يادداشت ميهمان اوین نامه ی کیهان "محرم است رفيقان، نفسي تازه كنيم "

اوین نامه ی کیهان 3 شنبه 10 مهره سال 1396
يادداشت ميهمان  اوین نامه ی کیهان "محرم است رفيقان، نفسي تازه كنيم "
همکار وهم قلم سربازجو حسين شریعت نداری به مناسبت عاشورا و روضه خوانی مبسوط تبلیغاتی که محورش کرده وتاتوانسته مانور تبلیغاتی داده است .درادامه امام حسین راازکربلا به آمریکا برده و صدایش راازآنجا شنیده است .
همچنین باخوشحالی زائدالوصفی ابراز خوشحالی کرده که دهه محرم همزمان با هفته ی جنگ خانمانسوز 8 ساله موهبت الهی وتحویل ومعرکه گیری جسد بی سر وبی دست پاسدار حججی داشته است. برای همین معرکه گیری برنامه ریزی شده از سوی پاسداران را گره به مراسم معرکه گیری پاسدار مثله و بی سرو بی دست شده پاسدارحججی  زده که سیل رفقایش درحال آماده باش انتقام گرفتن اند .
بهرحال مسخره تر اینکه ازموضع گنجشک ومنار مدعی هزاران لشکر لبیک گوی شیعه وسنی شده است .البته هیچ اشاره ای به لشکر اهل سنت نکرده که  کیستند و کجاهستند؟
 بهرحال این قلم بردست وارونه وگنده گوی وخیال باف چنین ادعا ی لشکر آماده بها عزام به سوریه  کرده  یا اعزام شده  ودر سوریه درحال جنگ هستند:
    مولاي مظلومان عالم، برخيز و سيل رفيقان حججي را ببين که براي انتقامش آرام ندارند. اکنون هزاران هزار لشگر لبيک گوي شيعه و سني داري. از فاطميون و زينبيون و علويون و حزب الله و حشدالشعبي و انصارالله و ارتش دلاور و... گرفته تا سپاه پاسداران انقلاب اسلامي که به کوري دشمنان براي تو نيرو مي سازد تا روز روشن را بر اولاد يهودا تيره و تار کنند. بيچارگان و بدبختان بزدل چه مي گويند و از پرچم بلند و برافراشته اين سپاهت چه مي خواهند. عزت ندارند و شرافت نمي شناسند. فرمانده؛ ببين که ادامه راه تو، روزهايمان را به هم دوخته و روزگارمان را حسيني نموده و نام و ياد تو از لبهامان نمي افتد. قربان آن شهيد که به حق جان نثار کرد / اسلام را به دادن جان پايدار کرد / کاخ ستم به اوج فلک سر کشيده بود / با سيل خون خويش خراب آن حصار کرد / آموخت درس رادي و مردانگي به خلق / با نهضتي که آن شه والاتبار کرد. با اين اشعار و شعار است که دشمنان ريز و درشت ما، نمي توانند هيچ غلطي بکنند و سيل خون و اشکي که از عاشوراي تو در تاريخ روان گشته است کاخ ظلم ستمگران را فروخواهد برد. 

امام رضا فرمود اگر خواهان شريک شدن در ثواب حسين عليه السلام هستي، هر وقت يادش افتادي بگو «يا ليتني کنت معکم فافوز معکم فوزاً عظيماً... » اي کاش من با شما همراه بودم و به همراهتان به پاداش و پيروزي بزرگ مي رسيدم.(1) اين کمترين کاري است که از ما ماندگان بر مي آيد و آرزويي است که بر جوانان عيب نيست ولي آنان که عمرشان ريشه در خاک گرفته، خود مي دانند که سنگين است. سنگين است جواناني نورسيده در شبي، ره ده ها ساله پيمايند و ده ها ساله هايي هنوز در خم يک کوچه گرفتار باشند. رفيقان؛ سنگين است ببيني آنان که دير آمدند، زود رفتند و از ما نشستگان، کسي سراغي نمي گيرد. سنگين و سخت است عاشقان، که در معرکه مدعيان عشق، نورستگان محبت را انتخاب کنند. سخت است مومنين، در زمانه اي که از صف آخر مخلصين را گلچين مي کنند ما در صف اول تقلاي جا کنيم. سخت است پشت تابوت جوانان قدم زدن براي آنکه در اين راه مويي سپيد کرده است.
    
محرم است رفيقان نفسي تازه کنيم و گره بغض از گلو باز کنيم. محرم است و برکت حسين است که عالم را مبارک نموده که حسين نور عالم است و اگر او نبود، دنيا برامان طاقت فرسا بود و بهشت بي مسمي. آنکه پدرش پدر خاک و مادرش مادر آب، خود دفن نشد و تشنه جان داد ولي قرنهاست که خاک زمين را به عرش و خلايق لايق را به خدا رسانده است. تنها او که کشتي نجات است و در هدايت انسانها اسرع و اوسع است مي تواند خيل آخرالزمانيان را بسامان کند. محرم است مومنين خيمه عزا به پا کنيد که سرادق ملکوت سياه پوش گشته و ملائک پيراهن خونين يوسف فاطمه را که دست به دست انبياءست و چشم از آن روشن مي کنند، از عرش آويخته اند و تا روز عاشوراي هر سال، اين شميم حسين است که چون شيشه عطري که درش گم شده باشد عالم را مدهوش خود مي کند و پس از آن نيز ياد مصيبتهاي او آتش زير خاکستر دلهاي عاشق است که فرمود از قتل او حَرارَهًًْ في قُلوبِ المُومِنينَ لاتَبرُدُ ابَداً.(۲)
    
اي مردمان! اين حسين است که آموزگار آدميان است و تا ابد رسم جوانمردي و آزادگي به پاکان روزگار مي دهد و هرکه درس از او نگرفت طومارش را روزگار سختي، به سختي به هم پيچيد. آنکه در فتنه ها و حوادث و گردنه ها، الگو نداشت، عاقبتي جز حسرت ندارد. درس حسين درس زندگي است. درس چگونه زندگي است. زندگاني، نه زنده ماني. زندگي قيمتي، نه زندگي به هر قيمتي. در مکتب حسين است که مرگ با عزت بر زندگي با ذلت مي چربد. و در مکتب او سردادن بر سرافکندگي مي ارزد. در مکتب حسين، مرگ سرخ برتر از حکومت ري مي گردد. در مکتب حسين است که دست دادن به راه او، بر دست دادن با دشمنش شرف دارد. و اين حسين است که امان عالم است نه امان نامه شمر و يزيد. و هرکس به امان نامه دشمن دلخوش گشت، رسواي عالم گشت و جز ذلت و خفت و خسران تاريخي چيزي به کف نگرفت که صراط حق صراط حسين است والسلام.
    
محرم است و به لطف انقلاب عظيم خميني که روح خدا بود و بسيجيانش که حواريونش بودند، عالم کم کم حسين را مي شناسد. اگر انقلاب ما بي نام خميني در هيچ جاي جهان شناخته شده نيست، دفاع مقدس ما نيز بي نام و نشان حسين، با جنگهاي جهان قابل تميز نيست. آنکه فرق دفاع مقدس با جنگ را نمي داند، فرق اسلام ناب با بدليجاتش را نمي داند و فرق مرواريد را با خرمهره. آنها که جنگ تحميلي بعثيان عليه ايران را جنگ مسلمان با مسلمان مي دانند، قرآن نمي خوانند(۳) و در فهم جمل و صفين و نهروان نيز درمي مانند. اگر در آن معرکه هشت ساله، حقانيت با رزمندگان اين ملت نبود، قهرمانان افسانه اي، سلحشوران و جوانمردان جهان، سرداران ما نبودند. جهانيان بيدار، حسين را مي شناسند که پاي عزتشان مانده اند. اگر شور حسين نبود کجا لبنان و سوريه و عراق و يمن و بحرين و نيجريه و شيعيان حجاز و افغانستان، ساليان متمادي مقاومت و مبارزه مي کردند؟
    
امروز طنين حسين از آمريکا به گوش مي رسد گوش کنيد. صداي عاشورا را در انگليس نمي شنويد؟ اين به اين معني است که حب حسين در خانه شمر و يزيد نيز رفته است و اهل آن خانه نيز هواي حسين به سر دارند. گمان مبريد که زوزه کدخداي زمين گير شده بي جهت است. و گمان نکنيد پريشان گويي و مهمل سرايي سران صهيون که محبوب پنگوئنها و ترامپ است، بي سبب است. امروزه براي علي اصغر حسين، روز جهاني گذارده اند و دنيا به احترامش، کودک خود را سرِ دست مي گيرند. دنيا حيرت زده اربعين هر ساله حسين است. امسال را ببينيد که لشگر ارباب چه ها مي کند. نام حسين، بانگ آزادي است کز خاوران خيزد و فرياد انسانهاست کز ناي جان خيزد و اعلام طوفان هاست کز هر کران خيزد. و آتش فشان محبين حسيني و مقلدين خميني است که دودمان شيطان را به باد مي دهد. و استقامت 39 ساله مردم ايران اکنون به الگوي جهان تبديل گشته است.
    
اي کاش به آن اندازه که خارجيان به انقلاب و امنيتمان غبطه مي خورند، برخي از مديران مدعي که موي تجربه در آسياب آمريکا و انگليس سفيد کرده اند، به داشته هامان غيرت مي داشتند تا پاي قدرتمند خود را با عصاي کج دشمن عوض نکنند و مي دانستند، عمرسعد به طمع ملک ري به ابن زياد دل بست و ابن زياد به طمع عراق به يزيد خود را فروخت و کدخدا يزيد ريسمان آمالشان را بريد. آنکه به عزت حسيني پشت کرد تا ابد در حسرت از کف داده ها ماند. حسين زنده است و زنده مي ماند چراکه حيات بشر بسته به اوست. او آرمان آزاديخواهان عالم است. نمي توان با او بود و دل در گرو غير او داشت. همان گونه که نمي شد نماز را به علي اقتدا کرد و بر سفره معاويه نشست. آنکه مدعي است با علي است ولي همنشين فتنه گران است، نمي فهمد معني «ما جَعَلَ الله لِرَجُلٍ مِنْ قَلْبَيْنِ في جَوْفِه»(۴) را و گويي تاريخ را نمي داند که گاهي سقوط نتيجه سکوت و سکوني بود که براي خدا نبود.
    امسال دفاع مقدس ايرانيان از انقلاب اسلامي مصادف با دفاع مقدس حسينيان از اسلام شده است. که هر دو از يک جنسند و به يک هدفند و هر دو جهاني اند و 8 سال دفاع مقدس مردم رشيد ايران را شايد بتوان اولين تجربه پيروزِ نشات گرفته از قيام حسيني دانست و قرار است الگوي قيامات اصلاح گرايانه مظلومان باشد. حسين، آرام جانم، سر برآر و امت جدت را ببين که چگونه گرفتار طاعون صهيون شده است و هر روز با حيلتي جديد و خباثتي نو، مسلمانان را تکه پاره مي کند. برخيز و ببين آن کژراهه و اعوجاجي که در دين خدا به وجود آمد و امروز به وهابيت رسيده، چگونه مسلمانان را به وباي سعودي مبتلا نموده است. برخيز اي که بر مناره ني اذان مظلوميت سر دادي، برخيز و اذان وحدت و پيروزي بگو و ما مردگان اين جهان مادي و مادون را زنده کن. برخيز که عاشقان تو کم نيستند و ببين چگونه جمجمه به خدا سپرده اند و بسم الله و بالله و علي ملة رسول الله، در اين بزم عاشقانه، عارفانه سر مي اندازند
    
حسين مولاي مظلومان عالم، برخيز و سيل رفيقان حججي را ببين که براي انتقامش آرام ندارند. اکنون هزاران هزار لشگر لبيک گوي شيعه و سني داري. از فاطميون و زينبيون و علويون و حزب الله و حشدالشعبي و انصارالله و ارتش دلاور و... گرفته تا سپاه پاسداران انقلاب اسلامي که به کوري دشمنان براي تو نيرو مي سازد تا روز روشن را بر اولاد يهودا تيره و تار کنند. بيچارگان و بدبختان بزدل چه مي گويند و از پرچم بلند و برافراشته اين سپاهت چه مي خواهند. عزت ندارند و شرافت نمي شناسند. فرمانده؛ ببين که ادامه راه تو، روزهايمان را به هم دوخته و روزگارمان را حسيني نموده و نام و ياد تو از لبهامان نمي افتد. قربان آن شهيد که به حق جان نثار کرد / اسلام را به دادن جان پايدار کرد / کاخ ستم به اوج فلک سر کشيده بود / با سيل خون خويش خراب آن حصار کرد / آموخت درس رادي و مردانگي به خلق / با نهضتي که آن شه والاتبار کرد. با اين اشعار و شعار است که دشمنان ريز و درشت ما، نمي توانند هيچ غلطي بکنند و سيل خون و اشکي که از عاشوراي تو در تاريخ روان گشته است کاخ ظلم ستمگران را فروخواهد برد
    
    1-
آيه 73 سوره نساء- امالي صدوق ص130
    2-
پيامبر اسلام فرمود از قتل حسين در دل هاي مومنين آتش و حرارتي ايجاد شده که هرگز خاموش نخواهد شد.
    3-
آيه 9سوره حجرات. و اگر دو گروه از مومنان با هم جنگ كنند، پس بين آن دو صلح دهيد، و اگر يكي از آن دو بر ديگري ستم روا مي دارد، پس با آنكه ستم مي كند بجنگيد، تا آنكه به حكم الهي [ترك جنگ ] بازگردد.
    4-
آيه 4 سوره احزاب. خداوند براي هيچ مردي دو قلب در اندرون وي قرار نداد. نويسنده: محمدهادي صحرايي