اوین نامه کیهان ۲۷ مهر۱۴۰۴
چرا دار و دسته ظریف از
تلاشها برای خنثیسازی تحریمها عصبانیاند؟
شلیک نیابتی از پشت
به دیپلماسی «خنثیسازی تحریمها»
اوین نامه کیهان سربازجوشریعت نداری برای به حاشیه بردن نقش کلیدی سپاه پاسداران جنایتکار وغارتگر وسرکوبگر که عامل اصلی پیگیری برنامه هسته ای بوده است که بطور پنهانی وپس ازفاش شدن بطور نیمه پنهانی دنبال کرده واز پشتیبانی خامنه ای رمال برخوردار بوده است . زیرا هدف الگوی پاکستان وکره شمالی دستیابی به سلاح هسته ای، برای بقای رژیم منفور وضد مردمی ولایت فقیه بوده است . ولی دستآوردش تحمیل چندهزار میلیارددلار مصرف شده وبرباد رفته این برنامه همراه با تحریم ها وتشدیدآن وفعال شدن مکانیسم ماشه وبرگشت تحریم ها بوده است . درمقابل اوین نامه کیهان سربازجوشریعت نداری فقط منتظر بوده است تاکدام مهره جریان غیرخودی شده رقیب کوچک ترین افشاگری وانتقادی دراین مورد می کندتا درجا پاچه گیری ازش کند . بطور نمونه ظریف است تااشاره به نقش باج گیری وگروکشی روس های غیرقابل اعتماد درمذاکرات هسته ای نموده است . پس ازموضع بازجویی وتأکید ضدغربی وآویزان شدن برشرق یعنی روسیه وچین رگباری از اتهامات سنگین نثار ظریف کرده است . برای همین گزارش کرده است: چرا ظریف دردفاع از خود مقابل اتهاماتی که ازسوی کاسبان تحریم ها به وی زده می شود انتقاد به نقش روسیه درفعال شدن مکانیسم ماشه کرده است.پس اوین نامه کیهان سربازجو شریعت نداری ازموضع وکیل مدافع روسیه ظریف وروحانی و... را بازجویی کرده است که با برگردان کردن جایگاه کاسبان تحریم ها با ظریف، سئوال کرده است: چرا دار ودسته ظریف ازتلاش برای خنثی سازی تحریم ها عصبانی اند؟ وافزوده اینان شلیک نیابتی ازپشت به دیپلماسی خنثی سازی تحریم ها می کنند؟ دردنباله اضافه کرده است:در حالی که دولت چهاردهم مسیر خود را بر مبنای «دیپلماسی فعال شرقی» و «خنثیسازی تحریمها» قرار داده و به جای التماس به غرب، در حال بازتعریف معادلات همکاری با قدرتهای غیرغربی و همسایگان است، ناگهان صدای آشنایی دوباره از گوشهای بلند شده است؛ صدایی که نه از پایتختهای دشمنان ایران، بلکه از حلقوم کسانی برمیخیزد که یک دهه پیش، همه تخممرغهای سیاست خارجی را در سبد غرب گذاشتند و امروز از عیان شدن نتایج فاجعهبار آن، سخت آشفتهاند.محمدجواد ظریف و حلقه غربگرای اطراف او که پس از شکست تاریخی برجام، سالهایی را در سکوت و انزوا گذراندند، اکنون با فرار رو به جلو و حمله به دیگران، میکوشند بر ویرانهای که خود ساختهاند، خاکستر تبلیغاتی بپاشند. این طیف با راه انداختن جنجالهای تازه درباره «موشک و مردم»، «پارادایم»، و «روسهراسی»، درواقع پروژه جدیدی را کلید زدهاند: شلیک نیابتی از پشت به مسیر ملی خنثیسازی تحریمها.درحالی که در دهمین سال برجام، دیگر هیچ تردیدی باقی نمانده است که این توافق نهتنها تحریمها را برنداشت بلکه آنها را چند برابر کرد. چون از برجام تا برهوت؛ محصول نابلدی و بیدانشی اش بوده است . همین طور ظریف را متهم گرده است برای پوشش شکست برجام بافرار به جلوموضع گیری انتقادی علیه مواضع گروشی روسیه درمذاکرات هسته ای وبرجام کرده است. هم چنین خودشیفتگی در برابر حقیقت ازویژگی های شخصیتی دیگر ظریف است - یعنی همان خودشیفتگی مزمن - در تمام رفتارهای او مشهود است. او نهتنها در برابر نقدها تاب نمیآورد، بلکه هرجا که احساس کند از دیگری عقب مانده، به تخریب متوسل میشود. نمونه آشکار این رفتار، حملات پنهان او به شهید سلیمانی است. در فایل صوتی معروف تاریخ شفاهی دولت روحانی با سعید لیلاز، ظریف صراحتاً از ازپاسدار تروریست قاسم سلیمانی کشته شده گلایه میکند؛ در حالی که میدان، همان سنگری بود که دیپلماسی او را در برابر تهدیدات دشمن حفظ کرد.واقعیت این است که ظریف از محبوبیت و جایگاه پاسدار تروریست کشته شده سلیمانی رنج میبرد. زیرااو که با «افتضاح برجام» به نماد ناکامی بدل شده بود، نمیتوانست ببیند که یک فرمانده نظامی، در ذهن و دل مردم، نماد عزت و اقتدار ملی است نمونه اش شکست گروه های نیابتی منطقه وسقوط سوریه وجنگ خفت بار وتحقیرآمیز ۱۲ روزه است. به همین دلیل، در گفتوگوهای خود بارها کوشید با کنایه و تردیدافکنی، جایگاه این پاسدار تروریست را تضعیف کند؛ تلاشی مذبوحانه که البته نتیجهای جز انزجار بیشتر مردم از او نداشت..بازهم اوین نامه کیهان سربازجوشریعت نداری برای آنکه اتهامات ظریف را سنگین ترکندبازتولید دوگانههای خسارتبار از میدان و دیپلماسی تا موشک و مردم بار ظریف کرده است . چون مدعی شده حمله به روسیه باج گیر وگرو کش وآزمون پس داده خیانت درسوریه وجنگ ۱۲ روزه ؛ خط تلاقی با منافع ملی همزمان با اوج همکاریهای نظامی و اقتصادی رژیم تروریست وجنگ افروز ولایت فقیه و روسیه در مقابله با تحریمهای غرب است که موجب شده است ، ظریف ناگهان توپخانه خود را به سمت مسکو بچرخاند .طوریکه تناقض در گفتار و رفتار؛ ظریف در باطن خود چه کشورهایی را دوست و کدام را دشمن میداند؟ظریف از «بیاعتمادی به روسیه و چین» سخن میگوید، که باید پرسید: باید به چه کسانی باید اعتماد کرد؟ به آمریکا همانهایی که نهتنها هیچیک از تحریمها را برنداشتند بلکه با وقاحت تمام، تحریمها را علیرغم تمام عقبنشینیها در حوزه هستهای تشدید کرده و نهایتا رژیم تروریست وجنگ افروز ولایت فقیه را هدف حمله مستقیم نظامی قرار دادند؟در سالهای اخیر، دو کشور چین و روسیه نهتنها در حوزه اقتصادی و انرژی با رژیم تروریست وجنگ افروز ولایت فقیه همکاری فزایندهای داشتهاند که بلکه در عرصههای راهبردی - از امنیت منطقهای گرفته تا پروژههای زیرساختی و ترانزیتی - رژیم تروریست وجنگ افروز ولایت فقیه شیرده را شریک طبیعی خود میدانند. واقعیت این است که برای پکن و مسکو، «تضعیف یا آسیب دیدن شعارپوشالی ضدآمریکایی رژیم تروریست وجنگ افروز ولایت فقیه به منزله آسیب به زنجیره امنیت و توسعه خودشان است». نمونه این همکاری مشترک سقوط سوریه و جنگ ۱۲ روزه وفعال شدن ماشه وبازگشت تحریم ها وبه پناهگاه رفتن خامنه ای رمال است.ولی درمقابل باید ظریف مفلکوک متهم به دروغسازی برای فرار از پاسخگویی شود .زیرا وی در تازهترین نمونه، پایش را از نقد سیاسی فراتر گذاشت و به دروغسازی متوسل شده است. چون پشت پرده عصبانیت ظریف و یارانش از موفقیت مسیر «خنثیسازی تحریمها» بوده عصبانی شده اند؟ لذا روشن است. اگر سیاست فعلی دولت پزشکیان در همافزایی با شرق و همسایگان به ثمر بنشیند و رژیم تروریست وجنگ افروز ولایت فقیه بدون تکیه به غرب بتواند فشار تحریمها را خنثی کند، تمام روایت غربگرایان از اساس فرو میپاشد. سرانجام سربازجو شریعت نداری بدون آنکه بگوید جایگاه اقتصادی و.. ترکیه وکشورهای همسایه ومنطقه که رابطه با آمریکا داشته اند درمقایسه با اوضاع اقتصادی رژیم تروریست وجنگ افروز وفاسد ولایت فقیه واوضاع امور معیشتی مردم ایران چگونه است .اما ازخمینی شیاد یادکرده است که گفته بود : نباید فراموش کنیم که در جنگ با آمریکا و تفالههای آمریکا هستیم. چون منافع وسودش را کاسبان تحریم های آویزان شده به روسیه وچین برده اند وهزینه وخسارات سنگین اش را ملت وکشور داده اند. درپایان کیفرخواست بالا بلند اوین نامه کیهان سربازجوشریعت نداری علیه ظریف ازتناقضات بیپایان گفته است.چون افزوده بررسی گفتارهای اخیر ظریف نشان میدهد او گرفتار آشفتگی فکری شدیدی است. زیرا از یکسو میگوید «دیپلماسی بدون قدرت نظامی بیفایده است»، از سوی دیگر توان موشکی را زیر سؤال میبرد. گاهی دم از «حفظ منافع ملی» میزند، اما در عمل علیه متحدان استراتژیک رژیم تروریست وجنگ افروز ولایت فقیه موضع میگیرد.این تناقضات، نه از نبوغ دیپلماتیک، بلکه از بحران شخصیتی ناشی میشود که سالهاست دامن او را گرفته است. ظریف در واقع میان دو قطب متضاد در نوسان است: از یکسو میل به بازگشت به قدرت، و از سوی دیگر شرم ساری از گذشته. همین تضاد است که گفتار او را پر از پارادوکس و تناقض کرده است.