روزنامه ی جمهوری اسلامی دوشنبه 11 آبان ماه سال 1388

نقد و بررسی سرمقاله " اوباما آب در هاون مي كوبد"

" چگونه آمریکا توطئه های سنگین 30 ساله کرده که به جای تضعیف کردن موجب بقای رژیم فاشیستی مذهبی شده است؟ "

دو روز بیشتر به 13 آبان باقی نمانده است که تب و تاب ضد آمریکائی عجیب بالا گرفته است. چون پس از 30 سال و در آمدن گند بازی تبلیغاتی و مانور دادن تاکتیکی ضد آمریکائی تبدیل به شمشیر دولبه شده است که سمت تیزی و برندگی اش به سمت مدعی ضد آمریکائی بودن خطری تر شده است. لذا اکنون که سرمقاله نویس در راستای قلم زنی و افشا کردن 30 سال توطئه گری های سنگین آمریکا پرداخته است . اما بدون آنکه توضیح دهد که چه تعداد کا نال و شبکه ها ی راد یو وتلویزیونی برون مرزی در رژیم فاشیستی مذهبی فعال است؟چه میزان بودجه برای هزینه کردن به اینان اختصاص داده شده است که مرتبط با صدور تروریسم و ارتجاع به برون مرز با سیاست مداخله گری و اقدامات خرابکارانه ی تروریستی در کشور های همسایه و منطقه می باشد؟ همچنین چه مبلغی به ساز مان و جریان های تروریستی همچون حزب الله لبنان و حماس داده می شود تا به عنوان مبارزه با آمریکا و اسرائیل در منطقه بحران سازی و جنگ افروزی کنند که اکنون همه این اقدامات از سوی سر مقاله نویس نا دیده گرفته شده است و از موضع طلبکاری کردن از اوبا ما رئیس جمهور آمریکا انتقاد کرده است که چرا پنتاگون لایحه ی کمک 55 میلیون دلاری علیه ی قربانیان سانسور برای جنگ نرم علیه ی حاکمان ایران را در خواست کرده که گزارش آن ا ینگونه است:

"پنتاگون هفته گذشته در لايحه اي با عنوان « كمك به قربانيان سانسور در ايران » مبلغ 55 ميليون دلار براي جنگ نرم عليه ايران در قالب هاي رسانه اي جاسوسي جنگ رواني و همچنين از طريق به بازي گرفتن عناصر وابسته و مساله دار درخواست كرد. اين لايحه در حقيقت يكي از بندهاي بودجه سالانه پنتاگون است كه همانند سالهاي گذشته و در ادامه سياست ستيزه جويانه و براندازانه بوش عليه جمهوري اسلامي ايران تنظيم شده و قرار است به وزارت خارجه آمريكا اختصاص يابد تا به صورت آشكار براي سازماندهي گروهكهاي ضدانقلاب و شكل دهي به افكار عمومي عليه جمهوري اسلامي ايران هزينه شود. واقعيت اينست كه آمريكاي جهانخوار باتصويب اين قبيل لوايح تنها به دنبال به رخ كشيدن مبالغ اختصاص يافته عليه ايران نيست بلكه درصدد اعلام سياست زنگ زده و از كارافتاده ستيز با جمهوري اسلامي ايران است كه هر سال در رديف بودجه به اصطلاح دمكرات ترين كشور جهان عليه يك كشور آزاد كه مي خواهد مستقل از سياست هاي سلطه طلبانه استكباري به راه خود ادامه دهد تكرار مي شود. بي گمان آمريكائيها با قانوني كردن اقدامات ستيزه جويانه خود عليه انقلاب اسلامي ايران بيش از آنكه توانسته باشند براي خود ابهتي پوشالي دست و پا كنند بار ديگر بر عجز و استيصال خود در رويارويي با ملت آزاده ايران و موج توفنده انقلابي در سراسر جهان مهر تاييد زده اند"

سرمقاله نویس بدون آنکه پاسخ دهد که چگونه است که آمریکا 30 سال است که توطئه های سنگین همه جانبه علیه ی رژیم فاشیستی مذهبی تدارک دیده است .ولی عجیب است که چرا به جای اینکه آن را تضعیف کند موجب بقای ننگینش شده است؟ به خصوص اینکه مگر آمریکا افغانستان و عراق را اشغال نظامی نکرد؟ مگر این دو کشور دشمن حاکمان تهران نبودند ؟ اگر این ادعا درست است که مقامات آمریکائی در 30 سال گذشته توطئه های سنگین علیه ی حاکمان تدارک دیده اند پس چرا پساز اشغال نظامی افغانستان رفسنجانی در نماز جمعه ی تهران اعتراف کرد که اگر چنانچه با بوش در اشغال نظامی افغانستان همکاری نشده بود هنوز طالبان در افغانستان بر سر قدرت بود؟

یا اینکه چرا به عراق حمله نظامی شد و قرار گاه ای نظامی مجاهدین دشمن اصلی و جدی حاکمان تهران بمباران هوائی شد که تعدادی هم مجروح و شهید شدند . سپس خلع سلاح هم شدند . آنگاه نام شان در لیست گروه و سازمان ای تروریستی گنجا نیده شد وهنوز هم خارج نشده است . تا فرصت داده شود عوامل جنایتکار اعزامی و نفوذی رژیم کودتائی پاسداری و فاشیستی مذهبی در عراق آزاد باشند تا که بتوانند دست بهر گونه اقدامات تروریستی علیه ی مردم عراق و مجاهدین ساکن اشرف و حتی نظامیان آمریکائی در عراق مرتکب شوند؟ مگر آمریکای دشمن بزرگ نمی توانست قبل از اشغال افغانستان و عراق این اقدام را علیه ی حاکمان تهرانانجام می داد؟ تا که اکنون ادعای افشاگری توطئه های سنگین 30 ساله ی آمریکا علیه ی حاکمان تهران از سوی سرمقاله نویس مصداق عینی این ضرب المثل تف و تاق و ریش نباشد زیرا که وی چنین ادعا کرده است:

"سردمداران كاخ سفيد در طول 30 سال گذشته به دفعات توطئه هاي سنگين و همه جانبه اي را عليه انقلاب اسلامي ايران تدارك ديدند كه براي هر يك ميلياردها دلار از بودجه خود يا جيب شيوخ منطقه و آتش بياران معركه هزينه كرده ولي كوچكترين نتيجه اي نگرفتند. آمريكائيها در اين سالها اگر از جنگ و كودتا و تحريم و اتهامات هسته اي و تروريستي و فشارهاي سياسي كه بودجه بر باد رفته آن سر به آسمانها مي زند به نتيجه رسيده باشند طبعا مي توانند از اختصاص 55 ميليون دلار براي جنگ نرم نيز طرفي ببندند و دلي به آن گرم كنند . مگر نوكران آمريكا در قالب طرح هاي جنگ رواني عليه جمهوري اسلامي ايران كم كار كرده اند و هر بار تيرشان به سنگ خورده و روز ديگر دست از پا درازتر توطئه ديگري را از سر گرفته اند ! اما ملت ايران با اتفاق و اتحاد و سرمايه گذاريهاي سنگين نظامي سياسي و اقتصادي استكبار جهاني و آمريكاي جنايتكار را نقش برآب مي كند و قطعا حركت اخير پنتاگون نيز يكي از تلاشهاي بي ثمري است كه تنها دستاوردي را كه مي توان براي آن متصور شد آشكار شدن عمق كينه سردمداران آمريكاي جهانخوار با ملت ايران و خباثت دولتمردان واشنگتن عليه ملتهاي آزاده و استكبارستيز است"

در خاتمه اینکه سر مقاله نویس موضع ضد و دشمنی با آمریکا یا دشمن بزرگ آمریکا را در راستای این هدف در این روز ها در سر مقالات خود برجسته کرده است که چون از یک سو مرتبط به تضاد و جنگ قدرت میان باند کودتائی غالب با رقیب مغلوب دوم خردادی هاهمچنان جریان دارد که شامل حال فسنجانی نیز می شود. از طرف دیگر پاسدار گماشته ی احمدی نژاد رئیس جمهور پاسداران کودتاگر در پشت پرده در حال زد و بندهای تسلیم شدن و عقب نشینی اهداف پروژه ی هسته ای با آمریکا می باشد . مهمتر اینکه دو روز دیگر 13 آبان است که سالروز اشغال سفارت آمریکا در سال 58 می باشد . بنابراین خطاب به جريان ها گروه ها و شخصيت هاي سياسي رهنمود داده است که وظيفه اي بس خطير برعهده دارند كه درصورت كوتاهي مورد سئوال قرار خواهند گرفت . به ویژه اینکه جناح هاي سياسي معتقد و وفادار به خمینی شیاد و جانشین وی به نام خط امام با حفظ پاي بندي عملي به خط مبارزه با استكبار دارند كه ميراث تاکتیکی و شیادانه ی انقلاب بزرگتر از انقلاب اول خميني است. برای همین تأکید کرده است که اين روزها که در آستانه روز ملي مبارزه با استكبار جهاني هست .اینان مسئوليت دارند با شعار « مرگ بر آمريكا » به استقبال 13 آبان بروند و اين شعار ملي را همراهي و آن را در قول و عمل تقويت كنند . البته سر مقاله برای محکم کاری کردن فقط به این مرگ بر آمریکا که مدل و مترادف فریاد مرگ با دیکتاتور و خامنه ای گفتن مردم ایران است اکتفا نکرده و افزوده است این ضروري ترين وظيفه نخبگان و سرخط هاي جريان هاي سياسي براي خنثي كردن توطئه هاي نرم افزارهاي آمريكا و ايجاد فضاي رسانه اي مناسب براي بي اثر كردن تلاش هاي دشمن و افشاي توطئه هاي آمريكا برای همگرايي بين نيروهاي درون رژیم کودتائی پاسداری نا مشروع و در بستر تحقق بخشيدن به شعار اتحاد ملي تا کتیکی برای پنهان کردن تضاد و اختلافات دامنه دار علنی شده است که باید به عنوان رهيافت استراتژيك برای رهائی از بحران های گوناگون داخلی و بیرونی به آن توجه کرد . بالاخره اینکه در نهایت سر مقاله نویس توصیه کرده است که گروه هاي سياسي بايد دشمن را به دقت بشناسند و سياست هاي او را نشانه بگيرند. در غير اين صورت وحدت و انسجام ملي یعنی کشک و این تاکتیک همچون تظاهرات روز قدس بر ضد خودش تبدیل می شود . عاقبت اینکه بدون آنکه نامی از پاسدار گماشته احمدی نژاد رئیس جمهور نا مشروع تقلباتی و قلابی و کودتائی برده شود . ولی تلویحاً به دولت و سیاست عقب نشینی هسته ای اش هشدار داده است که جناح هاي سياسي مي تواند مورد طمع سياست هاي دشمن شماره يك ملت ايران قرار بگيرد.

هوشنگ – بهداد

http://www.jomhourieslami.com/1388/13880811/index.html