اوین نامه کیهان ۸ آبان ۱۴۰۴
گزارش خبری تحلیلی اوین نامه کیهان
مخاطب «بایدها» خود
دولت است امور کشور با «شعار» پیش نمیرود
هرروز که اوین نامه کیهان
سربازجوشریعت نداری با پائین ترین تیراژ منتشرمی شود به دلیل گزارشات وتحلیل وادعاهای دروغ ووارونه وغیر
واقعی که بازتاب می دهد و درراستای هدف تبرئه کردن نقش مقصران اصلی
خودی های عامل شرایط موجود هستند. درمقابل
دولت و کابینه و مهره ها ورسانه های غیر خودی هامتهم ومقصر قلمداد می شوند و ازموضع بازجویی واتهام زنی وپرونده سازی علیه
شان برخورد می شود که موجب می گردد مهرتأیید
بیشتر بربی اعتباری اوین نامه کیهان تابلوتر از سربازجوشریعت نداری منفور وحامی اصلی اش رهبر ام الفساد خامنه ای رمال زده
شود. نمونه گزارش خبری تحلیلی امروز اوین نامه کیهان می باشد که تلاش شده است
نتیجه عملکرد تجربه بیش از۴۶ ساله شعار نابودی ومحوکردن اسراییل ازروی کره زمین
ومبارزه کردن با آمریکا و شعار نه غربی ونه شرقی که منجر به آویزان شدن به
شرق شده است و وعده دادن مسکن مجانی که
عامل بی مسکنی و پدیده گورخوابی وکارتن خوابی شده است ومخالف کاخ
نشینان ومدافع کوخ نشینان بودن که گزارش شده است حداقل ۲۶ میلیون فقیر و۴ میلیون
نفر که درآمدشان کفاف غذای شان ران می دهد وتوصیه بانک اسلامی بدون رباداشتن که نمونه اش
بانک آینده غوطه ور ازفساد و اختلاس وغارتگری و... ادغام شده دربانک ملی است و....
که همگ موارد اشاره شده که مشتی ازخرواراست خلاصه در یک سال دولت پزشکیان
شده است. چون با وجود همه کاره بودن رهبر
انتصابی ولی فقیه مطلقه وقدرت نهادهای زیرکنترلش ازسوی اوین نامه کیهان سربازجو شریعت نداری اذعان شده است مخاطب بایدها خوددولت فاقد اختیار است و
امور کشورباشعار پیش نمی رود؟! درادامه درت وضیح وتشریح تیتر تحلیلی خبری ،بدون توجه به ۳۶ سال روضه
خوانی های دشمن بیگانه شناسی رهبرام الفساد خامنه ای رمال ومداخله جویی کردنش
درهمه امور بدون آنکه قبول مسئولیت کرده
باشد .ولی چنین علیه پزشکیان ودولت چهاردهم و.... ادعاشده است:رتق و فتق امور با ایراد
سخنرانی، سردادن شعار و تعیین بایدها و نبایدها از سوی کارگزاران سیاسی که مخاطب
بخش اعظم آن دولت است، پیش نخواهد رفت. تعیین بایدها و نبایدها، الزامی
منطقی برای چهارچوبگذاری، تعیین سیاست و رویکرد اجرائی دولت است اما توقف در این
مرحله (تعیین بایدها و نبایدها) و تشریح این موضوع به جای نوشتن دستورالعمل اجرائی
و گام برداشتن به سوی پیادهسازی ضرورتهای تعیین شده، موجب اتلاف وقت و هدر رفت
انرژی خواهد شد. با توجه به اینکه مخاطب بخش قابل
توجهی از این بایدها دولت است؛ تکرار آن از پشت تریبونها صورت خوشی نخواهد داشت
بدین شرح که خطیب و مخاطب بایدها در یک شخص حقوقی یا حقیقی خلاصه میشود. به عبارت دیگر دولت پس از استقرار و تعیین سیاست باید مشغول به
کار شود و ضمن عملی کردن شعارهای انتخاباتی از ارائه پیشنهاد (باید این کار را کرد
و نباید آن کار را کرد) به سمت ارائه گزارش حرکت کند. دولت چهاردهم پس از استقرار نیز سردرگم و مشغول تعیین بایدها و
نبایدها است. درحالی که در مقدمات اجرا بحث دارد. به عنوان نمونه، مسعود پزشکیان، رئیسجمهور محترم، شامگاه جمعه
۴ مهر ۱۴۰۴ در آخرین بخش از برنامههای سفر به نیویورک با حضور در جمع ایرانیان مقیم
آمریکا اظهار داشت: «انگیزه و اراده خدمت با هیچ چیز قابل معامله و ارزشگذاری
نیست. ایران سرشار از افرادی است که انگیزه خدمت دارند و فقط باید به آنها اجازه
کار داده شود تا به جای کسانی که به دنبال سیاستبازی و دغلکاری هستند اداره امور
را در دست گیرند و اگر فقط همین کار را بکنیم، مملکت درست میشود». «آلترنانیو»؛ سیاستی که دولت توصیه میکند اما اجرا نه پزشکیان همچنین
پنجشنبه 24 مهر 1404 در جمع مدیران کل آموزش و پرورش کشور در حاشیه «بیستوهفتمین
جشنواره خیران مدرسهساز» تاکید کرد: «مدیران ارشد باید باور داشته باشند میتوانند
بهترینها را بسازند و این موضوع به نگرش و نوع نگاه آنان وابسته است. مدیر باید
بتواند افق را ببیند و برای رسیدن به آن راه بیابد... اگر راهی که انتخاب کردهایم
به بنبست رسید، باید آلترناتیوهای دیگر را در ذهن پرورش دهیم. نباید علیه مشکل
تسلیم شویم. اگر دولت پول نداشت، آیا باید شکست را پذیرفت؟ نه، چون راههای دیگری
هم هست؛ باید به هر طریق ممکن به هدف رسید». اشاره به آلترنانیو و برنامه جایگزین (Plan B) درحالی از سوی رئیسجمهور در جمع مدیران مطرح میشود که سیاست
خارجه کشور متکی و محدود به یک برنامه نیست. به عبارتی مشروحتر، سیاست خارجی ایران برای برونرفت از وضعیت
فعلی در دولت چهاردهم متکی بر معامله، مذاکره و توافق با غرب شد و این گزینه
(معامله با غرب) به عنوان پیشفرض نهائی و تنها راه ممکن در ذهن کارگزاران دولت
رسوب کرده است. محمدرضا عارف، معاون اول رئیسجمهور
نیز با استفاده از بایدهایی چون «نخبگان باید در حکمرانی علمی کشور مشارکت داشته
باشند»، «باید گوش شنوا برای شنیدن خواستههای مردم داشته باشیم» و «ارتباط
دانشگاه با صنعت باید تقویت شود» رویه مرسوم مبنی بر گفتن بایدها را اجرا کرد،
غافل از اینکه مخاطب این بایدها مسئولین اجرائی هستند.فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت نیز روز چهارشنبه (7 آبانماه) در حاشیه جلسه
هیئت وزیران با حضور در جمع خبرنگاران اذعان کرد: «وزرا گزارشی از حضور در مجلس
شورای اسلامی را به دولت دادند. ما وجه نظارتی مجلس را بهرسمیت میشناسیم ولی
همگان باید مراقب مسائلی باشیم که میتواند وحدت را بههم بزند». سخنگوی دولت درحالی نگران وحدت و همگرایی است که همقطاران و
همفکران دولت به اشکال مختلف امکان همدلی و همکاری را محدود و گاهی مسدود میکنند.
خانم فاطمه مهاجرانی در شرایطی پشت تریبون از «به رسمیت شناختن وجه نظارتی مجلس»
سخن میگوید و حفظ وحدت را با عنوان یک «ضرورت» و «باید» معرفی میکند که ناقضان
این «بایدها» در حلقه یاران و دوستان دولت قرار دارند. به عنوان نمونه، حسین مرعشی، دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی
چندی پیش با حضور در برنامه «سپهر سیاست» در پاسخ به سؤال مجری برنامه درخصوص
«وفاق» بیان داشت: «وفاق یعنی فرار از شرّ مجلس»!به هر ترتیب، خطیب و مخاطب بایدها و نبایدهای مطرح شده از سوی قوه مجریه
مسئولین کابینه چهاردهم و شخص رئیسجمهور است؛ با این حال کارگزاران مردم در ارائه
پیشنهاد (باید و نباید کردن) متوقف شدهاند؛ این وضعیت درحالی جریان دارد که قوه
مجریه باید برای بایدها و نبایدها دستورالعمل اجرائی مینوشت و امروز مشغول ارائه
گزارش از عملکرد میبود. «متناسبسازی
حقوق با تورم»، «مهار گرانی»، «حل مشکل معیشتی بازنشستگان، کارگران، معلمان و
کارمندان دولت» و «حل مسئله ناترازی انرژی» از وعدههای انتخاباتی است که بعدها به
صورت «باید برطرف شود» از سوی اعضای کابینه در هر تریبونی تکرار شد اما مشکلات
کمافیالسابق باقی است. بخشی از این
عدم تحرک برای رفع مشکلات ناشی از حضور افراد زاویهدار در کابینه چهاردهم است
بدین شرح که مطالبات افراد حاضر در کابینه با انگیزه حضور در کابینه در تعارض است. به عنوان نمونه، شخصیتهایی چون هادی خانی، رئیس مرکز
اطلاعات مالی و علی احمدنیا، سرپرست امور اطلاعرسانی دولت مشمول این تعریف هستند. ...