دروغ نامه کیهان ۴ شنبه ۳- دی ماه سال- ۱۴۰۴
یادداشت روز اوین نامه "سایه
سنگین جنگ بر سر غربگرایان!"
نه فقط سربازجو شریعت نداری برحسب حرفه وتجربه
وتخصص بازجویی واتها زنی ووارونه گویی ۴۷ ساله اش کتمان واقعیت می کند. تا بتواند با
تصویر مارکشیدن هدف ترسیم شده را دنبال
کند، که این شیوه را الگوی تحمیلی برای همه همکاران وقلم بردستانش دراوین نامه
کیهانش کرده است . لذا قلم زنی وتحلیل گری یا تصویر مارکشیدن ومار واقعی جازدن بطور ثابت مرتبط با مبارزه کردن با کشورهای خاص همچون اسراییل و آمریکا ومدعیان اصلاح
طلب متهم به غربگراست. چون اینان
برخلاف کاسبان تحریم ها وپاسداران عارتگر
وجنگ افروز و اوین نامه کیهان و حامی شان خامنه ای رمال موافق برجام وخواهان مذاکره با آمریکاهستند.
برای همین یادداشت روز نویس مأمورشده است
باموازی کاری با سربازجوشریعت نداری ورهبرشان خامنه ای رمال وزبون برای توجیه جنگ ۱۲ روزه خفت بار وتحقیر آمیز وپرتلفات
وپرخسارت که خامنه ای زبون را به پناهگاه
کشاند .بایداین شکست رسوا ومفتضح را به پیروزی تبدیل کرد. پس عنوان یادداشت "سایه سنگی جنگ بر سر
غربگرایان" برای متهم کردن شان شده است . البته بدون آنکه این تصویر مارکش کوچک ترین توضیحی دهد که این جنگ ۱۲ روزه
چراآغازگردید؟ شعار ۴۷ ساله نابودی ومحوکردن اسراییل از روی کره زمین ومبارزه با آمریکا همراه با برنامه های هسته ای وموشکی و
سازماندهی کردن گروه نیابتی درمنطقه ومسلح کردن شان درراستای
تأکید دو شعار اشاره شده در زدن جرقه جنگ ۱۲چه بود؟ یا چرا گفته نشده است برای چه به پیشنهاد توقف ادامه غنی سازی
ازسوی ترامپ برای مذاکره توجهی نشد؟ مهمتر نقش جاسوس های نفوذی دشمن درون های نهادهای نظامی و هسته ای در جنگ ۱۲ روزه چه بود؟ درمقابل یادداشت نویس با
سانسور کردن عوامل وعلت های اشاره شده که
موجب جنگ ۱۲ روزه شد .ولی با تصویرمارکشی به معلول پرداخته وباحاشیه پردازی مدعی شده است : ۲۳
خرداد ماه سال جاری، نقطه عطف و سرآغاز جدیدی در تاریخ رژیم فاسد وعوامفریب وجنگ
افروز ولایت فقیه بوده است. چون بعد از این
روز که رهبران سپاه پاسداران ومهره های
هسته ای در ۲۰ ثانیه و۴ دقیقه کشته
شدند و دشمن (داخلی و خارجی) بسیاری از ملاحظات مرسوم را کنار گذاشت و خیلی
عریان و با تمام توان و ظرفیت وارد میدان شد. لذا میتوان به جرات ادعا کرد که، در
هیچ برههای از تاریخ چهل و هفت ساله رژیم فاسد وعوامفریب وجنگ افروز ولایت فقیه ،
حریف اینقدر عریان و رسوا و با این حجم و ترکیبِ پیچیده، علیه اش وارد عمل نشده
بود و درجا زیرآب شعارها وادعاهای قدرت نمایی پوشالی اش را نزده بود. در حالی که
با ادعای وارونه ودروغ پس از کشته
شدن ۱۲۰۰ نفر بدون هدف قرار دادن حتی یک جنگنده دشمن ادعای کمدی شده ترمز دشمن را طی فقط ۱۲روز کشیدیم، درادامه «اقتصاد» و «رسانه» به عنوان میدان اصلی
جنگ تعریف شد و این، به هیچ عنوان بدین معنا نیست که حریف حوزههای دیگر را رها
کرده است. این که چرا دشمن که شامل
منتقدان اصلاح طلب ورسانه های خبری
شان وموافق برجام ومذاکره باآمریکا می شود اینبار به این شکل وارد شده و
«اقتصاد» و «رسانه» را به عنوان میدان اصلی نبرد خود انتخاب کرده است، بنابراین موضوع مهمی است که یادداشت نویس زاپاسی
سربازجوشریعت نداری موظف شده است تلاش کند
تاازابتدا تاا نتهای یادداشت ۷بندی خود که
به بنداول اشاره شد محور همین موضوع قلم زنی
وحاشیه پردازی ومعلول گرایی کند تا واقعیت
به حاشیه برده شود و با ضرب سیلی صورت سرخ کردن شکست جنگ ۱۲ روزه پیروزی
جازده شود.
یک- 23 خرداد ماه سال جاری، نقطه عطف و سرآغاز
جدیدی در تاریخ ایران عزیز است. بعد از این روز بود که دشمن (داخلی و خارجی)
بسیاری از ملاحظات مرسوم را کنار گذاشت و خیلی عریان و با تمام توان و ظرفیت وارد
میدان شد. میتوان به جرات ادعا کرد که، در هیچ برههای از تاریخ چهل و هفت ساله
انقلاب اسلامی ایران، حریف اینقدر عریان و رسوا و با این حجم و ترکیبِ پیچیده،
علیه ایران و جمهوری اسلامی عزیز وارد نشده بود. بعد از اینکه ترمز دشمن را طی فقط
12 روز کشیدیم، «اقتصاد» و «رسانه» به عنوان میدان اصلی جنگ تعریف شد و این، به
هیچ عنوان بدین معنا نیست که حریف حوزههای دیگر را رها کرده است. این که چرا دشمن
اینبار به این شکل وارد شده و «اقتصاد» و «رسانه» را به عنوان میدان اصلی نبرد
خود انتخاب کرده است، موضوع مهمی است که در این یادداشت تلاش میکنیم، به آن
بپردازیم.دو- فعالان اقتصادی اصطلاحی دارند
با این مضمون که «سرمایه ترسو است.» لذا همیشه یک چشمشان به فعالیتهای اقتصادی و
چشم دیگرشان به «اخبار» است. پس طبیعی است، دشمنی که تمرکز اصلیاش روی اقتصاد
حریف است، در حوزه خبر نیز فعال باشد. یک نمونه خیلی تازه از این فعال بودن را روز
دوشنبه دیدیم. برخی شبکههای مجازی با انتشار تصاویری مبهم به نقل از یک خبرگزاری،
نوشتند جمهوری اسلامی ایران آزمایش موشکی بزرگی را آغاز کرده و حمله گسترده به
سرزمینهای اشغالی را تمرین میکند. سپس تحلیلهای خاص یا جهتدار با هدف «نزدیک
نشان دادن جنگ» آغاز شد. با وجود تکذیب این خبر از سوی منابع رسمی، این اخبار و
تحلیلهای تکذیب شده تبدیل به تیتر یک رسانههای اصلی رژیم صهیونیستی هم شد و خیلی
زود نخستوزیر رژیم صهیونیستی نیز به آن واکنش نشان داد. تحلیلهای عجیب و غریب
روی این خبرِ کذب از سوی صهیونیستها با «دستکاری دادهها» و با هدف «تاثیرگذاری
بر تصمیمگیریها» -که کارویژه «جنگ اطلاعاتی» (Information Warfare) است- همچنان
ادامه دارد! «جنگی» نشان دادن فضای ایران، برای «ترسیدن سرمایه و فعال اقتصادی»
ایرانی میتواند یکی از دلایل مهم چنین واکنش بیتناسبی به یک خبر تکذیب شده باشد.
چرا که در فضای جنگی، و ذهنی که ترسیده است، تصمیمهای هیجانی گرفته میشود؛ قیمت
ارز افزایش مییابد و....سه- نوع مواجهه
ایران با دشمن در جنگ 12 روزه قطعا محاسبات حریف را، هم «تنظیم» و هم «اصلاح» کرده
است. دشمن فهمید حتی اگر ناتو، آمریکا، برخی کشورهای مرتجع عربی و همسایه ایران هم
کنارش باشد، حریف این کشور و این ملت نخواهد شد. طبق محاسبات دوست و دشمن، بعد از
لطف خدای مهربان و در کنار فداکاریهای رزمندگان و تواناییهای نظامی کشورمان،
اتحاد مثالزدنی مردم بود که دشمن را به اصلاح محاسباتش واداشت. اگر دشمن ایران را
«قوی» ندیده و محاسباتش «تنظیم مجدد» نشده بود، امروز مثل آنچه در لبنان و غزه
شاهدیم، بالغ بر10هزار بار این آتش بس را نقض کرده بود! از آن سو، اقتصاد همان
حوزهای است که وقتی دچار اختلال و مشکل میشود، چپ و راست نمیشناسد و روی اعصاب
همه رژه میرود فلذا، میتواند به اندازه خود به این اتحاد خدشه وارد کند. بعد از
جنگ 12 روزه، طبق محاسبات دشمن، اگر معیشت مردم به گروگان گرفته شود، هم این
انسجام دچار خدشه میشود و هم ایران- با مذاکره و یا بیمذاکره- امتیاز میدهد. در
یک تحلیل کلان، راز جهشهای عجیب و بیحساب و کتاب قیمت ارز و.. میتواند در همین
نکته باشد!چهار- دشمن فقط از طریق «جنگ اطلاعاتی»
و دستکاری دادهها جلو نمیرود. جنگ شناختی (Cognitive Warfare)، یکی دیگر از آن حوزههای
پیچیده و جدیدی است که، کارویژهاش نه فقط تغییر افکار، بلکه تغییر درک و تصمیمگیری
نخبگان و نهادهای مهم یک کشور است. دشمنی که 20 سال برای تجاوز 23 خرداد برنامهریزی
کرده است، آیا ممکن نیست در این 20 سال کسانی را به همین مراکز تصمیمگیر و تصمیمساز
نفوذ داده باشد؟ آیا ممکن نیست کسانی که به مسئولین در حوزههای مختلف مثل اقتصاد
مشورت میدهند، دانسته یا نادانسته بخشی از پازل دشمن در جنگ شناختی باشند؟! چرا
رهبر انقلاب به عنوان نخستین توصیههای خود به نامزدهای انتخابات از جمله به دکتر
پزشکیان فرمودند در چینش کابینه و انتخاب دور و بریها، دقت کنند چرا که: «کسی که
با انقلاب، نظام و امام ذرهای زاویه دارد به درد شما نمیخورد.» انتصاب افراد بیصلاحیت
و ناتوان در مراکز مهم نیز میتواند کارکردی مشابه با کارکرد زوایهدارها داشته
باشد. یادمان باشد «فساد» و «مفسد»، معلول است و علت میتواند انتخاب یک زاویهدار
یا ورود یک نفوذی در مراکز حساس باشد!پنج- دیروز
رسانههای کاغذی و غیرکاغذیِ غربگرایان، مملو از تحلیل و گزارش درباره «نزدیک
بودن جنگ» بود. خروجی همه این گزارشها و تحلیلها نیز پس از «ترساندن»، یک راهحل
برای پرهیز از این جنگ بود یعنی «مذاکره با آمریکا»! در حالی که «مذاکره» اگر راهحل
بود، وسط مذاکره به ایران حمله نمیشد! ما احتمال میدهیم این هجمه سنگین و هماهنگ
به خاطر اظهارات اخیر رئیسجمهور است که به درستی گفته بود: «بنده حاضر نیستم زیر
بار ذلت و ظلم بروم... بهدنبال دعوا و درگیری با کسی نیستیم؛ دوست داریم با همه
با صلح به گفتوگو بنشینیم؛ اما مقابل کسی که قلدری میکند میایستیم... اینکه
بگویند موشک نداشته باشید و بعد رژیم تا دندان مسلح اسرائیل به ما حمله کند که نمیشود...
برای اینکه رئیسجمهور بمانم، باج نمیدهم... روی اعتقادی که دارم ایستادهام و به
کسی باج نخواهم داد...» اما «سایه جنگ را بالای سر ایران» نگه داشتن از سوی
غربگرایان، پیش از این اظهارات هم سابقه داشته است. پس موضوع کمی پیچیدهتر است.
بخوانید:شش- «دانیل کانمن» در صفحه 13 کتاب
«تفکر سریع و کند» اصطلاحی دارد با عنوان «اکتشاف دسترسی» که یک «سوگیری شناختی»
است. یعنی افراد احتمال وقوع رویداد را بر اساس سهولت به خاطر آوردن مثال یا
اطلاعات مرتبط با آن رویداد تخمین میزنند. به عبارتی اگر مثالهایی از یک رویداد
نزدیک مثل آنچه 23 خرداد اتفاق افتاد، به ذهن فرد بیاید، او احتمال وقوع آن رویداد
را بیشتر از حد واقعی تخمین میزند. مثلا اگر رسانهها به طور مکرر درباره سوانح
هوائی گزارش تهیه کنند، مردم احتمال وقوح سوانح هوائی را بیش از حد واقعی تخمین میزنند
حتی اگر آمار واقعی، خلاف آن را نشان دهد! بنابر این غربگرایان باید مدام بر طبل
«جنگ نزدیک است» بکوبند تا ضمن تغییر محاسباتی، اقتصاد و معیشت مردم به هم بریزد،
اقتصاد که به هم ریخت، درک و تصمیمگیری فلان نخبه در فلان مرکز مهم تصمیمساز
تغییر کند، تا در نهایت و به قول «آنتونی بلینکن»، وزیر خارجه پیشین آمریکا، کاری
که با جنگ نشد بر سر ایران آورد، با مذاکره بشود!هفت- میدان رویارویی به شکل کمسابقهای تغییر کرده و دشمن با کنار
گذاشتن ملاحظات مرسوم، هجوم آورده است. هدف ایجاد اختلال در معیشت و اقتصاد و
القای ترس برای تاثیرگذاری بر تصمیمگیریهاست. ایجاد هیجان کاذب در بازارها،
القای نزدیکی جنگ از طریق رسانه، و تلاش برای خدشهدار کردن انسجام ملی از طریق
تسخیر اذهان، همه در راستای دستیابی به امتیازاتی است که در میدان نظامی و مقاومت
مردمی به آن دست نیافتهاند. لذا هوشیاری، وحدت کلمه و مقابله هوشمند با چنین
دشمنی، حیاتی است. لازمه پیروزی در چنین نبردی، درک عمیق از روشهای پیچیده حریف
و اتکا به سرمایه عظیم مردمی و از همه مهمتر ایمان راسخ به اراده الهی است که
بارها در تاریخ انقلاب اسلامی سربلند و پیروزمان کرده است.جعفر بلوری
