ديروز مي گفتند تقليد كار ميمون است امروز نگران شان مرجعيت شدند!

اوین نامه  كيهان  7آبان - 97
ديروز مي گفتند تقليد كار ميمون است امروز نگران شان مرجعيت شدند!
گزارش اوین نامه  كيهان از نفاق مدعيان اصلاحات
سربازجوشریعت نداری برخلاف انتقادی که  هاشم آقاجری کرده بود چون  دردوران خاتمی دردانشگاه بوعلی سیناهمدان نقل قول ازدکترعلی شریعتی کرد که انسان میمون نیست تا نیاز به مقلد داشته باشد و به خاطرش زندانی شد .درحالی که اکنون سربازجوشریعت نداری ثابت کرده است که وی میمون است .برای اینکه تقلید یاکپی وموازی کاری با خبرگزاری پاسداران فارس  همقطارش کرده است .چون در دفاع ازآخوند فاسد شیخ محمدیزدی که سابقه کاخ ویرانه کردن قوه فاسدقضاییه دارد و تهدیذ واهانت به شبیرزنجانی کرده است که مورد انتقادشدید ازسوی جناح رقیب واقع شد وی گزارش بازجویانه علیه منتقدان شیخ فاسد محمد یزدی بازتاب داده است.
مدعيان اصلاحات كه تا ديروز در توهيني آشكار، تقليد را كار ميمون مي دانستند، از هر فرصتي استفاده كرده و مقدسات را مورد هجمه قرار داده و از توهين به ائمه اطهار(ع) هم خودداري نكرده و نمي كنند، ولايت اميرالمومنين(ع) را در روزنامه هاي زنجيره اي زير سوال برده و همه ساله در موعد تنظيم و تصويب بودجه عليه بودجه حوزه هاي علميه جنجال مي كنند، به دنبال نامه آيت الله يزدي به آيت الله شبيري زنجاني، نگران شان مرجعيت شده اند!
سرويس سياسي- در پي انتشار تصاويري از آيت الله شبيري زنجاني در ديدار با يكي از سران فتنه، آيت الله محمد يزدي رئيس جامعه مدرسين طي نامه اي خطاب به وي خواستار رعايت شئون مرجعيت و احترام نظام اسلامي حاكم شد، به دنبال انتشار اين نامه مدعيان اصلاحات در روزنامه ها و رسانه هاي خود نگران شان مرجعيت شده و به عنوان نمونه روزنامه زنجيره اي اعتماد در شماره ديروز خود از نگراني عمومي از آن چه آن را اهانت به ساحت مراجع عظام در پي انتقاد تند آيت الله يزدي از آيت الله شبيري زنجاني خواند خبر داد!
در اين روزنامه يادداشت ديگري نيز با استناد به نامه آيت الله يزدي به آيت الله شبيري زنجاني با عنوان 
«فاين تذهبون» به قلم موسوي تبريزي منتشر شده است.
اما نگراني مدعيان اصلاحات درباره رعايت نشدن «شان مرجعيت» از عجايب روزگار است، آنان كه تا ديروز تقليد را كار ميمون مي دانستند امروز مدعي حيثيت مرجعيت شده ا ند و اين چيزي جز نفاق نيست.
از توهين به امام رضا(ع) تا اهانت به امام حسين(ع)
ارديبهشت ماه سال جاري خبري در رسانه ها منتشر شد كه بر اساس آن «اميرحسين ميراسماعيلي» خبرنگار روزنامه اصلاح طلب «جهان صنعت» در توئيتي به ساحت امام رضا(ع) اهانت كرده بود، كيهان از ذكر توهين به كار رفته در نوشته آن خبرنگار معذور است ولي انتشار خبر اين توهين افكار عمومي را به شدت جريحه دار كرده و مردم خواستار برخورد شديد با اين خبرنگار شدند.
بعد از چند روز خبري منتشر شد كه نشان مي داد خبرنگار فوق كه تلاش داشت از كشور متواري شود در فرودگاه دستگير شد، فارغ از اين كه اين فرد چند روز بعد با قرار وثيقه آزاد شد و طبيعي است كه حكم افراد هتاك به ائمه اطهار بسيار سنگين بايد باشد عدم برخورد قاطع و مسئولانه كه ضروري مي نمود سبب ساز آن گشت كه هفته گذشته يك خبرنگار مدعي اصلاحات ديگر در روزنامه زنجيره اي ابتكار به ساحت امام حسين(ع) اهانت كرد.
رسانه هاي مدعي اصلاح طلبي در مقابل اين هتاكي سكوت اختيار كردند.
آنان كه تقليد را كار ميمون مي دانستند!
21 خرداد 1381، هاشم آغاجري يكي از مدعيان اصلاحات در خانه معلم همدان به مناسبت بيست و پنجمين سالگرد درگذشت دكتر شريعتي به سخنراني پرداخت و در سخنراني خود با عنوان «پروتستانتيسم اسلامي» به «اسلام، شيعه و روحانيت» اهانت كرد.
آغاجري بدون در نظر گرفتن تفاوت هاي بنيادي مسيحيت قرون وسطي و اسلام ناب از پروتستانتيسم اسلامي سخن به ميان آورد و روحانيت، مرجعيت، مردم و مقدسات را به باد تمسخر گرفت
وي در اين سخنراني آموزه هاي دين را «سياه و تاريك» لقب داد  و مردم را به واسطه تقليد ميمون صفت خواند و تصريح كرد «رابطه با مردم رابطه معلم و متعلم است نه رابطه مراد و مريد، نه رابطه مقلد و مقلد كه تقليد بكنيد. مگر مردم ميمون هستند كه تقليد بكنند؟
به دنبال برخورد قضايي صورت گرفته با آغاجري روزنامه هاي زنجيره اي و ديگر مدعيان اصلاحات به ميانه ميدان آمده و به شدت از او دفاع كردند.
انكار ولايت اميرالمومنين(ع) در روزنامه زنجيره اي
روزنامه زنجيره اي بهار در اولين روز آبان 1392 طي يادداشتي در آستانه غدير خم با عنوان «امام؛ پيشواي سياسي يا الگوي ايماني؟» ولايت اميرالمومنين را انكار كرد.
اين اهانت به مقدسات تشيع در روزنامه زنجيره اي بهار آن هم در آستانه عيد غدير به گفته كارشناسان برنامه ريزي شده بود و از اين رو اين روزنامه توقيف شد.
به دنبال اين اهانت آيت الله مكارم شيرازي از مراجع عظام تقليد طي سخنان شديداللحني در آغاز درس خارج فقه تاكيد كرد: «در يكي از روزنامه ها، حملات شديد، كم سابقه يا بي سابقه اي به عقايد تشيع شده و مباحث زشتي درباره ولايت اميرالمومنين (ع) مطرح شده است، اگرچه اين روزنامه توقيف شده ولي نبايد به اين قناعت شود
مرور روزنامه هاي زنجيره اي دوره اصلاحات نيز نشان دهنده آن است كه اين روزنامه ها از توهين و تشكيك در مباني ديني فروگذار نمي كردند.
توهين به امام حسين(ع) با انتشار تصوير مبتذل
«شادي صدر» وكيل و روزنامه نگار فراري مدعي اصلاحات فرد ديگري است كه سابقه هتاكي به امام حسين(ع) را در پرونده خود دارد.
خرداد ماه سال 1395 شادي صدر با انتشار تصويري مبتذل به ساحت مقدس امام حسين(ع) اهانت كرد. به دنبال اهانت شادي صدر به نمادهاي ديني و مقدسات شيعه 66 حقوقدان در بيانيه اي تاكيد كردند: «ما خواهان استرداد، محاكمه و مجازات شادي صدر هستيم تا زين پس، احدي نتواند با سوءاستفاده از آزادي رسانه اي، حقوق ديني و بشري مسلمانان را خدشه دار كند
شادي صدر پس از انتشار تصوير هتك حرمت به شعائر حسيني و مواجهه با واكنش گسترده مردم بر بي شرمي خود اصرار كرد و در صفحه شخصي خود در فيسبوك نوشت: «تقدس زدايي از امر مقدس و فروريختن هر آنچه مقدس است، جوهره مدرنيته است. شوخي با امر مقدس و تابوزدايي هم جزيي از همين روند مدرن شدن جامعه است
ماهيت اسلام فتنه گران
مجيد محمدي عضو حلقه كيان به عنوان يك مهره فراري به خوبي روحيه منافقانه مدعيان اصلاحات را توصيف كرده است.
وي اواخر مهرماه 1388 در وبسايت راديو فردا نوشت: «اعضاي جنبش سبز اهل رياضت نيستند. مي خواهند با شورت كوتاه و تاپ بيرون بيايند. مي خواهند سينه بزنند و اگر هوس كردند، شرابي بنوشند. آنها در ملا عام روزه خواري مي كنند و نصر من الله و فتح قريب سر مي دهند. در نماز جمعه با كفش و به صورتي مختلط پشت سر هاشمي نماز مي خوانند و جاي صلوات، سوت و كف مي زنند»
همين فرد چندي بعد در يادداشتي ديگر نوشت: «اسلامگرايي جدي ترين مانع و مخاطره انگيزترين مشكل ها در برابر جنبش سبز است. ريشه هاي فرهنگي و اجتماعي اسلامگرايي كه به تاسيس و تداوم جمهوري اسلامي منجر شدند، هنوز در جامعه ايران زنده اند. آنچه خطر جدي در برابر جنبش سبز است، نام جمهوري اسلامي نيست بلكه اسلامگرايي است. اسلامگرايي در ايران قوي است. در ضرورت جدي گرفتن اسلامگرايي و اهميت آن همين بس كه بيش از سه دهه حكومت را سر پا نگاه داشته است. اين ايدئولوژي از نفس نيفتاده و بر زمين زدن و ضربه فني كردن آن كاري است بس دشوار
نمونه هاي گفته شده تنها گوشه هايي از سابقه جريان مدعي اصلاحات است، جرياني كه براي فرار از توضيح درباره خيانت هايي كه كرده است هر از گاهي به دنبال حاشيه سازي است، مدعيان اصلاحات همه ساله در موعد تنظيم و تصويب بودجه به هزينه هاي فرهنگي براي تبليغ اسلام و انقلاب و بودجه نهادهاي انقلابي از جمله حوزه اعتراض و انتقاد كرده ولي روز ديگر كه گمان مي كنند از يك نردبان مي توانند بالا رفته و ارزش ها را مورد هجمه قرار دهند ژست دفاع از مرجعيت را نيز مي گيرند.
با اين اوصاف، مدعيان اصلاحات هيچ علاقه اي به مرجعيت و حتي مقدسات مسلم شيعه و اسلام ندارند و تنها براي منافع خود دست به بازي زده اند، همان ها كه در فتنه 88 به دنبال خط زدن بر روي اسلام بودند امروز منافقانه پشت مرجعيت سنگر گرفته اند و منافقانه مدعي حفظ شان مرجعيت شده اند.

اين دورويي و نفاق جريان اصلاحات البته در يك مسئله ديگر هم ريشه دارد. وضعيت امروز كشور ناشي از نوع نگاه و مديريت اين جريان است و براي فرار از پاسخگويي به افكار عمومي، چه راهي بهتر از جاروجنجال درباره مسائل غيرمرتبط و سرگرم كردن مردم به ساير امور براي لاپوشاني دسته گلي كه به آب داده اند!