روزی
نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی 4 شنبه 24 اسفند ماه سال 1390
نقد
وبررسی : روزی نامه ی حکومتی جمهور "
تروريسم عليه اسلام "
"غرب چون
به خصوص آمریکا برای حفظ منافع غارتگرانه شان خواهان شکل گیری حکومت های دمکراتیک
سکولار در منطقه نیستند . پس همسو با حاکمان ایران سیاست سنگ بستن و سگ رها کردن
را دنبال نموده اند. تا که سرمقاله نویس برای تبرئه کردن نقش ایران از موضع فرار به جلو با ادعای دفاع
از اسلام میانه روواعتدال همه کاسه وکوزه های بحران وناامنی های منطقه را بر سر آمریکا بشکند
"
مگر فراموش شده است
اسلامی که خمینی شیاد منادی ومبلغ ومروج آن بود با صدور تروریسم و بحران وارتجاع
به برون مرز و بحران آفرینی وجنگ افروزی شروع شد . طوریکه تأکید کرد تا فتنه در عالم است
لاکن جنگ هم هست؟مگر با اصرار جنگ 8 ساله ی ایران وعراق آن را موهبت الهی ننامید. در صورتی که به زهر
کشی جام زهر ناشی از شکست شد؟ مگر پاسدار حسن عباسی تئوری پرداز پاسداران کودتاگر
از حزب الله لبنان بعنوان فرزندان معنوی خمینی شیاد یاد نمی کند؟ مگر از اقدامات تروریستی شان بعنوان عملیات یا
ترور مقدس یاد ودفاع نمی کند؟ حتی مگر از تلاش ودست یابی به سلاح هسته ای دفاع نمی
کند؟ مهمترا ینکه مگر حزب الله لبنان وحماس وجهاد اسلامی برای پرتاب موشک به خاک
اسراییل و عملیات انتحاری و تروریستی ترغیب وتشویق نمی شوند؟ حال در قتل های
زنجیره ای در داخل وخارج از کشور چه گذشت و با رهبران مسیحی ربوده شده مأموران
اطلاعاتی وزارت بدنام اطلاعات چگونه رفتار کردند که فقط متهم به نیروهای خود سر
شدند ودر بیت رهبری سنگر گرفتند تا که با سازماندهی شدن طرح کودتا وحذف رقیب را
دنبال کنند و بقدرت باز گردند. چرا گفته نشده است که اینان از کدام اسلامی پیروی
کرده ومی کنند که به دختران باکره قبل از تیرباران مورد تجاوز واقع شدند تا که به
بهشت نروند؟ حال بماند که سپاه قدس در کنار القاعده در عراق مرتکب چه جنایات ضد
انسانی شده است؟ اکنون نیز با حزب الله در کنار ارتش سوریه دست به چه جنایات
وحشیانه ی ضد انسانی می زنند؟ لابد همه این حنایات هم زیر سر وهابی های عربستان
والقاعده می باشد. چون با ترور امام جماعت یک مسجد در بروکسل نام اسلام مورد ادعایی
ولی وقیح علی خائنه ای را بد نام کرده اند تا این چنین موجب ضربه زدن به اعتبار اسلامی مدعی رهبریت جنبش بیداری منطقه شود:
"شهادت امام جماعت مسجد امام رضا
عليه السلام در بروكسل بلژيك در شب سه شنبه اين هفته به دست افراطيون وهابي و كشته
شدن 185 سرباز يمني در هفته گذشته توسط شبه نظاميان القاعده، علاوه بر آنكه مسلمانان
را اهل خشونت و انقلاب مسالمت‌آميز مردم يمن را در عرصه تبليغات رسانه‌هاي غربي يك
انقلاب خونين معرفي كرد و به آن انگ خشونت زد، بهانه جديدي نيز به دست غربي‌ها داد
تا اسلام را دين خشونت معرفي كنند و خوراك تبليغاتي جديدي در اختيار معاندان و
دشمنان اسلام قرار داد تا هرچه مي‌خواهند عليه اين دين پاك بنويسند و بگويند و هر
طور كه مي‌خواهند به نفع اهداف و مقاصد شوم خود تصميم گيري نمايند. در يمن جمعي از اعضاي گروهك
تروريستي القاعده براي تصرف يك اردوگاه نظامي در منطقه "كود" شهر زنگبار
به اين اردوگاه حمله كردند و چون با مقاومت نظاميان موجود در آن مواجه شدند آنها
را به گلوله بستند و 185 سرباز را به قتل رساندند. در اين درگيري 25 نفر از اعضاي
القاعده نيز كشته شدند"
انگاری در ایران بی ترمزو
دنده عقب کننده اراذل اوباشان وابسته به بیت رهبری وجود ندارتد که روز روشن با تهاجم از دیوار سفارت انگلیس در تهران و بالا رفتند
وآن را اشغال نمودند؟ یا اینکه در قم به مراجع مخالف ولی وقیح علی خائنه ای تهاجم
نکردند؟ یا اینکه همین دیروز در جلوب درب بازار مکاره تجمع اعتراضی نداشتند و با
رقبای شان که حامی رئیس جمهور بودند درگیر وگلآویز نشدند که سرمقاله اینگونه مدعی
شده است غربی ها ازبرخی مهره ها براش کشتار در یمن وتبلیغات علیه ی مخالفان یمن می
کنند:
" چرا در جهان اسلام،
جريان‌هاي افراطي و خارج از ضابطه‌اي وجود دارند كه با اعمال و اقدامات خود از
يكطرف راه را براي بهره‌برداري قدرت‌هاي سلطه گر هموار مي‌كنند و از طرف ديگر چهره
اسلام را مخدوش جلوه مي‌دهند؟نگاهي كه از منظر سياسي مي‌توان به قتل عام سربازان
يمني در اردوگاه نظامي زنگبار كرد اينست كه قطعاً اين اقدام با برنامه ريزي آمريكا
صورت گرفته تا چهره انقلاب مسالمت آميز مردم يمن را مخدوش نمايد و آن را خشن و
خونين جلوه دهد و از اين طريق براي تحكيم پايه‌هاي حكومت "عبدربه
منصورهادي" رئيس‌جمهور منصوب شده خود كه در واقع ادامه حاكميت علي عبدالله
صالح است تلاش نمايد. غربي‌ها و مهره‌هاي دست آموز آنها
در يمن اين روزها با استناد به همين كشتار سهمگين، عليه انقلاب مردم يمن تبليغات
وسيعي مي‌كنند تا آن را برخلاف آنچه هست يك حركت خشن و خونين معرفي نمايند. اين،
بخشي از بهره برداري‌هائي است كه آمريكا از تأسيس القاعده مي‌كند و اصولاً هر جا
كه لازم باشد اين گروهك تروريستي را براي پيشبرد اهداف شوم و تحقق توطئه‌هاي ضد
مردمي خود بكار مي‌گيرد"
سر مقاله نویس در ادامه
همچون همیشه با تاکتیک وترفند تبلیغاتی ضد آمریکایی که هدف پاک کردن صورت مسأله و
عادی جلوه دادن جنایات حاکمان ایران در عراق و سوریه وحتی در افغانستان می باشد. تلاش کرده است که اقدامات تروریستی در
زنگبار ویمن را به آمریکا نسبت دهد و
بگوید که آمریکا از طریق سازمان سیاه
وگروه های تروریستی تلاش کرده است که در
عراق و افغنستان بهره مندی کند و برای منافع
استعماری خود دست به چنین اقداماتی می زند . چون می خواهد چهره اسلام را مخدوش کند
وخشن نشان دهد تا بتواند از کشور های استبدادی اسلامی حمایت نماید . همینطور
بتواند مانع از گسترش رهبری جنبش بیداری اسلامی حاکمان ایران در منطقه شود.
بنابراین در پایان توصیه کرده است که برای مقابله با اين خطر بزرگ، نیاز به همفكري و عزم
جدي همگاني و مشترك كليه كشورهاي اسلامي و متفكران جهان اسلام است. تا بتوان اینگونه با خطر بزرگ جريان افراطي مبارزه و آن
را ريشه كن نمود تاكه در نهایت آمريكا و
غرب در عرصه سلطه جوئي بر جهان اسلام خلع‌سلاح شود :
"اين، واقعيتي است كه اكنون ملت‌هاي
مسلمان و زمامداران كشورهاي اسلامي از آن با خبرند و موضوع پيچيده‌اي نيست كه نيازمند
تلاش براي اثبات باشد. آمريكا از گروهك‌هاي تروريستي كه ساخته و پرداخته سازمان
جاسوسي "سيا" هستند در افغانستان و عراق حداكثر بهره‌برداري را براي
مداخلات نظامي و ادامه حضور نظامي خود به عمل آورد و همين بهره‌برداري را اكنون در
يمن دردست انجام دارد كما اينكه در كشورهاي ديگر نيز به شكل‌هاي مختلف از همين
ابزار استفاده مي‌كند و برنامه‌هاي سلطه طلبانه خود را به پيش مي‌برد. ماجراي حمله
به مسجد امام رضا عليه السلام در مركز بلژيك نيز از اين قبيل و در همين چارچوب است. نكته مهم اينست كه گروهك‌هاي
تروريستي ساخته شده توسط آمريكا همچون طالبان و القاعده و وهابي‌ها، با پوشش ديني
و با شعارهاي اسلامي عمل مي‌كنند و متأسفانه به همين دليل براي جوانان بي‌اطلاع از
مباني اسلامي در بسياري از كشورها جاذبه هم دارند. مهم‌تر اينكه اين
روش افراطي موجب زاييده شدن و رشد روش‌هاي افراطي مشابه در كشورهاي مختلف اسلامي
شده و موانع و مشكلات زيادي بر سر راه اسلام واقعي كه داراي ماهيت اعتدالي و عدالت
محوري است پديد آورده است. اين، يك خطر بزرگ است كه اگر
بزرگ‌ترين خطر براي اسلام در عصر حاضر ناميده شود، سخن گزافه‌اي نيست. جريان
افراطي در هر جا مقتضي باشد دست به اسلحه مي‌برد و هر كس را كه لازم بداند ترور
جسمي مي‌كند و در هر جا كه اين شيوه را لازم نداند با توسل به تبليغات مسموم تلاش
مي‌كند هر كس را كه لازم بداند ترور شخصيت كند. موج خشونت‌هاي كلامي و تبليغاتي كه
اكنون بخش عمده‌اي از جهان اسلام گرفتار آن است و شخصيت‌هاي ارزنده و خدوم را آماج
تهمت‌ها و تخريب‌ها قرار داده تا مانع كارائي آنها شود، بخشي از همين توطئه خطرناك
است. هدف آمريكا
و ساير دشمنان امت اسلامي از ايجاد و بكارگيري اين جريان در جهان اسلام، يكي اينست
كه با انقلاب اسلامي ايران مبارزه كند، دوم اينكه انقلاب‌هاي مردمي ناشي از بيداري
اسلامي در كشورهاي عربي و شمال آفريقا را مصادره نمايد، سوم اينكه مانع گسترش
اسلام در غرب شود و چهارم اينكه اسلام را درخانه خود يعني كشورهاي اسلامي به غربت
و انزوا بكشاند. .آمريكا فقط با تكيه بر ديكتاتورها مي‌تواند
به سلطه خود بر كشورهاي اسلامي ادامه دهد، تلاش مي‌كند چهره اسلام انقلابي را
مخدوش كند تا مانع سقوط ديكتاتورها شود. فقط از اين طريق است كه آمريكا و ساير
قدرت‌هاي استعماري مي‌توانند به سلطه خود بر كشورهاي اسلامي ادامه دهند؛ تحريف
چهره اسلام انقلابي با استفاده از حربه تروريسم عليه اسلام. . در كشورهاي اسلامي، مدتهاست كه فرياد همه از افراطيون بلند است
ولي همه فقط شعار مي‌دهند و براي مقابله با انواع افراط‌ها كه بلاي جان امت اسلامي
شده، به اقدام عملي روي نمي‌آورند. در ايران، هر ساله كنفرانس وحدت اسلامي برگزار
مي‌شود ولي اين كنفرانس تاكنون هيچ قدم عملي براي مقابله با اين معضل كه جهان
اسلام را گرفتار خود كرده است برداشته نشده. در مصر و عراق و لبنان و... نيز
درباره اين بلاي عظيم سخن زياد گفته مي‌شود ولي كاري صورت نمي‌گيرد. بايد اعتراف
كرد كه هيچ كشور و دولتي به تنهائي نمي‌تواند در اين زمينه كاري از پيش ببرد.
مقابله با اين خطر بزرگ، به همفكري و عزم جدي همگاني و مشترك كليه كشورهاي اسلامي
و متفكران جهان اسلام نيازمند است. اگر چنين عزم و همتي وجود داشته باشد، با بهره
گيري از معارف اسلامي به آساني مي‌توان با خطر بزرگ جريان افراطي مبارزه كرد و آن
را ريشه كن نمود؛ كاري كه آمريكا و غرب را در عرصه سلطه جوئي بر جهان اسلام خلع‌سلاح
خواهد كرد."
در خاتمه اینکه آنانی که
زمان شاه و قبل از انقلاب را به یاد دارند
می دانند که تا قبل از اینکه حکومت
فاشیستی مذهبی در ایران بر سر کار بی آید . حکومت اسلامی به جز جمهوری اسلامی
پاکستان که در سال 56 با کودتای ژنرال ضیاء الحق علیه ی ذوالفقار علی بوتو شکل
گرفت . نه مدل حکومت اسلامی مدل ایران و
افغانستان نبود ونه جنبش مبارزاتی شناخته شده
ی مطابق دیدگاه اینان وجود داشت . اخون السلمین در مصر بود که سرکوب شد. تا
اینکه پس از شکل گیری تظاهرات و قیام شهرهای ایران خمینی هوس سفر به پاریس کردتا
زیر درخت سیب زد و بند های لازم را با ما ازبهتران را دنبال کندتا پس از باز گشت به ایران همسو با
سولیوان سفیر آمریکا در تهران الگوی
جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم ونه یک کلمه بیش رابه مردم ایران تحمیل نماید . آنگونه
که با حکومت سکولار همچون جن وبسم الله
رفتار کند . زیرا پس از اعلام این مدل حکومت که همه چیز حتی مجلس شورای ملی پسوند اسلامی
به خود گرفت تبدیل به ابزار قدرت ثروت و اهرم سرکوب و سانسور و تبلیغات بحران أفرینی
وجنگ افروزی در برون مرزشد. برای این که
اهداف پنهان زیر چتر صدور انقلاب اسلامی
به برون مرز دنبال شد . آنگونه که ابتدا جنگ ایران وعراق شروع وتأکید بر ادامه ی
آن اصرار شد . سپس دامنه ی آن به افغانستان کشیده شد تاا ینکه بستر ساز سقوط شوروی
سابق وناامن وبی ثبات شدن منطقه شد . پیگیری پنهانی اهداف هسته ای و فاش شدن آن که تبدیل به بحران داخل ایران
ومنطقه شد ادامه اش پیش مقدمه ی تهاجم نظامی
واشغال افغانستان و عراق شد که برنده ی نهایی اش رژیم فاشیستی کودتایی نا متعارف
ایران شد . همینطور چون گند سیاست وقت کشی گفتگوی هسته ای با غرب در آمد. بنابران برا ی عبور از بحران نیاز به بر پایی دو جنگ 33
و22 روزه با اسراییل شد .تا اینکه اختلافات وبحران های درونی منجر به طرح کودتای
22 خرداد 88 در ایران شد . اما واکنش های اعتراضی اجتماعی پیش بینی ناشده که در پی داشت . تبدیل به جرقه ی آتش در تونس و
مصر و لیبی شد که اکنون دنباله ی آن به سوریه رسیده است . بهرحال غرب چون به خصوص آمریکا برای حفظ منافع
غارتگرانه شان خواهان شکل گیری حکومت های دمکراتیک سکولار در منطقه نیستند . پس
همسو با حاکمان ایران سیاست سنگ بستن و سگ رها کردن را دنبال نموده اند. تا که
سرمقاله نویس برای تبرئه کردن نقش ایران
از موضع فرار به جلو با ادعای دفاع از اسلام میانه روواعتدال همه کاسه وکوزه های بحران وناامنی های منطقه را بر سر آمریکا بشکند
.
هوشنگ بهداد
روزی نامه ی حکومتی جمهوری
اسلامی 4 شنبه 24 اسفند ماه سال 1390
تروريسم عليه اسلام
