مقتول به خواهرم فحاشی کرد۲۲-مهر-۱۴۰۴

اردیبهشت سال ۱۴۰۳ پسر ۳۴ سالهای به نام رحمان در حالی که چاقو به قفسه سینهاش اصابت کرده بود به بیمارستانی در شمال تهران منتقل شد اما بعد از ۵ روز به علت شدت جراحات وارده و خونریزی شدید تسلیم مرگ شد.با مرگ رحمان، مأموران تحقیقات اولیه را آغاز کردند و سراغ همراهان رحمان که مرد و زنی به نام نوید و نسرین بودند، رفتند.نوید در تشریح ماجرا گفت: «من، رحمان و خواهرم نسرین در مسیر جاده لواسان جگرکی سیار داریم و مدتی است با هم کار میکنیم. امشب دوستم مشروب زیادی خورد و مست شد و در حالی که تلوتلو میخورد روی منقل پر از آتش افتاد و دستهایش سوخت. من و خواهرم بلافاصله او را سوار خودرو کردیم و راهی بیمارستان شدیم، در مسیر بیمارستان او روی ما چاقو کشید و من میخواستم چاقو را از ماشین به بیرون پرتاب کنم که به او خورد.»با تکمیل تحقیقات برای نوید به اتهام قتل عمد کیفرخواست صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۳ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.در دادگاه چه گذشت؟-در این جلسه اولیایدم حضور نداشتند اما پیشتر در دادسرا خواستار قصاص متهم شده بودند.پس از آن نوید به جایگاه رفت و با رد اتهام قتل عمد گفت: «شب حادثه وقتی دستهای رحمان سوخت او را بهسرعت سوار ماشین کردیم. رحمان از فرط مستی متوجه رفتارهایش نبود و به خواهرم که رانندگی میکرد فحاشی کرد و ناسزا گفت. من که عقب نشسته بودم سعی کردم او را آرام کنم اما او توجه نمیکرد.»قاضی پرسید: « از کجا مشروب آورده بودید؟»-متهم پاسخ داد: «ما در کنار فروش جگر مخفیانه مشروب هم داشتیم و آن شب رحمان در خوردن مشروب زیادهروی کرد.»قاضی گفت: «چاقو را از کجا آوردید؟»-نوید جواب داد: «بین راه او همانطور به فحاشیهایش ادامه میداد و بعد از چند دقیقه سرش را محکم به ستون ماشین کوبید که خواهرم خودرو را نگه دارد. با توقف خودرو رحمان به صندوق عقب رفت و از داخل خورجین چاقویی برداشت و داخل ماشین نشست. خواهرم دوباره حرکت کرد که من متوجه شدم او میخواهد ما را بزند به همین خاطر چاقو را از او گرفتم و میخواستم آن را از خودرو به بیرون پرتاب کنم که به یکباره چاقو به قفسه سینهاش خورد.»قاضی به متهم گفت: «طبق گزارش پزشکی قانونی و براساس مستندات موجود، نوع ضربه چاقو به صورتی نبوده که شما تشریح میکنید. درواقع چاقویی که به بیرون پرتاب میشود از کنار برخورد میکند اما این چاقو از قسمت تیز و نوک وارد قفسه سینه مقتول شده است.»متهم جواب داد: «گفتم که من قصد و انگیزهای برای قتل او نداشتم و میخواستم برای دفاع از خود و خواهرم چاقو را از خودرو بیرون بیندازم که به او خورد.»متهم در آخرین دفاعش گفت: «باور کنید نه قصد درگیری داشتم و نه کشتن رحمان را. او پسر خوبی بود اما وقتی مشروب میخورد بدمستی میکرد و اختیار رفتارهایش را نداشت.»به گزارش روزنامه ایران، با پایان جلسه دادگاه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.