نقش گنگسترها در اقتصاد ایران! ۱۱-شهریو ر-۱۴۰۲
در رأس گنگسترهای اقتصادی وفساد نهادینه شده و غارتگری و اختلاس وباندبازی رهبرام الفسادخامنه ای رمال قرار دارد .زیرا گذشته از رهبریت کاملش بر۳ قوه فاسدقضایی ومجریه غیر مستقل ومقننه ارتجاعی ونامشروع ۵ نهاد فعال اقتصادی ستاداجرایی فرمان امام و بنیاد بسیج مستضعفان وآستان قدس رضوی وبنیاد مسکن وشهید یا کشته شدگان جنگ وبه ویژه قرارگاه خاتم پاسداران جنایتکار می باشند که حداقل ۶۰ اقتصادکشوررا در اختیار خوددارند و زیر کنترل خامنه ای می باشند مهمتراینان رابطه تنگاتنگ با شرکای غارتگر خودی ها وباندهای قاچاق مواد مخدر وارز وکالا و.... دارند.
محمد علی وکیلی طی یادداشتی در شماره امروز ابتکار با عنوان نقش گنگسترها در اقتصاد ایران! نوشت: بازار سیاه یا افتصاد زیرزمینی که بدون حمایت رسمی و به شکل غیرقانونی به فعالیت خود ادامه میدهد در همه جای دنیا وجود دارد؛ در واقع اقتصاد ناپاک و سیاه همیشه سهمی از اقتصاد کشورها را دارد. اما این سهم در کشورهای مختلف در مقیاس اقتصاد رسمی متفاوت میباشد. اینکه در ایران اقتصاد سیاه دارای چه نرخی است محل اختلاف میباشد. اما تقریباً عدد چهل درصد در مقیاس نرخ اقتصاد رسمی مورد اجماع میباشد. نرخ اقتصاد زیرزمینی در هر کشور نمایشگر میزان عدم شفافیت اقتصاد آن کشور و شاخص حجم پول کثیف در آن اقتصاد به حساب میآید. به عبارتی در هر کشوری که گردش، منشا و مقصد پول در آن نامشخص باشد و افراد نوکیسه و میلیاردرهای یک شبه در آن زیاد باشد اقتصاد آن کشور تحت تاثیر اقتصاد زیرزمینی است؛ و امروز شوربختانه اقتصاد ایران با مختصات فوق شناسایی میشود. نرخ فرار مالیاتی یکی دیگر از شاخصهای اقتصاد زیرزمینی است این هم در اقتصاد ایران متغییر مهم به حساب میآید.اقتصاد زیر زمینی سه پایه در دنیا دارد: سکس، مواد مخدر و مشروب؛ که هرکدام خود یک صنعت شده است. مطابق برخی آمارها هم اکنون در ایران دست کم چهارده میلیون معتاد داریم و اگر میانگین هرکدام در روز پنج گرم تریاک مصرف کنند روزی هفتاد تن تریاک مصرف میشود. حال خود بالحاظ قیمت کنونی تریاک سهم هزینه آن در سبد اقتصاد را محاسبه نمایید. امروز در بهترین حالت اگر یک جوان شغل داشته باشد میانگین ده میلیون تومان دریافتی خواهد داشت، ولی همین جوان اگر با بدنسازی دورشانه خوبی پیدا کند و سرِ بازوانش برآمدگی داشته باشد، کافی است در خیابان راه برود؛ حتماً با چند پیشنهاد آب و نان دار و ماهی حداقل بیست میلیون درآمد روبرو میشود. کافی است به اطراف سلبریتیها و برخی پولدارها و بعضاً برخی خانمهای مسن نگاهی بیندازید و از آنان میزان دریافتی شان را جویا شوید! سهم شرخرها، در حل وفصل دعاوی مالی را بهتر است از اهالی بازار جویا شوید. سهم باندها و مافیاها در حوزه واردات را از تجار و بازرگانان بپرسید. اینان نمونههای اقتصاد زیرزمینی و اقتصاد گنگستری است. باید ترسید از اقتصادی که این حجم از پول کثیف در آن جا میشود. این اقتصاد با چهل درصد سهم پول کثیف قطعاً دچار فسادهای پیچیده سیستمی است. یعنی نمیشود این سطح از انحراف را در تعریف ساده فساد گنجاند. گذشته از اینکه فساد بالذات یک رذیلت و خطای اخلاقی است و طبیعتاً باید با آن مبارزه کرد، باید گفت با چنین اقتصادی نمیتوان ثروت تولید کرد. یعنی نزدیک به نیمی از گردش مالی در این کشور مربوط بخشی است که به ثروت ملّی تبدیل نمیشود. بخش دیگر اقتصاد که رسمی و شفاف است نیز چندان اقتصاد مولدی نیست. یعنی به علت تحریمها و نبود سرمایه، در این سالیان تولید سهم چندانی از اقتصاد رسمی نداشته است؛ بنابراین با اینکه در این سالیان پول زیادی در اقتصاد (رسمی و غیر رسمی) گردش یافته، اما ثروت ملّی تولید نشده است.این کشور اگر در این چند سال از هر طرف دچار بحران است و هیچ کدام هم حل نمیشود، یکی از علل اساسی آن نبود ثروت است. این موقعیت یک وضعیت سرطانی است؛ موقعیتی که در آن گردش سرمایه زیادی وجود دارد (لذا تورم ایجاد میشود)، اما ثروتی تولید نمیشود (رکود)؛ وضعیتی که “رکود تورمی” مینامندش؛ بنابراین میتوان گفت به عبارتی مشکل اساسی این اقتصاد نه دولتی بودن آن است نه خصوصی بودنِ آن. مشکلش غیرشفاف بودن آن است. یعنی این اقتصاد نه از دولت فرمان میپذیرد نه از دست نامرئی بازار آزاد. فرمان این اقتصاد دست گنگسترهاست.