روایت متفاوت روحانی با رییسی دربارۀ آنچه تحویل داد۱۱-آبان-۱۴۰۲
دفاع حسنک روحانی رئیس جمهور به حاشیه برده و به نیمه خودی تبدیل شده مقابل رئیس جمهور سوگلی خامنه ای رمال دژخیم رئیسی که مدام برای فرار ازپاسخ گویی به وعده های دروغ داده شده نمایش انتصاباتی طرح امنیتی خرداد ۱۴۰۰ که درراستای یک دست کردن رژیم تروریستی ولایت فقیه بود به دولت حسنک روحانی حمله ومقصر قلمدادش می کند.
رییس جمهوری پیشین ایران گفته است برای خَلَف خود (دولت کنونی به ریاست ابراهیم رییسی) 5 یادگار بر جای گذاشت: ذخیره ارزی، تأمین کالاهای اساسی، میلیون ها دُز واکسن، برجام آمادۀ احیا و پروژه های عمرانی که تنها 10 درصد تا افتتاح فاصله داشت. ابراهیم رییسی البته طی دو سال اخیر روایت کاملا متفاوت و شاید مغایری ارایه داده و 4 فقره را به مدیریت جهادی خود و همکاران نسبت داده و از برجام هم به سردی یاد کرده و به گره نزدن آن به اقتصاد بالیده است. تارنمای حسن روحانی از دیدار رییس جمهوری پیشین ایران با اعضای شورای مرکزی حزب اعتدال و توسعه با او خبر داده و این که در این ملاقات گفته برای رییس جمهوری و دولت بعد از خود 5 یادگار برجای گذاشتیم. رییس جمهوری سابق، این 5 فقره را چنین برشمرده است: 1. ذخیره ارزی: "در روزهای آخر دولت دوازدهم میلیاردها دلار اسکناس در بانک مرکزی موجود بود که میشد وارد بازار کنیم تا قیمت دلار را به ۱۵ هزار تومان برسانیم، اما برای دولت بعد گذاشتیم که در شرایط سخت از آن استفاده کند. هیچ دولتی در تاریخ برای دولت بعد چنین مبلغ هنگفتی باقی نگذاشته است. " 2. برجام آماده برای احیا و عملیاتی شدن: "تمام بندهای احیای برجام آماده بود. در اسفند ۹۹ یا ۲۱ فروردین ۱۴۰۰ می شد برجام اجرایی و عملیاتی شود". 3. تأمین کالاهای اساسی: "طبق مجوز جلسه سران سه قوه کالاهای اساسی را خریداری کردیم. مسئولان کنونی از طرفی میگویند ذخایر ارزی نبود و از طرفی میگویند دولت قبل همه ذخایر را خرج خرید کالاهای اساسی کرده بود. استدلال ما این بود که اول سال خریداری شود بهتر است چون نیمه سال گران میشود، پس کالاهای اساسی مورد نیاز را برای ماههای اول دولت قبل خریدیم." 4. خرید میلیونها دُز واکسن کرونا: " واکسن کرونا را هم به قدری خریدیم که من همان موقع گفتم دولت بعد وظیفه دارد فقط آن را تزریق کند." 5. طرحهای ملی و استانی آماده افتتاح و بالای ۹۰ درصد تکمیلشده: "مسألۀ ما این دولت و آن دولت نبود، مسألۀ ما مردم بود. بعضی طرحها مانند بیمارستان هزار تختخوابی و تونل سد کانی سیب برای دریاچه ارومیه را که چند ماه تا تکمیل وقت نیاز داشت برای افتتاح در دولت بعد باقی گذاشتیم ولی همین طرحها هم بعد از یک و نیم یا دو سال بعد افتتاح شد و برخی از طرحها هنوز افتتاح نشدهاند. امیدواریم اینگونه طرحها که در انتظار تکمیل و پیشرفت است جهت رفاه مردم و بهبود زندگی آنها هرچه زودتر به بهرهبرداری برسد." ابراهیم رییسی البته روایت دیگری دارد و هر چند هنوز واکنش نشان نداده اما طی دو سال و دو ماهی که از عمر دولت او می گذرد بارها گفته است دولت قبل در ماه پایانی برای پرداخت حقوق کارکنان دچار مشکل بود (هرچند توضیح نداده عصای معجزهآسایی که در چند روز حقوق کارکنان دولت را تأمین کرده چرا در دو سال و دو ماه بعد که زمام کار را کاملا در دست گرفتهاند اعجازی نشان نداده و اژدهای تورم را از پا نینداخته تا همچنان قدرت خرید مردم را نبلعد؟) درباره برجام هم رییس جمهوری فعلی نه تنها آن را یادگار نمیداند که اگر رودربایستی نداشت چه بسا از آن به مثابه میراث شوم هم یاد می کرد بلکه از گره نزدن برجام به اقتصاد به عنوان یک دستاورد یاد کرده است. البته از حجم حملات به برجام بعد از انقضای تحریم تسلیحاتی به موجب برجام از 18 مهر کاسته شده است و اگرچه در مذمت درخت میگویند اما میوه آن را میچینند. ذخیره کالاهای اساسی را هم قبول ندارد و به دولت خود نسبت میدهد منتها ترجیح داده در این مورد توضیح بیشتری ارایه نکند. واردات واکسن کرونا کوتاه زمانی بعد از استقرار را نیز رییس جمهوری فعلی بارها به دولت خود نسبت داده و در زمره افتخارات دولت مردمی و مدیریت جهادی برشمرده و متقابلا کارشناسان پرسیدهاند چگونه ممکن است بدون پیش زمینه قبلی چنین امکانی فراهم آمده باشد؟ ضمن این که تزریق واکسن وارداتی از اردیبهشت 1400 آغاز شده بود. جدای اینها یادآوری میکنند آنان در مقام منتقد دولت قبل بیش از واردات از تولید در داخل سخن میگفتند و اتکا به آن را کافی میدانستند. رییس جمهوری پیشین البته دورکردن شبح جنگ را به خود نسبت نداده و بیشتر به ستایش نقش رهبری پرداخته و در عین حال درباره وضعیت کنونی گفته است: "شبح جنگ بیش از هر زمانی بر منطقه سایه افکنده است. روزها و هفتهها و ماههای آینده برای ایران و کل منطقه بسیار سرنوشتساز است و باید هوشیار باشیم تا سایه جنگ به طور کامل از کشور دور شود. بعد از دفاع مقدس هشت ساله، حداقل چند بار، با تدبیر و تصمیم رهبری سایه شوم جنگ از سر کشور دور شد. - روزی که پهپاد آمریکایی در خلیج فارس هدف قرار گرفت، آمریکاییها ما را تهدید کردند، پیامهای مختلفی مبادله شد و به طور حسابشده جلوی جنگ گرفته شد. بار دوم پس از حمله به آرامکو بود که آمریکاییها ما را متهم کردند. مورد سوم بعد از شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی بود که باید به آن جنایت بزرگ آمریکا پاسخ میدادیم. آنها میگفتند اگر به نیروهای ما حمله کنید ما ۵۲ نقطه ایران را مورد حمله قرار میدهیم. اما ما عینالاسد را هدف گرفتیم که طرحی برنامهریزی شده بود. در مجموع ما توانستیم در سه مرحله از جنگ با آمریکا در دوره ترامپ عبور کنیم. -سخنرانی رهبری چند روز پس از آغاز جنگ اخیر غزه هم جنگ را از کشور دور کرد. همان طور که ا پس از جنگ اوکراین در یک سخنرانی، پای ایران را از مهلکه کنار کشیدند". جدای این موارد موضع انتخاباتی حسن روحانی هم قابل توجه است: " -کشور متعلق به اقلیت خاصی نیست که تصور شود نیازی به حضور و مشارکت ما نیست یا چون ممکن است ردصلاحیت کنند تکلیف از ما ساقط است. - اینکه فعالان سیاسی در انتخابات شرکت کنند یا نکنند، تصمیم آنهاست اما در این قدم اول که عدهای از اعضای حزب اعتدال و توسعه در انتخابات مجلس، پیشثبتنام کردهاند نشان میدهد وظیفهای احساس کردهاند. البته تا امروز نشانهای برای برگزاری انتخاباتی پرشور و رقابتی ندیدهایم." حسن روحانی رییس جمهوری سابق را اما با طعنه های او می شناسیم که اگرچه بعد از خروج ترامپ از برجام و تشدید مشکلات اقتصادی و تغییر اولویت ها از آن کاست اما از خاطره ها نرفته و در واکنش به انتساب هر مشکل به دولت قبل در این دو سال گفته است: "نفرتپراکنی و کینهتوزی از یکدیگر در جریان است. حرفهای برخی مسئولان را بینید چقدر بیپایه است، اگر فردا ترافیک تهران سنگین شود یا بنزین آلوده هوا را ناسالم کند میگویند مقصر دولت قبل است." باید منتظر بود و واکنش رییس جمهوری به اظهارات سَلَف خود را دید و شنید هر چند که قابل حدس است یا به خاطر مسایل و مصایب منطقه به آن نپردازد یا به غلظت قبل نباشد یا تکرار گفته های پیشین باشد: (700 کشته در روزهای اوج کرونا و خالی بودن صندوق پرداخت حقوق کارکنان و گره زدن برجام به اقتصاد و واقعی نبودن شبح جنگ). مبنای قضاوت شهروندان البته قدرت خرید و قیمت دلار است و درباره هر دولت چه اصلاحطلب از جنس دولت خاتمی، چه اصولگرا از جنس دولت احمدینژاد و رییسی و چه اعتدالگرا از جنس دولت حسن روحانی با یک متر مشخص داوری میکنند: این که دلار را با چه قیمتی تحویل گرفته و با چه قیمتی تحویل داده است. یعنی مشخصه داوری درباره هر دولت نرخ دلار است که هر چه بالاتر رفته اگرچه در دستمزدها هم تغییراتی داده شده اما به نسبت آن حقوق و دستمزدها افزایش نیافته است.از این رو هر چه از عمر دولت رییسی گذشته و قیمت دلار بالا رفته داوری افکار عمومی بیش از هر مؤلفۀ دیگر متأثر از آن است و البته خود رییس جمهور هم این را نیک میداند کما این که در یک گزارش تلویزیونی گفت تا قبل از اعتراضات 1401 دلار نهایتا دو تومان بالا رفته بود و بعد از آن به خاطر حوادث پاییز 1401 ناگهان تصاعدی شد. در هفتههای اخیر هم بیم افزایش بیشتر در پی جنگ غزه بود که دولت را واداشت دلار به بازار تزریق و مدام تأکید کنند ایران درگیر جنگ نخواهد شد.