دروغ نامه کیهان ۳ –مرداد-۱۴۰۳
یکی
دیگه بزنی هیچی! (گفت و شنود)
هجونویس همچون موش
کور شده و خیلی بازیگوش
سوراخ به سوراخ میره لونه به لونه
ازفاضلاب گرفته تاچاه
مستراح خونه
چون فعالانه
می گرده دنبال بهونه
تا چماق اتهامی بسازه این دیونه
ظریف ودوستانش کنه خطاب
علیه اش امر ونهی کنه و
عتاب
چرا شده اند این شجاع؟
از پزشکیان کردنددفاع
تا سرانجام جمعی دهند
پیام
می خواهند دنبال کنند برجام
در حالی که پاسداران
جنایتکار
در مخالفت برجام شد دست
بکار
حمله کرد به کنسول و
سفارت عربستان
تا برجام سوژه ضدآمریکایی
بشه داستان
سپس همراه با باندهای
کاسبان تحریم
در غارتگری های نجومی
بشه سهیم
اما هجونوس خنگ برای
سناریو سازی
جوگ بایگانی اوین نامه
کرده بازسازی
یارو بربار الاغش داشت
بار شیشه
داروغه محکم با
چوب زد و تیشه
پرسیدبگوبار الاغت چیست بخودت مپیچ؟
یاروگفت اگر یک چوب دگر بزنی هیچ
گفت: آقای ظریف و دوستانش میگویند
اگر برجام برای ایران فاجعه و به سود آمریکا بود چرا ترامپ از آن خارج شد؟!
گفتم: آقایان از پله دوم حرکت میکنند! خانم موگرینی، نماینده
اتحادیه اروپا در مذاکرات هستهای فاش کرد که ابتدا آقای روحانی تضمین داد اگر
آمریکا از برجام خارج شود، ایران خارج نخواهد شد و ترامپ بعد از گرفتن این تضمین و
اطمینان از این که ایران در برجام باقی میماند، از آن خارج شد.
گفت: خب، ترامپ چه نیازی داشت که از برجام خارج بشود؟
گفتم: جواب این سؤال را خود ترامپ داده است و اعلام کرده بود که
صنایع موشکی ایران و مسائل مربوط به حضور ایران در منطقه هم باید در برجام گنجانده
شود و بعد از خروج، چندین بار اعلام کرد که منتظر درخواست ایران برای مذاکره است
تا محدودیت صنایع موشکی هم به برجام اضافه شود و با تضمینی که از روحانی گرفته بود
مطمئن بود که ایران برای مذاکره مراجعه میکند!
گفت: پس چرا ایران مراجعه نکرد؟!
گفتم: آفرین! این دقیقاً همان نکتهای است که آقایان جرأت بیان آن را
ندارند. فقط میگویند مصوبه راهبردی مجلس مانع شد ولی نمیگویند مفاد مصوبه چه
بود. در مصوبه آمده بود که دادن امتیاز نقد در مقابل وعدههای نسیه ممنوع است.
گفت: پس بگو چرا دو روز قبل آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا گفته
بود «خروج از برجام یکی از بزرگترین اشتباهات آمریکا بود». یعنی اعتراف میکند
که مصوبه راهبردی مجلس توطئه آنها را خنثی کرده است.
گفتم: یارو دوتا گونی پر از شیشه بار شتر کرده بود و میخواست از
دروازه وارد شهر شود. مامور گمرک با چماق روی یکی از کیسهها زد و پرسید بارت
چیست؟ یارو گفت؛ یکی دیگه بزنی هیچی!