خودم می‌خرم! (گفت و شنود)

 دروغ نامه کیهان ۱۰-دی-۱۴۰۳

خودم می‌خرم! (گفت و شنود)

سربازجوی دغلکار وهوچی گر

عوامفریب ودروغ گو وحیله گر

باترفند و رمالی و ادعای پوچی

همنوایی کرده ازپاسداران قاچاقچی

چون  برای دور زدن  تحریم

درفروش قاچاق نفت هست سهیم

با نیابتی ها می زنه  گشت

تابتونه بفروشه قاچاقی نفت

قاچاق سوخت هم می کنه صادر

اما تعقیب نمیشه حتی بطور نادر

ناتزاری سوخت پزشکیان انداخته به ذلت

پس مجبوره سوخت قاچاق بخره دولت

تا سربازجوی اتهام زن دروغ گو

بهانه داشته باشه این  وارونه گو

تا وزیر نفت متهم کنه  این مکار

با قاچاقچی سوخت شده همکار

باکپی کاری  از مرید رهبر رمال

نقل کرده ازفروش اسب به دلال

تا برای فروش اسب کنه تعریف

فروشنده وسوسه کنه با تحریف

تا صاحب اسب خودش شدخریدار

پولش بره توجیب دلال شریک پاسدار

گفت: وزیر نفت گفته است «‌ما روزی ۹ میلیون لیتر سوخت از قاچاقچی می‌خریم‌»!

گفتم: قاچاقچی این ۹ میلیون لیتر سوخت را از کجا می‌آورد که به وزارت نفت می‌فروشد؟!

گفت: از پالایشگاه‌های خودمان می‌دزدد!

گفتم: یعنی وزارت نفت نقش «‌مالخرها‌» را بر عهده گرفته که اموال مسروقه را از دزدها می‌خرند؟!

گفت: با دو تفاوت. اول آن که مالخرها اموالی را که دزدها از دیگران دزدیده‌اند می‌خرند ولی وزارت نفت اموالی را می‌خرد که از خود او دزدیده‌اند! و دوم؛ این که مالخرها اموال دزدی را برای استفاده خودشان می‌خرند ولی وزارت نفت ۹ میلیون لیتر سوختی که از خودش دزدیده‌اند را به نیروگاه‌ها تزریق می‌کند.

گفتم: طرف اسبش را برای فروش به یک دلال داده بود و دلال برای جلب مشتری خیلی از اسب تعریف می‌کرد. صاحب اسب به دلال گفت؛ اسب به این خوبی را چرا دیگران بخرند؟ و قیمت حیوان را به دلال داد و اسب خودش را خرید!