چرا همیشه باید جراحی اقتصادی را از قلب مردم آغاز کرد؟

 چرا همیشه باید جراحی اقتصادی را از قلب مردم آغاز کرد؟۲۰-فروردین-۱۴۰۲

برای اینکه رژیم ولایت فقیه  فاسد وغارتگر وضدمردم ایران ومنافع ملی است . بنابراین جراحی های اقتصادی اش ازقلب مردم ایران بوده است.

حمیدرضا بوستانی طی یادداشتی در شماره امروز آفتاب یزد نوشت: مصطفی میرسلیم، نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی، با انتقاد از ارزانی سوخت، بر اصلاح قیمت انرژی تاکید نمود. این اظهارنظر در حالی صورت گرفته که به نظر نمی‌رسد جامعه آمادگی پذیرش شوک ناشی از افزایش قیمت سوخت را داشته باشد. بعلاوه، ابهامات زیادی در این خصوص وجود دارد که بهتر است مسئولان نسبت به آن پاسخگو باشند: چطور اصلاحات همواره در حوزه‌هایی جریان پیدامی‌کند که پرداخت هزینه‌های آن بر عهده مردم است؟ چراعلی‌رغم ناکارآمدی نظام مدیریتی هیچ بحثی مبنی بر انجام اصلاح در این حوزه مطرح نمی‌شود؟ چرا مدیرانی که ده‌ها سال است در راس قدرت هستند و کاری هم از دستشان برنمی‌آید حاضر به کناره‌گیری از کرسی مدیریت نیستند؟ آقای میرسلیم؛ چنین مواضعی این گمان را تقویت می‌کند که شما بیش از آنکه نماینده مردم باشید، وکیل مدافع دولت هستید. شما که از ابتدای انقلاب تا همین امروز تصدی سمت‌های مهمی، چون وزارت فرهنگ و نمایندگی مجلس را بر عهده داشته و از مزایای جذاب صندلی قدرت بهره‌مندشده‌اید، کدام معضل را ختم به خیر نموده که انتظار دارید شهروندان، افزایش قیمت بنزین را بپذیرند؟ به همین ترتیب، باید از مسئولان حامی افزایش قیمت بنزین پرسیدکدام‌یک از بحران‌های کلان را حل نموده‌اید که برای افزایش قیمت بنزین طرح می‌ریزید؟ چرا تغییرات مثبت از رسیدگی به وضعیت اسفناک خودروساز‌های داخلی و دیگرشرکت‌های دولتی یا خصولتی آغاز نمی‌شود؟ چرا همیشه باید جراحی اقتصادی را از قلب مردم آغاز کرد؟ چرا همواره مردم باید بهای تصمیمات نابخردانه برخی مسئولین را بپردازند؟در ایران حداقل دستمزد سالانه، حتی به هزار دلار هم نمی‌رسد. این میزان به‌قدری اندک است که با حداقل دستمزد پرداختی در اغلب کشور‌ها قابل قیاس نیست. دقیقاً به همین دلیل، افزایش قیمت انرژی به بهانه ارزانی آن در مقایسه با دیگر کشور‌ها غیرمنطقی به نظر می‌رسد. قیمت بالای سوخت در دیگر جوامع متناسب با درآمد و قدرت خرید مردم می‌باشد. برای نمونه، هر لیتر بنزین در آمریکا حدود یک دلار و ۱۲سنت قیمت دارد درصورتی‌که حداقل دستمزد پرداختی ماهانه در این کشور به بیش از ۱۷۰۰ دلار می‌رسد.اگر وضع مردم متناسب با افزایش قیمت سوخت بهبود یافته و تورم افسارگسیخته دست از جان ملت بردارد، بعید است کسی مخالف افزایش قیمت آن باشد. تقویت ارزش پول ملی.تعیین تکلیف برجام، حاکمیت نظام شایسته گزینی و خصوصی‌سازی واقعی از جمله اقداماتی است که در صورت انجام آن‌هاهیچ‌کس از واقعی‌سازی قیمت بنزین گلایه‌مند نخواهد بود. بگذارید حال که مردم می‌خواهندهزینه افزایش قیمت سوخت را بپردازند حداقل دلشان خوش باشد که حاکمیت نیز گامی هرچند کوچک به سوی اصلاح برداشته است.برای نمونه، همین تاخیر در پرداخت حقوق اسفند فرهنگیان را در نظر بگیریم. واکنش مجموعه دولت به این قصور فقط استعفای- احتمالاً اجباری-وزیرآموزش‌وپرورش بود درحالی‌که استعفا درد چندانی از معلمان دوا نمی‌کند. تجربه نشان داده در کشور ما وقتی مقامی عزل می‌شود فردی به‌مراتب ناتوان‌تر جایگزین وی می‌شود بدون اینکه دارویی برای درمان مشکلات در چنته داشته باشد. از طرفی، مشکلات نظام حکمرانی ما به‌قدری گسترده است که حل آن از توان و اختیار یک وزارتخانه خارج بوده و اراده تمام حاکمیت را می‌طلبد. باید از مسئولان حامی افزایش قیمت بنزین پرسید شما که از پرداخت حقوق خیل زیادی از معلمان در اسفندماه ناتوان بوده‌اید چطور انتظار دارید مردم درد گرانی بنزین را به جان بخرند؟واقعیت آن است که قیمت بنزین در کشور ما به نسبت سایر کالا‌ها و در مقایسه با دیگر کشور‌ها ارزان است، ولی باید دید آیا جامعه توانایی پذیرششوک افزایش قیمت آن را دارد یا خیر؟ با این شرایط اقتصادی، مردم با کدام امید به استقبال گرانی بنزین بروند؟ شهروندان، سرمست از کدام گام مثبت دولت، هزینه گرانی سوخت را متحمل شوند؟ در اغلب کشور‌های دنیا، مردم در حالی بهای واقعی قیمت بنزین را می‌پردازند که احتمالاً نه مسکن برای خانوار رویایی دست نایافتنی به نظر می‌رسد، نه تورم، قیمت‌ها را ساعت‌به‌ساعت افزایش می‌دهد.