دروغ نامه ی کیهان یکشنبه 19 اردیبهشت ماه سال 1389

نقد و بررسی : (يادداشت روز) دروغ نامه ی کیهان " سفر بي هنگام ! "
"اتخاذ سیاست مشابه مداخله گری در امور داخلی کشور های همجوار و منطقه سرمقاله نویس جمهوری که از اکنون سوی همتایش در یادداشت روز دروغ نامه ی کیهان دنبال شده است "

در راستای تقسیم کار و پیشبرد منسجم و همآهنگ سیاست خارجی صدور برون مرز و مداخله گری در امور داخلی کشور های همسایه و منطقه که از سوی حاکمان تهران و مطبوعات وابسته دنبال می شود . اکنون یادداشت روز نویس غیر ایرانی موازی و همگام با همتای سر مقاله نویس خود درروزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی که دردفاع تاکتیکی از فلسطین به رهبران کشورهای عربی و مسلمان پرخاشگری توهین آمیز کرده است و متهم به خیانت شان نموده است که چرا اینان در برابر مبارزه با اسرائیل روی به سر دادن فریاد شعار اسرائیل نا بود باید گرد نشده اند؟ اکنون نیز همکار غیر ایرانی وی در یادداشت روز دروغ نامه ی کیهان همین سیاست دخالت گری در امور داخلی جمهوری آذربایجان دنبال شده است و دولت مردان این کشور را متهم به همکاری با صهیونیست ها یا اسرائیل کرده است . بهرحال بر قراری ایجاد رابطه ی دیپلماتیک میان با کو وتل آویو را این چنین ترسیم و تشریح کرده است :

" رابطه باكو- تل آويو بدون سركوب شديد مردم مظلوم آذربايجان ميسر نمي باشد و همه خبرها از سركوب شديد شيعيان حكايت مي كند. دولت باكو در تابستان سال گذشته دو مسجد شيعيان- مسجد حضرت رسول(ص) و مسجد نفت داشي- كه از معدود مساجد باقي مانده شيعيان در باكو بود را تخريب كرد و هم اكنون سرگرم تخريب مسجد حضرت فاطمه-س- است. جالب اين است كه اين مسجد جزو معدود مساجدي است كه در دوره رياست جمهوري حيدرعلي اف در باكو ساخته شده است. تاكنون شكايت مردم مسلمان اين كشور به جايي نرسيده و حتي دادگاه عالي باكو حكم تخريب مسجد توسط فرمانداري باكو را تنفيذ كرده است"

یادداشت روز نویس غیر ایرانی در ادامه ی پیگیری سیاست صدور تروریسم و بحران و ارتجاع به برون مرز از نفوذ اسرائیل در جمهوری آذر بایجان سخن نموده و مدعی شده است که حتی یک روستای نمونه ی این کشور مسلمان و شیعه و همسایه به سبکی متفاوت و پیشرفته قر مز شده است ونتیجه گرفته که آرزوی هر شهروند آذری است که ساکن این روستای به اشغال اسرائیلی در آمده شود :

"نفوذ رژيم صهيونيستي در اين كشور بيش از آن مقدار است كه به ظاهر تصور مي شود. اگر سفري به جمهوري آذربايجان داشته باشيد به يك روستاي بسيار پيشرفته مي رسيد كه نه تنها با ساير روستاهاي اين كشور كه حتي با شهرهاي اين كشور هم كاملاً متفاوت است. اسرائيلي ها روستاي يهودي نشين «قرمزي قصبه» را آنگونه ساخته اند كه آرزوي هر شهروند آذري اين كشور، سكونت در اين روستا باشد. اين روستا از نظر آباداني تنه به «باكو» مركز اين جمهوري مي زند و اين حركت كاملاً معنادار است. سيطره صهيونيست ها بر دولت باكو اين جمهوري را به سمت مقابله خشن با مردم خويش و معارضه با مهمترين همسايه خود -ايران- كه نزد مردمش «مام ميهن» به حساب مي آيد، كشانده است"

یادداشت روز نویس غیر ایرانی پس از داستان سرائی و سناریو سازی که علیه ی رهبران جمهوری آذربایجان نموده است .در دنباله همان سیاست دشمنی کینه ورزانه با مبارزان مردم نا راضی ایران که برای حکومت دمکراتیک سکولار می کنند. البته بدتر از سیاست سرکوب مدافعان حکومت دمکراتیک در ایران این دشمنی در عراق با ایاد علاوی و تشکیل دولت سکولار در این کشورشده است و اکنون ادامه ی همین سیاست صدور تروریسم و بحران و ارتجاع و مداخله گری در امور داخلی سایر کشورها مشابه چنین دشمنی با دولت سکولار که در ایران و عراق می شود اینگونه دشمنی با دولت لائیک در جمهوری آذربایجان شده است:

"ماهيت لائيك دولت باكو، معارضه مردم با اين رژيم را تشديد كرده است براين اساس دولت علي اف هرگونه آزادي مذهبي در اين كشور را براي بقاء خود ويرانگر به حساب مي آورد. از نظر الهام علي اف كه اينك 7 سال است بدون مراجعه واقعي به آراء مردم بر اين كشور سيطره دارد، مسجد و مأذنه را بايد بدون ملاحظه ويران كرد چرا كه با ماهيت ضد مذهبي خاندان حاكم نمي سازد. اما با وجود همه فشارهاي حكومتي، رشد فعاليت هاي مذهبي در اين كشور چشمگير بوده است. روز عاشوراي سال گذشته، آذربايجان صحنه صف آرايي مردم عليه حكومت علي اف بود. مردم بخصوص از پخش جزوه هايي كه صهيونيست ها در آذربايجان با استفاده از همراهي دولت عليه اسلام و مذهب شيعه پخش مي كنند، عصباني و خواستار قطع رابطه آذربايجان با رژيم صهيونيستي بودند.4- جمهوري آذربايجان در طول سال هاي گذشته تبليغات پان تركي خود را براي توقف فعاليت هاي اسلام گراها در اين كشور تشديد كرده است تا جايي كه در بعضي از كتب درسي ايران را به اشغال! «آذربايجان جنوبي»! متهم كرده و بر آن تاكيد مي كند اما اين تبليغات تاثير عمده اي بر جاي نگذاشته است وجود يك دولت اسلام گراي ايراني در تهران و وجود يك دولت اسلام گراي ترك در آنكارا چنين تبليغاتي را ناكارآمد كرده است. ؟ جمهوري آذربايجان براي فرار از اين سرنوشت، به ايدئولوژي پان تركي دامن مي زند و به رژيمي مشابه رژيم خود يعني اسرائيل- از نظر ستيز با شهروندان مسلمان و گسست در محيط منطقه اي- براي بقاء متوسل گرديده است! جالب اين است كه الهام علي اف نتوانسته وضع رو به فروپاشي رژيم صهيونيستي را درك كند و از مشابه شدن با آن اجتناب نمايد"

بالاخره اینکه یادداشت روز غیر ایرانی بدون هیچ روی در وایسی و هیچگونه محافظه کاری و مخفی کاری بطور عریان از سیاست مداخله گری در امور داخلی جمهوری آذربایجان یاد کرده است که درست مشابه ی سیاست تا کتیکی اکثریت جمعیت شیعه ی بودن عراق می باشد . جالب اینکه با انتقاد کردن از سفر نا بهنگام نامیده شده ی پاسدار نجار وزیر کشور به با کو وپیام منفی منتقل کردن این سفر به عوامل کودتاگران حاکم در این کشور که گویا اینان فراموش شده و زیر چتر حمایتی حاکمان کودتاگر و نامشروع قرار ندارند . اینگونه اآشکارا به وظیفه ی دخالت گری در امور داخلی جمهوری آذربایجان عتراف کرده است :

"موضوع آذربايجان به كشور و ملت ما ربط دارد از يك طرف جمهوري آذربايجان همسايه ماست و وضع امنيتي آن بر امنيت ما اثر مي گذارد. از سوي ديگر مردم مظلوم اين كشور بيش از همه به مردم ما به دليل سابقه تاريخي چشم دوخته و از آن توقع حمايت دارند و نهايتاً ايران بعنوان ام القراي جهان اسلام نمي تواند اقدامات ضدمذهبي دولت هاي ديگر را ناديده بگيرد و حداقل به محكوم كردن زباني آن نپردازد.اما متأسفانه درست در كشاكش بحث تخريب مساجد و آزار شيعيان و تبليغات وسيع ضدايراني محافل خبري و سياسي آذربايجان، وزير كشور ايران- آقاي مصطفي محمد نجار- به باكو سفر كرد و بر رو به توسعه بودن مناسبات دو كشور- كه واقعيت ندارد- تاكيد كرد. اين سفر بسيار نابهنگام بود و علي الظاهر به دليل عدم فعاليت جدي سفارتخانه ما در باكو، اطلاعات لازم به وزير كشور داده نشد. سفر آقاي نجار از يك سو دلخوري شيعيان مظلوم را در پي داشت و از سوي ديگر مي تواند اين توهم را در مقامات جمهوري آذربايجان پديد آورد كه نه تخريب مساجد! و نه آزار شيعيان و نه تبليغات ضدايراني تاثيري بر مناسبات ايران با آذربايجان نمي گذارد!سفر محمدنجار بدون آنكه واقعاً با اين هدف تنظيم شده باشد، اين تلقي را در آذربايجان به وجود آورد كه ايران از سياست خود مبني بر حمايت از مظلومان فاصله گرفته است و حال آنكه اين سفر و نابهنگام بودن آن ارتباطي با سياست بنيادي جمهوري اسلامي ندارد.اما به هر حال بنظر مي آيد ما در كنار احترام به حق حاكميت كشورها بر سرزمين خود بايد از رسالت ديني خود در قبال همنوعان و هم كيشان نيز غافل نباشيم. مسلماً منافع ملي درازمدت ما اقتضا مي كند كه از اهرم هاي خود براي دفاع از حقوق شناخته شده ملت ها استفاده نمائيم"

در خاتمه اینکه اکنون کاملاً ثابت و محرز شده است هر چه زمان به جلو می رود بدلیل اینکه سیاست صدور تروریسم و بحران و ارتجاع حاکمان تهران به برون مرز آشکار و علنی تر می شود ، طوریکه نه دیگر جای کتمان و انکار کردن این سیاست وجود ندارد ، بلکه بطور عریان نه این سیاست اعلام و اعتراف می شود و بصورت عیان برای این سیاست تبلیغ می شود. زیرا که واکنش اعتراضی مردم ناراضی و مقاومت شان که همراه با فریاد طنین انداز مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای و اصل ولایت فقیه گفتن بوده موجب شده است تا که رژیم یکپایه پاسداران کودتا گر نامشروع شده در بن بست کامل قرار گرفته شود ودر بحران های گوناگون محاط شده غوطه ور گردد . مهمتر اینکه با بحران عدم مشروعیت مواجه شده اند ضمن اینکه با بحران جدی و خطری تر هسته ای روبرو هستند که برای عبور از این بحران راه چاره ای جز گسترش هرچه بیشترسیاست صدور تروریسم و بحران و ارتجاع به برون مرز و دامن زدن به مداخله گری در امور داخلی کشور های هموار ومنطقه ندارند. آنگونه که این سیاست خارجی صدور تروریسم و بحران وارتجاع به برون مرز عراق و کویت و شیخ نشین ها و عربستان و یمن جنوبی و لبنان و فلسطین و سودان و سومالی و مصر تا افغا نستان و پاکستان و ترکیه و اکنون جمهوری آذر بایجان را در بر می گیرد .برای همین است که دیگرنه جای پنهان کاری و نه انکار کردن این سیاست وجود ندارد ، بلکه بدلیل رشد اختلافات درونی میان باند های مافیائی کودتا گران غالب که آنچنان بالا گرفته و علنی شده است که سفر زود هنگام و حساب ناشده ی پاسدار نجار وزیر کشور زیر تیغ انتقاد و پرسش گری واقع شده است .

هوشنگ - بهداد

http://www.kayhannews.ir/890219/2.htm#other200

دروغ نامه ی کیهان یکشنبه 19 اردیبهشت ماه سال 1389