شهیندخت مولاوردی: خودی باش، هرچه میخواهی بگو، هرچه میخواهی انجام بده!۲۱-فروردین-۱۴۰۳
ازبس با حمایت کامل خامنه ایر مال گند سناریوی خودی بازی ومیدان داری ومانور دادن بی حساب وکتاب وبدون پیگیری عناصر مفت خور وفاسد وزمین خوار واختلاس گر وهجوگو و...درآمده ورسوا شده که مورد اعتراض یک غیر خودی واقع شده است؟!
«فعلها و ترک فعلها و اظهارنظرهای ناخودیها که یکهزارم خودیها هم نیست، مشمول احکام شداد و غلاظ و هتاکیها، وارونه نماییها و دروغپردازیها میشوند! بدون آنکه فرصت و مجالی برای ادای توضیح باشد و حقی برای دفاع!»شهیندخت مولاوردی در اعتماد نوشت: چه جرمها، تقصیرات و گناهان آشکاری که، چون عاملان آن «خودی» هستند و از مصونیتی آهنین برخوردارند، مثل آب خوردن با «برخورد مومنانه و کریمانه» رفع و رجوع میشود و چه لغزشها، خطاها و قصورات «ناخودیها» که مستحق «برخورد قاطعانه و عبرتآموز» اند و از این منظر فقدان عنصر معنوی و سوءنیت هم پشیزی ارزش ندارد!فعلها و ترک فعلها و اظهارنظرهای ناخودیها که یکهزارم خودیها هم نیست، مشمول احکام شداد و غلاظ و هتاکیها، وارونه نماییها و دروغپردازیها میشوند! بدون آنکه فرصت و مجالی برای ادای توضیح باشد و حقی برای دفاع!از پیامبر رحمت (ص) نقل شده است: «عادلترینِ مردم، کسی است که برای مردم، آن چیزی را میپسندد که برای خود میپسندد و برای آنها خوش ندارد آنچه را برای خود خوش ندارد.»هاز سوی دیگر، امروزه جای خالی «مدارا» و «رواداری» که به عنوان یکی از فرآوردههای عصر روشنگری و از بنیادیترین عناصر همزیستی مسالمتآمیز، یکی دیگر از مفاهیم و ارزشهای اساسی حقوق بشر بینالمللی است، بیش از پیش در مناسبات و مراودات فردی، اجتماعی و حاکمیتی احساس میشود و در مقابل، تا دلمان بخواهد «نارواداری» و «خشونت» است که تئوریزه میشود!بهزعم صاحبنظران، البته در یک نظام دموکراتیک و قانونمدار مرزهای رواداری توسط نظام حقوقی تعیین میشود و تضمینهای حقوقی، فضیلت رواداری را به سطح وظیفه حقوقی حکومت و شهروندان برمیکشد. در غیاب «رواداری» که نوعی تفاهم در پذیرش تفاوتها و پیششرط صلح اجتماعی هم محسوب میشود، اینکه امروزه شاهدیم برخی پندارها، گفتارها و کردارها، بسان بومرنگی به سوی حاملان و قائلان این استانداردهای دو یا چندگانه برمیگردد، نباید مایه تحیر باشد...آنچه در این میان مایه تاثر و تامل باید باشد؛ به ویژه باتوجه به نتایج موج چهارم پیمایش ملی ارزشها و نگرشهای ایرانیان (آبان سال ١۴٠٢)، به باد دادن تتمه اعتقادات مردم، رماندن جوانان از امر دیانت و برانگیختن خیل کثیری از جامعه علیه دینداری و دینمداری است که رشتههای بسیاری را پنبه میکند!