اوین نامه کیهان ۴ آبان ۱۴۰۴
اوین نامه کیهان بررسی
کرد
وعدههای دروغ جریان
غربگرا از برجام تا FATF
پس از حمله ۷ اکتبر حماس به اسراییل که موجب کشته شدن رهبران حماس و حزب الله لبنان وسقوط سوریه وبرباد رفتن سرمایه گذاری فوق نجومی هزینه کردن طی چندین دهه برای گروه های نیابتی درمنطقه مقابل اسراییل وآمریکا شد. موازی آن عامل جنگ خفت بار وتحقیرآمیز بس پرلفات وخسارات سنگین ۱۲ روزه شد . زیرا باعث کشته شدن فرماندهان سپاه ومهره های هسته ای وبمباران پایگاه های هسته ای فردو قم واصفهان و نطنزشد. بدتر خامنه ای زبون وبزدل را به پناهگاه کشانیده است . چون نه جنگ ۱۲ روزه زیرآب قدرت نمایی پوشالی رژیم تروریست وجنگ افروز ولایت فقیه زده شد که ضعف وآسیب پذیری اش آشکار گردید وفضایی ایجاد شد تا مدعیان اصلاح طلب و... ازلاک دفاعی بیرون آیند وزبان انتقاد به گوشه ای از بیان واقعیات بگشایند که سبب افسار گسیختگی اوین نامه کیهان سربازجوشریعت نداری شده است تادر دفاع از رهبر ام الفسادش خامنه ای رمال وپاسداران جنگ افروز وکاسبان تحریم ها و حتی خودش که عامل بشدت بحرانی کنونی اند. یقه گیری وتهدید وتوهین و اتهام زنی به مدعیان اصلاح طلب با عنوان غرب گرا یاغرب گدا کند . طوریکه این جریان دراولویت نسبت به مبارزه ادعای با آمریکا واسراییل قرار گرفته اند . برای همین اوین نامه کیهان سربازجوشریعت نداری بدون توجه به مخالفت با برجام ومذاکره باآمریکا عامل فعال شدن م انیسم ماشه وبازگشت تحریم ها شده است .در مقابل گزارش تحلیلی ازوعده های دروغ جریان غربگرازب رجام و FATF داده است . چون چنین توضیح داده شده است: جریان غربگرا که وعدههای فریبنده برجام را تکرار میکرد، اینبار FATF را نسخه نجات اقتصاد معرفی کرد، اما نتیجه چیزی جز تداوم دشمنی نبود؛ زیرا رژیم تروریست وجنگ افروز ولایت فقیه زیرچتر مخالفت پاسداران جنایتکار با برجام و FATF با حسننیت گام برداشت، اما سازوکار غربی FATF با بیاعتنایی، کشورمان را در لیست سیاه نگه داشت.اما جریان غربگرا در داخل، با تقلایی آشکار و تبلیغاتی سنگین، الحاق ایران به دو کنوانسیون ساخته و پرداخته غرب یعنی پالرمو و CFT را بهعنوان «راهحل معجزهآسا» برای حل مشکلات تجاری و بانکی کشور معرفی کرد و از تریبونهای رسمی و غیررسمی خود وعده دادند که «با پیوستن به FATF، ایران از لیست سیاه خارج میشود و تجارت جهانی تسهیل میگردد» اما واقعیت چه شد؟چون از مجمع تشخیص تا تکرار یک فریب وپس از ماهها فشار تبلیغاتی و سیاسی از سوی این جریان و در سایه نفوذ برخی از عناصر غربگرا در دولت چهاردهم، سرانجام مجمع تشخیص مصلحت نظام در خردادماه ۱۴۰۴ لایحه الحاق ایران به کنوانسیون پالرمو و در مهرماه امسال، لایحه پیوستن به CFT را بهصورت مشروط تأیید کرد؛ تصمیمی که بهنظر میرسد نه از سر اعتماد به وعدههای غربگرایان بلکه برای جلوگیری از بهانهتراشی آنان و خنثیکردن هجمه سیاسیشان علیه نظام اتخاذ شد.بااینوجود نکتهای که جریان غربگرا عامدانه نادیده میگیرد، ماهیت واقعی FATF است. گروه اقدام مالی، سازوکاری است که از دل بلوک اقتصادی سیاسی گروه 7 (G7) و وزارت خزانهداری آمریکا برآمده و مأموریت اصلی آن تحکیم سلطه و نظارت اطلاعاتی غرب بر تراکنشهای مالی جهانی است. هدف این سازوکار نه شفافیت مالی بلکه کنترل مسیرهای اقتصادی کشورها و اعمال فشار سیاسی بر دولتهای مستقل است.در واقع، FATF همان بازوی اقتصادی ناتو است؛ مأمور شناسایی مسیرهای دور زدن تحریمها و حمایتها از آزادگان جهان، رهگیری تبادلات مالی مستقل و بستن روزنههای مقاومت اقتصادی ملتها. با این وصف، اصرار برخی عناصر داخلی بر پیوستن ایران به چنین سازوکاری، اگر ناشی از ناآگاهی نباشد، بدون تردید نشانه وابستگی فکری به همان اردوگاهی است که سالهاست علیه منافع ملت ایران صفآرایی کرده است. بنابراین هشدار اوین نامه کیهان سربازجوشریعت نداری ثابت شدکه در شماره دهم مهرماه ۱۴۰۴ هشدار داده بود که کنوانسیونهای وابسته به FATF هیچ حق شرط و تحفظی را به رسمیت نمیشناسند و اصطلاح «پیوستن مشروط» تنها فریب لفظی است. اکنون همان هشدارها عیناً تحقق یافته است. FATF با وقاحت تمام، شروط ایران را نادیده گرفت و اعلام کرد که هیچ استثنایی برای ایران قائل نخواهد بود.اوین نامه کیهان سربازجوشریعت نداری پس ازحاشیه پردازی کردن برای آنکه یقه حسن روحانی را گرفته باشد .چون این روزها دردفاع ازا تهامات وارده به وی انتقادات تند افشاگرانه می کند .پس تأکید شده است : ادعایی خلاف واقع و لزوم برکناری هادی خانی می باشد. زیرادر این میان، سخنان عجیب و تأملبرانگیز هادی خانی، معاون وزیر اقتصاد و رئیس مرکز اطلاعات مالی کشور، که نماینده رژیم تروریست وجنگ افروز ولایت فقیه در نشستهای FATF است، به مسئله ابعاد تازهای بخشید. پس آزموده را آزمودن خطاست. زیراجریان غربگرا در ایران، پس از شکست مفتضحانه برجام، نهتنها از خطای خود درس نگرفت بلکه با همان منطق و همان وعدهها، پروژه FATF را کلید زد. این جریان با تکرار ادبیات فریبندهای مانند «نرمش در برابر غرب برای رفع تحریمها»، «شفافیت برای تسهیل روابط بانکی» و «پرهیز از انزوا»، عملاً کشور را به سمت وابستگی بیشتر به ساختارهای سلطه کشاند.اکنون پرسش اساسی این است: این دور باطل تا کی ادامه خواهد داشت؟ تا کی باید شاهد باشیم که جریان غربگرا، بهجای تکیه بر توان داخلی و همکاری با جبهه جدید قدرت و ثروت جهانی در جهان غیر غربی، چشم به لبخندهای فریبنده واشنگتن و پایتختهای اروپایی بدوزد؟تجربه نشان داده است که غرب نهتنها دوست رژیم تروریست وجنگ افروز ولایت فقیه مثل روسیه باج گیر وگرو کش وچین فرصت طلب نیست بلکه از پیشرفت این کشور عمیقاً نگران است. آمریکا و متحدانش از هر سازوکار بینالمللی، از شورای امنیت تا FATF، برای اعمال فشار بر ملتها بهره میبرند. در چنین شرایطی، پیوستن به این سازوکارها نهتنها مشکلی را حل نمیکند بلکه ابزارهای نظارتی دشمن را تکمیل میکند.پس متأسفانه باید اذعان کرد که بخشی از فشارها برای ادامه این مسیر خطرناک پس از دولت روحانی اکنون در دولت چهاردهم نیز مشاهده میشود. هرچند دولت پزشکیان نشانههایی از تمایل واقعی برای همکاری با جبهه قدرت و اقتصاد غیرغربی و قدرتهای اقتصادی نوظهور همچون چین، روسیه و هند بروز داد، اما فشار و نفوذ جریان غربگرا در بدنه تصمیمسازی اقتصادی، عملاً برخی از اقدامات دولت را در چارچوب سیاستهای همان جریان محدود کرد.در پایان اوینن امه کیهان سربازجوشریعت نداری توصیه کرده است:راه پیشرو؛ بازگشت به منطق مقاومت فعال است . چون اکنون زمان آن است که کشور مسیر خود را از این بازیهای بیثمر جدا کند. راه پیشروی ایران، همانگونه که در حوزه سیاست خارجی و انرژی دنبال شده، تقویت پیوندهای اقتصادی و مالی با کشورهای مستقل و غیرغربی است.لذا بایدباید شبکه مالی منطقهای میان کشورهای تحریمشده شکل گیرد تا دیگر نیازی به پذیرش قواعد تحمیلی چون FATF نباشد.