13 تیر- 93


زیادنمی شود ایراد گرفت وقتی آخوند منبری 2 زاری رهبر ولی فقیه و ام القرای جهان اسلام و ثروتمندترین ایرانی شده باشد .چرا فوتبالیست ها دارای خودروهای خارجی میلیاردی شده اند و باخت تیم ملی فوتبال در برزیل موجب افتخار می شود. در صورتیکه سرگذشت 3 تن اینان چنین است»
عنایتی اولین بازیکنی بود که از روزگار سخت دوران کودکی و نوجوانی‌اش گفت، از دستفروشی در مشهد و بازار امام رضا(ع)، سید مهدی رحتمی شرایط سخت خانواده‌اش را توصیف کرد و از بلال فروشی مقابل پارک حرف زد. او حتی اعتراف کرد که در مقاطعی به همراه خواهر مرحومش که دوسال از او کوچکتر بوده، نارنجک و ترقه درست می‌کرده و می‌فروخته.
علیرضا بیرانوند دروازه‌بان نفت که رسید،اما هم رحمتی و هم عنایتی هم محو داستان زندگی این بازیکن جوان شدند که از لرستان به تهران آمده بود تا فوتبالیست شود؛«وقتی به تهران آمدم جای خواب هم نداشتم،دور میدان آزادی می‌خوابیدم
بیرانوند کارگری در خیاطی، پیتزا فروشی و ماشین‌شوئی را پذیرفته بود تا هم جای خواب داشته باشد و هم بتواند تمرین کند.
علیخانی: یک مدت هم رفته‌گری کردی؟
بیرانوند: بله، فرصت شد به اون هم می‌رسیم.
رحمتی و عنایتی هم هر دو تصدیق کردند که با شنیدن روایت بیرانوند، فهمیده‌اند که سختی‌های زندگی آن‌ها خیلی کم بوده است.
علیخانی از بیرانوند پرسید، زمانی که در ماشین شوئی کار می‌کردی، ماشین فوتبالیستی را هم شستی
احسان علیخانی در برنامه «ماه عسل» پنجشنبه ۱۲ تیر میزبان سه فوتبالیست بود تا روایت روزهای سخت زندگی‌شان را پیش از مشهور شدن در مستطیل سبز برای مردم بازگو کنند.به گزارش صبحانه، سید مهدی رحمتی دروازه‌بان، رضا عنایتی مهاجم و علیرضا بیرانوند دروازه‌بان، سه چهره ورزشی بودند که مهمان برنامه ماه عسل شدند. زندگی این سه نفر یک موضوع مشترک داشت؛ سخت دوران کودکی و نوجوانی.عنایتی اولین بازیکنی بود که از روزگار سخت دوران کودکی و نوجوانی‌اش گفت، از دستفروشی در مشهد و بازار امام رضا(ع)، سید مهدی رحتمی شرایط سخت خانواده‌اش را توصیف کرد و از بلال فروشی مقابل پارک حرف زد. او حتی اعتراف کرد که در مقاطعی به همراه خواهر مرحومش که دوسال از او کوچکتر بوده، نارنجک و ترقه درست می‌کرده و می‌فروخته.
نوبت به روایت علیرضا بیرانوند دروازه‌بان نفت که رسید،اما هم رحمتی و هم عنایتی هم محو داستان زندگی این بازیکن جوان شدند که از لرستان به تهران آمده بود تا فوتبالیست شود؛«وقتی به تهران آمدم جای خواب هم نداشتم،دور میدان آزادی می‌خوابیدم
بیرانوند کارگری در خیاطی، پیتزا فروشی و ماشین‌شوئی را پذیرفته بود تا هم جای خواب داشته باشد و هم بتواند تمرین کند.
علیخانی: یک مدت هم رفته‌گری کردی؟
بیرانوند: بله، فرصت شد به اون هم می‌رسیم.
رحمتی و عنایتی هم هر دو تصدیق کردند که با شنیدن روایت بیرانوند، فهمیده‌اند که سختی‌های زندگی آن‌ها خیلی کم بوده است.
علیخانی از بیرانوند پرسید، زمانی که در ماشین شوئی کار می‌کردی، ماشین فوتبالیستی را هم شستی؟
جواب بیرانوند «نه» بود، البته با این توضیح که «یکبار علی دایی آمد کارواش، بچه ها گفتند تو فوتبالیستی بیا برو پیش دایی، ماشینش را بشور با او آشنا شو، من گفتم نه، نمی روم
 مهدی رحتمی در بخشی از صحبت‌هایش به نخستین باری اشاره کرد که به همراه پدرش برای دیدن یک بازی فوتبال راهی ورزشگاه شده بود: «پدرم علاقه زیادی به فوتبال داشت و یادم هست که وقتی چهارسالم بود، برای نخستین بار با پدرم به ورزشگاه رفتیم
علیخانی: چه بازی بود؟
رحمتی: اتفاقا بازی پرسپولیس و استقلال بود.
علیخانی: یادت می‌آید کدام دربی بود.
رحمتی: نه، خیلی کوچک بودم.
علیخانی اما گریزی به باخت معروف استقلالی‌ها مقابل پرسپولیس زد:«کاش زودتر دنیا می‌آمدی تا بازی معروف ۶ تایی را می‌دیدی
رحمتی: آن ۶ تا که در حد حرفه، کی دیده.
علیخانی اما سریع این بخش را جمع کرد تا تبدیل به کل کل آبی و قرمز نشود، اما نتوانست جلو خودش را بگیرد و از علاقه‌اش به پرسپولیس نگوید:«البته همه می‌دانند که من پرسپولیسی‌ام
برنامه پنچشنبه علیخانی پشت صحنه زندگی ستاره‌هایی را نشان داد که حالا دستمزدهای چند صد میلیونی می‌گیرند، اما برای رسیدن به این جایگاه از همه چیز خودشان مایه گذاشته‌اند