حلقومهای دستساز (نگاه)۹-اردیبهشت-۱۴۰۳
همکار وهم
قلم یادداشت نویس اوین نامه کیهان با
وجودآنکه این فرصت طلب همسو باامنیتی واطلاعاتی ها وپاسدار اعتراف آشکار به ضد غرب
بودن می کند ولی برای پیگیری هدفش که اتهام زدن به نفوذی های دشمن وتوهین کردن مهره ها ورسانه های رقیب مغلوب وسلیبرتی ها ست
که چرا اینان مشابه وی و همکار اربابش
سربازجوشریعت نداری هم فکر نیستند
بنابراین با عنوان حلقوم های دست ساز خرمندرانه
درراستای هدفش نقل از ژان پل سارتر
فرانسوی کرده تا در ادامه کامیونی اتهامات
سنگین ردیف کند و وانمود نماید نه الگویش
آخوندهای متحجر ومفت خور حوزوی مرید خامنه ای که اهل مطالعه وکتاب خوانی و بلندگوی
تبلیغاتی ژان پل سارتر و.... می باشد...
کسانی متحیر
ماندهاند که چرا برخی مدعیان آزادی و حقوق بشر، در برابر نسلکشی بینظیر اسرائیل
در غزه، و سرکوب دانشگاهیان معترض در آمریکا و اروپا سکوت کردهاند.نه بر سلبریتیهای
مزدور حرجی است، و نه بر دست پروردگان غرب. ژان پل سارتر، در مقدمه «مغضوبین روی
زمین»(اثر فرانتس فانون) درباره این دستپروردگان مینویسد:«ما رؤسای قبائل، خانزادهها،
پولدارها و گردنکلفتهای آفریقا و آسیا را میآوردیم چند روزی در آمستردام، لندن،
نروژ و پاریس میچرخاندیم، لباسهایشان عوض میشود، روابط اجتماعی تازهای یاد میگرفتند...آرزوی
اروپایی شدن را در دلهایشان به وجود میآوردیم. بعد اینها را به کشورهای خودشان
پس میفرستادیم. کشورهایی که درِ آنها برای همیشه به روی ما بسته بود، ما در آنها
راه نداشتیم، ما دشمن بودیم.روشنفکرانی را که درست کرده بودیم، فرستادیم به
کشورهایشان. بعد فریاد میزدیم برادری، انسانیت. بعد میدیدیم پژواک صوت ما از
دهان همین روشنفکرها - عین سوراخ آب حوض- پس میآید... انعکاس درست و وفادارانه
صوت خودمان را از حلقومهایی که درست کرده بودیم، میشنیدیم.مطمئن شده بودیم هرگز
کوچکترین حرفی برای زدن، به جز آنچه در دهانشان میگذاشتیم، ندارند بلکه حتی حق
حرف زدن را از مردم خودشان هم گرفتهاند».محمد
ایمانی