چالش با منافع ملی

 چالش با منافع ملی 12 بهمن-97
مگر منافع ملی ودفاع یا چالش محور آن فراتر از شعار حرفی تبلیغاتی می باشد . برای اینکه سیاست 4 دهه ای حاکمان رژیم ولایت فقیه به وضوح ثابت شده که  ضد منافع ملی و مطالبات مردم ایران بوده است؟
تهران- ایرنا- ارائه تصویری از مقاومت در برابر امریکا، رژیم صهیونیستی، عربستان و امارات متحده عربی برای ایجاد نابسامانی سیاسی ـ اجتماعی و اقتصادی در ایران‌، با گسیختگی در فهم و درک منافع ملی در سپهر سیاسی کشور همسو نیست.
جلال خوش چهره در سرمقاله امروز روزنامه ابتکار نوشت: این وضع به‌ویژه از سوی جریان‌ها و چهره‌هایی تشدید می‌شود که بیش از توجه به مصلحت‌ها و منافع ملی، دغدغه چانه‌زنی‌های سیاسی ـ جناحی را دارند. اراده مبتنی بر قدرت هنگامی کار ساز است که قادر باشد از یکسو برخوردار از مشروعیت عمومی بوده و از سوی دیگر با کارآمدی خود اعتبارساز شود.

اکنون ایران در معرض تهاجم بی‌سابقه دشمنانی قرار دارد که نه تنها نظام سیاسی، بلکه تمامیت ارضی کشور را هدف شوم خود قرار داده‌اند. بهترین موقعیت برای دشمنان ایران، فرصت‌هایی است که برخی با سودای جناح‌گرایی و عزم شکست رقیبان سیاسی در داخل فراهم کرده‌اند. واقعیت‌های جاری هشدار دهنده است. حجم مشکلات کشور چنان است که گاه بیرون از توان حاکمیت برای حل آنها جلوه دارد. این وضع، ایده‌آل مخالفان ایران و نظام سیاسی این کشور است، اما آیا باید تسلیم آن شد و عرصه را برای شلتاق مخالفان ایران خالی یا آماده کرد؟ دوستداران ایران و مقاومت دربرابر دشمنان، تنها چاره کار را اراده مبتنی بر قدرت می‌دانند. این اراده نخست در ایجاد فهم و باور مشترک از منافع ملی تجلی می‌یابد.

اراده‌ای که هربار در معرض آسیب چانه‌زنی‌های جناحی زخم می‌خورد. این زخم نه تنها جناح‌های رقیب و وابسته به نظام سیاسی،‌ بلکه کیان کشور را نیز با خطر فرصت طلبی بیشتر از سوی دشمنان ایران روبه‏رو می‌کند. رقیبان سیاسی که این روزها با توجه به افزایش مشکلات اقتصادی، عافیت‌طلبانه مشغول میوه چینی از آن هستند، با نادیده گرفتن اولویت‌ها عامل نتایج دو سرباخت برای همه طرف‌های داخلی می‌شوند.

این طیف از جریان‌های سیاسی با حمله همه سویه به آنچه که در فهم آنان سبب شکست‌های انتخاباتی ایشان شده، گاه در همان مسیری می‌رانند که مخالفان بیرونی ایران در آن قرار دارند. آنان هرگز مترصد این مهم نیستند که می‌توان با رقیبان سیاسی چالش کرد، اما در عین‌حال بر سر برخی اصول تفاهم همیشگی داشت. این رفتار نه معامله‌گری از نوع مذموم آن است و نه چشم‌پوشی از مطالباتی که در چارچوب خواست عمومی برای برون رفت از مشکلات تعریف می‌شود.

مشکل به‌ویژه هنگامی بیشتر خود را نشان می‌دهد که تریبون‌‌های رسمی به جای ایجاد تفاهم میان آحاد مردم، وسیله‌ای برای چانه زنی‌های جناحی می‌شوند. در بسیاری از این تریبون‌ها نظراتی فاقد انصاف و مسئولیت‌پذیری اخلاقی ابراز می‌شود که در آن، نه تنها شجاعت حفظ اعتدال در کلام شنیده و احساس نمی‌شود، بلکه شعور مخاطبان نادیده گرفته می‌شود. مراقبت از وحدت ملی یکی از وظایف اصلی همه کسانی است که در این بزنگاه تریبون‌ها را در اختیار دارند. این مراقبت با معتبر و موثق بودن سخنان و نظرات ممکن می‌شود. در این روزها کمتر تریبونی را می‌توان یافت که بکوشد در اندازه یک میانجیگر منصف، راه‌حل‌های منطقی را برای گره گشایی از مشکلات عرضه کند.

در این تریبون‌ها نه تنها هنجارها نادیده گرفته می‌شود، بلکه به بهانه مقاومت در برابر دشمنان بیرونی اما با هدف تخریب رقیبان داخلی، از کمترین شناخت و آگاهی از امکانات، ظرفیت‌ها و منابع موجود برخوردار است. سرانجام باید به گسیختگی در فهم از منافع ملی در سپهر سیاسی کشور پایان داد تا به این وسیله به مقابله با توطئه‌هایی که کیان سرزمینی ایران را هدف گرفته است، ایستادگی کرد.

*
منبع: روزنامه ابتکار،1397.11.11
**
گروه اطلاع سانی**9131