سرمقاله نویس که برخلاف گذشته از موضع
شدید انتقادی و اتهامی وتوهین وتهدید با عربستان برخورد می کرد . اکنون ضمن دفاع
وتبلیغ شدید از حوثی های یمنی که آلت دست
سپاه پاسداران اند روی به شیوه با دست پس زدن وبا پاپیش کشیدن آورده است . یعنی از
یک طرف ابراز نارضایتی از ادامه جنگ حوثی ها با عربستان کرده و از طرف دیگر وسط
دعوا نرخ تعیین کرده است .چون مدعی شده است اگر گفته شده حمله به آرامکوی عربستان
کار حوثی ها نبود چون توانایی اش رانداشته است ولی اکنون که حوثی ها ازراه زمینی
حمله سنگین به عربستان کرده وقدرت نظامی
اش را به نمایش گذاشته است . البته عربستان مقابل ادعای تازه حوثی ها سکوت کرده و
خبرگزاری ها هم اشاره ای به منبع این خبر به جز حوثی ها نکرده اند.
با تاکید بر اینکه ادامه جنگ میان مردم
یمن و ائتلاف سعودی را به مصلحت امت اسلامی نمیدانیم و معتقدیم این جنگ ویرانگر
باید هرچه زودتر به پایان برسد، لازم است در حاشیه عملیات نظامی «نصر من الله» که
اخیراً نتایج آن توسط نیروهای یمنی اعلام شد نکاتی را یادآور شویم.
نکته اول اینست که اگر دولتمردان عربستان مدعی هستند که حمله پهپادی به شرکت نفتی آرامکو کار ایران بوده چون نیروهای یمنی از چنان امکانات و فناوری پیچیدهای برخوردار نیستند که بتوانند چنین عملیاتی را انجام دهند، اکنون که با عملیات گسترده زمینی نیروهای یمنی در خاک عربستان مواجه شدهاند و شکست سختی را از نیروهای – به زعم آل سعود – فاقد امکانات و فناوری متحمل شدهاند چه توجیهی برای آن دارند؟ آیا دولتمردان سعودی میتوانند مدعی شوند این عملیات را هم ایران انجام داده؟ در این مورد، سخن از شمال و جنوب گفتن و توجیهات غیرموجه کردن و بیسند حرف زدن، نمیتواند کسی را فریب دهد. اسناد و مدارک و آنچه در میدان عمل رخ داده و عکسها و فیلمها نشان میدهند، بر این واقعیت تاکید دارند که نیروهای نظامی یمن از مرز مشترک با عربستان عبور کردند و بعد از پاکسازی بخشهای اشغال شده کشورشان وارد خاک عربستان شده و افراد زیادی از نظامیان متجاوز عربستان را به اسارت گرفتند و غنائم جنگی زیادی که شامل تجهیزات نظامی است به دست آوردهاند. این واقعیت آشکار را دولتمردان سعودی نمیتوانند انکار یا توجیه کنند.
نکته دوم اینست که پیروزیهای پیاپی نیروهای یمنی باید به دولتمردان سعودی بهویژه بنسلمان و پدر تاجدارش فهمانده باشد که عمیقاً در باتلاق یمن دست و پا میزنند و یمن کنونی غیر از آنست که در روز آغاز تجاوزشان به این کشور فکر میکردند. آنها باید فهمیده باشند که نیروهای فاقد امکانات نظامی و محروم از فنون پیچیده زمان آغاز تجاوز عربستان به یمن، امروز به یک ارتش صاحب امکانات و برخوردار از فنون پیچیده نظامی تبدیل شدهاند. اگر دولتمردان سعودی از این واقعیت درس بگیرند و در خلوت خود به این نتیجه برسند که هرچه این جنگ ابلهانه را بیشتر ادامه بدهند به قدرتمندتر شدن نیروهای یمنی منجر خواهد شد، قاعدتاً باید برای توقف آن به تصمیم عاقلانهای برسند.
و سومین نکته اینکه تجاوز پنجساله ائتلاف سعودی به یمن نشان داد برنده این جنگ، نه عربستان است و نه امارات و نه حتی یمن. اطراف جنگ، همه به شکلهای مختلف خسارتهای زیادی را تحمل کردهاند که از جنبههای مختلف به زیان امت اسلامی است. برنده این جنگ، آمریکا، رژیم صهیونیستی و آن دسته از کشورهای اروپائی هستند که سلاحهای خود را به عربستان و امارات فروختند و پولهای زیادی به بهانه حمایتهای مستشاری نظامی از جیب آنها بردند و به قول ترامپ توانستند آنها را بدوشند. به همین دلیل، وقت آنست که دولتمردان سعودی و اماراتی به خود آیند و از تجربه تلخ این آتشافروزی عبرت بگیرند و جنگ علیه ملت مظلوم یمن را متوقف نمایند. آنها میتوانند با مردم یمن رابطه مسالمتآمیز داشته باشند، به حق حاکمیت آنها احترام بگذارند و بیش از این به بر باد دادن امکانات امت اسلامی و برادرکشی ادامه ندهند. این، خواست تمام ملتهای مسلمان ازجمله عربستان، امارات و یمن است.
نکته اول اینست که اگر دولتمردان عربستان مدعی هستند که حمله پهپادی به شرکت نفتی آرامکو کار ایران بوده چون نیروهای یمنی از چنان امکانات و فناوری پیچیدهای برخوردار نیستند که بتوانند چنین عملیاتی را انجام دهند، اکنون که با عملیات گسترده زمینی نیروهای یمنی در خاک عربستان مواجه شدهاند و شکست سختی را از نیروهای – به زعم آل سعود – فاقد امکانات و فناوری متحمل شدهاند چه توجیهی برای آن دارند؟ آیا دولتمردان سعودی میتوانند مدعی شوند این عملیات را هم ایران انجام داده؟ در این مورد، سخن از شمال و جنوب گفتن و توجیهات غیرموجه کردن و بیسند حرف زدن، نمیتواند کسی را فریب دهد. اسناد و مدارک و آنچه در میدان عمل رخ داده و عکسها و فیلمها نشان میدهند، بر این واقعیت تاکید دارند که نیروهای نظامی یمن از مرز مشترک با عربستان عبور کردند و بعد از پاکسازی بخشهای اشغال شده کشورشان وارد خاک عربستان شده و افراد زیادی از نظامیان متجاوز عربستان را به اسارت گرفتند و غنائم جنگی زیادی که شامل تجهیزات نظامی است به دست آوردهاند. این واقعیت آشکار را دولتمردان سعودی نمیتوانند انکار یا توجیه کنند.
نکته دوم اینست که پیروزیهای پیاپی نیروهای یمنی باید به دولتمردان سعودی بهویژه بنسلمان و پدر تاجدارش فهمانده باشد که عمیقاً در باتلاق یمن دست و پا میزنند و یمن کنونی غیر از آنست که در روز آغاز تجاوزشان به این کشور فکر میکردند. آنها باید فهمیده باشند که نیروهای فاقد امکانات نظامی و محروم از فنون پیچیده زمان آغاز تجاوز عربستان به یمن، امروز به یک ارتش صاحب امکانات و برخوردار از فنون پیچیده نظامی تبدیل شدهاند. اگر دولتمردان سعودی از این واقعیت درس بگیرند و در خلوت خود به این نتیجه برسند که هرچه این جنگ ابلهانه را بیشتر ادامه بدهند به قدرتمندتر شدن نیروهای یمنی منجر خواهد شد، قاعدتاً باید برای توقف آن به تصمیم عاقلانهای برسند.
و سومین نکته اینکه تجاوز پنجساله ائتلاف سعودی به یمن نشان داد برنده این جنگ، نه عربستان است و نه امارات و نه حتی یمن. اطراف جنگ، همه به شکلهای مختلف خسارتهای زیادی را تحمل کردهاند که از جنبههای مختلف به زیان امت اسلامی است. برنده این جنگ، آمریکا، رژیم صهیونیستی و آن دسته از کشورهای اروپائی هستند که سلاحهای خود را به عربستان و امارات فروختند و پولهای زیادی به بهانه حمایتهای مستشاری نظامی از جیب آنها بردند و به قول ترامپ توانستند آنها را بدوشند. به همین دلیل، وقت آنست که دولتمردان سعودی و اماراتی به خود آیند و از تجربه تلخ این آتشافروزی عبرت بگیرند و جنگ علیه ملت مظلوم یمن را متوقف نمایند. آنها میتوانند با مردم یمن رابطه مسالمتآمیز داشته باشند، به حق حاکمیت آنها احترام بگذارند و بیش از این به بر باد دادن امکانات امت اسلامی و برادرکشی ادامه ندهند. این، خواست تمام ملتهای مسلمان ازجمله عربستان، امارات و یمن است.