اوین نامه کیهان ۲۴ شهریور ۱۴۰۴
اوین نامه کیهان بیانیه
شعام و تروئیکای اروپا را مقایسه میکند
اروپا از تحریمها
دست نمیکشد فریب آژانس را نخورید
هدف اوین نامه کیهان سربازجوشریعت نداری از مخالفت کردن با برجام ومذاکره هسته ای وگفت وگو با آژانس ،که مدیر عاملش را متهم به جاسوس انگلیس وموساد کرده است وحکم دستگیری واعدامش را هم صادرکرده است .در دفاع ازخودش ووکیل مدافع شدن برای رهبرمنفور ام الفسادش خامنه ای رمال وپاسداران جنایتکار وجنگ افروز وغارتگر بوده است .چون بطور مشترک چندین دهه است که بطور پنهانی وعلنی حمایت ازبرنامه بسیار هزینه هسته ای کرده اند که جز تحریم ها ومحرومیت ها ورشد تورم وافزایش قیمت دلار وگرانی کالاها وجنگ ۱۲ روزه ،دستآورد دیگری برای ملت وکشورنداشته است . بنابراین برای فرار ازپاسخ گویی ورفع مسئولیت، همچنان تأکید برمخالفت با برجام ومذاکره هسته ای وآژانس می شود. برای همین اوین نامه کیهان بیانیه شورای عالی امنیت ملی وتروئیکای اروپا را مقایسه کرده تاتأکید کند اروپا ازتحریم هادست نمی کشد، فریب آژانس را نخورید. درادامه اوین نامه کیهان سربازجوشریعت نداری برای پیگیری مخالفت خود باگفت وگوی دولت پزشکیان باآژانس درقاهره افزوده است.در روزهایی که دیپلماسی کشور ازموضع ضعف وبرای خنثی کردن مکانیسم ماشه، با امضای ترتیبات فنی در قاهره تلاش میکند مسیر تعامل را باز نگه دارد، اروپا بار دیگر با صدور بیانیهای تهاجمی نشان داد که از فشار و تحریم دستبردار نیست. مقایسه بیانیه شورای عالی امنیت ملی با موضعگیری سه کشور اروپایی بهخوبی روشن میسازد که غرب حتی اقدامات اعتمادساز رژیم عوامفریب وجنگ افروز وفاسد ولایت فقیه را به فرصتی برای تهدید و زمینهسازی بازگشت تحریمها تبدیل کرده است؛ هشداری جدی که نشان میدهد نباید فریب ژستهای آژانس و وعدههای توخالی اروپا را خورد.چون در چند روز گذشته فضای سیاسی و رسانهای کشور تحتالشعاع رخدادهای مهم قرار گرفت: امضای توافق میان وزارت خارجه رژیم عوامفریب وجنگ افروز وفاسد ولایت فقیه و آژانس بینالمللی انرژی اتمی در قاهره و سپس صدور بیانیهای تهاجمی از سوی تروئیکای اروپایی (انگلیس، فرانسه و آلمان) که بار دیگر رژیم عوامفریب وجنگ افروز وفاسد ولایت فقیه را به فعالسازی سازوکار موسوم به «بازگشت خودکار تحریمها» یا همان مکانیسم ماشه تهدید کردند. آنچه اینجا اهمیت دارد، مقایسه نگاههای رسمی تهران و غرب آنگونه که در بیانیه شورای عالی امنیت ملی و پیام تروئیکای اروپایی تجلی یافته و بررسی پیامدهای عملی و امنیتی این دو رویکرد برای ضدمنافع ملی ایران است. چون بیانیه سه کشور اروپایی که در نشست شورای حکام آژانس قرائت شد، در مضمون و ادبیات تفاوت چندانی با مواضع قبلی ندارد: انگشت اتهام را به سوی رژیم عوامفریب وجنگ افروز وفاسد ولایت فقیه نشانه رفته و بدون یک کلمه بازخوانی از نقش خود در نقض عهد و خروج شرکای دیگر (از جمله آمریکا) از برجام، مدعی شدهاند رژیم عوامفریب وجنگ افروز وفاسد ولایت فقیه از حدود تعهدات برجامی «از سال ۲۰۱۹» تخطی کرده و گزینه بازگرداندن تحریمها را همواره پیش رو داشتهاند؛ با این حال ادعا میشود که صرفاً منافع دیپلماسی مانع بهکارگیری فوریت این سازوکار بوده است. در کنار این روایت، پیشنهاد «تمدید محدود و یکباره مکانیسم ماشه» به رژیم عوامفریب وجنگ افروز وفاسد ولایت فقیه عرضه شده با شروط مذاکرات مستقیم با آمریکا و بازگشت کامل به نظارت پادمانی آژانس.این ادعای «شرطگذاری بهعنوان حسن نیت» در حالی مطرح میشود که خودِ این سه کشور و متحدان شان طی سالهای گذشته بارها به تعهدات بینالمللی عمل نکرده یا از نقشآفرینی طرفهای ثالث در اقدامات علیه تأسیسات هستهای ایران غفلت کردهاند امری که نمیتوان با ژست دیپلماتیک پنهان نمود.سه کشور اروپایی در قسمتی از بیانیه خود به وضوح گفتهاند که اجازه لغو تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل را برای همیشه نخواهند داد: ما همواره روشن گفتهایم که نمیتوانیم اجازه دهیم موضوع هستهای رژیم عوامفریب وجنگ افروز وفاسد ولایت فقیه از دستور کار شورای امنیت خارج شود و تحریمهای سازمان ملل برای همیشه لغو گردد، در حالی که برنامه هستهای رژیم عوامفریب وجنگ افروز وفاسد ولایت فقیه به سطحی بیسابقه رسیده، رژیم عوامفریب وجنگ افروز وفاسد ولایت فقیه بهطور معنادار در دیپلماسی مشارکت نمیکند و تعهدات پادمانی الزامآور خود را نیز اجرا نمینماید. اوین نامه کیهان سربازجو شریعت نداری ادعا کرده چون بدهکاران طلبکار شده اند!پس . منطق درست، همان است که لاریجانی دبیر فعلی شورای عالی امنیت ملی، سه ماه قبل (در واکنش به اقدامات مخرب دبیرکل آژانس برای زمینهسازی حمله آمریکا و اسرائیل) گفت: جنگ تمام شود به حساب گروسی خواهیم رسید.اماحسننیتِ رژیم عوامفریب وجنگ افروز وفاسد ولایت فقیه موجب پافشاری خصمانه اروپاگردید .چونمقایسه بیانیه تروئیکا با بیانیه داخلی شورای عالی امنیت ملی گویای این واقعیات است: که از یکسو، تهران علیرغم تمام دشمنیها و رذالتهای گروسی و جاسوسی بازرسان آژانس، با اقدام فنی و تحتِ نظارت داخلی تلاش کرد مسیر دیپلماسی و کاهش تنش را حفظ کند؛ ولی از سوی دیگر، سه کشور اروپایی حتی از همین گام فنی نیز برای بازتدوین بهانههای حقوقی فعالسازی مکانیسم ماشه استفاده کردند.چون تروئیکا با فعالسازی فرآیند «اسنپبک» و تعیین ضربالاجلهایی عملیاتی، راهحلی فنی-سیاسی برای بازگرداندن قطعنامهها دنبال میکنند و در برابر آن روسیه و چین نیز به دنبال پیشنویس قطعنامهای هستند که عمر 2231 را برای چندین ماه تمدید کند. اما سؤال کلیدی این است: در بازه محدود یکماهه تا روز پایانی برخی از مفاد قطعنامه ۲۲۳۱ (و یا در حالت جایگزین، طی بازه تمدید احتمالی چندماهه)، چه اتفاق جدید رخ خواهد داد؟ آیا هنگامی که ترامپ در طی 8 ماه اخیر کوچکترین نشانهای از تغییر و اصلاح رفتار خود بروز نداده است و اروپا به شکل بیشرمانهای حتی پس از جنگ 12 روزه تحمیلی به رژیم عوامفریب وجنگ افروز وفاسد ولایت فقیه نیز از اقدامات خصمانه خود دست برنداشتهاند چه امیدی وجود دارد که اروپا و آمریکا در این بازه دست از اقدامات و تصمیمات خصمانه بردارند؟ تجربه و رفتار منطقی طرف غربی نشان میدهد این احتمال بسیار ضعیف است و حتی توافقهای فنی با آژانس ممکن است بهعنوان پوششی برای جمعآوری اطلاعات، آمادهسازی بستر جدید برای حمله به رژیم عوامفریب وجنگ افروز وفاسد ولایت فقیه و آمادهسازی فضای حقوقی-سیاسی برای افزایش فشار تحریمها مورد استفاده قرار گیرد. پس جایگزین واقعی این است که باید خروج از NPT را باید در دستور کار قرار داد. تا محاسبات آمریکا و اسرائیل را برهم زد!چون همچون جنگ ۱۲ روزه، راه پیشِرو پویایی، شفافیت و اقتدار است!زیرامجموع شواهد نشان میدهد که اروپا و متحدان غربیاش از مسیر تحریم و فشار دست نخواهند کشید، حتی اگر رژیم عوامفریب وجنگ افروز وفاسد ولایت فقیه بطور تاکتیکی ،گامی فنی برای همکاری با آژانس بردارد. لذا راهحل رژیم عوامفریب وجنگ افروز وفاسد ولایت فقیه نمیتواند در ادامهِ همکاری فنی و اعتماد کامل به وعدههای طرف مقابل خلاصه شود. درمقابل باید تقویت سازوکارهای بازدارندگی و پیشگیرانه در سطح ملی که امکان سوءاستفاده آژانس را کاهش دهد، مورد بررسی جدی و کارشناسانه گزینههای راهبردی مانند بازنگری عضویت در رژیمهای بینالمللی همچونNPT ( قرارگیردکه به اذعان دانشمندان روابط بینالملل در دوران افول قدرت هژمون و گذار قدرت جهانی تنها ابزاری برای حفظ کنترل بازیگر هژمون به شمار میآیند) و استمرار و تقویت هماهنگی میان نهادهای ذیربط (دولت، مجلس، شورای عالی امنیت ملی و نهادهای اطلاعاتی) تا هر تصمیمی که گرفته میشود تمام جنبههای سیاسی، حقوقی و امنیتی آن پوشش داده شود به خصوص که تجربه تاریخی نشان داده است که دیپلماسی وقتی با ضعف روشی و نیز رسانهای و خلأهای بازدارنده همراه شود، به قیمت منافع ملی قابلتوجهی تمام خواهد شد. برجام نمونه واضحی از این موضوع است.امروز وقت آن است که تصمیمگیران کشور با عبرت از تجربه برجام، از خوش بینی عبور کنند و با ارزیابی واقعبینانه از رفتار خصمانه اروپا و آمریکا، سیاستی ترکیبی از شفافیت در داخل و اقتدار در خارج را در دستور کار قرار دهند تا «فریب آژانس» به عنوان یک دستفرمان برای فشارهای جدید غرب تبدیل نشود و منافع ضدملی رژیم عوامفریب وجنگ افروز وفاسد ولایت فقیه در مقابل تهدیدهای تازه حفظ گردد. بنابراین، باید به دولت یادآور شد و تصریح کرد که اروپا از تحریمها دست نمیکشد، فریب آژانس رانخورید.