آیت الله غرویان: وفاق ملی به آشتی ملی تبدیل شود/ حصرها را بردارند/ اعتقادی به حجاب اجباری ندارم/ نرمش قهرمانانه، پی گرفته شود/برای خروج از انزوا راهی جز گفت و گو نداریم ۸-شهریور- ۱۴۰۳
خوبست آخوند غرویان نه از مرید آخوند مصباح یزدی بودن فاصله گرفته است که مقابل آن دیدگاه ارتجاعی وی وحامیانش ایستاده است.
آیت الله غرویان گفت: بنده هیچ اعتقادی به حجاب اجباری ندارم و آن را مفید هم نمیدانم. مسأله حجاب یک مقولهای فرهنگی است؛ مادامیکه ضرر به جامعه نداشته باشد و ضرر معتنابهی به دیگران نزند، این حق انسانها است که فکر و اندیشهشان آزاد باشد و خودشان به مسائل فرهنگی برسند.یک استاد حوزه علمیه قم گفت: از ابتدا که آقای پزشکیان به صحنه آمدند، چندتا نکتهای مهم فرمودند و من خیلی خوشم آمد که ایشان خیلی صادقانه فرمودند من براساس نظرات کارشناسان حرکت میکنم. همین گروههایی را که تشکیل دادند که امثال جناب آقای دکتر ظریف و دیگران آمدند به ایشان کمک کردند و با کارشناسان مختلف، کمیتههای کاری، کمیتههای فکری و اندیشهای برگزار کردند و براساس آن، افرادی را که درس خواندهاند و تجربه و دانش لازم در وزارتخانههای مختلف دارند، دعوت کردند و اینها افرادی را برای این وزارتخانهها شناسایی و معرفی کردند، این واقعاً یک روش عالمانه برای انتخاب کابینه است.مشروح گفت و گوی خبرنگار جماران با آیت الله محسن غرویان در پی می آید: اولین سؤال این است که چه شد آیتالله غرویان با آنهمه پایگاه و نفوذ اجتماعی و سخنان ارزشمندی که داشتند، برای یکمدتی بهطورکلی از عرصه سیاست و گفتوگوها و مباحث سیاسی فاصله گرفتند؟من احترام ویژهای برای استادان خودم از جمله حضرت آیتالله مصباح یزدی رحمتالله علیه قائل بودهام. در ایامی که ایشان حضور داشتند و در قید حیات بودند، ایشان نظراتی داشتند که من نسبت به آن نظرات و اندیشهها نقدهایی داشتم و سعی میکردم نظراتی را در نقد افکار و اندیشههای ایشان و دیگرانی که مثل آن فکر میکردند، محترمانه بیان کنم. بعد عدهای متأسفانه اینها را تحریک میکردند، وارونه جلوه میدادند و به گوش ایشان میرساندند.بعد هم مطلع میشدم که ایشان ناراحت میشوند و تحمل ندارند. من هم احترام ایشان را حفظ کردم و چند سال اخیر را تصمیم گرفتم که در مسائل سیاسی و اجتماعی که موجب ناراحتی و تکدر خاطر ایشان میشود، وارد نشوم؛ چون اعصاب خودم هم در این مسائل خرد میشود.لذا تا وقتی که ایشان تشریف داشتند، من در این سالهای اخیر وارد این مقولات نشدم. اما با ارتحال ایشان، بهخصوص با موفقیت و پیروز آقای پزشکیان و ایجاد فضای سیاسی جدید در کشور، احساس کردم که فضا مناسب شده و یک تکلیف جدیدی بر دوش من آمده است که براساس آن، میتوانیم دیدگاههای حضرت امام و دیدگاههای روشنفکران دینی را در مسائل سیاسی اجتماعی راحت بیان کنیم.من این پیروزی ملت ایران و این نعمت بسیار بزرگ فضای جدید سیاسی کشور را به ملت ایران تبریک عرض میکنم و برای آقای پزشکیان دعا میکنیم که انشاءالله بتوانند اهداف دولت خودشان را پیاده کنند و این رأیی هم که مجلس به کابینه آقای پزشکیان دادند، بسیار بسیار نعمت بزرگی بود. این موجب ایجاد یک وحدت ملی و دولت اتحاد ملی شده و میشود. روز به روز ما احساس میکنیم که فضای کشور به سمت انسجام بیشتر، وحدت بیشتر و اتحاد بیشتر میرود.امیدواریم که انشاءالله همین وحدت و اتحاد باقی بماند؛ بهخصوص در این ایام اربعین که به نظر من خود مقام ابی اباعبدالله الحسین علیهالسلام که وحدت بین الادیان و وحدت بین المذاهب ایجاد کرده است، بهترین محور است که میتواند در داخل کشور ما هم وحدت بین الاحزاب و جبههها را محقق بکند. امیدواریم که ملت ما روزهای بسیار خوشی را در آینده خودشان ببینند. انشاءالله.ارزیابی حضرتعالی در مورد کلیات کابینه آقای دکتر پزشکیان چیست؟ آیا این ترکیب کابینه میتواند ایشان را به اهدافی که دارد برساند؟از ابتدا که آقای پزشکیان به صحنه آمدند، چندتا نکتهای مهم فرمودند و من خیلی خوشم آمد که ایشان خیلی صادقانه فرمودند من براساس نظرات کارشناسان حرکت میکنم.همین گروههایی را که تشکیل دادند که امثال جناب آقای دکتر ظریف و دیگران آمدند به ایشان کمک کردند و با کارشناسان مختلف، کمیتههای کاری، کمیتههای فکری و اندیشهای برگزار کردند و براساس آن، افرادی را که درس خواندهاند و تجربه و دانش لازم در وزارتخانههای مختلف دارند، دعوت کردند و اینها افرادی را برای این وزارتخانهها شناسایی و معرفی کردند، این واقعاً یک روش عالمانه برای انتخاب کابینه است.آقای پزشکیان هم از ابتدا گفتند که من مسیر حرکتم به این شکل است که از نظرات عالمان و دانشمندان استفاده میکنم و صادقانه هم این مسیر را پیمودند. این کابینه را هم که معرفی کردند، واقعاً برایند نظرات کمیتههای علمی و کمیتههای کاری است.مجلس هم وقتی این اخلاص، صداقت و این روش انتخاب اعضای کابینه را دیدند، به آن رأی اعتماد دادند و تمام کابینه را تأیید کردند؛ درمجموع، این یک حرکت بسیار عالمانهای بود که آقای پزشکیان انجام دادند و مجلس هم به آن رأی داد.انشاءالله امیدواریم با فضای همدلی و همکاری که بین مجلس و دولت و همچنین بین خود اعضای کابینه پدید آمده است، وزرا بتوانند به یکدیگر کمکرسانی بکنند.با رأی مجلس و اعلام همراهی آقای محسنی اژهای رئیس قوه قضائیه، اتحادی هم بین سه قوه شکلگرفته است.وقتی سران سه قوه: رئیس مجلس، رئیس قوه قضائیه و رئیس قوه مجریه با یکدیگر تصمیم بگیرند که خدمتگزار مردم باشند، در جهت منافع ملی حرکت کنند، اختلافات را کنار بگذارند و رقابتها را کنار گذاشته و تبدیل به رفاقت کنند، قطعاً این کابینه میتواند حرکتهای بسیار مفیدی را در جهت منافع ملت بردارد. امیدواریم که چنین بشود.دوران دولت وفاق ملی چه مختصات و مشخصاتی خواهد داشت؟من به سه نکته اشاره میکنم:نکته اول اینکه دولت وفاق ملی شرط موفقیتش این است که مسؤلین امر هدفشان را واحد کنند؛ یعنی هدفشان فقط منافع ملت، منافع ایران و منافع کشور باشد. دست از کارهایی که فقط به نفع جناح خاص، گروه خاص و یا اقوام، خویشان، اطرافیان و آشنایان باشد، بردارند.وقتی غرضشان واقعاً خدمترسانی به ملت باشد، طبیعتاً میتوانند این دولت وفاق ملی را به منصه ظهور برسانند و محقق بکنند.نکته دوم این است که همه با یکدیگر متحد باشند و برای پیشرفت ایران در سطح بینالمللی تلاش کنند. ما الآن وجهه جهانی خوبی نداریم؛ در مسائل بینالمللی در سطح جهان کشور ما را منزوی کردند و ما یک کشور -به تعبیری- «جهان سومی» محسوب میشویم.الآن با رویکار آمدن دولت وفاق ملی آقای پزشکیان، ما همه: سه قوه، ملت و دولت میتوانیم با هم حرکت متحدانه داشته باشیم تا بتوانیم چهره جهانی خوبی از جمهوری اسلامی ایران را به دنیا عرضه بکنیم. این هم یکی از آثار و برکات دولت وفاق ملی میتواند باشد.نکته سوم این است که شخصیتهایی که هرکدام اینها واقعاً جزو منابع انسانی کشور محسوب میشوند و به خاطر همین جناحبازیها و گروهبازیها، به یکمعنا مطرود و کنار گذاشته شدهاند، باید از انزوا خارج بشوند.اینها باید به صحنه آورده شوند و از ظرفیتهایشان استفاده بشود. اینها شخصیتهای دارای پتانسیل قویاند؛ ما در همین انتخابات دیدیم که مثلاً جناب آقای خاتمی با یک اعلام حضور در انتخابات، توانست جمع زیادی از مردم را بهپای صندوقهای رأی بیاورند.این کم نعمتی نیست. مردم هم وقتی ببینند که همه شخصیتهای سیاسی، علمی، مذهبی، دینی، مراجع، علما، اساتید حوزه و دانشگاه در یک مسیر برای کشور تلاش میکنند، با یکدیگر دوست و رفیق میشوند و پشتیان دولت خواهند بود.از همینجا استفاده کنم که با توجه به خواست عموم مردم یا بخش اعظمی از مردم نسبت به آزادی زندانیان سیاسی و محصورین، از شما بپرسم که پیشنهاد حضرتعالی در این مورد چیست؟ بههرحال، این وفاق ملی باید به الفت ملی و جریان آشتی ملی تبدیل بشود.واقعاً همینطور است؛ بسیاری از زندانیان سیاسی شخصیتهای ارزشمندیاند، اینها باید آزاد بشوند.حصرهایی که توسط یکسری از دولتهای قبلی بر اثر تعصبات کور و جناحی در مورد اینها گذاشته شده است، باید این محذوریتها و حصرها برداشته بشود. این شخصیتها میتوانند خیلی به پیشرفت کشور کمک کنند. افکار و اندیشههایشان در سطح جهانی بسیار میتواند باعث حرکت و رشد نظام شود. با آزادی و رفع این محدودیتها کدورتها نیز از بین میرود.وقتی رجال درجه اول مملکت با یکدیگر خوب باشند، نشست و برخاست کنند و به فرموده حضرت امام رضوانالله علیه، حداقل کنار هم بنشینند و با هم یک چایی بخورند، اینها خیلی میتواند به ملت روحیه بدهد و فضای سیاسی را باز بکند. امیدواریم این پیروزی آقای پزشکیان منشأ اینگونه آزادیهای سیاسی هم باشد. انشاءالله.بهطور خاص میخواهم از زبان شما بشنویم که حضرتعالی میفرمایید وفاق ملی به آشتی ملی باید تبدیل بشود؟احسنتم؛ بله. وفاق ملی باید به آشتی ملی تبدیل شود و این آشتی ملی هم کاملاً امکانپذیر است. پیروزی آقای پزشکیان با سیاستها و نگاه ایشان بهعنوان دومین شخصیت مملکت، در ایجاد این آشتی ملی خیلی میتواند مؤثر باشد.نظر حضرتعالی درباره وزرای فرهنگی دولت، مثل ارشاد، علوم و میراث فرهنگی چیست؟ چه راهکار و پیشنهادی در مورد این وزارتخانهها دارید؟دیدگاهها زیاد است و صاحبنظران هم مطرح کردند و مطرح میکنند. من به نظرم میآید که وزارتهای ارشاد، میراث فرهنگی و علوم که مستقیماً با مسأله فرهنگ رو به رو بوده و دستاندرکار این امورند، خیلی میتوانند فرهنگ ملی، فرهنگ مذهبی و آداب و رسوم ملی ایران را زنده کنند. توجه به هنر، شعر، ادبیات، فلسفه و فلاسفه کشور خیلی مؤثر خواهد بود.متأسفانه در سالهای گذشته توجهی به فلاسفه و اندیشمندان کشور نشده است و از اینها آنطوری که بایدوشاید استفاده نشده است.میراث فرهنگی ما خیلی ارزشمند است که باید توجه بیشتری بشود. جذب توریست یکی از مهمترین اهداف باید باشد. صنعت توریسم یکی از پردرآمدترین صنعتها در سطح جهانی است. ما در سفری که به ایتالیا داشتیم، صاحبنظران آنجا میگفتند ما هفتاد برابر درآمد نفتی شما ایرانیها از راه توریسم درآمد داریم. اقتصاد فرهنگ و اقتصاد توریسم باید زنده بشود.از این قبیل مسائل فراوان است که انشاءالله امیدواریم نگاه کارشناسانهای فرهنگی توسط وزرایی که با مقوله فرهنگ سروکار دارند، در سطح بالا شکل بگیرد تا انشاءالله فرهنگ ملی ایران بیش از گذشته، در حدی که شایستگی دارد، زنده بشود.به نظر شما مهمترین اولویتهای فرهنگی دولت چهاردهم چیست؟ به نظر حضرتعالی مسائلی مثل حجاب، فیلترینگ و امثال آن را دولت چجوری باید حل بکند؟ببینید، راه حل مقولات فرهنگی باید مناسب با خودش باشد. اگر اینها با فیلترینگ، بگیروببند و اینجور چیزها سامان پیدا میکرد که تا حالا کرده بود. دولتهای مختلف گذشته آمدند و از این قبیل فشارها را بر مردم، ملت جوانان، دانشگاهها و حوزویان وارد کردند، اما دیدیم که اینها هیچ اثری نداشته است.از یکطرف، بسیاری از سایتها، کانالها و... را فیلتر میکنند و از طرفدیگر، فیلترشکن فروخته میشود و در اختیار مردم قرار میگیرد؛ حتی بعضی از نزدیکان دولتهای قبلی هم خودشان میشوند عامل خرید و فروش فیلترشکن! اینها واقعاً یک سیاستهای مضحکی است.به نظر من مسائل فرهنگی باید از راه خودش حل بشود؛ برگزاری جلسات بحث علمی در درون حوزه و دانشگاه میتواند فضای فرهنگی را متعادل بکند.بنده هیچ اعتقادی به حجاب اجباری ندارم و آن را مفید هم نمیدانم. مسأله حجاب یک مقولهای فرهنگی است؛ در عین حالی که کار علمی، فرهنگی، تبیین و روشنگری درباره آن باید باشد، اختیار و آزادی به عنوان حق انسانها هم باید در نظر گرفته شود.مادامیکه ضرر به جامعه نداشته باشد و ضرر معتنابهی به دیگران نزند، این حق انسانها است که فکر و اندیشهشان آزاد باشد و خودشان به مسائل فرهنگی برسند.در شرایطی که جوانان ما امروزه با تمام مکاتب فلسفی و مقولات فرهنگی در سطح جهان ارتباط دارند، ما باید اینقدر کار کنیم و اینقدر فلسفه، عقاید و باورهای خودمان را تبیین کنیم تا وقتی اینها در مقام مقایسه و تطبیق قرار میگیرند، خودشان آن را انتخاب کنند.البته همه ما وظیفه داریم که هنجارهای اجتماعی را رعایت کنیم و هرکدام ما در حوزه زندگی خودمان، چه زندگی فردی و چه اجتماعی، باید به عقاید دیگران هم احترام بگذاریم.بنابراین، برای حل مسائلی مثل فیلترینگ، حجاب و امثال آن، همانطوری که عرض کردم، باید از راهها و روشهای علمی و فرهنگی وارد بشویم.بهعنوان سؤال پایانی، مستحضرید که مهمترین چالش پیش روی دولت در سیاست خارجی، رفع تحریمها، آمدن به میز مذاکره و اینگونه مسائل است. حضرتعالی چه راهکاری را در این زمینه برای دولت جدید پیشنهاد میکنید؟ در این موضوع چه بحثی را با دولت دارید؟من در مصاحبههایی که قبلاً هم داشتم، عرض میکردم که ما بر سر لفظ دعوا نداریم؛ چه بگوییم مذاکره، چه بگوییم مناظره و چه بگوییم گفتوگو، فرقی نمیکند. بههرحال، ما در یک دنیایی زندگی میکنیم که دنیای ارتباطات است؛ ما در مقولات تجارت بینالملل، اقتصاد بینالملل و سیاست بینالملل، یکی از جوامعی هستیم که در این دنیای پیچیده امروز میخواهیم زندگی کنیم.لازمه حضور در صحنه جهانی این است که ما باید برویم بنشینیم مذاکره، گفتوگو و صحبت کنیم؛ مواضع فکری، دینی و فرهنگی خودمان را در کنار سایر مکاتب، فلسفهها و نظامهای سیاسی مطرح کنیم و مسائلمان را با گفتوگو حل کنیم.من عقیدهام این است که دولت آقای پزشکیان باید در یک فضای منطقی، زمینههای گفتوگو و مذاکره را با شرق و غرب عالم، فراهم بکند.ما باید بهجز دولت غاصب اسرائیل که آن یک حساب جداگانهای دارد، با همه دولتها و کشورها، حتی با آمریکا باید بنشینیم و صحبت کنیم. با کنار کشیدن و قهر کردن با تمام دنیا ما بهجایی نمیرسیم و منزوی میشویم؛ کما اینکه منزوی شدیم.ما اگر بخواهیم از این انزوای سیاسی در عالم دربیاییم، هیچ راهی جز گفتوگوی نداریم؛ البته گفتوگوی مقتدرانه، منطقی و عالمانه. باید همان نکتهای که مقام معظم رهبری چندین سال قبل تعبیر کردند به نرمش قهرمانانه، پی گرفته بشود.در واقع، فرموده ایشان یک کد بود: نرمش قهرمانانه. ما باید یک نرمشهایی را در سطح بینالملل داشته باشیم.اما اینطوری هم نباشد که به فرموده حضرت امام رابطه آمریکا با ما رابطه گرگ و میش باشد؛ نه، ما باید با تمام دولتهای اروپایی، آمریکایی، شرقی و غربی عالم، بنشینیم صحبت کنیم و بگوییم ما یک کشوری هستیم با این فرهنگ، با این آداب و رسوم و با این عقاید و شما هم کشورهایی هستید با آداب و رسوم و فرهنگ خودتان، مینشینیم تا جایی که راه دارد مسیرهای زندگی مسالمتآمیز را میتوانیم پیدا کنیم و با یکدیگر بپیماییم.