گزیده ها قسمت دوم

گزیده ها   قسمت  دوم 7 اسفند - 97
وزارت خارجه به جاي بزك FATF به چند سوال مهم پاسخ دهد
مسئولان وزارت خارجه در حالي براي توجيه ضرورت همكاري يكطرفه با FATF فعال شده اند كه هنوز هم از پاسخ به چند سوال مهم و تعيين كننده طفره مي روند.
محمدجواد ظريف وزير خارجه ديروز در جمع خبرنگاران درباره مهلت FATF گفت: دوستان (مجمع) براساس واقعيات تصميم بگيرند، ما براساس واقعيات تصميم مي گيريم، تا حالا مي گفتند اتفاقي نمي افتد، حالا شرايط را مي بينند.
ظريف عنوان كرد: دوستان واقعيات را نگاه كنند و براساس واقعيات تصميم بگيرند و هر تصميمي بگيرند ما تبعيت مي كنيم، ولي بدانند كه چه آثاري دارد.
وي در پاسخ به اين سوال كه FATF  تهديد كرده كه آخرين مهلتي است كه به ايران داده شده، نيز بيان كرد: تهديد يا هر چيز ديگر. دو سال فرصتي كه از اول توافق كرده بوديم، پايان يافته است. آنها يك چيزي گفتند، ما خيلي به حرف آنها كاري نداريم و ما به ارتباطات كشور خودمان كار داريم.
در همين حال عباس عراقچي معاون ظريف در جمع فراكسيون مستقلان مجلس حضور پيدا كرد. به گفته غلامرضا كاتب عضو شوراي مركزي اين فراكسيون، معاون وزير خارجه عنوان كرد كه اگر اين كنوانسيون (CFTو پالرمو) تصويب نشود، هيچكدام از كشورهاي همسايه ما حتي روسيه و چين كه مخالف آمريكا هستند، مبادلات پولي با ما نخواهند داشت. مسئولان هند، چين و روسيه عنوان مي كنند كه ما كاري با آمريكا نداريم اما شما بايد استاندارد سازي هاي مبادلات پولي را انجام دهيد.
عراقچي همچنين گفته است: پيوستن به FATF هيچ خطري براي كشور ندارد و تنها 2 كشور ايران و كره شمالي به اين كنوانسيون نپيوسته اند.
 عراقچي اعلام كرد اين كنوانسيون، يك قانون بين المللي است. اگر آن را تصويب نكنيم، تحريم عليه خودمان است و ما نبايد اين خود تحريمي را خودمان انجام دهيم.
اكنون بايد چند سوال را خطاب به آقايان ظريف و عراقچي مطرح كرد كه پاسخ آن مي تواند، تكليف ما را با مطالبات FATF روشن تر كند:
آيا شما همين وعده ها و تضمين ها و تهديدهايي شبيه همين اظهارات اخير را درباره برجام مطرح نمي كرديد؟ و واقعيات برخلاف محاسبات و پيش بيني هاي شما رخ نداد؟! اگر باز هم امتيازات مهم اطلاعاتي و مالي و اقتصادي به دشمن داديد (كه اكنون نقاب FATF را بر چهره زده) و مجددا بدعهدي كردند و شرايط از همين هم كه هست سخت تر شد، آيا شما پاسخگو خواهيد بود و حتي اگر پاسخگو و مسئوليت پذير باشيد -كه نيستيد- آيا خسارت هاي امنيتي و اقتصادي را جبران مي كند؟!
واقعيات موجود محصول بازي در نقشه اعراب است يا عدم همكاري و بازي در اين نقشه؟! اتفاقاتي كه افتاده، مسئول اول آن خود شما هستيد. چرا بايد با وجود هشدار متعدد كارشناسان و صاحب نظران، توافقي را تدوين مي كرديد كه امتيازات نقد داد و وعده نسيه گرفت و به راحتي هم زير پاي آمريكا و اروپا ماند و اكنون فقط بدهي ها و تعهداتش براي شما باقي  مانده است؟ اگر به اذعان آقاي ظريف، فروش نفت به مراتب كمتر از ماقبل برجام شده، آيا مقصر آن، كساني جز تنظيم كنندگان توافق يكطرفه و فاقد حمايت اجرا و غيرقابل شكايت و مطالبه خسارت است؟! اگر قرار بود تحريم ها برداشته نشود و نفتي به مراتب كمتر از قبل توافق بفروشيم، اصلا براي چه رفتيد مذاكره و توافق كرديد و امتياز داديد؟ آيا بدهكار بوديد؟! و حالا چه تضميني مي دهيد كه همان بلا را با ابعاد ديگر براي فروش نفت و معاملات تجاري و بانكي نياوريد و كشور را دچار خودتحريمي بيشتر نكنيد؟!
دو سال توافقي كه با FATF كرديد، بر چه مبنايي بوده است؟ چرا مخفيانه و بدون اطلاع مجلس؟! چه تاثيري در برداشتن تحريم ها داشت؛ شما كه ادعا مي كنيد كشورهايي مانند چين و روسيه مي گويند نمي توانيم با ايران كار كنيم؟ مگر اقدامات تحريمي FATF تعليق نشده و اگر نشده، پس چرا تحريم ها برقرار است؟ نسبت FATF با آمريكا و تحريم هاي آن چيست؟ حتي اگر همه مطالبات FATF را به اجرا گذاشتيد و باز هم رئيس آمريكايي آن دبه كرد يا مطالبات جديدي را پيش كشيد، تكليف چيست؟ اين بار، توپ را به زمين كدام نهاد داخلي مي اندازيد و فرافكني مي كنيد؟! اگر FATF رسما خواستار تحريم سپاه پاسداران، وزارت اطلاعات، وزارت ارشاد، قوه قضائيه و حتي خود وزارت خارجه شد، آن وقت تكليف چيست؟! (چنان كه مدت هاست زمزمه همين تحريم ها مي شود و برخي نيز در داخل بخشنامه هايي به بانك داده اند كه با افراد حاضر در فهرست تحريم هاي سازمان ملل و وزارت خزانه داري و خارج آمريكا همكاري نكنند!).
چرا تعهدات ما همواره نقد و غيرقابل جبران (يا قابل جبران با زحمت فراوان) است اما تعليق هاي طرف مقابل، مدت دار و محدود و بي خاصيت و ابهام آلود؟!
منبع و مستند روشن اين ادعا كه چين و روسيه مي گويند مطالبات FATF را بپذيرد، دقيقا كجاست؟!
آقاي عراقچي كه مي گويد پيوستن به FATF هيچ خطري ندارد، مشابه همين حرف ها را هم درباره برجام مي گفت و البته آن روز، حرفي از لزوم تمكين به FATF (برجام هاي جديد) نبود. اكنون چه تضميني مي دهند كه چند ماه ديگر، دوباره با شنيدن طلبكاري هاي جديد، همان را براي نظام و مردم توجيه و تاويل نكنند؟!
ديديم كه برخلاف محاسبه يا تبليغات غلط آقاي عراقچي كه امضاي وزير خارجه آمريكا تضمين نبوده اساسا محاسبات و وعده هاي وزارت خارجه درباره روند همكاري نامتوازن با آمريكا و اروپا و سپس سرپوشي حقوقي آنها (FATF) وارونه درآمده است. اكنون جاي توبيخ و مواخذه و دست كم، عذرخواهي آقايان ظريف و عراقچي است؛ نه اينكه حضرات دوره بيفتند و به ابزار تهديد نيابتي FATF در داخل تبديل شوند.
رفتار از چه منطقي پيروي مي كند؟ آنها سخنگوي FATF هستند يا سخنگوي طرف ايراني كه بايد از موضع بي اعتمادي به FATF حرف بزنند؟!
آقاي عراقچي مي گويد ملحقات FATF كنوانسيون و قانون بين المللي است، بايد پرسيد مگر برجام، تضمين شده به واسطه سند رسمي شوراي امنيت (قطعنامه 2231) نبود؟ آيا به سادگي آب خوردن، زيرپاي آمريكا نرفت و هم اكنون نيز ملعبه و مضحكه دست اروپايي ها نشده است؟ راستي، فروكاستن برجام (با آن همه وعده هاي لغو تحريمي) به SPV و سپس INSTEX، به اندازه كافي در خود عبرت ندارد كه حضرات يك بار ديگر با ميوه تلخ اعتماد به همان دشمنان در FATF را بچشند؟
ققنوس با خوك نمي پرد؛ شازده!
كساني كه با اخذ تابعيت آمريكا سوگند خورده اند ايراني بودن خود را طرد كنند، غلط مي كنند براي ايران نسخه بپيچند.
داريوش سجادي با اشاره به خيمه شب بازي رضا ربع پهلوي و شماري از اپوزيسيون فسيل در آمريكا نوشت: گروهي متشكل از افراد مقيم خارج از كشور تحت عنوان پروژه ققنوس در آمريكا آغاز به كار كرده و رضا پهلوي كه در مراسم آغاز به كار اين پروژه، موسس آن خوانده شده، ابراز داشته: «ماموريت اصلي ققنوس پيدا كردن راه حل براي مشكلات ايران است».
اين در حالي است كه تيرماه گذشته مايك پمپئو وزير خارجه آمريكا نيز در جمع ايرانيان كاليفرنيا از آنها خواست تا از اعتراضات داخل ايران حمايت كنند!
 اولا و در صريح ترين شكل ممكن خطاب به آقاي پمپئو بايد گفت: شما اساسا غلط مي كنيد در جمع ايرانيان حاضر در جلسه سخنراني تان ايشان را تشجيع و ترغيب به حمايت از اعتراضات فرضي در داخل ايران مي كنيد.
جناب پمپئو، عموم ايرانيان در سخنراني شما افرادي بودند و هستند كه طي مراسم قانوني و به صورتي كاملا آزاد و دلبخواهانه در دادگاه فدرال آمريكا حاضر شده و ضمن قرائت «سوگند رسمي» شهروند آمريكا و هموطن شما شده اند. لذا مطابق مفاد قسم نامه شهروندي آمريكا جنابعالي قانونا حق نداريد ايشان را ترغيب به چنين امري كنيد و اساسا درخواست شما از «ايرانيان آمريكايي شده مزبور» به معناي ترغيب ايشان توسط يكي از مقامات بالاي اجرايي دولت ايالات متحده به انجام عملي غيرقانوني است كه در تضاد و مخالفت كامل با تعهدات مهاجران آمريكايي شده است و تا همين حد اقدام جنابعالي قابليت پيگرد قانوني دارد.
ثانيا همين دست ايرانيان اكتيو در پروژه ققنوس از رضا پهلوي گرفته تا ديگر حضار نيز اساسا غلط مي كنند از موضع يك ايراني(!) كمترين اظهارنظر يا اقدامي براي «ايران ما ايرانيان» انجام دهند. ايشان همان روزي كه براي آمريكايي شدن آن قسم نامه را قرائت كردند قانونا و مطابق مفاد آن «تحليف» كمترين حقي براي پيگيري مسائل و مشكلات «كشور ترك تابعيت كرده شان» را ندارند. متن سوگند رسمي براي اخذ تابعيت آمريكا: «بدينوسيله سوگند مي خورم كلا و تمامي وفاداري خود به هر پادشاه يا دولتمرد و دولت و حكومت و مملكتي كه تاكنون شهروند آن بوده ام را طرد كرده و در برابر كليه دشمنان داخلي و خارجي به دفاع و حمايت از قانون اساسي و قوانين ايالات متحده آمريكا پرداخته و به آن ايمان و وفاداري واقعي بورزم و هنگامي كه قانونا لازم باشد براي دفاع از ايالات متحده تفنگ بدست خواهم گرفت. من اين تعهد را آزادانه و بدون هيچگونه تحفظ و يا نيت طفره روي مي پذيرم. خداوندا به من كمك كن»!
جناب پمپئو، مزيد اطلاع تان معروض مي دارد «ايرانيان اصيل» فرزندان ناصر خسرويي اند كه ايرانيت خود را بدان گونه دلالت مي كرد. من آنم كه در پاي خوكان نريزم مر اين گوهري در لفظ دري را
ايرانيان اصيل فرزندان حافظي اند كه شرافت ايرانيت خود را بدان گونه پاس مي داشت كه: آشنايان ره عشق گرم خون بخورند ناكسم گر به شكايت سوي بيگانه روم
ققنوس اين كولي وشان بوتيماري بيش نيست كه 40 سال تشنه لبانه در حسرت «درياي خروشان انقلاب اسلامي ايرانيان» غمبرك گرفته است!
دولت، تدبير و اقتدار نشان دهد مشكل توزيع و احتكار حل مي شود
رئيس اسبق اتاق بازرگاني تصريح كرد: دولتمرداني كه مسئول مديريت بازار هستند، نبايد لرزان باشند بلكه بايد با اقتدار و برنامه ريزي، بر قيمت ها نظارت كنند.
يحيي آل اسحاق كه هم اينك رئيس اتاق بازرگاني ايران و عراق است، از افراد خوش بين به برجام و حامي سياست دولت به هنگام اعلام توافق به شمار مي رفت. اما با روشن شدن واقعيات، در ارزيابي خود تجديدنظر كرد.
وي اكنون در گفت وگو با نامه نيوز مي گويد: جنگ رواني جزئي از جنگ هاي نظامي و اقتصادي است. دشمن برنامه ريزي مي كند كه چگونه در جامعه هدف دلهره، ياس، نااميدي و ناامني ايجاد كند اما موفقيت يا عدم موفقيتش به ميزان اعتمادعمومي بر مي گردد. وي افزود: اگر مردم به نظام اقتصادي و مديران اعتماد داشته باشند، جنگ رواني دشمن كمترين اثر را دارد ولي اگر اعتماد نداشته باشند، دائم درباره توانايي و صحت حرف ها و نوع رفتار مسئولان ترديد دارند. آن وقت است كه اعتمادشان مي ريزد. امروز به چنين وضعيتي گرفتاريم
آل اسحاق يادآور شد: وقتي دلار از 4200 تومان به 13 هزار تومان مي رسد بطور اتوماتيك كالاها گران مي شوند، مسئولان مي گويند «براي تامين كالاهاي اساسي ارز داديم ولي نمي دانيم چرا نمي آورند» يا بانك مركزي مي گويد «صادرات كردند اما زورمان نمي رسد كه ارز صادراتي را برگردانيم» معناي اين حرف ها آن است كه «ما توانايي مديريت و اعمال حاكميت نداريم».
وي افزود: در اين فضا زمينه براي اثرگذاري جنگ هاي رواني دشمن فراهم مي شود و هر كس سعي مي كند چند برابر نيازش كالا ذخيره مي كند. اين عضو اتاق بازرگاني يادآور شد: پس انبارك هايي در منزل و انبارهايي در پستوي مغازه ها درست مي شود. وقتي اين دو مسئله كنار هم قرار مي گيرد تقاضاي 5-6 برابري در بازار پيش مي آيد حال آنكه ميزان عرضه به نصف تقليل مي يابد. اين وسط هم يك عده آدم هاي فاسد و محتكر هم پيدا مي شوند كه به التهابات بازار دامن مي زنند ريشه همه اينها حاصل بي اعتمادي به نظام اقتصادي و مديريتي است.
آل اسحاق درباره راهكار حل اين مسئله گفت: كساني كه مسئول اداره بازار هستند لرزان نباشند و با اقتدار و برنامه ريزي ويژه بر قيمت ها نظارت كنند، اگر اين نظارت و كنترل نباشد هر كس هر كاري دلش بخواهد مي كند. دولت مي گويد 14 ميليارد دلار براي تامين كالاهاي اساسي و بطور مشخص براي تامين گوشت يك ميليارد دلار تخصيص دادند اما گير كار در توزيع مناسب است. گوشتي كه بايد به دست عامه مردم برسد از رستوران ها سر در مي آورد. فكري بايد براي اين مسئله كرد تا توزيع كالاهاي اساسي بين مردم درست انجام شود.
عارف: حرف نزنم بهتر است وگرنه اصلاح طلبان شاكي مي شوند
رئيس شوراي سياستگذاري اصلاح طلبان منتقدان خود در جبهه اصلاحات را تهديد كرد كه سكوتش براي آنها بهتر است تا اينكه گلايه هاي خود را بازگو كند.
به گزارش ايلنا، محمدرضا عارف اظهار داشت: شخصا از برخي احزاب اصلاح طلب عضو شوراي عالي اصلاح طلبان گلايه مند هستم چرا كه تصور مي شود رابطين اين احزاب جمع بندي شوراي عالي اصلاح طلبان را به حزب متبوع خود منتقل نمي كنند به همين دليل هيچ وقت احساس نكرديم رابطه تنگاتنگي با احزاب وجود دارد.
رئيس شوراي سياست گذاري اصلاح طلبان با اشاره به برخي اظهارنظرها  درخصوص سكوت وي، تاكيد كرد: شخصا معتقدم درخصوص برخي مسائل حرف نزدن هنر است. اگر درباره برخي مسائل جريان اصلاحات و كشور صحبت كنم مطمئنم همان كساني كه بحث سكوت من را مطرح مي كنند از طرح برخي موضوعات گلايه خواهند كرد.
عارف با يادآوري انتخابات شوراها در سال 96 گفت: در جريان اين انتخابات بيشترين هزينه را در جريان بستن ليست اميد متحمل شدم در حالي كه كوچكترين اعمال نظري هم در تهيه ليست نداشتم.
وي با انتقاد از نحوه تعامل شوراي شهر تهران با شوراي عالي اصلاح طلبان، گفت: از همان ابتداي فعاليت شوراي شهرتهران و در اولين عملكرد مهم خود يعني انتخاب شهردار، به مشورت هايي كه داده شد متاسفانه توجه.ي نشد و تاكنون هم شوراي اصلاح طلبان نظارت جدي بر عملكرد شوراي اسلامي كلانشهرها و فراكسيون اميد نداشته است.
وي همچنين تصريح كرد: برخي اظهارات در داخل جريان اصلاحات به خودزني رسيده و شوراي سياستگذاري اصلاح طلبان را زيرسوال مي برند.