اوین نامه کیهان ۹ مهر۱۴۰۴
گزارش خبری تحلیلی اوین نامه کیهان
طرح تصاحب غزه با اسم
رمز آتشبس!
برای به حاشیه بردن وانکار کردن ،نقش رژیم تروریست وجنگ افروز ولایت فقیه محور شرایط بغایت بحرانی وفاجعه بار کنونی غزه شخم زده شده وطرح ۲۰ ماده ای ترامپ برای آن، که باید گفت کلیدش بیش از ۴۶ سال پیش ازسوی خمینی شیاد زده شد .چون با عوامفریبی مدافع ملت فلسطین شد وشعار نابودی اسراییل سرداد وتأکید نمود چنانچه مسلمانان جهان هریک یک سطل آب بریزند اسراییل راآب می برد. سپس برای انشعاب درون سازمان آزادی بخش فلسطین مسلح کردن حزب الله لبنان ازسوی پاسداران سازماندهی شد تا ازموضع تبلیغاتی حمایت از فلسطین شعار مبارزه با اسراییل سردهد که پس از خمینی شیاد خامنه ای رمال که جایگزینش گردید. همگام با اسراییل حمایت حماس مقابل ساف دردستور کار قرار گرفت.تا پس از جنگ ۳۳ روزه حزب الله لبنان وسپاه تروریست قدس با اسراییل که لبنان تبدیل به سرزمین سوخته شد. خامنه ای رمال و سپاه تروریست قدس با همسویی راست های افراطی اسراییل دامن به جنگ داخلی خونین میان ساف وحماس زدند که منجر به جدایی نوار غزه از نوار باختری گردید وبعد قرارگاه عرفات مورد حمله نظامی قرار گرفت وتاآخرعمرش که برای درمان بیماری به فرانسه رفت زیر محاصره نیروهای امنیتی- اسراییلی بود. بعد مکمل حماس ،جهاد اسلامی هم ازسوی سپاه تروریست قدس تشکیل گردید تا درادامه با تسلیح وتحریک شدن شان ازسوی سپاه تروریست قدس ،حماس جنگ ۲۲ روزه وجهاد اسلامی جنگ ۱۱ روزه با اسراییل داشته باشند. بهرحال تحریک وترغیب کردن حزب ا لله لبنان وحماس ازسوی خامنه ای رمال وسپاه تروریست قدس مقابل اسراییل بهترین فضا برای قدرت گیری جریان راست های افراطی اسراییل مخالف تشکیل کشور مستقل فلسطین فراهم گردید ،تادرمخالفت با تفاهم وتوافق تشکیل کشور مستقل فلسطین درژنو که میان یاسر عرفات واسحاق رابین شده بود. بعداز ترور اسحاق رابین ازسوی یک اسراییلی راستگرای مخالف تشکیل مستقل فلسطین، با تحریک خامنه ای وسپاه تروریست قدس،تنش ها ودرگیری های میان حماس وجهاد اسلامی با اسراییل تشدید گردید که پس ازحمله ۷ اکتبر حماس به اسراییل در سال ۲۰۲۳ که خامنه ای رمال نقش غیر قابل انکار دراین حمله داشت. تنش میان حماس با اسراییل تبدیل به جنگ فاجعه بار یک طرفه نسل کشی درغزه شده است . مهمتر این جنگ منجر به کشته شدن رهبران حماس وحزب الله لبنان وسقوط اسراییل وجنگ ۱۲ روزه درایران و فعال شدن مکانیسم ماشه وبازگشت تحریم ها وسرانجام طرح ترامپ برای غزه شده است که اکنون ازسوی اوین نامه کیهان سربازجوشریعت نداری برگردان به "طرح تصاحب غزه با اسم رمز آتش بس" شده است. ودر ادامه توضیح داده شده است .چکیده طرح ترامپ برای غزه که در دیدار دوشنبه او با نخستوزیر رژیم صهیونیستی در کاخسفید رسانهای شد، رسیدن به همان نقطهای است که تاکنون با جنگ و خونریزی و کشتار وسیع ساکنان غزه، به آن نرسیدهاند. آنها به دنبال تصاحب غزه و نابودی حماس، با نام «آتشبس با حماس» هستند!که پس از دیدار ترامپ و نتانیاهو در کاخسفید که روز دوشنبه و با تبلیغات گسترده و با نام «تلاش برای آتشبس در غزه» رسانهای شد، این دو حرفهایی زدند که هیچ سنخیتی با آتشبس و صلح نداشت. طبق طرحی که این دو اعلام کردهاند، تمام اُسرای صهیونیست در ازای آزادی هزاران اسیر فلسطینی آزاد میشوند، حماس از قدرت کنارهگیری میکند، و صهیونیستها نیز طی چند مرحله از غزه عقبنشینی میکنند ،اما هرگز از آن خارج نمیشوند! مرحله بعد خلع سلاح حماس و تسلیم شدن آنهاست! یعنی همان هدفی که از جنگافروزی در غزه به دنبال آن بودهاند! به عبارتی این دو پس از قتلعام 680 هزار فلسطینی ساکن غزه و ویرانی این شهر، تلاش دارند خود را «مُصلحانی» جا بزنند که توانستهاند آتشبس را در غزه حاکم کنند! در این طرح موارد دیگری هم وجود دارد مثل، تسلط آمریکا و رژیم صهیونیستی بر این باریکه و حاکم کردن «تونی بلر» نخستوزیر پیشین انگلیس بر آن! عجیبتر از طرح «آتشبس» ترامپ- با به عبارت دقیقتر طرح تصاحب غزه، واکنش کشورهای مرتجع عربی و ترکیه به آن است که بهشدت از آن استقبال کردهاند!« درحالی که محمد البرادعی» سیاست مدار مصری و رئیس پیشین آژانس بینالمللی انرژی اتمی که دردوران نظارت وبازدیدش ازتأسیسات هسته ای درایران متهم به جاسوس آمریکا می شد! در واکنش به طرح اعلامی ترامپ درباره غزه گفته است: «کنفرانس خبری کاخسفید در خصوص فلسطین و غزه را گوش دادم و برای شرایط کنونی و آینده فلسطین و حتی تمام منطقه عربی عمیقاً احساس تاسف کردم .چراکه این طرح صلح نبوده، بلکه برنامهای برای تسلیم است». «فوزی العشماوی»، معاون پیشین وزیر خارجه مصر نیز این طور در اینباره موضع گرفت که «خلاصه آنچه ترامپ و نتانیاهو در کنفرانس مطبوعاتی گفتند صلح در برابر تسلیم شدن بود.ازسوی دیگر دفتر رسانهای حماس در غزه نیز اعلام کرد، طرح ترامپ مشروعیتبخشی به اشغالگری اسرائیل» است. اسماعیل الثوابته» مدیرکل دفتر اطلاعرسانی دولتی در نوار غزه گفت: «آنچه طرح ترامپ برای توقف جنگ خوانده میشود راهحل منصفانه و حقیقی نیست بلکه تلاشی برای تحمیل قیمومیت جدید است که اشغالگری اسرائیلی را مشروعیت بخشد و ملت فلسطین را از حقوق میهنی، سیاسی و انسانی خود محروم کند... همین طور بنابر گزارش پاسداران جنایتکار فارس، جنبش جهاد اسلامی فلسطین نیز با صدور بیانیهای علیه این طرح اعلام کرد: «آنچه در کنفرانس مطبوعاتی بین ترامپ و [بنیامین] نتانیاهو [نخستوزیر اسرائیل] اعلام شد، دستورالعملی برای ادامه تجاوز است. اسرائیل تلاش میکند از طریق آمریکا آنچه را که به روش جنگ نتوانست به دست آورد، تحمیل کند... ما این اعلامیه آمریکایی- اسرائیلی را دستورالعملی برای انفجار منطقه میدانیم».وبه گزارش ایرنا، وبگاه الخنادق نیز در یادداشتی درباره طرح ادعایی آمریکا نوشت: آنچه امروز درباره غزه مطرح میشود نه ابتکاری صرفاً انسانی است و نه راهحلی عادلانه، بلکه تلاشی برای پوشاندن لباس راهحل موقت بر پیکر قیمومیت و تبدیل خون و ویرانی به فرصتی سیاسی برای واشنگتن و تلآویو است. در حالی که این پیشنهادها به عنوان راه برونرفت از بحران تبلیغ میشوند، درونمایه آنها پرسشی هستیشناسانه را برای لسطینیها برمیانگیزد: آیا این طرح به معنای پایان رؤیای کشور مستقل است. یا آغازی برای قیمومیتی تازه که اشغالگری را در قالبی «مدنیتر» بازتولید میکند؟» البته اوین نامه کیهان سربازجو شریعت نداری اتهام دوباره فریب خوردن قطررا ازقلم نینداخته است. زیرا گزارش کرده است.ساعاتی پس از این که نتانیاهو- نه به خاطر تجاوز به خاک قطر که به خاطر کشته شدن یک قطری در جریان تجاوز به این کشور- از امیر قطر عذرخواهی کرد، دوحه اعلام کرد، دوباره حاضر است میانجی گری کند! درپایان اوین نامه کیهان اشاره به مکان حفظ یک «محیط امنیتی» در داخل غزه توسط اسرائیل کرده است که تا زمانی که آن را «ایمن از هرگونه تهدید تروریستی مجدد» نداند، همچنان باز است، بدون اینکه مشخص کند چه کسی در مورد برآورده شدن این شرایط تصمیم خواهد گرفت. آیا امکان تأسیس یک کشور فلسطینی مطرح است؟ این سند شامل اشارهای بسیار مبهم به امکان دستیابی به مسیری معتبر برای خودمختاری و تشکیل کشور فلسطین است، اما این امر منوط به پیشرفت در بازسازی غزه و موفقیت برنامه اصلاحات تشکیلات خودگردان است. این عبارت، استقلال و تشکیل کشور را به عنوان «اهدافی که فلسطینیان به دنبال آن هستند» قرار میدهد، نه به عنوان حقوقی که مستقیماً به رسمیت شناخته شدهاند. این بدان معناست که این مسیر همچنان برای تفسیر بسیار باز است و نتیجه نهائی را تضمین نمیکند.