دروغ نامه ی کیهان 4 شبنه 3 آذر ماه سال 1389
نقد و بررسی : (يادداشت روز) دروغ نامه ی کیهان " تيتر اول: ولايت علي(ع) "
اینگونه صورت مسئله پاک و سفید کردن پرونده ی جنایتکارانه ی حاکمان دین فروش تداعی کننده ی اوایل انقلاب است که خمینی شیاد قول حکومت پا بر هنگان و مستضعفان را داد و از علی نقل قول می کرد که وی بوسه بر دست کوخ نشینان می زند واز کاخ نشینان یا مرفهان بی درد با اسلام آمریکائی فاصله گرفته ودوری جسته است"
باز هم همکار وهم قلم یادداشت روز نویس سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری در دروغ نامه ی کیهان که با آویزان شدن به سوء استفاده از دین ابزاری شده همراه با مرثیه و روضه خوانی و نقل کردن از جنگ 1400 سال پیش و بسط و تعمیم دادنش به شرایط کنونی تا که بتواند رقیب مغلوب بر زیر تیغ بگیرد و متهم و محکوم شان کند . البته برای جان انداختن آقازاده مجتبی خامنه ای به جای پدر ولی وقیح نا مشروعش از کشته شدن هاشم مرقان فرمانده لشکر حضر ت علی در جنگ صفین و بر داشتن پرچم و از سوی فرزندش یاد کرده و چنین گفته شده است:
"در ميانه جنگ صفين هنگامي كه هاشم مرقال فرمانده شجاع لشكر امير مومنان(ع) به شهادت رسيد، پسر وي پرچم پدر را برداشت و وجدان و فطرت لشكر را خطاب قرار داد: «حتي اگر ثواب و عقاب و بهشت و دوزخي نبود، جنگيدن در كنار علي بر همراهي با معاويه پسر هند جگرخوار فضيلت داشت».افسار شتر خلافت را پشت كوهانش مي افكندم كه دنياي شما نزد من از آب بيني بز باارزش تر است
»)"
جالب است در رژیمی که ازرأس تا ذیل آن آلوده به فساد و رشوه و تبعیض و بی عدالتی وبی قانونی می باشد و تاریخچه یا بیش از 31 ساله حذف مخالفان ومنتقدان و دگراندیشان دارد . تا جائی که چند سالی است ترکش این شیوه حذف و طرد کردن از صحنه به رقبای سابق شریک در قدرت اصابت کرده است . بنا براین از علی وعدالت وی نقل قول کردن همچون شگرد تبلیغاتی ولی وقیح است که سالی را به نام عدالت امام علی نامید و ضمیمه ی منشور 8 ماده ای خود پیرامون مبارزه با فق و بیکاری و رشوه و تبعیض و اشرافیت و رانت خواری کرد که جز طرح توطئه ی مخلفت کردن علیه دولت مدعی اصلاح طلب خاتمی و تلاش برای جایگزین کردن رقیب مدعی اصول گرای پاسداران کودتاگر نبود . زیرا که برای مردم ایران به خصوص محرومان وتهی دستان درست نتیجه ای وارونه و معکوس بر جای گذاشت . بهر حال همانگونه که اشاره شد قلم ر دست یادداشت روز نویس بطور شیدانه وارونه گوئی کرده و آدرس غلط داده است تا که رقیب مغلوب را دراز متهم کند که ضد عدالت است چونکه تجمل وثروت طلب و مال اندوز است و کارشکنی در شیوه ی تصمیمات و اقدامات عدالت جویانه ی جانشین علی ولی وقیح می کند. بنابراین برای اینکه مقایسه کرده و پاسخ اینان را داده باشد .این چنین از واکنش حضرت علی مقابل قدرت پرستان و دنیا طلبان خائن غیر قابل اعتماد فربه شدگان سنگین نقل قول نموده است که اینان سبک بال و اهل جهاد نیستند که رویاروی علی ایستادند:
"
غير از دنياطلبان، حتي دوستان به ظاهر مصلحت انديش امام از او مي خواستند فعلا با صاحبان امتياز و قدرت مدارا كند و عدالت را درباره غارت آنها از بيت المال جاري نسازد تا به پيروزي رسد. پاسخ امام به اين دو گروه متفاوت هم يكي بود. «آيا مرا فرمان مي دهيد كه پيروزي را در ستم بر كساني كه ولايت مرا پذيرفته اند، طلب كنم؟! به خدا سوگند تا دنيا دنياست و ستاره اي از پس ستاره اي مي آيد، هرگز چنين نخواهم كرد. اگر مال از آن من بود، همه را به مساوات تقسيم مي كردم چه رسد به اين كه مال قطعا و منحصرا مال خداست.عدم اعتماد و اطمينان به سياستمداران و هراس از خيانت آنها، همواره نگراني بشر در طول تاريخ بوده است. بدانيد كه براي جان هاي شما بهايي جز بهشت نيست، پس جان خود را جز به همان نفروشيد».(8) آنها كه به دوستي علي گرويدند، براي جهاد و مجاهدت سبكبار و مهيا بودند وگرنه، فربه شدگان و سنگين شدگان از دنيا و «طعمه» قدرت و بيت المال، يا نتوانستند او را همراهي كنند و يا روياروي او ايستادند در حالي كه به فضيلت هاي بي همانندش شهادت مي دادند. امام مرز كشيد ميان جان هاي گرامي همطراز رضوان خداوند با فرومايگان مسلمان نما و اهل خدعه، آنجا كه فرمود «كجايند برگزيدگان و شايستگان و آزادگان و بزرگواران شما؟!... فساد آشكار شد اما كسي كه آن را زشت شمارد و بازدارد و تغيير دهد، نيست. گروه خوني «ابوتراب»- آن افلاكي خاك نشين- نمي توانست با جماعت دنيازده، زراندوز، طرفدار تبعيض، رياست طلب، خائن به امانت، عافيت طلب، منافق، ميانه نما، مقدس مآب آلوده و مستعد سواري دادن به جبهه جور و فساد و تبعيض سازگار باشد كه او در روز بيعت، با خدا و خلق هر دو عهد بسته بود خيانت در امانت نكند و حق خدا و خلق را ارزاني زياده خواهان نكند. بنابراين جبهه اي مقابل او آراسته شد كه يك سر آن معاويه و عمروعاص و وليد و مروان و همه امويان ذاتا كافر بودند و سر ديگر آن، ياران بيعت شكني چون زبير و طلحه، و ميانه اين صف، مقدس مآبان دنيازده و اهل حسادتي چون ابوموسي اشعري و سعد ابي وقاص. و سياهي لشكر آنها جماعت ساده لوح حيرت زده اما مغرور و لجوجي از تيره خوارج. بيگانه و دوست هريك جدا- و گاه با هم ساخته!- دل مولا را شكستند و جان او را خستند تا يكي از پاك دست ترين و قدرتمندترين سياستمداران تاريخ، مظلوم ترين آنها شود.علي مغضوب واقع شد و در كانون انواع هجمه ها از جمله ترور شخصيت قرار گرفت، چون نقطه اطمينان صيانت از سلامت سياست شده بود. بر او خشم گرفتند و آشكار و پنهان، رشته هاي اقتدار و سياست ورزي او را گسيختند. او علم جهاد را در برابر همه امتيازطلبي ها و برتري جويي ها برافراشته بود و تا اين پرچم برپا بود، به بردگي گرفتن مردم امكان پذير نبود. همه مسئله اين بود كه با حضور علي، سياست گرد مدار حق و عدالت مي گشت و اين محوريت و حكميت بايد از علي ستانده مي شد. چنين بود كه حكميت پيش هر كس جز علي بردند، در حالي كه فرمان داده شده بودند به طاغوت كافر شوند"
. در پایان قلم بر دست یادداشت روز نویس بدون نام بردن از ولی وقیح نا مشروع زیر چتر نام علی در اصل دفاع از ولی وقیح کرده و از آرمان گرائی وی گفته است که با پوشش ادعای کمدی اصول گرائی دنبال می شود، همچنین ضمن مخاطب قرار دادن مخالفان و منتقدان ولی وقیح دشمنی کرد ن با سکولاریزم را به نمایش گذاشته و از آبستن بودن حوادث جنبش بزرگ جهانی خبر داده که مرکز آن هم ایران می باشد . زیرا که مردماني باليده پشت در پشت هم و زير پرچم ولايت وقیح قرار دارند که با اتکای آویزان شدن ابزاری از عدالت علی گونه ی ولی وقیح اقتدا كرده اند. برای اینکه این چنین عزم جزم کرده اند تاکه حکومت جهانی را علوی سازند :
"با اين اوصاف درباره سيره سياسي امير مومنان چگونه بايد قضاوت كرد؟ آيا او آرمانگرايي بود كه شكست خورد و بنابراين بايد سياست را به مفهوم حقيقي سكولاريزه كرد و «زهر ماري» عمروعاص بازي و ماكياوليسم را بدان آميخت؟ 1421 سال پس از ماجراي غدير، جهان آبستن حوادث و جنبش بزرگي است كه كانون آن در پايتخت محبت مولا(ايران) قرار گرفته است. اكنون در ايران مردماني باليده و برآمده اند كه پشت در پشت هم و زير پرچم ولايت فقيه به مولاي متقيان و امير عدالت(ع) اقتدا كرده اند. عزم جزم آنها «علوي» شدن است ،فروتن با مومنان، نفوذناپذير و سرسخت در برابر كافران، مجاهد در راه خدا و نترس در برابر ملامت سرزنش كنندگان. و اين هنوز از نتايج سحر غدير است، تا صبح دولت حق بدمد"
در خاتمه اینکه اینگونه صورت مسئله پاک کردن و سفید کردن پرونده ی جنایتکارانه ی حاکمان دین فروش که تداعی کننده ی اوایل انقلاب است که خمینی شیاد قول حکومت پا بر هنگان و مستضعفان را داد و از علی نقل قول می کرد که وی بوسه بر دست کوخ نشینان می زند واز کاخ نشینان یا مرفهان بی درد با اسلام آمریکائی فاصله گرفته ودوری جسته است . در صورتیکه همانان که مخاطبان خمینی شیاد بودند در کنار ولی وقیح و پاسداران کودتا گر بقدرت خزیده اند و زیر چتر نام و سنگر خمینی شیاد و دفاع از ولایت وقیح و دین ابزار و وسیله ی پیگیری هدف شده بطور سخت و جدی مشغول انتقام گیری از رقیب مغلوب یا رقبای سابق پیروان و حامیان خمینی شیاد هستند.
هوشنگ بهداد
http://www.kayhannews.ir/890903/2.htm#other200
دروغ نامه ی کیهان 4 شبنه 3 آذر ماه سال 1389
تيتر اول: ولايت علي(ع) (يادداشت روز
)