انفجار
پلاستیک 10
آبان - 97
تهران- ایرنا- اگر ورود حجم عظیم و غیر
قابل محاسبه میکروپلاستیکها را هم در بدن انسان در نظر بگیریم، با بزرگترین ماده
تخریبگر در جهان مواجه خواهیم شد.
روزنامه اطلاعات در یادداشتی به قلم سید
مسعود رضوی، آورده است: آشنایان با مسایل نظامی و جنگی میدانند که ماده منفجره
پلاستیکی چیست و چقدر خطرناک است. در حقیقت با یک چاشنی سبک و معمولی، انفجاری
عظیم رخ میدهد. حمل و نقلش ساده است و از گیتهای فلزیاب هم بدون شناسایی عبور
داده میشود. این ماده بسیار مخرّب بوده و علاوه بر نیروهای نظامی و واحدهای تخریب
در ارتشهای کلاسیک، تروریستها و خرابکاران هم علیه مردم عادی و ساختمانها و مجامع
غیرنظامی از آن بهره میبرند و معمول است که برای خرابکاری در شهرها و بناهای هدف
استفاده میشود. این شاید استعاره و نشانهای باشد بر موضوع زیر:
خرابی ماده منفجره پلاستیک، در برابر مواد پلاستیکی روزمره که مردم عادی در بازار خرید و فروش کالاها و محصولات استفاده میکنند و مقدار دورریز و تخریب آن، تقریباً صفر است. به عبارت دیگر، اگر ورود حجم عظیم و غیر قابل محاسبه میکروپلاستیکها را هم در بدن انسان در نظر بگیریم، با بزرگترین ماده تخریبگر در جهان مواجه خواهیم شد. پلاستیک هنوز جایگزین مناسب و مقرون به صرفهای نیافته است، اما این دلیل نمیشود که دست روی دست بگذاریم و شاهد نابودی تمام زیستگاهها و منابع طبیعی به واسطه رشد انفجاری مصرف و دورریز پلاستیک باشیم.
هر لحظه که میگذرد، حجم بزرگی ازین ماده به طبیعت افزوده میشود. آب و زمین، کوی و برزن، حیات وحش و جنگل و کوه و دشت...، هیچ چیز و هیچکس در امان نیست. در کشور ما، هرجا رودخانه و دریاچه یا برکه و آب باریکهای هست، مخلوطی از زبالههای وحشتناک و غیر قابل تجزیه و درحال فرسایش هم هست. دانشمندانی در سراسر جهان میکوشند راه حلی برای تجزیه و تخمیر و انحطاط اجزای پلاستیک بیابند، اما این ماده سخت جانتر از این حرفهاست و به این زودیها تسلیم نخواهد شد. تنها راه موجود، کاهش مصرف و حتیالامکان جلوگیری از ورود آن به زیستگاهها و منابع حیاتی است.
اما چرا نمیتوان به سادگی این مشکل را حل کرد؟ زیرا مردم عادت کردهاند و پلاستیک ارزان است و سرمایه بسیار عظیمی در این صنعت سودا شده و سود کلانی برای جماعت کذا و کذا دارد. حتی اگر اعتیاد عامه به مصرف پلاستیک به ویژه کیسه و بطریهای نوشیدنی را چاره کنیم، مبارزه با مافیای پلاستیک دشوار خواهد بود. تجربه نشان میدهد، آنان پشت هر برنامهای برای تداوم کارشان قرار دارند و از هیچ تخدیر و ضد تبلیغ و توطئهای رویگردان نیستند. ارادهای بزرگ در مدیران و سیاستگزاران باید روبروی این جماعت قرار گیرد تا از تخریب انفجار پلاستیک بکاهد!
روزی از روزهای اخیر به صورت نمادین به «روز بدون پلاستیک» نامگذاری شده بود. اما نه میتوان و نه ممکن است که به یک روز مشکل را چاره کرد. هرچند همین حد از توجه هم محترم و مغتنم است، اما موضوع پلاستیک و استفاده و حتی کیفیت دورریز توسط مردم، در کشور ما به گونهای است که انگار دست به انتحار میزنیم. در هیچ کجای عالم این حجم از کیسه و بطری در اختلاط با زبالههای فسادپذیر و قابل تجزیه، مخلوط و عجین نیست. پس نه فقط مصرفش را باید کاهش داد، که دورریز و بازیافت هم نیازمند آموزش و برنامهریزی عظیم است.
برای اینکه دانسته شود پلاستیک چه چرخه مخرب و ویرانگری را درپی دارد، باید به اولین گردشگاه طبیعی نزدیک شهرها یا مشهور در نواحی خوش آب و هوا سفر کرد. جز بیماری و تعفن و زباله نمیتوان دید، مگر چندمتری در قهوه خانهها و تفرجگاههای خصوصی، که برای پول درآوردن موقتاً جارو و پارویی شده و آب و رنگی بدان بخشیدهاند.
ادبا و شاعران، شگردی دارند با عنوان «ردالعَجُزِ علی الصَّدر»، یعنی تکرار مطلع و آغاز کلام در آخر و پایان سخن. بدان شیوه، ما نیز به ابتدای یادداشت بازمیگردیم و میگوییم که از انفجار پلاستیک و تخریب پر سرو صدای آن در مواد منفجره نباید هراسید؛ زیرا محدود است و ممنوع. اما استفاده روزمرّه و بیضابطه از پلاستیک به صورت یک مادهی رایج در بازار عادی مصرف، انفجار دوم است که من و شما و مردم و مسئولان همه در آن سهیم هستیم، انفجاری بزرگتر از بمب نوترونی است که همه چیز را میکشد و نابودی مطلق به بار میآورد. برعکس آن یکی، این بسیار خاموش و کم صداست، اما هیچکس را سالم نمیگذارد؛ هیچکس را! شک نکنید!
در کشور ما مافیای پلاستیک از کارخانههای مواد اولیه در پتروشیمیها آغاز شده و در نظام خصولتی توزیع در بازارها و شرکتها و میادین تره بار و تعاونیها و... گسترش مییابد و نهایتاً تا بردهداری در بازیافت زباله توسط لشکر بیچارگان و کودکان ژولیده و بی کس و کار، به سودهای تازه و سیاه متصل میشود. لازم نیست بپرسیم در کدام بندرها، پلاستیک بازیافتی به چین میرود. زیرا نخواهیم دانست و نمیگذارند سر در آوریم! اما اگر بتوان تصوری از آن داشت: خون کودکان زبالهگرد را خواهید دید که بر گونیهایش شتکزده، کودکانی که فریادرسی ندارند... بروید ببینید. هنوز تازه است و خون میچکد ازین زبالههای سودآور!
*منبع: روزنامه اطلاعات،1397،8،9
خرابی ماده منفجره پلاستیک، در برابر مواد پلاستیکی روزمره که مردم عادی در بازار خرید و فروش کالاها و محصولات استفاده میکنند و مقدار دورریز و تخریب آن، تقریباً صفر است. به عبارت دیگر، اگر ورود حجم عظیم و غیر قابل محاسبه میکروپلاستیکها را هم در بدن انسان در نظر بگیریم، با بزرگترین ماده تخریبگر در جهان مواجه خواهیم شد. پلاستیک هنوز جایگزین مناسب و مقرون به صرفهای نیافته است، اما این دلیل نمیشود که دست روی دست بگذاریم و شاهد نابودی تمام زیستگاهها و منابع طبیعی به واسطه رشد انفجاری مصرف و دورریز پلاستیک باشیم.
هر لحظه که میگذرد، حجم بزرگی ازین ماده به طبیعت افزوده میشود. آب و زمین، کوی و برزن، حیات وحش و جنگل و کوه و دشت...، هیچ چیز و هیچکس در امان نیست. در کشور ما، هرجا رودخانه و دریاچه یا برکه و آب باریکهای هست، مخلوطی از زبالههای وحشتناک و غیر قابل تجزیه و درحال فرسایش هم هست. دانشمندانی در سراسر جهان میکوشند راه حلی برای تجزیه و تخمیر و انحطاط اجزای پلاستیک بیابند، اما این ماده سخت جانتر از این حرفهاست و به این زودیها تسلیم نخواهد شد. تنها راه موجود، کاهش مصرف و حتیالامکان جلوگیری از ورود آن به زیستگاهها و منابع حیاتی است.
اما چرا نمیتوان به سادگی این مشکل را حل کرد؟ زیرا مردم عادت کردهاند و پلاستیک ارزان است و سرمایه بسیار عظیمی در این صنعت سودا شده و سود کلانی برای جماعت کذا و کذا دارد. حتی اگر اعتیاد عامه به مصرف پلاستیک به ویژه کیسه و بطریهای نوشیدنی را چاره کنیم، مبارزه با مافیای پلاستیک دشوار خواهد بود. تجربه نشان میدهد، آنان پشت هر برنامهای برای تداوم کارشان قرار دارند و از هیچ تخدیر و ضد تبلیغ و توطئهای رویگردان نیستند. ارادهای بزرگ در مدیران و سیاستگزاران باید روبروی این جماعت قرار گیرد تا از تخریب انفجار پلاستیک بکاهد!
روزی از روزهای اخیر به صورت نمادین به «روز بدون پلاستیک» نامگذاری شده بود. اما نه میتوان و نه ممکن است که به یک روز مشکل را چاره کرد. هرچند همین حد از توجه هم محترم و مغتنم است، اما موضوع پلاستیک و استفاده و حتی کیفیت دورریز توسط مردم، در کشور ما به گونهای است که انگار دست به انتحار میزنیم. در هیچ کجای عالم این حجم از کیسه و بطری در اختلاط با زبالههای فسادپذیر و قابل تجزیه، مخلوط و عجین نیست. پس نه فقط مصرفش را باید کاهش داد، که دورریز و بازیافت هم نیازمند آموزش و برنامهریزی عظیم است.
برای اینکه دانسته شود پلاستیک چه چرخه مخرب و ویرانگری را درپی دارد، باید به اولین گردشگاه طبیعی نزدیک شهرها یا مشهور در نواحی خوش آب و هوا سفر کرد. جز بیماری و تعفن و زباله نمیتوان دید، مگر چندمتری در قهوه خانهها و تفرجگاههای خصوصی، که برای پول درآوردن موقتاً جارو و پارویی شده و آب و رنگی بدان بخشیدهاند.
ادبا و شاعران، شگردی دارند با عنوان «ردالعَجُزِ علی الصَّدر»، یعنی تکرار مطلع و آغاز کلام در آخر و پایان سخن. بدان شیوه، ما نیز به ابتدای یادداشت بازمیگردیم و میگوییم که از انفجار پلاستیک و تخریب پر سرو صدای آن در مواد منفجره نباید هراسید؛ زیرا محدود است و ممنوع. اما استفاده روزمرّه و بیضابطه از پلاستیک به صورت یک مادهی رایج در بازار عادی مصرف، انفجار دوم است که من و شما و مردم و مسئولان همه در آن سهیم هستیم، انفجاری بزرگتر از بمب نوترونی است که همه چیز را میکشد و نابودی مطلق به بار میآورد. برعکس آن یکی، این بسیار خاموش و کم صداست، اما هیچکس را سالم نمیگذارد؛ هیچکس را! شک نکنید!
در کشور ما مافیای پلاستیک از کارخانههای مواد اولیه در پتروشیمیها آغاز شده و در نظام خصولتی توزیع در بازارها و شرکتها و میادین تره بار و تعاونیها و... گسترش مییابد و نهایتاً تا بردهداری در بازیافت زباله توسط لشکر بیچارگان و کودکان ژولیده و بی کس و کار، به سودهای تازه و سیاه متصل میشود. لازم نیست بپرسیم در کدام بندرها، پلاستیک بازیافتی به چین میرود. زیرا نخواهیم دانست و نمیگذارند سر در آوریم! اما اگر بتوان تصوری از آن داشت: خون کودکان زبالهگرد را خواهید دید که بر گونیهایش شتکزده، کودکانی که فریادرسی ندارند... بروید ببینید. هنوز تازه است و خون میچکد ازین زبالههای سودآور!
*منبع: روزنامه اطلاعات،1397،8،9