دروغ نامه کیهان ۴ شنبه ۲۶- آذرماه سال -۱۴۰۴
یادداشت روز اوین نامه "نقاط قوت ما و نقاط ضعف دشمن"
تنها نقطه قوتی که رژیم قرون وسطایی ولایت فقیه غوطه ور در فساد ورانت واختلاس ودزدی
وغارتگری طی ۴۷ سال داشته است که نزدیک ۳۷ سال آن مربوط به رهبر ام ا لفساد همه
کاره وغیر پاسخگوی خامنه ای رمال می شود .ادامه
بقای تاکنونی اش بوده است که به دلیل ترفندهای بحران أفرینی برای
عبورازبحران ها وتلاش کردن برای انحراف اذهان بوده است که ازطریق وعده دادن ها
وادعاکردن های دروغ وعوامفریبی کردن و ابزاری کردن دین درراستای اهداف زن ستیزی
وحجاب اجباری و جنگ افروزی و تبدیل به موهبت الهی کردنش بوده است که پس ازجنگ 8
ساله عراق کردن مسلح کردن گروه های مسلح
نیابتی در منطقه با چاشنی شعار نابودی اسراییل و مبارزه باآمریکا ضمیمه شد . مکمل
آن سرکوب شدید منتقدان و معترضان ودستگیری واعدام کردن های ادامه دار با اتهام
عوامل نفوذی دشمن وموازی آن سانسور رسانه
های خبری وفیلترینگ فضای مجازی با شدت
اعمال شده است . البته برای دفع کردن هرگونه تهدید کودتا ازهمان اوایل شکل گیری اش اقدام به موازی کاری چند وجهی نظامی- امنیتی – اطلاعاتی- قضایی شد وآنچنان
اینان را آلوده به فساد و جنایت وخیانت کرده است تا راه پس وپیش شان مسدود گردد وموجب شود ازترس
جداشدن ومواجه با خطر مرگ شدن موجب عدم ریزش شان شود. چون رمز ماندگاری وابستگی
شدید به این ارگان ها بوده است. در مجموع این سیاست های زنجیره ای طی ۴۷ سال بطور
دربست علیه مطالبات مردم ایران به جزاقلیت
شریک دزدان وقاتلان حاکم ومنافع ملی بوده است . زیرا موجب رشدتصاعدی تورم
وگرانی های ادامه دار دلار ۷۰ ریالی
سال ۵۷ به ۱۳۲ هزارتومان کنونی تاحال رسیده است وهمچنان درحال افزایش است .
درمقابل نوچه تعلیم وآموزش دیده سربازجوشریعت نداری دراوین نامه کیهانش مأمور شده است تا برای ریشخند کردن رهبر منفورش خامنه ای ر مال روضه خوان حرفه ای
دشمن بیگانه شناس و اربابش پاسدار سربازجوشریعت نداری دراوین نامه کیهان به آخرین روضه دشمن شناسی رهبر منفور وتناقض گو
با آویزان شود و ازعنوان یادداشت "نقاط
قوت ما ونقاط ضعف دشمن" استفاده کند وتاپایان یادداشت خود پیرامونش مانور
تبلیغاتی دروغ وغیر واقعی دهد!
رهبر
معظم انقلاب در دیدار اخیر با دستاندرکاران کنگره بزرگداشت ۵۵۸۰ شهید استان البرز در بخشی از بیانات خویش فرمودند: «بهرغم همه سختیها
و تنگدستیها و مشکلات، نقاط مثبت فراوان و آمادگیهای زیادی برای حرکت در جهت
اسلام و انقلاب در کشور وجود دارد که باید تقویت شوند.»در
امتداد همین نگاه راهبردی، ایشان اخیرا در دیدار با مداحان اهلبیت(ع)
فرمودند:«دشمن نقطهضعف زیاد دارد؛ آن نقطهضعفها را هدف قرار بدهید». این دو
گزاره، اگر در کنار هم و نه جدا از هم خوانده شوند، یک نقشه دقیق از وضعیت واقعی
قدرت را پیش روی جامعه میگذارند؛ نقشهای که نه مبتنی بر انکار مشکلات داخلی است
و نه گرفتار بزرگنمایی توان دشمن. آنچه در این نگاه برجسته میشود، واقعبینی
فعال است. واقعبینیای که هم ضعفها را میبیند و هم ظرفیتها را، هم تهدید را میشناسد
و هم فرصت را. مشکل بسیاری
از تحلیلهای سطحی این است که یا تمام تمرکز خود را بر مشکلات داخلی میگذارند و
جامعه را در چرخهای از ناامیدی و فرسایش روانی گرفتار میکنند، یا در سوی مقابل،
دشمن را چنان قدرتمند و شکستناپذیر تصویر میکنند که نتیجهای جز انفعال و تسلیم
ذهنی ندارد. در حالیکه راه درست، همان مسیری است که رهبر حکیم انقلاب بارها بر آن
تأکید کردهاند و آن «شناخت همزمان نقاط قوت درونی و نقاط ضعف جبهه مقابل و تنظیم
کنشها بر اساس این شناخت است.» این همان «هدفگیری درست» است؛ هدفگیریای که
بدون هیجانزدگی و بدون سادهانگاری، بر محاسبه دقیق استوار است.واقعیت
آن است که جمهوری اسلامی ایران با وجود فشارهای اقتصادی، تحریمها و مشکلات معیشتی
انکارناپذیر، از سرمایههایی برخوردار است که در محاسبات صرفاً اقتصادی و شاخصهای
کلاسیک توسعه دیده نمیشوند. یکی از مهمترین این سرمایهها، جامعهای است که
تجربه عبور از بحرانهای بزرگ و پیچیده را در حافظه تاریخی خود ثبت کرده است. از
دفاع مقدس و جنگی تمامعیار با حمایت قدرتهای جهانی از دشمن، تا تحریمهای
چندلایه و جنگ ترکیبیِ رسانهای، اقتصادی و امنیتی.ملت
ایران بارها در معرض آزمونهای سخت قرار گرفته و هر بار، توان تطبیق، ایستادگی و
بازسازی خود را نشان داده است. این تجربه انباشته، صرفاً خاطره نیست، بلکه یک
سرمایه راهبردی است که نوعی بلوغ اجتماعی و سیاسی ایجاد کرده و بهسادگی فرسوده
نمیشود.در کنار این تجربه تاریخی، عمق
فکری و هویتی انقلاب اسلامی نقش تعیینکنندهای در حفظ مسیر ایفا کرده است. حرکت
در جهت اسلام و انقلاب، آنگونه که رهبر معظم انقلاب بر آن تأکید دارند، یک پروژه
مقطعی یا صرفاً حکومتی نیست که با فشار اقتصادی یا جنگ روانی فرو بپاشد. این حرکت،
به یک چارچوب هویتی تبدیل شده که بخش مهمی از جامعه، خود را در نسبت با آن تعریف
میکند. به همین دلیل، فشارهای بیرونی، علیرغم تمام هزینههایی که تحمیل کردهاند،
نتوانستهاند به فروپاشی اعتقادی یا انصراف جمعی منجر شوند. همین «آمادگی برای
حرکت» که در بیانات اخیر مورد اشاره قرار گرفت، ریشه در این پیوند عمیق هویتی دارد.
تحریمها، اگرچه هزینهزا بودهاند و نمیتوان اثرات منفی آنها را
نادیده گرفت، اما در عین حال موجب شکلگیری یکی از مهمترین نقاط قوت راهبردی ایران
شدهاند و آن، توان بومیسازی و خوداتکایی در حوزههای حساس است.اجبار
تاریخی ناشی از تحریم، ایران را به سمت ساختن ظرفیتهای داخلی سوق داده است؛
ظرفیتی که امروز در حوزههای دفاعی، انرژی، پزشکی، صنایع زیرساختی و فناوریهای
نوین قابل مشاهده است. کشوری که بتواند در شرایط فشار حداکثری، زنجیرههای حیاتی
خود را حفظ و بازتولید کند، در معادلات قدرت، دست بسته نیست. در چنین وضعیتی،
تصمیم دشمن لزوماً تعیینکننده مسیر کشور نخواهد بود.از
منظر حکمرانی نیز، ساختار جمهوری اسلامی ایران نشان داده که در مواجهه با بحرانها
دچار انفعال و ازهمگسیختگی نمیشود. برخلاف بسیاری از دولتهای غربی که در شرایط
بحرانی با بنبستهای سیاسی، قطبیسازی شدید و ناتوانی در تصمیمگیری روبهرو میشوند،
نظام تصمیمگیری در ایران، علیرغم همه چالشها، توان اصلاح مسیر، تغییر تاکتیک و
اتخاذ تصمیمهای صحیح را داشته است. این انعطافپذیری، یکی از عناصر مهم تابآوری
در شرایط پیچیده و غیرخطی جهان امروز است؛ جهانی که بحرانها در آن ناگهانی،
چندبعدی و بههمپیوستهاند.اما معادله قدرت، فقط با دیدن
نقاط قوت خود کامل نمیشود. بخش دیگر این معادله، شناخت دقیق ضعفهای دشمن است؛
ضعفی که اغلب پشت لایهای از تبلیغات، هیاهوی رسانهای و نمایش قدرت پنهان میشود.
آمریکا و متحدانش، با وجود ظاهر پرقدرت، از نظر اقتصادی بهشدت آسیبپذیرند.
اقتصاد بدهکار، وابستگی شدید به بازارهای مالی و هزینههای سنگین نظامی، ساختاری
ایجاد کرده که هر بحران خارجی، مستقیماً به نارضایتی داخلی تبدیل میشود. دشمنی که
هزینه تصمیماتش را پیش از میدانهای نبرد، در خیابانها، صندوقهای رأی و شاخصهای
اقتصادی خود میپردازد، ناگزیر محتاط، شکننده و دچار تردید است.افکار
عمومی غرب نیز ظرفیت محدودی برای تحمل جنگهای طولانی و پرهزینه دارد. تجربههای
عراق و افغانستان و نیز تحولات سالهای اخیر در منطقه غرب آسیا، نشان داده که
جامعه غربی حاضر نیست برای اهداف مبهم و دوردست، تلفات انسانی، فشار اقتصادی و
ناامنی روانی را بپذیرد. این ضعف اجتماعی، سیاستگذاران غربی را در تصمیمگیریهای
راهبردی دچار تردید و عقبنشینی میکند. قدرتی که از واکنش جامعه خود میترسد، در
میدان واقعی قدرت، آزادی عمل کامل ندارد.یکی دیگر از نقاط ضعف جدی جبهه دشمن، بحران مشروعیت اخلاقی است.
حمایت آشکار و بیقیدوشرط غرب از جنایات رژیم صهیونیستی در غزه، پرده از دوگانگی
عمیق در ادعاهای حقوق بشری برداشت. امروز دیگر این شعارها نهتنها برای ملتهای
منطقه، بلکه برای بخش قابلتوجهی از افکار عمومی خود غرب نیز بیاعتبار شده است.
دانشگاهها، رسانههای مستقل و حتی بخشی از نخبگان سیاسی غرب، بهصراحت از این
تناقض سخن میگویند. قدرتی که مشروعیت اخلاقیاش فرسوده شود، قدرت نرم خود را از
دست میدهد و این، ضربهای است که در بلندمدت جبرانپذیر نیست.رژیم صهیونیستی نیز، بهعنوان یکی از ارکان اصلی
جبهه دشمن، علیرغم برخورداری از تسلیحات پیشرفته و حمایت گسترده غرب، از ضعفهای
ساختاری جدی رنج میبرد. جامعهای مهاجرمحور، فاقد
انسجام پایدار و کمتحمل در برابر جنگهای فرسایشی، توان مدیریت درگیریهای طولانی
و چندجبههای را ندارد. شکافهای سیاسی عمیق، بحرانهای روانی، کاهش انگیزه
مهاجران و پدیده مهاجرت معکوس، رژیم صهیونیستی را به یکی از آسیبپذیرترین حلقههای
این جبهه تبدیل کرده است؛ حلقهای که هر شوک امنیتی، اثرات اجتماعی و روانی آن را
تشدید میکند.در نهایت، وابستگی شدید دشمن
به جنگ روایت و رسانه، خود به یک نقطه ضعف راهبردی تبدیل شده است. قدرتی که بیش از
واقعیت میدان، به تصویرسازی، سانسور و مهندسی افکار عمومی متکی باشد، با افشای
تدریجی حقیقت دچار فروپاشی روانی میشود. در جهانی که انحصار روایت دیگر ممکن نیست
و شبکههای ارتباطی، روایتهای جایگزین را بهسرعت منتشر میکنند، هزینه پنهانکاری
و دروغ بهشدت افزایش یافته است. همین مسئله، توان دشمن برای مدیریت بحرانهای
طولانی را کاهش میدهد.جمعبندی این معادله روشن
است. جمهوری اسلامی ایران، با وجود مشکلات و چالشها، از نقاط قوت راهبردی متعددی
برخوردار است؛ از سرمایه
اجتماعی و هویتی گرفته تا تجربه تاریخی، توان بومیسازی و تابآوری حکمرانی. در مقابل، دشمن با وجود نمایش
پرقدرت رسانهای، دچار ضعفهای عمیق اقتصادی، اجتماعی، اخلاقی و روانی است.
فرمایشات رهبر حکیم انقلاب دقیقاً ناظر به همین واقعیت است و آن، تقویت نقاط قوت
داخلی و هدفگیری هوشمندانه نقاط ضعف دشمن، نه با هیجان و شعار، بلکه با شناخت، صبر
و محاسبه است. پیروزی در
این میدان، نه در انکار سختیهاست و نه در سادهانگاری دشمن؛ بلکه در دیدن درست
معادله قدرت است. معادلهای که اگر درست خوانده شود، نشان میدهد کفه ترازوی
آینده، بیش از آنچه در هیاهوی تبلیغاتی دشمن دیده میشود، به نفع جبههای است که واقعیتها
را میشناسد، بر ظرفیتهای خود تکیه میکند و ضعفهای طرف مقابل را هوشمندانه هدف
میگیرد.مسعود اکبری