دروغ نامه کیهان 4 شنبه 15 فروردین ماه سال 1403
یادداشت
روز اوین نامه کیهان "مراقب این گنج ارزشمند باشیم"
وارونه گویی و آدرس غلط دادن وصورت مسأله پاک
کردن دررژیم فاسد وعوامفریب ودروغ گوی
ولایت فقیه سابقه 45 ساله دارد طوری که فراموش
نشده است که خمینی شیاد پس از تحمیل آری ونه جمهوری اسلامی مورد نظرش در12 فروردین 58 که ترفندتحمیلی بودسپس تأکید کرد اگر همه مردم نه بگویند ولی من بلی بگویم همه بایدآنچه من می گویم بگویند ولاغیر و
جایگزینش خامنه ای رمال بااتکای پاسداران جنایتکار ودستگاه های اطلاعاتی وامنیتی
همه کاره شده و همین شیوه رهبرش را تاحال دنبال کرده است . ولی مداحان قلم فروش
سرسپرده باحذف نقش خمینی شیاد وخامنه ای رمال که علت و عامل شرایط
کنونی بوده اند به حاشیه پردازی یا
معلول می پردازند ازجمله یادداشت نویس همکار اوین نامه کیهان سربازجوشریعت
نداری است که نقل از خامنه ای رمال کرده است موضوع مراقبت از وارد آمدن خدشه به
اتحاد ملی خودمان به دست خودمان در وحدت
ملّیمان اختلال ایجاد میکنیم. همه ما در این غفلت شریکیم؛ همه ما وظیفه
داریم که وحدت ملّی را، اتّحاد مردم را، اتّحاد مردم و مسئولین را حفظ کنیم.
درادامه بدون نقش سانسور وسرکوب وکتمان
واقعیت افزوده شده واقعیت این است که
دقیقاً با نگاهی به جامعه میبینیم در تعاملات و گفتوگوهای متقابل و در فضای
مجازی در سالهای اخیر شاهد تنزل فضای گفتوگوی تعاملی و پذیرش نظرات مختلف
هستیم. متاسفانه گاه یک اظهارنظر در یک گروه یا جمع مجازی اگر به مذاق عدهای خوش
نیاید، به جای گفتوگو و تعامل برای رفع ابهامات، شاهد توهینآمیزترین الفاظ یا
سختگیرانهترین مواضع و نثار انواع تهمتها و برچسبها هستیم.حال سؤال اینجاست که
چرا مردمی با فرهنگ بالای تعامل و گفتوگو در مواقعی در تعاملات رو در رو یا در
پس فضای مجازی به سطحی میرسند که کمتر غیر از رنجش، توهین و افترا و تقابل
غیردوستانه را مشاهده میکنیم؟یکی دیگر از رخدادهای مهم و البته منفی در سالهای
گذشته در این زمینه، نوع برخورد نامناسب برخی مسئولان، چهرههای مشهور سیاسی،
اجتماعی، ورزشی و حتی فرهنگی در تقابل با یکدیگر بوده است که ناخودآگاه اثر منفی
خود بر جامعه را میگذارد. به عنوان مثال وقتی فلان مسئول در سطح کلان پاسخ
منتقدان را به جای کلام نرم و مشفقانه با توهین و برچسب و تمسخر میدهد و بارها و
بارها از خود بیظرفیتی در گفتوگو و تعامل و نقدناپذیری را به نمایش عموم میگذارد
نمیتوان توقع داشت این نوع رفتار در جامعه اثر منفی نداشته باشد.هم چنین وقتی برخی چهرههای سیاسی
یا نامزدهای انتخاباتی به جای گفتوگوی روشنگرانه و آگاهیبخش پیش چشم مردم، قدم
در مسیر توهین یا تخریب و جدل لفظی میگذارند چطور ممکن است که این رفتار در جامعه
بازتاب نداشته باشد؟! یادداشت نویس بدون اشاره
به تعطیلی ومسدود کردن جمعی نشریات ازسوی قاضی سعید مرتضوی سوگلی خامنه ای رمال در
یک شب دردوران خاتمی که چون روزنامه خودی سلام یک خبر واقعی درمورد طرح سرکوب
دانشجویان رابازتاب داده بود. همین طور بدون اشاره به نقش سانسور وتهدیدکردن واتهام زنی وسناریو سازی روزانه اوین نامه کیهان شریعت نداری که نماینده ویژه
خامنه ای رمال است این
همکار سربازجوشریعت نداری گفته است وقتی
رسانههایی که وظیفه بیان منصفانه مشکلات در کنار بیان بدون سانسور موفقیتها را
دارند در مسیر کوبیدن تفکر رقیب دست به افترا و تهمت و بازی در زمین دشمن برای
تفرقهافکنی میزنند، نمیتوان منکر اثرگذاری این رفتار در بین مردم شد یا
درشرایطی که مجوز ورود به زنان به ورزشگاه هاداده نمی شود وورزشکاران غیرخودی تحمل
نمی شوند وبه حاشیه فرستاده می شود که چرا هم صدا با مردم معترض می شوند درمقابل اذعان
کرده است وقتی مثلاً دو ورزشکار ملی یا دو چهره سینمایی و فرهنگی مشهور
اندک اختلاف خود را با حالتی ناخوشایند به سطح جامعه و فضای مجازی میکشانند از
جوان ناپختهای که آنها را الگوی خود قرار داده است چه انتظاری میرود؟!سرانجام بدون اشاره به پاک
سازی دانشجویان معترض واخراج اساتید برای
پادگانی- حوزوی- امنیتی- بسیجی ومداحی کردن دانشگاه ها یادداشت نویس
درپایان یادداشت خود گفته است متاسفانه کار تا جایی پیش رفته است که گاه
شاهد هستیم در برخی دانشگاهها که به عنوان سمبل گفتوگو و تعامل منطقی شناخته میشوند
نیز فضای گفتوگو جای خود را به پرخاش و توهین و جدل میدهد!...
یکی از بخشهای مهم و آسیبشناسانه
در بیانات رهبر انقلاب طی دیدار
اول فروردین ماه جاری با اقشار مختلف مردم که در کنار مباحث مهم و کلیدی دیگر
مانند تشریح نامگذاری سال و رهنمودهای اقتصادی و... نیازمند پرداختن و توجه ویژه
و بیشتر است، موضوع مراقبت از وارد آمدن خدشه به اتحاد ملی بود. موضوعی که وقتی با
نگاه نقادانه و دلسوزانه رهبری مطرح میشود اهمیت دقت در آن را مضاعف میکند.رهبر انقلاب در این دیدار فرمودند: «نکته بعدی
در باب منافع ملّی، مسئله اتّحاد دلهای مردم است؛ اتّحاد عزمها و ارادههای
مردم است. ما در این زمینه متأسفانه مشکلاتی داریم، عقبافتادگیهایی داریم؛
ارتباط و همدلی اجتماعی خیلی مهم است؛ در این زمینه دچار غفلت شدیم؛ خودمان به دست
خودمان در وحدت ملّیمان اختلال ایجاد میکنیم. همه ما در این غفلت شریکیم؛ همه
ما وظیفه داریم که وحدت ملّی را، اتّحاد مردم را، اتّحاد مردم و مسئولین را حفظ
کنیم؛ روزبهروز آن را تقویت کنیم؛ این سیاست قطعی نظام جمهوری اسلامی از روز اوّل
بوده است. امام بزرگوار از روز اوّل روی یکی از چیزهایی که همیشه تکیه میکرد،
مسئله «اتّحاد» بود. بعضیها با یکدیگر سر مسائل جناحی، مسائل سیاسی اختلاف پیدا
میکردند، امام (رضوان
الله علیه) به اینها نهیب میزد و میگفت: «هرچه فریاد دارید بر
سر آمریکا بزنید». اختلاف فکری، اختلاف سلیقه، اختلاف سیاسی در یک کشور یک امر
طبیعی است، امّا نفرتپراکنی غیر از اینها است. خب یک نظری شما دارید، یک نظری
دیگری دارد، اینها با همدیگر یکسان نیست، اشکالی هم ندارد، امّا این نباید موجب
نفرتپراکنی بشود، نباید افراد را از یکدیگر متنفّر بکند، دشمنِ یکدیگر بکند،
اجازه بدهد که هر کدام علیه یکدیگر، علیه آن دیگری، به هر وسیلهای که ممکن است،
موجب اهانت و آزار و مانند اینها بشوند؛ احیاناً با افترا و دروغ و مانند این
چیزها هم همراه بشود که خب این خیلی مشکل است. به نظر من رقابتهای داخلی به جای
خودش محفوظ - البتّه در داخل کشور در زمینه مسائل گوناگون سیاسی و غیره، رقابتهایی
وجود دارد، این به جای خود محفوظ - امّا همه باید با هم باشند، همراه باشند. در یک
خانواده ممکن است دو برادر با هم دو سلیقه مختلف داشته باشند امّا برادریشان از
بین نمیرود؛ کار به دشنام و دروغ و اهانت و مانند اینها نباید بکشد؛ این را همه
باید مراقبت کنند. این هم مسئله اساسی و مهمّی است، تأکید میکنم و توصیه میکنم
به جوانهای عزیزمان که سعی کنند در داخل جامعه نفرتپراکنی انجام نگیرد. خب
اختلاف سلیقهای وجود دارد، اشکالی هم ندارد امّا همه با هم برادروار در کنار هم،
روی مسائل کلّی جامعه و در مقابله و مواجهه با مخالفین کشور، مخالفین جمهوری
اسلامی، مخالفین ملّت ایران، یکسان بِایستند و حرکت کنند.»واقعیت این
است که دقیقاً با نگاهی به جامعه میبینیم در تعاملات و گفتوگوهای متقابل و در
فضای مجازی در سالهای اخیر شاهد تنزل فضای گفتوگوی تعاملی و پذیرش نظرات مختلف
هستیم. متاسفانه گاه یک اظهارنظر در یک گروه یا جمع مجازی اگر به مذاق عدهای خوش
نیاید، به جای گفتوگو و تعامل برای رفع ابهامات، شاهد توهینآمیزترین الفاظ یا
سختگیرانهترین مواضع و نثار انواع تهمتها و برچسبها هستیم. این در حالی است که
خارج از این فضا غیر از اندک کسانی که تعلقخاطری به این سرزمین و مردم و نظام
ندارند و چه بسا عامدانه و از روی عناد بر تنور اختلاف و تفرقه و در مقابل هم قرار
دادن مردم میدمند، اکثریت قریب به اتفاق مردم در عین اینکه ممکن است دارای سلایق،
روحیات، اعتقادات و تفکرات مختلفی باشند، اما بر اساس فرهنگ و ارزشهایی که گاهی
آن را فراموش میکنند دارای ظرفیت بالای گفتوگوی برادرانه، منطقی، محترمانه و
عقلانی هستند. حال سؤال
اینجاست که چرا مردمی با فرهنگ بالای تعامل و گفتوگو در مواقعی در تعاملات رو در
رو یا در پس فضای مجازی به سطحی میرسند که کمتر غیر از رنجش، توهین و افترا و
تقابل غیردوستانه را مشاهده میکنیم؟از یکسو فضای مجازی را باید در صف اول عوامل
دخیل در این خصوص دانست چراکه گویا فرهنگ غالبی که در این فضا حاکم است تا حد
زیادی با آنچه در سطح جامعه از گذشته دیدهایم و انتظار داریم متفاوت است. در این
فضا بسیاری از کاربران بیشتر از آنکه به دنبال کشف حقیقت و تعامل و گفتوگوی
سازنده باشند به دنبال اظهار فضل، خودنمایی و گاه نمایش چهرهای دانا و تحلیلگر و
از همه چیز باخبر از خود هستند. در این فضا سطح تحمل شنیدن حرف مخالف یا نقد شدن
بسیار پایین است و گاه با کمترین گفتوگو مسیر بحث به توهین و تحقیر و نفرتافروزی
منتهی میشود. گاه
در این فضا از کسانی که هرگز انتظار ندارید رفتاری عجیب در گفتوگوها و تعاملات
مجازی میبینید که قابل تامل است.و صد البته با حضور مستمر بخش
زیادی از مردم در فضای مجازی به مرور این خلق و خوی ناخوشایند به سطح جامعه نیز
سرریز میشود و این بار شاهد تکرار آنچه در تعاملات مجازی میدیدهایم در سطح
حقیقی هستیم، در حالی که حالت مطلوب سرریز شدن فرهنگ ارزشمند احترام به مخاطب و
طرفِ گفتوگو از فضای حقیقی به مجازی میباشد.البته
با همه اهمیت و نقش پررنگ فضای مجازی در این عرصه، نمیتوان همه تقصیرها را گردن
این فضا انداخت و باید به عوامل دیگری هم اشاره کرد.یکی
دیگر از رخدادهای مهم و البته منفی در سالهای گذشته در این زمینه، نوع برخورد
نامناسب برخی مسئولان، چهرههای مشهور سیاسی، اجتماعی، ورزشی و حتی فرهنگی در
تقابل با یکدیگر بوده است که ناخودآگاه اثر منفی خود بر جامعه را میگذارد. به
عنوان مثال وقتی فلان مسئول در سطح کلان پاسخ منتقدان را به جای کلام نرم و
مشفقانه با توهین و برچسب و تمسخر میدهد و بارها و بارها از خود بیظرفیتی در گفتوگو
و تعامل و نقدناپذیری را به نمایش عموم میگذارد نمیتوان توقع داشت این نوع رفتار
در جامعه اثر منفی نداشته باشد.وقتی برخی مسئولان در قوای
مختلف علیرغم تاکیدات مکرر رهبر انقلاب
اختلافات روزمره و عادی کاری خود را به جای حل در جمع خود با حالتی ناخوشایند و
«پینگ پنگ» گونه به سطح جامعه و جلوی چشم مردم میکشانند؛ میتوان انتظار داشت که
این رفتار در جامعه بیاثر باشد؟!وقتی برخی چهرههای سیاسی یا
نامزدهای انتخاباتی به جای گفتوگوی روشنگرانه و آگاهیبخش پیش چشم مردم، قدم در
مسیر توهین یا تخریب و جدل لفظی میگذارند چطور ممکن است که این رفتار در جامعه
بازتاب نداشته باشد؟!وقتی رسانههایی که وظیفه بیان
منصفانه مشکلات در کنار بیان بدون سانسور موفقیتها را دارند در مسیر کوبیدن تفکر
رقیب دست به افترا و تهمت و بازی در زمین دشمن برای تفرقهافکنی میزنند، نمیتوان
منکر اثرگذاری این رفتار در بین مردم شد. وقتی
مثلاً دو ورزشکار ملی یا دو چهره سینمایی و فرهنگی مشهور اندک اختلاف خود را با
حالتی ناخوشایند به سطح جامعه و فضای مجازی میکشانند از جوان ناپختهای که آنها
را الگوی خود قرار داده است چه انتظاری میرود؟!متاسفانه کار
تا جایی پیش رفته است که گاه شاهد هستیم در برخی دانشگاهها که به عنوان سمبل گفتوگو
و تعامل منطقی شناخته میشوند نیز فضای گفتوگو جای خود را به پرخاش و توهین و
جدل میدهد!از آن سو اگر بخواهیم از
ارائه الگوی درست و سازنده در این عرصه مثال بزنیم میتوانیم به نوع رفتار رهبر
انقلاب در جلسات مختلف با جوانان، هنرمندان، دانشجویان و اساتید، معلمان، کارگران
و کارآفرینان و... اشاره کنیم. بارها شاهد بودهایم که به عنوان مثال در دیدار
رهبر انقلاب با دانشجویان یا اقشار دیگر افرادی آزادانه به بیان نظر مخالف خود در
برابر رهبری پرداختهاند و با گوش شنوا و نگاه و رفتار پدرانه ایشان روبهرو شدهاند.
الگویی که نمیتوان منکر اثرات مثبت و سازنده آن بود. در مستند اخیر «غیررسمی» که
اخیرا درخصوص دیدارهای غیر رسمی رهبر
انقلاب با گروهها و چهرههای مختلف پخش شد شاهد رفتار و تاکید ایشان بر دیدار و
گفتوگوی محترمانه با چهرههایی که شاید قرابت فکری هم با ایشان نداشتند بودیم.نمونهای دیگر از الگوی اخلاقی و اسلامی در بحث و
گفتوگو میتواند رفتار شهید بهشتی در مناظره تلویزیونی با چهره مخالف خود باشد
آنجا که وقتی رقیب فکری و طرف مقابل مناظره، آیه قرآن را به اشتباه خواند شهید
مظلوم دکتر بهشتی به جای مچ گیری و سوءاستفاده از اشتباه رقیب، بزرگوارانه در
یادداشتی صحیح آیه را برای او نوشت و بدون اعلام در اختیارش گذاشت تا او اشتباهش
را اصلاح کند.این نوع رفتار باید بیش از
پیش ترویج شود و سرلوحه همه مسئولان، چهرهها و مردم قرار بگیرد تا گوهر ارزشمند
وحدت و اتحاد ملی دچار خدشه نشود. بیشک مشترکات مردم ما با هر سلیقه و تفکر و
دغدغه دلسوزانهای آن قدر هست که بتوان در فضائی مملو از احترام و تحمل نظرات
مخالف به بیان دیدگاهها پرداخت و فرصت سوءاستفاده و طمع برای ایجاد شکاف در جامعه
را از دشمن سلب کرد.و البته باید این الگوی
رفتاری و فرهنگی مناسب در بیان محترمانه نظرات و دیدگاهها در رسانهها و از سطح
مدارس و به صورت پایهای در ذهن و روح کودکان و نوجوانان این کشور ثبت شود.عباس شمسعلی