دو فقره گزارش که
بیشتر نشان می دهد امنیت اجتماعی درر ژیم و لایت فقیه نامشروع چگونه می باشد؟
بازی دامپزشک با جان دختر خردسال
بازی دامپزشک با جان دختر خردسال
دامپزشک نیز پس از ویزیت بیمار به
خانواده این دختر گفته که فرزندشان با طب سوزنی درمان خواهد شد. بعد هم از پدر
بیمار خواسته که مبلغ هشت میلیون و 400 هزار ریال به عنوان حق ویزیت و درمان
پرداخت کند تا درمان شروع شود.دخترک چهارساله مبتلا به فلج مغزی که از
روستایی در کردستان برای درمان توسط یک دامپزشک به تهران منتقل شده بود، به خاطر
جهیدن سوزن به مری و حلقش در یکقدمی مرگ قرار گرفته بود که پس از انتقال به
بیمارستان و انجام عمل جراحی نفسگیر، با تلاش پزشکان نجات یافت.به گزارش
«شفا آنلاین»، نماینده اداره بازرسی معاونت درمان دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
ضمن اعلام این خبر اظهار کرد: این کودک که از بیماری مغزی رنج میبرد چند روز قبل
توسط والدینش از استان کردستان به پایتخت منتقل شده تا از سوی یک دامپزشک که به
طور غیرقانونی در زمینه طب سوزنی فعالیت میکند، درمان شود. دامپزشک نیز پس از
ویزیت بیمار به خانواده این دختر گفته که فرزندشان با طب سوزنی درمان خواهد شد.
بعد هم از پدر بیمار خواسته که مبلغ هشت میلیون و 400 هزار ریال به عنوان حق ویزیت
و درمان پرداخت کند تا درمان شروع شود.به گفته نماینده بازرسی معاونت درمان
دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، امروزهم دخترک تحت درمان طب سوزنی از سوی این
دامپزشک قرار گرفته است اما هنوز دقایقی از شروع سوزنگذاری نگذشته بوده که ناگهان
یکی از سوزنها که روی لب دخترک قرار داشته به داخل گلویش پریده وکودک نیمهجان
بلافاصله به بیمارستان منتقل شده است. پزشکان نیز پس از بررسیهای لازم فورا دختر
کوچک را به اتاق عمل منتقل کرده و تلاش برای نجات وی آغاز شده است. سرانجام پس از
عمل جراحی سخت و نفسگیر، سوزن قبل ازورود به ریه دخترک بیرون کشیده شده و او از
مرگ حتمی نجات یافته است.به گفته این کارشناس، دامپزشک متخلف
بدون هیچگونه مدرک معتبر در امور پزشکی، خود را متخصص طب سوزنی دارای مدرک از
کشور کانادا معرفی کرده است، در حالی که مدرک تحصیلیاش دامپزشکی است و به هیچ
عنوان حق دخالت در این امور را نداشته است اما طی چند سال اخیر و با تبلیغات
گسترده درآمدهای کلانی نیز به جیب زده است.وی خاطرنشان کرد: این دامپزشک با توسل
به طیف گسترده تبلیغات غیر مجاز مبنی در تخصص در طب سوزنی، افراد متعددی را از
شهرهای مختلف به محل فعالیتش کشانده و از اینرو شاکی خصوصی و پروندههای قطوری در
دادسراهای مختلف دارد. این مسئله نیز از طریق دادسرای جرایم پزشکی، نظام پزشکی و
وزارت بهداشت در حال پیگیری است که امیدواریم برخوردهای قانونی لازم هر چه سریعتر
با وی صورت گیرد تا از وقوع فجایع بعدی توسط وی جلوگیری شود.
در
ادامه متهمان یکبهیک برای دفاع از خود در جایگاه حاضر شدند اولین کسی که در
جایگاه متهم قرار گرفت کوروش بود او اتهام مشارکت در قتل را رد کرد و گفت: انکار
نمیکنم نگار را میشناختم اما با او رابطه خاصی نداشتم. مدتی قبل از حادثه، نگار
را در کارخانه دیدم. او با دختر سرایدار کارخانه دوست بود. نگار از من خوشش آمده بود
و پیشنهاد دوستی داد اما قبول نکردم و به او گفتم چون همسر دارم وارد این رابطه
نخواهم شد. برای روز حادثه هم شاهد دارم که در محل جنایت نبودم و در ساعاتی که
گفته میشود نگار ربوده و سوازنده شده است در حال مسافرکشی بودم و مسافران هستند
که در این باره توضیح بدهند. در این هنگام وکیل اولیایدم اعتراض کرد و گفت: چطور
ممکن است پسری که پدرش کارخانهدار است خودش مسافرکشی کند این ادعا از سوی متهم
برای منحرفکردن دادگاه گفته میشود.در ادامه سعید متهم ردیف دوم در جایگاه
حاضر شد او هم اتهامش را رد کرد و گفت: «روز حادثه نگار را دیدم و قبول دارم که
سوار ماشین من شد اما او از من خواست به صورت دربستی تا پمپبنزین بروم آنجا یک
بطری بنزین خرید و بعد هم پیاده شد و رفت من دیگر از او خبر ندارم و در محل حادثه
هم نبودم.»سپس مرتضی متهم ردیف سوم در جایگاه حاضر شد او نیز ادعا
کرد با سوزاندن نگار ارتباطی نداشت. وی گفت: یکبار مقتول با من تماس گرفت و
سوالاتی در مورد مرتضی (متهم ردیف چهارم) پرسید. از من خواست اگر او را میشناسم
توضیحاتی بدهم من هم گفتم چیز زیادی از این پسر نمیدانم. همین تماس باعث شد تا من
را دستگیر کنند من هیچ رابطه خاصی با او نداشتم. در نهایت آخرین متهم در جایگاه
حاضر شد او گفت: من نگار را دوست داشتم آن موقع 17ساله بودم عاشقش شده بودم و
تصمیم گرفتم با نگار ازدواج کنم به همین خاطر هم با مادرش صحبت و او را خواستگاری
کردم. من نقشی در مرگ او نداشتم ضمن اینکه خانواده نگار در جلسه گذشته نسبت به من
اعلام گذشت کردهاند. هیات قضات بعد از پایان دفاعیات متهمان برای صدور رای
وارد شور شدند.